eitaa logo
سفیران فاطمیه
1.7هزار دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
2.3هزار ویدیو
81 فایل
حجاب و عفاف گلچین اشعار نوحه و روضه احادیث روشنگری سواد رسانه ای نهج البلاغه قران اخبار مهم و روز تبلیغات پربازده سفیــــر 313 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/573243688C45fe529fd3
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برنامه های امشب کانال 👈 ۱.شروع مراسم با تلاوت قرآن کریم📖 اگه برادر عزیزی میتونه بخونه تا شب صوتش را برامون بفرسته👌 ۲. سخنرانی ساعت ۲۱:۳۰ دقیقه با موضوع👈 شب قدر از خدا چه بخواهیم؟؟ ماهیت بحث امشب⇦ فردی از پیامبر خدا سوال کرد؛ اگر شب قدر را دریابیم از خدا چه چیزی بخواهیم؟ حضرت فرمودند 👈...... ۳. مراسم قرآن به سر ساعت ۲۲:١۵دقیقه ان شاءالله ۴. قرائت دعای جوشن کبیر از طریق شبکه های سیما ان شاءالله
شرح دعا افتتاح قسمت بیستم.mp3
7.45M
🔊 🔖 👤 استاد ؛ جلسه ٢٠ 📝 به ما می‌آموزد که اگر می‌خواهیم افراد موثری در حکومت حضرت باشیم، باید از همین حالا دعا کنیم تا توفیق تحمل حق در آن زمان را پیدا کنیم. 🔖 ویژه ماه
🌙ماه رمضان همراه با شهید ابراهیم هادی 💫 💠رفاقت ما با تمام بچه های آن دوران، سر و کله زدن و بازی و خنده بود، مثلا چند نفر دور هم جمع می‌شدند و کلاه یک کارگری که از آنجا رد می شد را بر می داشتند و برای هم پرت می‌کردند و مردم آزاری می‌کردند. اما رفاقت با ابراهیم، الگو گرفتن و یادگیری کارهای خوب بود. او غیرمستقیم به ما کارهای صحیح را آموزش می داد. حتی حرفایی می زد که سالها بعد به عمق کلامش رسیدیم. 🌼من موهای زیبایی داشتم. مرتب به آنها می‌رسیدم و مدل مو و... درست میکردم. خیلی ها حسرت موها و تیپ ظاهری من را داشتند. ابراهیم نیز خیلی زیبا بود اما... یکبار که پیش هم نشسته بودیم، دوباره حرف از مدل موهای من شد. برخی باحسرت به مدل جدید موهای من نگاه می‌کردند. ابراهیم جمله ای گفت که فراموش نمی‌کنم. گفت: «نعمتی که خدا به تو داده را به رخ دیگران نکش.» ❤️امام موسی کاظم (ع) : کسی که بر نعمتی حمد خدا را کند و الحمدلله بگوید او را شکر گزاری کرده است و این حمد او، از آن نعمتی که به او داده افضل و بالاتر است. بحارالانوار، ج۷۱ هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 ۴ *═✧❁﷽❁✧═* تا پدرم برود و برگردد، روزها برایم یک سال طول می کشید😢 مادرم از صبح تا شب کار داشت. از بی کاری حوصله ام سر می رفت😖 بهانه می گرفتم و می گفتم: «به من کار بده، خسته شدم.» مادرم همان طور که به کارهایش می رسید، می گفت: «تو بخور 😋و بخواب😴به وقتش آن قدر کار کنی که خسته شوی. حاج آقا سپرده، نگذارم دست به سیاه و سفید بزنی.»😌 دلم ❤️نمی خواست بخورم و بخوابم؛ اما انگار کار دیگری نداشتم. خواهرهایم به صدا🗣 درآمده بودند. می گفتند: «مامان! چقدر قدم را عزیز و گرامی کرده ای😏 چقدر پیِ دل او بالا می روی. چرا ما که بچه بودیم، با ما این طور رفتار نمی کردید⁉️» با تمام توجه ای که پدر و مادرم به من داشتند، نتوانستم آن ها را راضی کنم تا به مدرسه🏦 بروم. پدرم می گفت: «مدرسه به درد دخترها نمی خورد❌» معلم مدرسه مرد جوانی بود👨 کلاس ها هم مختلط بودند مادرم می گفت: «همین مانده که بروی مدرسه، کنار پسرها بنشینی و مرد نامحرم به تو درس بدهد😏» اما من عاشق 😍مدرسه بودم. می دانستم پدرم طاقت گریه مرا ندارد. به همین خاطر، صبح تا شب گریه 😭می کردم و به التماس می گفتم: «حاج آقا! تو را به خدا بگذار بروم مدرسه.»🙏 پدرم طاقت دیدن گریه ی مرا نداشت، می گفت: «باشد. تو گریه نکن، من فردا می فرستم با مادرت به مدرسه بروی😍» من هم همیشه فکر🤔 می کردم پدرم راست می گوید. آن شب را با شوق و ذوق😌 به رختخواب می رفتم. تا صبح خوابم نمی برد؛ اما همین که صبح🌅 می شد و از مادرم می خواستم مرا به مدرسه ببرد، پدرم می آمد 🚶و با هزار دوز و کلک سرم را شیره می مالید و باز وعده و وعید می داد ☹️که امروز کار داریم. ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
📌 "با آه و ناله باید گفت او..." 📖 «أمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَلیلًا ما تَذَکَّرُونَ»*۱ 🌸 امام باقر فرمود: «و او (مهدی) همان مضطری است که خداوند می‌فرماید: "امن یجیب المضطر..." (این آیه) درباره او و برای او نازل شده است.*۲ 🔹 گفتنش هم برای یک عاشق سخت است، اما حقیقت این است که محبوبمان در اضطرار است. اضطرار از ظلم هایی که گرسنگی و مرگ تدریجی کودکان یمن و بی خانمانی مسلمانان میانمار و جنایت های داعش ... قسمت آشکار آن است. ما ناراحت می‌شویم چون معتقدیم «بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند...» اما جنسِ غم او فرق دارد؛ چون رابطه اش با ما پدر و فرزندی است. درد آنجاست که او می‌تواند همه این ظلم ها را ریشه کن کند، اگر... 🔸 می‌گویند وقتی اضطرار حضرت به اوج می‌رسد، در کنار کعبه سر به سجده می‌گذارد و مدام آیه «امن یجیب» را تا اذان صبح می‌خواند. این حال ادامه می‌یابد تا جبرئیل امین به خدمت حضرت می‌رسد و می‌گوید: «ای حجت خدا، از این حالت ملائکه‌ی الهی به گریه افتادند. برخیز که خداوند دعایت را مستجاب و فرج را امضاء نمود.»*۳ ۱. سوره نمل، آیه ۶۲ ۲. الغیبه، ص۱۸۲ ،باب ۱۰، ح ۳۰ ۳.به نقل از کتاب شریف نوائب الدهور،علامه میر جهانی و بحار الانوار،ج۵۱،ص۴۸ (جزء بیستم) ☑️
‌ ❣ ❣ أنْتَ مَوْضِعُ أمَلی که تو اوج آرزوی منی اینجای دعا را بارها تکرار می کنم! بارها، بارها که تو اوج آرزوی منی که تو اوج آرزوی منی که تو اوج آرزوی منی اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──