سفیران فاطمیه
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۲۴۱ *═✧❁﷽❁✧═* داوود معاون زندان هم گفت:لیش شمرتنه اب
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۲۴۲
*═✧❁﷽❁✧═*
اما وقتی علاوه برهمه ی این ها مارا تاحد مرگ تحقیر می کردند,دچار عذابی می شدیم که برای تحملش باید کوه⛰ می بودیم.
هر روز که می گذشت نفرتم😖 ازبعثی ها بیشتر وبیشتر می شد.می دیدم وآب می شدم.شاهد بودم وذره ذره ی وجودم در آتش♨️ خشم می سوخت.می دیدم که برادران اسیرم زیرچکمه های ظلم وجور سربازانی تحقیر می شوند که آب دماغشان👃 را هم نمی توانستند بالا بکشند.برادرانی که هرکدام می توانستند یک کشور را اداره کنند,بی هیچ جرم وگناهی اسیر مردمی ناپاک وپلشت شده بودند😣رنج اسارت جسم وجان آن هارا ضعیف کرده بود.
ازدرد به خود می پیچیدند اما آن دونفر آدم بی اصل ونسبی که به اسم دکتر 👨⚕روپوش سفید تنشان کرده بودند,باخونسردی براین همه درد کشیدن ها چشم می بستند ومی گفتند:آب🚰 بخورید.استراحت کنید.هیستریک هستید!
اگر باهزار خواهش وتمنا والتماس به یکی از اسرا قرص💊 می دادند,مجبورش می کردند همان جا وهمان لحظه قرص را قورت بدهد وبعد چهل بار دهانش را وارسی می کردند تامطمئن شوند که قرص را بلعیده😒
دیدن چنین رفتاری با پزشکان ومهندسان ونظامیان کشورم غیرقابل تحمل بود😖گاهی به این همه نادانی وسفاهت این جماعت خنده ام میگرفت,واقعا مابا یک قرص💊 بی مقدار می خواستیم چه کنیم؟شاید همه ی این تحقیرها ورنج هارا باید تحمل 💪می کردیم تااین سخن یکی از بزرگان را دریابیم که فرمود:"زندگی هیچ چیز جز جهاد کردن برای عقده نیست."✅
یک روز صبح آماده برای مورس زدن به سلول دکترها بودم که یکباره صدای بازشدن در 🚪سلول آن ها وسروصدا وهمهمه شمس,شمس وسرعه سرعه ی نگهبان ها شنیده شد.ترسیدم😰 از اینکه شاید مریم راشناسایی کرده وبه دنبال شمسی می گردند.
همه ی دکترها را بیرون بردند.
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_شعرا_آیه_۸۹
#پناه_بردن_به_خدا_از_رسوایی_روز_قیامت
مگر کسی که با قلب سلیم از شرک و کفر به پیشگاه خداوند آید.
#سلام_امام_زمانم
کاش می شد با نگاهت گرد ویروس را
بشویی از تن رنجورمان؛ای طبیب دردمندان کی میآیی ازسفر..!🥺🕊
اللهم عجل لولیک الفرج❤️
#السلام_ایها_غریب
#سلامامامزمانم
•~بزرگترینداشتہها
•~راهمڪہداشتہباشم،
•~همیشہیڪڪنجخالے
•~دردلمپیدامیشود
•~انگارقطعہاےازوجودم
•~گمشده.بیااے
•~گمشدهوجودم...
#السلامعلیڪیااباصالحالمهدی
#اللهم_عجل_لولیک_فرج
سفیران فاطمیه
🌹 سهم #روز چهل_ونهم : از نامه ۷۹ تا ۷۷ #نهج_البلاغه ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 #نامه۷۸ : نامه به فرماندهان
🌹سهم #روز پنجاهم : از نامه ۷۶ تا نامه ۷۳ #نهج_البلاغه
❈══ ೋ🌿🌺🌿ೋ══❈
📜 #نامه۷۶ : نامه به عبدالله بن عباس،هنگامی که او را در سال ٣٦ هجری به فرمانداری بصره منصوب فرمود
🔹اخلاق مدیریتی
♦️با مردم به هنگام ديدار، و در مجالس رسمی، و در مقام داوری، گشاده رو باش، و از خشم بپرهيز، كه سبك مغزی ، به تحريك شيطان است، و بدان! آن چه تو را به خدا نزديك می سازد، از آتش جهنم دور می كند، و آنچه تو را از خدا دور می سازد، به آتش جهنم نزديك می كند.
❈══ ೋ🌿🌺🌿ೋ══❈
📜 #نامه۷۵ : نامه به معاويه در روزهای آغازین بیعت، در سال٣٦ هجری
🔹فرمان اطاعت به معاويه
♦️از بنده خدا علی اميرمومنان، به معاويه بن ابی سفيان. پس از ياد خداو درود! می دانی كه من درباره شما معذور، و از آنچه در مدينه گذشت روی گردانم، تا شد آنچه كه بايد می شد، و بازداشتن آن ممكن نبود، داستان طولانی و سخن فراوان است. و گذشته ها گذشت، و آينده روی كرده است، تو و همراهانت بيعت كنيد، و با گروهی از يارانت نزد من بيا، با درود.
❈══ ೋ🌿🌺🌿ೋ══❈
📜 #نامه۷۴ : نامه پيمان ميان ربيعه و يمن
🔹مبانی صلح و سازش مسلمين
♦️اين پيمان نامه ای است كه مردم (يمن) و (ربيعه) آن را پذيرفته اند، چه آنان كه در شهر حضور دارند يا آنان كه در بيابان زندگی می كنند، آنان پيرو قرآنند و به كتاب خدا دعوت می كنند و به انجام دستورات آن فرمان می دهند و هر كس كه آنان را به كتاب خدا بخواند پاسخ می دهند، نه برابر آن مزدی خواهند و نه به جای آن چيز ديگری بپذيرند و در برابر كسی كه خلاف اين پيمان خواهد، يا آن را واگذارد، ايستادگی خواهند كرد، گروهی گروه ديگر را ياری می دهند، همه متّحد بوده و به خاطر سرزنش سرزنش كننده ای، يا خشم خشم گيرنده ای، يا خوار كردن بعضی ، يا دشنام دادن قومی، اين پيمان را نمی شكنند. بر اين پيمان، حاضران و آنها كه غايبند، دانايان و ناآگاهان، بردباران و جاهلان، همه استوارند و عهد و پيمان الهی نيز بر آنان واجب گرديده است كه (همانا از پيمان خدا پرسش خواهد شد) و علی بن ابيطالب آن را نوشت.
❈══ ೋ🌿🌺🌿ೋ══❈
📜 # نامه۷۳ : نامه به معاويه
🔹افشای سيمای دروغين معاويه
♦️پس از ياد خدا و درود، من با پاسخ های پياپی به نامه هايت و شنيدن مطالب نوشته هايت، رأی خود را سست و زيركی خود را به خطا نسبت می دهم و همانا تو كه مدام خواسته هایی از من داری و نامه های فراوان می نويسی، به كسی مانی كه به خواب سنگينی فرو رفته و خوابهای دروغينش او را تكذيب می كند، يا چون سرگردانی كه ايستادن طولانی بر او دشوار می باشد، و نمی داند، آيا آينده به سود او يا به زيانش خواهد بود؟ گرچه تو آن كس نيستی اما به تو شباهت دارد. به خدا سوگند، اگر پرهيز از خونريزی در مهلت تعيين شده نبود، ضربه كوبنده ای دريافت می كردی كه استخوان را خُرد و گوشت را بريزاند. معاويه ! بدان كه شيطان تو را نمی گذارد تا به نيكوترين كارت بپردازی و اندرزی كه به سود تو است بشنوی. (درود بر آنان كه سزاوار درودند.)
❈══ ೋ🌿🌺🌿ೋ══❈
سلام مولایمن
🏝ای زیباترین فصل
فصل ظهور تـــــو
پاییز هم آمد
برگها بر سرم باریدند
اما تــــــو باز نیامدی
ای غائب از نظر!
پاییز را با ظهور تـــــو
دوستتر میدارم🏝
⚘وَ ازْجُرْ عَنْهُ إِرَادَةَ الظَّالِمِينَ وَ خَلِّصْهُ مِنْ أَيْدِي الْجَبَّارِينَ
و قصد ستمكاران را از او بگردان و او را از دست جباران رهايى ده⚘
📚مفاتیح الجنان،صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج