eitaa logo
سفیران فاطمیه
1.7هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
81 فایل
حجاب و عفاف گلچین اشعار نوحه و روضه احادیث روشنگری سواد رسانه ای نهج البلاغه قران اخبار مهم و روز تبلیغات پربازده سفیــــر 313 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/573243688C45fe529fd3
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌷🌷🌷🌷 وصیتی تأمل برانگیز بر روی مزار یک شهیـد : 👈ای بـرادر ؛ کجا میروی ؛ کمی درنگ کن آیا با کمی گریه و یک فاتحه شما بر مزار من و امثال من مسئولیتی را که با رفتن خود بر دوش تو گذاشته‌ایم از یاد خواهی بُرد یا نه ! ما نظاره‌گر خواهیم بود که تو با این مسئولیت سنگین چه خواهی کرد👌 رضا نادری کسی‌بود که در عملیات مرصاد طرح محاصره‌ منافقین در تنگه چهار زبر را مطرح کرد و اولین کسی بود که تنگه‌ی مرصاد را بست و منافقان را غافلگیر کرد و از همانجا در ۶۷/۵/۵ راهی آسمان‌ شد. هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات 🌷 🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷🕊🌷
📌 کنترل چشمت را داری؟ ➖ با چشمی که قراره نعمت های خدا رو ببینه گناه نمی‌کنن... ➖ با چشمی که نگاه به قرآن می‌کنه گناه نمی‌کنن... ➖ با چشمی که به پدر و مادر نگاه می‌کنه گناه نمی‌کنن... ➖ با چشمی که زیارت عاشورا میخونه گناه نمی‌کنن... ⭕️ چشم تو لیاقتش بیش‌تر از این چیزاست که فکر می‌کنی... 📎 ؛ ویژه طرح چهل روزه‌ی ✅ کانال مهدویت مهدیاران @Mahdiaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سفیران فاطمیه
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۷۹ *═✧❁﷽❁✧═* خندید😊 و با خونسردی گفت: «آره. این طوری
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 ۸۰ *═✧❁﷽❁✧═* تیمور، برادر صمد، آمد پیش ما. درس📚 می خواند. قایش مدرسه🏦 راهنمایی نداشت. اغلب بچه ها برای تحصیل می رفتند رزن ـ که رفت و برگشتش کار سختی😣 بود. به همین خاطر صمد تیمور را آورد پیش خودمان. حالا واقعاً کارم زیاد شده بود. زحمت بچه ها، مهمان داری و کارهای روزانه خسته ام😰 می کرد. آن روز صمد برای ناهار به خانه نیامد. عصر بود. تیمور نشسته بود و داشت تکالیفش📝 را انجام می داد که صدای زنگ در بلند شد. تیمور رفت و در🚪 را باز کرد. از پشت پنجره توی حیاط را نگاه👀 کردم برادرشوهرم، ستار، بود. داشت با تیمور حرف می زد. کمی بعد تیمور آمد لباسش👕 را پوشید و گفت: «من با داداش ستار می روم کتاب و دفتر بخرم.» با تعجب😱 گفتم: «صمد که همین دیروز برایت کلی کتاب و دفتر خرید.» تیمور عجله داشت برای رفتن. گفت: «الان برمی گردیم.» شک🤔 برم داشت، گفتم: «چرا آقا ستار نمی آید تو.» همین طور که از اتاق بیرون می رفت، گفت: «برای شام می آییم.» دلم ❤️شور افتاد. فکر کردم یعنی اتفاقی برای صمد افتاده. اما زود به خودم دلداری دادم و گفتم: «نه، طوری نشده. حتماً ستار چون صمد خانه نیست، خجالت🙊 کشیده بیاید تو. حتماً می خواهند اول بروند دادگاه صمد را ببینند و شب با هم بیایند خانه.» ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
✍ گرم است••• راستش را بخواهی☜ تحملش سخت است اما میدانی گرمای چادرم را چگونه صبوری میکنم؟ وقتی به یاد می آورم چادرم برای تو♡ آرامش روح می آورد صبور میشوم ! نه! خیال نکن منتی هست! منتی نیست ! . . اما تو را به خدا••• ! تو هم مواظب نگاهت باش تا هوا گرم تر نشود ! من به غیرت مردان سرزمینم ایمان دارم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ سـکانـس اول : دخـترک شاید نمی داند و بد حجـــابے می کند تـو کــــه می دانـــی نگـــــاه نکـــــن... سـکانـس دوم : پســـرک شاید نمیداند و نگـــــاه می کـــند تـــو کـه میــــدانـے خـودت را بپـوشان... پے نوشـت : دخــترجان! گـناه تو نگـاه پسـر را به دنــبال دارد ... و پســـرجان، نگـاه تو ترویــج مےدهد این بی حجــابی‌ها را... هـر دوی شـــما مسـئولید!! 《کُلُّ أُولَٰئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولا》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا