#السلام_ایها_غریب
#سلام_مهدے_جان❤️
.
#امامزمانے🌻
رفیق..
ظھور نزدیک تر از اون چیزیه
که ذهنّ و عقل و منطقِ ما؛درکش ڪنہ!
کوچیک ترین کارِ ما؛
دقت ڪن #کوچیکترین کارِ ما
تو ظہور آقا اثر داره..💚(:
💜 #اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَج 💜
📌 رجب، ماه خدا - قسمت دوم
2️⃣ دعا زمینهای برای ارتباط با ولیّ خدا
🌙 در ماه رجب سه دعا از امام عصر وارد شده که در «مفاتیح الجنان» شیخعباس قمی، بیان شده است. همچنین این دعاها در «صحیفهٔ مهدیه» هم ذکر شده است. یکی از این دعاها در خطاب به نایب دوم و دو دعای دیگر در توقیع به حسینبن روح نوبختی، نایب سوم ایشان صادر شده است.
🔰 امامزمان در توقیع شریف خود به «محمدبنعثمان» نایب دومشان، دعایی برای ماه رجب نوشته و نسبت به خواندن آن توصیه کردهاند که با این فراز آغاز میشود: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَعَانِي جَمِيعِ مَا يَدْعُوكَ بِهِ وُلاةُ أَمْرِكَ الْمَأْمُونُونَ عَلَى سِرِّكَ الْمُسْتَبْشِرُونَ...».
🔆 علاوه بر این در جلد دوم «مکیال المکارم» نزدیک به صد دعا دربارهٔ امامزمان آمده که زمینه را برای ارتباط با ولیّ خدا و در ادامهٔ آن ارتباط با خدا فراهم میکند.
📎 #وظایف_منتظران
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #از_زبان_پدر
🔆 امام مهدی فرمودند: من خاتم اوصیاء هستم. خدا به وسیلهٔ من بلا را از اهل من و شیعیانم دور میکند...
📚 کتاب الغیبة شیخ طوسی، ص۱۳۸
🔖 #روزشمار_نیمه_شعبان ؛ ۳۳ روز تا سالروز میلاد منجی عالَم
📌 رجب، ماه خدا - قسمت اول
⚪️ به منظور بررسی ارتباط ماه رجب با #وظایف_منتظران (که در روایات به ماه خدا شهرت دارد) تصمیم گرفتهایم تا در مجموعه پیامهایی به شرح این ارتباط بپردازیم:
1⃣ دست در دستِ ولیّ
🌙 در ماهی که به ماه خدا شهرت دارد، ارتباط با ولیّ خدا، بهترین راه ارتباط با خداوند است چراکه در روایات آمده، امام «خلیفة الله»*۱، «باب الله»*۲، «وجه الله»*۳ و «صراطالله»*۴ است
🔰 بنابراین اگر در ماه رجب با خدا کار داریم و میخواهیم به او نزدیک شویم باید در مسیر صحیح آن یعنی ارتباط با امام عصر قرار گیریم چنانکه در دعای شریف ندبه میخوانیم: «اَيْنَ وَجْهُ اللهِ الَّذى اِلَيْهِ يَتَوَجَّهُ الاَوْلِياءُ؛ كجاست آن وجه الهى كه دوستان خدا به جانب او روى مىآورند»، این یعنی برای رسیدن به مقام قُرب و ارتباط با خداوند، باید دستمان را در دست ولیّ خدا قرار دهیم و همراه او باشیم.
📚 ۱.كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثنى عشر، ص۱۵۱
۲.الإحتجاج على أهل اللجاج، ج۲، ص ۴۹۳
۳.معجم الأحاديث الإمامالمهدي(عليهالسلام)، ج۷، ص ۲۱
۴.بحار الأنوار، ج۳۹، ص ۸۹
🌷🌷🌷🌷🌷
مصطفی بارها میگفت که هرکسی چهار لیتر خون بیشتر ندارد و اگر این چهار لیتر خون را در راه دوست بدهی، هیچ کار بزرگی انجام نمیدهی.
ما نیز یک نفس و چهار لیتر خون بیشتر نداریم و اگر این را نیز در راه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و رهبر معظم انقلاب اسلامی بدهیم، کار بزرگی نکردهایم👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
شبتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
سفیران فاطمیه
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۴۲ *═✧❁﷽❁✧═* در همین فکر🤔 بودم که زری محکم به بازوی
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۴۳
*═✧❁﷽❁✧═*
قرار شد از فردای آن روز به خانه ی🏡 خانم دروانسیان بروم تا از او خیاطی یاد بگیرم. از فردا 🌞باز هم، من و زری هم مسیر بودیم اما با اختلاف دو تا خانه.
او به آرایشگاه 💇♀نغمه خانم می رفت و من کلاس خیاطی✂️ خانم دروانسیان می رفتم. کلاس خیاطی هیجان و تازگی کلاس آرایشگری را نداشت و ساعت به ساعت ⌚️یک مشتری با قیافه و اطوار عجیب و غریب وارد و خارج نمی شد☹️
برعکس مشتری های نغمه خانم که همه جوان و زیبا😍 بودند یا اگه هم زشت بودند زیبا می شدند، مشتری های خانم دروانسیان زنان میانسال و خسته ای😥 بودند که تحملاشان در همان لحظه ی ورود سخت و ملال آور بود.
خانم دروانسیان با لهجه ی ارمنی تلاش می کرد شمرده شمرده خیاطی را به زبان فارسی به ما تفهیم😇 کند.
من و بقیه کارآموزها دور یک میز می نشستیم و هر کسی از دری سخن می گفت و برش می زد ✂️و می دوخت و تن پوشی ابتدایی را ردیف می کرد و همه به به و چه چه😍 می گفتند. این هنر هم دلپسندم نبود☹️ حضور در جمع بی قرارم می کرد. خانم دروانیسان که
متوجه بی قراری و بی حوصلگی😣 من شده بود بعد از کلاس مرا با بچه هایش آشنا کرد. دوتا بچه ی تمیز و اتو کشیده به نام هنریک و هراچیک.
هراچیک دختری زیبا👩 با شکل و شمایلی سوای ما بود. با بچه هایی آشنا شدم که اسم هایی متفاوت از اسم هایی که می شناختم داشتند. ابتدا فکر😇 می کردم آنها خارجی هستند. هیچ وجه مشترکی به لحاظ زبانی، دینی و فرهنگی بین ما نبود❌ اما تفاوت ها همیشه جذابند. تفاوت ها لزوما باعث جدایی نیستند و گاهی باعث رشد می شوند👌
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️