eitaa logo
سفیران نهج البلاغه
66 دنبال‌کننده
138 عکس
13 ویدیو
0 فایل
ان شاءالله با توکل بر خداوندمتعال و مدد اهل بیت علیهم السلام، نهج البلاغه را خودمان میفهمیم و به دیگران میفهمانیم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.شرح حکمت 4,قسمت دهم.mp3
2.85M
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ ورع 2⃣ 🔺نسبت ورع با ارزشهای بنیادین اخلاقی 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹شرح 🔴 قسمت دهم 🔹1.2.1 عفت: اولین ارزش بنیادین اخلاقی که ورع با آن نسبت دارد عفت است. امیرالمومنین علیه السلام در خطبه ۲۹ نهج البلاغه بعد از شکایت مفصل از مردم زمانه خودشان و فساد فراگیر در آنها در پایان خطبه ی ۲۷ می فرماید: «ا قولا بغیر العمل؟» آیا شعار بدون عمل می دهید؟ «و عفة من غیر ورع»؟! و ادعای عفت و پاکدامنی می کنید در حالیکه ورع ندارید؟ و «طمع فی غیر حق»؟! و در چیزی که حق شما نیست طمع می کنید»؟! 🔻 باید تذکر بدهم که عبارت دقیق پایان خطبه ۲۹ همین است که عرض کردم "غفلتا" نیست "عفتا" است; یعنی نمیشه انسان ادعای عفت بکند در حالی که ورع ندارد دوری از محرمات ندارد. 🔹1.2.2 حیا: نکته اخلاقی دیگری که با ورع نسبت خیلی مستقیم و مهمی دارد حیا است. امیرالمومنین علیه السلام در حکمت ۳۴۹ نهج البلاغه حیا را ریشه ی ورع می دانند و می فرماید: «و من قل حیاءه قل ورعه» «کسی که حیا اش کم باشد ورعش کم است» 🔹1.2.3 مرگ قلب: در همان حکمت ۳۴۹ امیرالمومنین علیه السلام کمی ورع را عامل مرگ قلب می داند و می فرماید: «و من قل ورعه مات قلبه». «کسی که ورعش (اجتنابش)از محرمات کم باشد قلبش می میرد». 🔻 به جهت اهمیت حکمت ۳۴۹ در بیان گام‌های سقوط در جهنم در این بخش کل این حکمت را بیان کنیم. حضرت در حکمت ۳۴۹ می فرمایند: « و من کثر کلامه کثر خطاه » کسی که زیاد سخن بگوید طبیعتاً زیاد هم خطا می کند «و من کثر خطا او قل حیاءه» کسی که زیاد خطا کرد حیاء اش کم می شود و «من قل حیاءهو قل ورعه» کسی که حیا اش کم شد ورعش کم می‌شود و «من قل ورعه مات قلبه» کسی که ورعش کم شد قلبش می میرد «و من مات قلبه دخل النار» کسی که قلبش بمیرد داخل جهنم خواهد شد»! به خدا پناه می بریم از این سقوط. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.شرح حکمت 4,قسمت یازدهم.mp3
4.74M
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ ورع 3⃣ 🔺جایگاه ورع در عموم مردم و کارگزاران نظام اسلامی در نهج البلاغه 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹شرح 🔴 قسمت یازدهم 🔷2. جایگاه ورع: 🔻سرفصل دیگری که پیرامون ورع در نهج البلاغه بیان شده جایگاه بسیار موکد ورع است که این سرفصل را می توانیم در دو بخش بررسی کنیم اول ورع عموم مردم و دوم ورع کارگزاران نظام اسلامی. 🔹2.1 ورع عموم مردم: درباره ورع عموم مردم دو نکته در نهج البلاغه آمده است که بسیار جالب است: • اول اینکه حضرت ورع را یکی از پنج موضوع بسیار مهمی می‌دانند که باید دائم بدان تاکید کرد. لذا خود مولا در خطبه ۱۷۶ نهج البلاغه با عبارات تاکیدی جالبی اینگونه می‌فرمایند: " العمل العمل" کار کنید، کار برای آخرت "ثم النهایه ثم النهایه" برای عاقبت امرتان فکر کنید "الستقامه الستقامه" در راه حق پافشاری کنید پایداری کنید "ثم الصبر الصبر" بر دشواری ها تلخی های مسیر حق صبور باشید صبور باشید "والورع الورع" از حرام دوری گزینید ورع داشته باشید». • نکته ی دوم پیرامون ورع عمومی این است که حضرت یکی از شعبه‌های فساد جامعه را فساد اهل کسب و کار می دانند. لذا حضرت امیر علیه السلام در خطبه ۱۲۹ در شکایت از فساد فراگیر جامعه می‌فرمایند: ( "این المتورعون فی مکاسبهم" کجا رفتند کاسب هایی که در کسب و کارشان رعایت ورع می کردند و از شبهه ی حرام هم پرهیز می‌کردند.) 🔹 2.2 ورع کارگزاران: ورع در بخش کارگزاران هم دو نکته خیلی جالب دارد: 🔸اولاً امیرالمومنین علیه السلام در بند ۲ از نامه ۵۳ به جناب مالک اشتر شهید می نویسند: ("وَ الْصَقْ بِاَهْلِ الْوَ رَع وَ الصِّدْقِ" به کسانی که اهل ورع و صداقت هستند بچسب "ثمَّ رُضْهُمْ اَنْ لايُطْرُوكَ" یک جوری با آنها برخورد کن که آنها تو را تملق نگویند، چاپلوسی تو را نکند. "و لايُبَجِّحُوكَ بِباطِل لَمْ تَفْعَلْهُ " و تو را در مورد کاری که اصلاً انجام نداده ای نستایند یعنی صدق داشته باشند . "فَاِنَّ كَثْرَةَ الاِْطْراءِ تُحْدِثُ الزَّهْوَ" چرا؟! به خاطر اینکه زیادی تعریف و تمجید و چاپلوسی از مدیر اورا به غرور می کشاند. "وَتُدْنى مِنَ الْعِزَّةِ." او را نزدیک به خود فریبی می‌کند.) یعنی برو با کسانی همنشین شو که اولا چاپلوسی تو را نمی کنند ثانیا حتی ایراد تو را خیلی صادقانه می گویند چون با حقیقت کار دارند، نه با خوشایند حاکم . 🔸نکته دوم این است که امیرالمومنین انتظار دارند کارگزاران نظام چون نماینده و نمایشگر حاکم جامعه اسلامی هستند خیلی اهل ورع باشند و ورع کارگزاران را نوعی کمک کردن به حاکم می دانند. در نامه ی ۴۵ خطاب به عثمان بن حنیف که خودش فرماندار بصره از طرف مولا علی علیه السلام است و سر سفره سرمایه‌داری در بصره نشسته؛ او را خطاب و عتاب می‌کنند و می‌فرمایند: «تو چگونه ادعا می کنی که نماینده علی هستی در حالی که امام تو هرگز به دو لباس فرسوده اش لباسی اضافه نکرد و بیش از دو قرص نان به غذایی دست نبرد» بعد می فرمایند: « البته تو نمی توانی و شماها نمی توانید مثل علی اینقدر زاهدانه زندگی کنید "وَلكِنْ اَعينُونى بِوَرَع وَ اجْتِهاد و عِفَّة وَ سَداد" حداقل اگر نمی‌توانید مثل علی باشید که نمی توانید، من را کمک کنید با ورع و تلاش زیاد و عفت و استواری در مسیر حق». 🔻بنابراین کارگزاران نظام نمی توانند به هیچ بهانه‌ای تجملاتی و اشرافی زندگی کنند، چون اینها نماینده رهبر جامعه هستند و مردم خواهی نخواهی آنها را نماینده ی حاکم جامعه می‌دانند. لذا از باب "کونوا لنا زینا ولا تکونوا علینا شینا" که امام صادق علیه السلام طبق نقل فرمود: «یک جوری زندگی کنید که باعث زینت و افتخار ما باشید نه باعث سرافکندگی و خجالت ما» مصداق این قصه در مورد کارگزاران نظام این است که در جامعه‌ای که اینقدر مشکلات اقتصادی و معیشتی هست آنها هم باید مثل رهبر عزیز انقلاب در نهایت ورع زندگی کنند تا جامعه ناامید نشود. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
2. ريشه مظلومیت امیرالمومنین.mp3
1.93M
🔈 ریشه مظلومیت امیرالمومنین (۲) ⚠️ ما هم زیاد فرقی با مردم کوفه نمیکنیم! 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.شرح حکمت 4,قسمت دوازدهم.mp3
4.99M
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ رضا و خشنودی 🔺آثار خشنودی خدا 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 شرح 🔴 قسمت یازدهم 🔻امیر المومنین علی علیه السلام در پایان حکمت چهارم می فرمایند: « وچه همنشین خوبی است راضی بودن». منظور از این راضی بودن راضی بودن از خدا و تقدیرات الهی است. در نهج البلاغه شریف پیرامون رضایت خدا از انسان و رضایت انسان از خدا مطالب بسیار مهم و جالبی وارد شده است: •نکته اول: اینکه اگر خدا از ما راضی باشد نارضایتی همه عالم ضرری به ما نمی زند ولی برعکس هیچ چیزی جایگزین خوشنودی خدا نمی‌شود. در نامه ۲۷ میخوانیم :«خوشنودی خدا جایگزین هر چیزی هست ولی هیچ چیزی جایگزین خوشنودی خدا نمی شود». • نکته دوم: این است که ما باید تلاش کنیم و طوری زندگی کنیم و طوری کار کنیم که موجبات رضایت خدا و مؤمنین را فراهم نماییم و نشانه آن هم این است که بتوانیم برای همه تصمیمات و مواضع و کارها و رفتارهای مان عذری پذیرفته و موجه داشته باشیم. حضرت در پایان نامه مفصل ۵۳ که معروف به عهدنامه مالک اشتر است چنین دعا می نمایند : «از خداوند بزرگ با رحمت گسترده و قدرت برترش در انجام تمام خواسته ها ، درخواست می‌کنیم که به آنچه موجب خوشنودی او است، من و تو را موفق فرمایدکه نزد او و خلق او دارای عذری روشن باشیم». 🔻یعنی نشانه اینکه ما توانستیم خوشنودی خداوند را به دست بیاوریم این است که برای هر کاری که انجام می دهیم دلیل موجهی بتوانیم دست و پا کنیم در صفت پرهیزکاران هم حضرت در خطبه ۸۳ این ویژگی را بیان می‌کنند که : « تمام همت پرهیزکاران این است که با رغبت به دنبال جلب رضایت خدا بروند». حضرت در خطبه ۸۳ میفرمایند: «از خدا مانند خردمندی بترسید که ایام زندگی را با شتاب در اطاعت پروردگار گذرانده است و در فراهم آوردن خشنودی خدا با رغبت تلاش کرده است». چه چیز می تواند به خشنودی خدا ضربه بزند؟ این که انسان بخواهد ظاهری فریبنده و خوشایند مردم داشته باشد در حالی که خدا را ناراضی کرده است. حضرت در حکمت ۲۷۶ در قالب دعا و استعاذه به پروردگار متعال اینگونه می فرماید: «خدایا به تو پناه میبرم که ظاهر من در برابر دیده ها نیکو ولی درونم در آنچه که از تو پنهان می دارم زشت باشد و بخواهم با اعمال و رفتاری که تو از آن آگاهی توجه مردم را به خودم جلب کنم و چهره ظاهرم را زیبا نشان داده و با اعمال نادرستی که درونم را زشت کرده به سوی تو آیم تا به بندگانت نزدیک و از خوشنودی تو دور گردم به خدا پناه می بریم». 🔻آثار خشنودی خدا: آثار خوشنودی خدا هم بحث دیگری است که در نهج البلاغه آمده است. یکی از این آثار این است که انسانی که به روزی خدا خشنود باشد، غمگین و افسرده نمی شود و اصلاً افسردگی سراغ او نمی‌آید. در حکمت ۳۴۹ می خوانیم: «کسی که به روزی خدا راضی باشداندوهگین نمی شود». دوم اینکه این رضایت از خدا در نهج البلاغه مایه امنیت و رحمت شمرده شده است. در خطبه ۱۶۰ می خوانیم : «فرمان خدا قضای حتمی و حکمت است و خوشنودی او مایه امنیت و رحمت است». 🔻خدا کی از انسان ناخشنود و ناراضی می شود؟ در نهج البلاغه چهار عمل بیان شده است که موجبات ناخشنودی خدا را فراهم می کند در خطبه ۱۵۳ می‌فرماید: «از واجبات قطعی خدا در قرآن حکیم که بر آن پاداش و کیفر می دهد و به خاطر آن خشنود شده یا خشم می گیرد این است که اگر انسان یکی از صفات ناپسند را داشته و بدون توبه خدا را ملاقات کند، هر چند خود را به زحمت اندازد یا عملش را خالص گرداند فایده‌ای نخواهد داشت و آن صفات ناپسند این است: 1. شریکی برای خداوند در عبادت واجب برگزیند که ریا هم یک نوع شرک است. 2. خشم خویش را با کشتن بیگناه فرونشاند. 3. بر بیگناهی به خاطر کاری که دیگری انجام داده عیبجویی کند و طعنه بزند 4. به خاطر حاجتی که به مردم دارد در دین خدا بدعت بگذارد». 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع