🕋📖🕋📖
📖🕋📖
🕋📖
📖
📖✨ختم صلوات های مخصوص پیامبر ( ص ) ،امام حسن مجتبی ( ع ) و امام رضا( ع ) به مناسبت شهادت ایشان در کانال برگزار میشود
❇️به نیابت از امام زمان عج الله تعالی فرجه شریف هدیه به این سه بزرگوار
و بر آورده شدن حاجات افراد شرکت کننده 🙏
❇️ فرصت اعلام و خواندن تا آخر ماه صفر
📣از دوستانی که تمایل دارند در این ختم آسمانی شرکت کنند 😊
🌸تقاضا میشود تعدادصلوات های مخصوص را که میخوانید به آیدی زیر👇👇👇 اعلام کنید تا مجموع ختم دسته جمعی در حرم امام رضا علیه السلام ثبت شود 🌹
⬇️⬇️⬇️⬇️به آیدی زیر پیام دهید جهت شرکت در ختم صلواتهای مخصوص
🆔 @ZZ3362
❤️متن صلوات مخصوص بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ⬇️
🌷اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا حَمَلَ وَحْيَكَ وَ بَلَّغَ رِسَالاتِكَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا أَحَلَّ حَلالَكَ وَ حَرَّمَ حَرَامَكَ وَ عَلَّمَ كِتَابَكَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا أَقَامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكَاةَ وَ دَعَا إِلَى دِينِكَ
🌷 وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا صَدَّقَ بِوَعْدِكَ وَ أَشْفَقَ مِنْ وَعِيدِكَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا غَفَرْتَ بِهِ الذُّنُوبَ وَ سَتَرْتَ بِهِ الْعُيُوبَ وَ فَرَّجْتَ بِهِ الْكُرُوبَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا دَفَعْتَ بِهِ الشَّقَاءَ وَ كَشَفْتَ بِهِ الْغَمَّاءَ وَ أَجَبْتَ بِهِ الدُّعَاءَ وَ نَجَّيْتَ بِهِ مِنَ الْبَلاءِ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا رَحِمْتَ بِهِ الْعِبَادَ وَ أَحْيَيْتَ بِهِ الْبِلادَ وَ قَصَمْتَ بِهِ الْجَبَابِرَةَ وَ أَهْلَكْتَ بِهِ الْفَرَاعِنَةَ
🌷 وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا أَضْعَفْتَ بِهِ الْأَمْوَالَ وَ أَحْرَزْتَ بِهِ مِنَ الْأَهْوَالِ وَ كَسَرْتَ بِهِ الْأَصْنَامَ وَ رَحِمْتَ بِهِ الْأَنَامَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا بَعَثْتَهُ بِخَيْرِ الْأَدْيَانِ وَ أَعْزَزْتَ بِهِ الْإِيمَانَ وَ تَبَّرْتَ بِهِ الْأَوْثَانَ وَ عَظَّمْتَ بِهِ الْبَيْتَ الْحَرَامَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيَارِ وَ سَلَّمَ تَسْلِيما .
❤️متن صلوات خاصه امام حسن مجتبی علیه السلام ⬇️
🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلی الحَسَنِ بْنِ سَیِّدِالنَّبِیِّینَ وَوَصِیِّ أَمِیرِالمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یابْنَ
رَسُولِ الله
🌷السَّلامُ عَلَیْکَ یابْنَ سَیِّدِ الوَصِیِّیَنَ،أَشْهَدُ أَنَّکَ یابْنَ أَمِیرِ المُؤْمِنِینَ أَمِینُ الله وَابْنُ أَمِینِهِ عِشْتَ مَظْلُوماًوَمَضْیَت شَهِیداً،
🌷وأَشْهَدُأَنَّکَ الإمام الزَّکِیُّ الهادِی المَهْدِیُّ،
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَبَلِّغْ رُوحَهُ وَجَسَدَهُ عَنِّی فِی هذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ.
❤️متن صلوات مخصوص بر امام رضا علیه السلام ⬇️
🌷اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الَّذِي ارْتَضَيْتَهُ وَ رَضَّيْتَ بِهِ مَنْ شِئْتَ مِنْ خَلْقِكَ اللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَى خَلْقِكَ وَ قَائِما بِأَمْرِكَ وَ نَاصِرا لِدِينِكَ وَ شَاهِدا عَلَى عِبَادِكَ وَ كَمَا نَصَحَ لَهُمْ فِي السِّرِّ وَ الْعَلانِيَةِ وَ دَعَا إِلَى سَبِيلِكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ
🌷 فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ وَ خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ إِنَّكَ جَوَادٌ كَرِيمٌ .
🌷 شهـــید مرتضی آوینی:
چه جنگ باشد و چه نباشد راه من و تو از کربلا می گذرد. باب #جهاد_اصغر بسته شد باب #جهاد_اکبر (مبارزه با نفس) که بسته نیست👌
السلام علی الحسین🏴وعلی علی بن الحسین🏴وعلی اولادالحسین🏴وعلی اصحاب الحسین🏴
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا 🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
⚫️#شهدای _کربلا (۶۹)
«عماربن حسان»
🎋عمار (عامر) بن حسّان بن شریح بن ... سعد طایی، منسوب به طی، از اعراب جنوب و یمنیالاصل هستند که در کوفه ساکن شدند. عمار از اخبار و برگزیدگان در کوفه، شیعهای مخلص، مردی شجاع و مبارز و از اصحاب با وفای امام حسین علیه السلام بود. پدرش حسّان از یاران با وفای امام علی (ع) بود که در جنگهای جمل و صفین در رکاب آن حضرت جنگید و در صفین به شهادت رسید.
🥀عماردر مکه به خدمت امام حسین علیه السلام رسید و تا کربلا در رکاب آن حضرت بود، او صبح عاشورا و در حمله اول پس از جنگی دلاورانه و اصابت بیش از ده تیر به شهادت رسید. و در هنگام شهادت حدود 40 سال داشت. 😰
✍فرزندان ونوادگان این بزرگ مرد،همه
ازشیعیان ودوستداران اهل بیت علیهم السلام بوده اند.
سفیران فاطمیه
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۱۵۰ *═✧❁﷽❁✧═* از این حرفش خیلی ناراحت شدم😔 گفت: «حالا
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
#داستان_واقعی
#دختر_شینا
#قسمت_۱۵۱
*═✧❁﷽❁✧═*
بغلش🤗 کردم و شیرش دادم. مهدی کنارم خوابیده بود و خدیجه و معصومه هم کمی آن طرف تر کنار هم خوابیده بودند😴 دلم برایشان سوخت💔چه معصومانه و مظلومانه خوابیده بودند. طفلی ها بچه های خوب و ساکتی بودند. از صبح تا شب توی خانه🏡 بودند. بازی و سرگرمی شان این بود که از این اتاق به آن اتاق بروند. دنبال هم بدوند. بازی کنند و تلویزیون📺 نگاه کنند.
روزها و شب ها🌃 را این طور می گذراندند. یک لحظه دلم خواست زودتر هوا روشن شود. دست بچه ها را بگیرم و تا سر خیابان ببرمشان، چیزی برایشان بخرم💶بلکه دلشان باز شود.
اما سمیه را چه کار می کردم. بچه👼 چهل روزه را که نمی شد توی این سرما بیرون برد. سمیه به سینه ام مک می زد و با ولع شیر 😋می خورد. دستی روی سرش کشیدم و گفتم: «طفلک معصوم من، چقدر گرسنه ای😔»
صدای در آمد. انگار کسی پشت در🚪 اتاق بود. سینه ام را به زور از دهان سمیه بیرون کشیدم. سمیه زد زیر گریه😩 با ترس و لرز و بی سر و صدا رفتم توی راه پله. گفتم: «کیه... کیه⁉️》
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 👉
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷