#شهید_سید_میلاد_مصطفوی
🌷🌷🌷🌷🌷
#مطالب_کتاب
مصادیق زنده بودن شهدا
سید خادم راهیان نور در اردوگاه
شهید درویشی شوش بود.
یک بار قرار بود برای صبحانه چند
صدتا نون تهیه کنه، اما کل شب
مشغول کار بود. نماز صبح رو
که خوند از شدت خستگی همون
جا خوابش برد.
تا به خودمون بیاییم ساعت از ۷
گذشته بود دیگه فرصتی برای تهیه
چندصد تا نون وجود نداشت.
حالا حساب کنید الآن زائرها بیدار
می شوند و صبحانه می خواهند
و ما نان نداریم!
سید حال عجیبی پیدا کرد.
روی یکی از ساختمان های اردوگاه
عکس بزرگی از شهید درویشی بود
رفت جلوی عکس شهید ایستاد،
زیر لب چیزهایی رو زمزمه کرد.
بعد با صدای بلند گفت:
آبرومون رو پیش مهمونات نبر ،
ما رو شرمنده زائرین شهدا نکن.
این حرف رو زد و اومد طرف
آشپزخانه...یه دفعه صدای بوق
اتوبوسی توجهمون رو به سمت درب
ورودی اردوگاه جلب کرد با عجله به سمت
اتوبوس دویدیم.
مسئول کاروان سید رو صدا زد.
بعد درب صندوق اتوبوس رو بالا زد
و گفت:ما دیگه داریم میریم شهرستان
این نون ها اضافی است،می تونید
استفاده کنید؟ چندین بسته بزرگ پر
از نان در مقابل ما بود. درست به اندازه احتیاج ما
مات و مبهوت فقط اشک میریختیم.
خدایا چقدر زود صدای خادمین شهدا
رو شنیدی؟
📚برگرفته از کتاب مهمان شام. اثر گروه شهید هادی
#شهیدان_زنده_اند
🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْن
🌷 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
🌷 وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#شبتون_شهدایی
شادی روح مطهر امام راحل وشهدا 🌷 صلوات
🕊🌷🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷
🌷
#داستان_واقعی
#نسل_سوخته
#نویسنده_شهید_سید_طاها_ایمانی
#قسمت_۲۷
*═✧❁﷽❁✧═*
با وجود فشار زیاد نگهداری و مراقبت از بی بی ... معدلم بالای هجده شده بود ... پسر خاله ام باورش نمی شد😒 ... خودش رو می کشت که ...
- جان ما چطوری تقلب کردی که همه نمراتت بالاست؟ ...
اونقدر اصرار می کرد که ... منی که اهل قسم خوردن نبودم... کم کم داشتم مجبور به قسم خوردن می شدم ... دیگه اسم تقلب رو می آورد یا سوال می کرد ... رگ های صورتم که هیچ ... رگ های چشم هام هم بیرون می زد ...
ولی از حق نگذریم ... خودمم نمی دونستم چطور معدلم بالای هجده شده بود😇 ... سوالی رو بی جواب نگذاشته بودم... اما با درس خوندن توی اون شرایط ... بین خواب و بیداری خودم ... و درد کشیدن ها 🤕و خواب های کوتاه مادربزرگ ... چرت زدن های سر کلاس ... جز لطف و عنایت خدا ... هیچ دلیل دیگه ای برای اون معدل نمی دیدم ... خدا به ذهن و حافظه ام برکت داده بود 😍...
دو ماه آخر ... دیگه مراقبت های شیفتی و پاره وقت ... و کمک بقیه فایده نداشت ...
اون روز صبح ... روزی بود که همسایه مون🏘 برای نگهداری مادربزرگ اومد ... تا من برم مدرسه ... اما دیگه اینطوری نمی شد ادامه داد ... نمی تونستم از بقیه بخوام لباس ها👚 و ملحفه ها رو بشورن ... آب بکشن و بلافاصله خشک کنن ...
تصمیمم رو قاطع گرفته بودم ... زنگ 🔔کلاس رو زدن ... اما من به جای رفتن سر کلاس ... بعد از خالی شدن دفتر ... رفتم اونجا ... رفتم داخل و حرفم رو زدم ...
- آقای مدیر ... من دیگه نمی تونم بیام مدرسه ... حال مادربزرگم اصلا خوب نیست😔 ... با وجود اینکه داییم، نیروی کمکی استخدام کرده ... دیگه اینطوری نمیشه ازش پرستاری کرد ... اگه راهی داره ... این مدت رو نیام ... و الا امسال ترک تحصیل می کنم ...
اصرارها و حرف های مدیر ... هیچ کدوم فایده نداشت ... من محکم تر از این حرف ها بودم ... و هیچ تصمیمی رو هم بدون فکر و محاسبه نمی گرفتم❌ ... در نهایت قرار شد ... من، این چند ماه آخر رو خودم توی خونه درس بخونم ...
دایی یه خانم🧕 رو استخدام کرده بود که دائم اونجا باشه ... و توی کارها کمک کنه ... لگن گذاشتن و برداشتن ... و کارهای شخصی مادربزرگ ...
از در که اومدم ... دیدم لگن رو کثیف ول کرده گوشه حال ... و بوش ...
خیلی ناراحت شدم ... اما هیچی نگفتم ... آستینم رو بالا زدم و سریع لگن رو بردم با آب💦 داغ شستم و خشک کردم ...
اون خانم رو کشیدم کنار ...
- اگر موردی بود صدام کنید ... خودم می شورمش ... فقط لطفا نزاریدش یه گوشه یا پشت گوش بندازید ... می دونم برای شما خوشایند نیست ولی به هر حال لطفا مدارا کنید... مادربزرگم اذیت میشه ... شما فقط کارهای شخصی رو بکن ... تمییز کاری ها و شستن ها رو خودم انجام میدم👌 ...
هر چند دایی ... انجام تمام کارها رو باهاش طی کرده بود ... و جزء وظایفش بود ... و قبول کرده بود این کارها رو انجام بده ... اما اونم انسان بود و طبیعی که خوشش نیاد ...
♻️ادامه دارد...
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
#تــلنگر
هــرگاه مـایـل به گــــناه بــودی
این سـه نکته را فراموش مکن!
➊ الله می بیــند.
➋ ملائکه می نـویسد
➌ در هر حال مرگ می آید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهید علی اکبری:
حجاب شما شخصیت شماست
مجموعه ای از وصیت نامه شهدا در خصوص عفاف و حجاب
#شهید
#حجاب
#روز_دختر
https://eitaa.com/girl_313
8.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 نخستین حامی حقوق زنان و دختران؛ وقتی مد نبود!
🔺خوش بحال شما که دختر دارید، دختر رحمت است...
🎬 «سکانسی از فیلم محمدرسولالله»
#حضرت_معصومه (س)
#حجاب
#روز_دختر
https://eitaa.com/girl_313
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_یونس_آیه_۴۱
#سود_و_زیان_عمل_انسان_
سرانجام به خودش بر می گردد
ای پیامبر صلی الله علیه وآله, اگر آنها تو را تکذیب کنند به آنان بگو: عمل من برای من و عمل شما برای خودتان باشد
وهیچ اجباری از طرف من در قبول اسلام وجود ندارد واگر نپذیریدفقط خودتان را محروم کرده اید وضررش را خواهید دید.
شما از آنچه من انجام میدهم بیزارید و من هم از اعمال شما بیزارم.
#سلام_امام_زمانم🌹
هرصبح بہ رسم نوڪرے از ما تورا سلام
اے مانده در میان قائله تنها،تو را سلام
ما هرچہ خوب و بد، بہ درِخانہے توییم
از نوڪران مُنتظر آقا تو را ســلام
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ 💚