🔘 عزاداران بشارت...
🔸امام صادق علیه السلام فرمودند:
«آنگاه که اصحاب امام حسین علیه السلام شهید شدند و ایشان تنها ماند، فرشتگان بسوی خدا ضجّه زدند و گریه کردند و گفتند: پروردگارا! با حسین علیه السلام پسر پیغمبرت، چنین رفتار کنند؟
پس خداوند نور حضرت قائم (عجّل الله فرجه) را به آن ها عرضه کرد و فرمود: «با مهدی انتقام او را میگیرم»
📚 اصول کافی ج ١ ص ٤٦٥
🔴 أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ
⚫️#شهدای _کربلا (۱۱)
«عبدالله بن علی علیه السلام»
🥀عبدالله بن علی بن ابی طالب متولدسال ۳۵ قمری و از شهدای کربلا، فرزند امام علی علیه السلام وحضرت ام البنین و از برادران حضرت عباس(ع) است.
👈عبدالله از برادرش عباس(ع) هشت سال کوچکتر، اما از دیگر برادرانش بزرگتر بوده است
🌴عبدالله به توصيه و تشويق برادرش حضرت عباس به ميدان كارزار شتافت .
🍂اولين فرزند ام البنين است كه در روز عاشورابه شهادت رسید.😭
📌 از کربلا دور شو!
▪️ ندای هل من ناصر امام حسین در روز عاشورا، خطاب به همه کسانی بود که توانِ دفاع از حرمِ اهل بیت را داشتند. امام حسین فرمودند هر که مرا یاری نمیکند، از این منطقه دور شود و اِلّا اگر نِدایَم به او برسد و حرم و حریمم را یاری نکند، گرفتار دوزخ است.
▫️ شاید ما گمان میکنیم فریاد یاریخواهی، فقط مخصوص آن زمان بوده و فقط امام حسین نیاز به کمک و یاری داشت، اما یک سوال: چرا کسی که امامتِ امام زمانش برایش روشن بود و میدانست جانِ امامش در خطر است، باز صحنه را خالی کرد؟ چه دلیلی و توجیهی میتواند باعث این رفتار شود؟
▪️ بیایید این سوال را از خودمان بپرسیم. چرا ما با اینکه میدانیم امام زمان در شرایط سختیست و نیاز به کمک دارد، صحنه را خالی کردیم؟ توجیهِ ما برای این همه بیخیالی و نشنیدنِ صدای هل من ناصر امام چیست؟ آیا باید کار از کار بگذرد تا به خودمان بیاییم؟!
📎 #توجیه_المسائل_کربلا ۱۱
قلم ديگر تاب نوشتن ندارد
نميداند از كجا شروع كند
به كجا پايان برد
اين همه مصيبت يكجا، پى در پى،
چگونه میشود در چند خط خلاصه شود؟
غربت حسين (علیه السلام)
قلب مجروح زينب (سلام الله علیها)
بى قرارى رقيه (سلام الله علیها)
ناله هاى رباب (سلام الله علیها)
ليلاى بى على اكبر (علیه السلام)
اين حجم از بلايا را چگونه در سخن تنگم بگنجانم؟
اى تنها بازمانده كربلا...
میشود خودت بيايى و حرف به حرف برايمان بگويى؟
كربلاى مصيبت زده دنيا ديگر تاب بى تو دوام آوردن را ندارد...
▪️بحرمة الحسین علیهالسلام
▫️#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
سفیران فاطمیه
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۱۰۵ *═✧❁﷽❁✧═* قرار بود دوستش، که دکتر دارو💊ساز بود، بی
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
#داستان_واقعی
#دختر_شینا
#قسمت_۱۰۶
*═✧❁﷽❁✧═*
صمد گفت از این حرفها نزنی پیش آقای دکتر، خجالت🙊 می کشم. ببین خانم دکتر👩⚕ چه راحت نشسته و با بچه ها بازی می کند. مثلاً تو بچه کوه و کمری.»
دور و برمان خلوت بود. پرنده پر نمی زد. گاهی صدای زوزه سگ 🐕یا شغالی از دور می آمد. باد می وزید و برق هم که رفته بود.
ما حتی یکدیگر را درست و حسابی نمی دیدیم. کورمال کورمال شام🍛 را آوردیم. با کمک هم سفره را چیدیم. خدیجه کنارم نشسته بود و معصومه هم بغل🤗 خانم دکتر بود. خدیجه از سرما می لرزید.
هیچ نفهمیدم شام را چطور خوردیم😋 توی دلم دعادعا🤲 می کردم زودتر بلند شویم برویم؛ اما تازه مردها تعریفشان گل کرده بود. خانم دکتر هم عین خیالش نبود😏با حوصله و آرام آرام برای من تعریف می کرد.
هر کاری می کردم، نمی توانستم حواسم را جمع کنم. فکر می کردم الان از پشت درخت ها🌳 سگ یا گرگی بیرون می آید و به ما حمله می کند.
از طرفی منطقه نظامی بود و اگر وضعیت قرمز📛 می شد، خطرش از جاهای دیگر بیشتر بود. از سرما دندان هایم به هم می خورد.
بالاخره مردها رضایت دادند وسایلمان را جمع کردیم و سوار ماشین 🚙شدیم. آن موقع بود که تازه نفس راحتی کشیدم 😤و گرم صحبت با خانم دکتر شدم.
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 👉
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
هدایت شده از سفیران فاطمیه
#محمد_صدیقی_راد
🌷🌷🌷🌷🌷
مظلومانه تر از این وصیت شنیده اید؟
👈« وقتی آن روز فرا رسید که شما از یاد بردید که حوالی شهیدآباد هم رفیقی دارید.
هر گاه که خواستید از جاده روبروی گلزار رد شوید، از همانجا و از توی ماشین دستی بلند کنید و برایم فقط یک بوق بزنید. همین.
من آن بوق را بجای فاتحه از شما قبول می کنم. »👌
شهادت: عملیات بدر ۶۳/۱۲/۲۶
محل دفن:شهیدآباد دزفول
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷