آنھا ڪه از پل#صراط میگذرند،
قبلا از خیلی چیزها گذشته اند؛
بایـــد بگذری تا بگذری...👌
▪️اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
▪️ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
▪️ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
▪️وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🏴
🏳🏴
🏴🏳🏴
🏳🏴🏳🏴
🚨 #تاریخ به افق کربلا ٩
🏴 روز نهم(تاسوعا) سال ۶۱ هجری قمری بر امام حسین(ع) و همراهانشون چه گذشت؟
🚩 شمر بن ذیالجوشن، با چهار هزار نفر، همراه با نامهای از ابن زیاد به عمر بن سعد مبنی بر جنگیدن با امام حسین (ع) و قتل ایشان، برای دومین بار وارد کربلا شد.
🚩 ابن سعد با دستوری که از ابن زیاد دریافت کرده بود، آماده جنگ با امام حسین (ع) شد و لشکر خویش را بانگ زد که: ای لشکرهای خدا سوار شوید و شما بهشت بشارت باد. پس جنود او سوار گشته و به اصحاب حضرت رو آوردند.
سفیران فاطمیه
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۲۰۵ *═✧❁﷽❁✧═* بیست و نهم مهر🍁 ماه بود و به زعم آنهای
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۲۰۶
*═✧❁﷽❁✧═*
بالای این پنجره چند ردیف میلهی آهنی کرکرهای شعاعهایی از نور خورشید🌞 را به داخل صندوقچه دعوت میکردند. هر بار که این میهمانی نور برپا میشد میفهمیدم😇 یک روز از روزهای مبارک جوانیام از پیش چشمانم عبور کرده است.
دور تا دور در صندوقچه را با نوار پلاستیکی عایقبندی کرده بودند تا هیچ نور یا صدایی به داخل صندوقچه وارد یا خارج نشود. ثانیهها را میشمردیم تا دقیقه شود و دقیقهها، ساعت⌚️ شوند و ساعتها به شبانه روز برسند و سریعتر از جلو چشمان ما عبور کنند. ما در یک فضای محدود با مضیقههای بسیاری مواجه بودیم.
اما با هم بودن تمام دلخوشیمان ❤️بود. دنبال گوشه و کناری بودیم که وقتی دریچه باز میشد از زخم تیر نگاه آنها محفوظ بمانیم اما هر چند دقیقه یک بار دریچه باز میشد و باید به رؤیت👀 آنها میرسیدیم و شمارش میشدیم. نمیخواستم جریان زندگی در این صندوقچه در مدار عادت و روزمرگی قرار بگیرد☹️
اگرچه وحشت😰 از روزهای بعدی و فرداهای دیگر نمیگذاشت گذر زمان عادی شود. آنجا همه چیز از جنس سنگ و آهن بود؛ حتی آدمها هم سنگی شده بودند. هیچ لطافتی در نگاه و رفتارشان نبود❌ تنها صدایی که به گوش👂 میرسید نالههایی بود که حتی رمق بیرون آمدن از تنهای رنجور و فرسوده را نداشتند. صدای ضربههای کابل که بر در و دیوار و پیکر نحیف زندانیان میخورد جایگزین نوازشهای مادر و ترنم صدای پدرم🧔 شده بود.
دریچه باز شد و صدایی شبیه عربده گوشهایمان👂 را آزار داد. پشت آن صدای وحشی چهرهای بزرگتر از عرض دریچه ظاهر شد که دستش 🤚را مثل بیل به داخل فرستاده بود و چیزی را طلب میکرد. هیچکدام منظور او را نمیفهمیدیم❌ بیچاره حلیمه را که چند کلمه بیشتر از ما عربی میدانست به کمک طلبیدیم.
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_ کهف_آیه_۳۰
#پاداش_تضمین_شده_مومنان
آنها که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند, ما پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهیم کرد.
(کم باشد یا زیاد, کلی باشد یا جزئی از هر کس در هر سن و سال و در هر شرایط, به پاداش اعمال شایسته خود خواهند رسید.)
🦋⃟📸
# السلام_ایها_غریب
#سـلاممـولاجانــم ❤️
•ماڪہازعشقحسین(؏)دممیزنیم
•ڪوچہهارارنگماتممیزنیم
•پسچراهرلحظہبارفتارخود
•بردلصاحبزمانغممیزنیم
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ