eitaa logo
سفیران فاطمیه
1.7هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
81 فایل
حجاب و عفاف گلچین اشعار نوحه و روضه احادیث روشنگری سواد رسانه ای نهج البلاغه قران اخبار مهم و روز تبلیغات پربازده سفیــــر 313 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/573243688C45fe529fd3
مشاهده در ایتا
دانلود
واسه محرم مداحی نداری؟ مداحیای گوشی و ماشینت تکراری شده؟ بهترین مداحی از هر مداحی میخوای؟ ✅ نوحه سنگین و شور ✅ مداحی واسه موبایل ✅ مداحی واسه ماشین بهترین کانال های مداحی در ایتا 👇 حاج محمود کریمی | حاج حسن خلج حاج حسن عطایی | کربلایی مجید رضا نژاد حاج امیر کرمانشاهی | کربلایی حسین طاهری حاج مهدی رسولی | حاج رضا بذری حاج عباس مفتاح | سید مجید بنی فاطمه حاج میثم مطیعی | حاج مهدی سلحشور حاج محسن منوچهریان | سید مهدی میرداماد حاج مهدی اکبری | استاد میرزا محمدی سید رضا نریمانی | کربلایی مجتبی رمضانی ما اینجاییم تا بهترین ها رو تقدیم شما کنیم 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 《الّا رَحمتاََ من رَّبِکَ اِنَّ فَضلهُ کانَ علیکَ کبیرا》 حضرت محمد صلی الله علیه وآله ای پیامبر نزول وحی بر تو ناشی از رحمت پروردگار تو است فضل و بخشش پروردگارت بر تو بزرگ بوده است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرمایه هایی را که خداوند به ما عنایت فرموده است چگونه استفاده می کنیم ؟ ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام_امام_زمانم ♥️✋ خوبست که ماه آسمانت باشی پروانه بیقرار جانت باشی ای شیعه مراقبت کن از اعمالت تا زینت صاحب الزمانت باشی ✨السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ✨ 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز دویست و پانزدهم ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 ، خطبه اشباح 4⃣1⃣ تعريف علم خداوند ♦️خداوند از اسرار پنهانی مردم و از نجوای آنان که آهسته سخن می گويند و از آنچه که در فکرها بواسطه گُمان خطور می کند، و تصميم هايی که به يقين می پيوندد، و از نگاه های رمزیِ چشم، که از لابلای پِلک ها خارج می گردد، آگاه است. خدا از آنچه در مخفی گاه های دل ها قرار دارد، و از اموری که پشت پرده غيب پنهان است، و آنچه را که پرده های گوش مخفيانه می شنود، و از اندرون لانه های تابستانی مورچگان، و خانه های زمستانی حشرات، از آهنگ اندوهبار زنان غم ديده و صدای آهسته قدم ها، آگاهی دارد. خدای سبحان از جايگاه پرورش ميوه در درون پرده های شکوفه ها، و از مخفی گاه غارهای حيوانات وحشی در دل کوه ها، و اعماق درّه ها، از نهانگاه پشه ها بين ساقه ها و پوست درختان، از محل پيوستگی برگ ها به شاخسارها، و از جايگاه نطفه ها در پشت پدران، آگاه است. خدا از آنچه پرده ابر را به وجود می آورد و به هم می پيوندد، و از قطرات بارانی که از ابرهای متراکم می بارند، و از آنچه که گردبادها از روی زمين برمی دارند، و باران ها با سيلاب آن را فرو می نشانند و نابود می کنند، از ريشه گياهان زمين که ميان انبوه شن و ماسه پنهان شده است، از لانه پرندگانی که در قلّه بلند کوه ها جای گرفته، و از نغمه های مرغان در آشيانه های تاريک، از لؤلؤهايی که در دل صدف ها پنهان است، و امواج درياهايی که آنها را در دامن خويش پروراندند، آگاهی دارد. خدا از آنچه که تاريکی شب آن را فرا گرفته، و يا نور خورشيد بر آن تافته، و آنچه تاريکی ها و امواج نور، پياپی آن را در بر می گيرد، از اثر هر قدمی، از احساس هر حرکتی، و آهنگ هر سخنی، و جنبش هر لبی، و مکان هر موجود زنده ای، و وزن هر ذرّه ای، و ناله هر صاحب اندوهی، اطّلاع دارد. خدا هر آنچه از ميوه شاخسار درختان و برگ هايی که روی زمين ريخته و از قرارگاه نطفه و بسته شدن خون و جنين که به شکل پاره ای گوشت است، و پرورش دهنده انسان و نطفه، آگاهی دارد، و برای اين همه آگاهی، هيچ گونه زحمت و دشواری برای او وجود ندارد و برای نگهداری اين همه از مخلوقات رنگارنگ که پديد آورده، دچار نگرانی نمی شود و در تدبير امور مخلوقات، سُستی و ملالی در او راه نمی يابد، بلکه علم پروردگار در آنها نفوذ يافته و همه آنها را شماره کرده است، و عدالتش همه را در برگرفته و با کوتاهی کردن مخلوقات در ستايش او، باز فضل و کرمش تداوم يافته است. 5⃣1⃣ نيايش امير المؤمنين (عليه السّلام) ♦️خدايا! تويی سزاوار ستايش های نيکو، و بسيار و بی شمار تو را ستودن، اگر تو را آرزو کنند پس بهترين آرزويی، و اگر به تو اميد بندند، بهترين اميدی. خدايا! درهای نعمت بر من گشودی که زبان به مدح غير تو نگشايم، و بر اين نعمت ها غير از تو را ستايش نکنم، و زبان را در مدح نوميدکنندگان، و آنان که مورد اعتماد نيستند باز نکنم. خداوندا! هر ثناگويی از سوی ستايش شده پاداشی دارد، به تو اميد بستم که مرا به سوی ذخائر رحمت و گنج های آمرزش آشنا کنی. خدايا! اين بنده توست که تو را يگانه می خواند، و توحيد و يگانگی تو را سزاست، و جز تو کسی را سزاوار اين ستايش ها نمی داند. خدايا! مرا به درگاه تو نيازی است که جز فضل تو جبران نکند، و آن نيازمندی را جز عطا و بخشش تو به توانگری مبدّل نگرداند، پس در اين مقام رضای خود را به ما عطا فرما، و دستِ نيازِ ما را از دامنِ غيرِ خود کوتاه گردان که تو بر هر چيزی توانايی. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
| در عید قربان ابراهیم(ع) پارۀ تن خود را به قربانگاه نمادین ولایت الله برد، ولی قربانی نشد. در عید غدیر آخرین پیامبر(ص) پارۀ تن خود را به قربانگاه حقیقی مبارزه با ولایت طاغوت برد و تمام اهل‌بیتش قربانی راه خدا شدند. به هر حال قربان و غدیر هر دو قربانی می‌خواستند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دامن‌های کوتاه و شلوارهای تنگ چه مشکلی دارند؟ پاسخ جالب محمدعلی کلی و نگاه عمیقش به مسئله رو ببینید @girl_313
قالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: یا عَلِیُّ!‏ مَا عُرِفَ اللَّهُ إِلَّا بِی ثُمَّ بِکَ! علی جان! خداوند شناخته نشد، جز به وسیله من، سپس به وسیله تو. بحار الانوار، ج۲۲، ص۱۴۸. @girl_313
33.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سرود| به علی، به اولاد علی کربلایی سید رضا نریمانی به کانال آموزشی صفر تا صد مداحی بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیزده ماده غذایی که هر چقدر بخورید چاق نمیشوید 🔸این لیست از غذاهای کم کالری را به افرادی که خواهان لاغری هستند، توصیه می‌کنیم که می‌توانند در طول روز به میزان زیاد بخورند بدون اینکه نگران چاقی باشند
🌷🌷🌷🌷🌷 💠روبوسی💠 عید و بدرقه و زیارت برایش فرقی نداشت. هر وقت می‌خواستیم روبوسی کنیم فقط پیشانی‌مان را می‌بوسید. نه فقط من، با خاله‌ها و عمه‌ها هم همین طور بود. گفتم: «ما که مَحرَمیم چرا درست روبوسی نمی‌کنی؟» با همان حُجب و حیای همیشگی‌اش گفت: «آخه خواهرِ من! دلیلی نداره صورت زن‌ها رو ببوسم، فقط صورت مادر رو می‌بوسم. می‌ترسم در غیر این صورت به گناه بیفتم». شهید شعبان قاضی‌پور 📚آرشیو مؤسسه فرهنـگی مطاف عشق 🌺رسول خدا (صلی الله علیه و آله) : هر گاه یکی از محارم خود را که به بلوغ جنـسی رسـیده، ببوسد؛ بین دو چشم و سر او را ببوسد و از بوسیدن گونه و دهان خودداری کند. 📚مستدرك ‏الوسايـل، ج9، ص 7 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْن 🌷 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🌷 وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شادی روح مطهر امام راحل وشهدا 🌷 صلوات 🕊🌷🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷 🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
الحمدالله علی کل حال «يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِکَ»🤲
1001 fazilat.pdf
7.97M
📚 کتاب عنوان: ۱۰۰۱ فضیلت مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام در کتب اهل‌سنت برای دریافت محتوای غدیر به کانال زیر بپیوندید 👇 @girl_313 @girl_313
*═✧❁﷽❁✧═* به هر طریقی بود ... بالاخره برنامه معرفی تموم شد ... منم که از ساعت🕰 2 بیدار بودم ... تکیه دادم به پشتی صندلی و چشم هام رو بستم ... هنوز چشم هام گرم نشده بود ... که یه سی دی 💽ضرب دار و بکوب گذاشتن ... صداش رو چنان بلند کردن که حس می کردم مغزم داره جزغاله میشه ... و کمتر از ده دقیقه بعد یکی از پسرها داد🗣 زد ... - بابا یکی بیاد وسط ... این طوری حال نمیده ... و چند تا از دختر، پسرها اومدن وسط ... دوباره چشم ها رو بستم ... اما این بار، نه برای خوابیدن ... حالم اصلا خوب نبود😖 ... وسط اون موسیقی بلند ... وسط سر و صدای اونها ... بغض راه گلوم رو گرفته بود ... و درگیری و معرکه ای که قبل از سوار شدن به اتوبوس🚎 توی وجودم بود ... با شدت چند برابر به سراغم برگشته بود ... - خدایا ... من رو کجا فرستادی؟ ... داره قلبم میاد❤️‍🔥 توی دهنم... کمکم کن ... من ... تک و تنها ... در حالی که حتی نمی دونم باید چی کار کنم؟ ... چی بگم؟ ... چه طوری بگم؟ ... اصلا ... تو، من رو فرستادی اینجا؟ ... چشم های خیس و داغم بسته بود ... که یهو حس کردم آتش ♨️گداخته ای به بازوم نزدیک شد ... فلز داغی که از شدت حرارت، داشت ذوب می شد ... از جا پریدم و ناخودآگاه خودم رو کشیدم کنار ... دستش روی هوا موند ... مات و مبهوت زل زد🙄بهم ... - جذام که ندارم این طوری ترسیدی بهت دست بزنم ... صدات کردم نشنیدی😕 ... می خواستم بگم تخمه بردار ... پلاستیک رو رد کن بره جلو ... اون حس به حدی زنده و حقیقی بود ... که وحشت، رو با تمام سلول های وجودم حس کردم ... و قلبم 💔با چنان سرعتی می زد که ... حس می کردم با چند ضرب دیگه، از هم می پاشه .. خیلی بهش برخورده بود ... از هیچ چیز خبر نداشت ... و حالت و رفتارم براش ... خیلی غریبه و غیرقابل درک بود .. پلاستیک رو گرفتم ... خیلی آروم ... با سر تشکر کردم ... و بدون اینکه چیزی بردارم ... دادم صندلی جلو ... تا اون لحظه ... هرگز چنین آتش🔥 و گرمایی رو حس نکرده بودم ... مثل آتش گداخته ای ... که انگار، خودش هم از درون می سوخت و شعله می کشید ... آروم دستم رو آوردم بالا و روی بازوم کشیدم ... هر چند هنوز وحشت عمیق اون لحظه توی وجودم بود ... اما ته قلبم گرم شد ... مطمئن شدم ... خدا حواسش بهم هست ... و به هر دلیل و حکمتی ... خودش، من رو اینجا فرستاده ... با وجود اینکه اصلا نمی تونستم بفهمم چرا باید اونجا می رفتم🤔 ... قلبم آرام تر شده بود ... هر چند ... هنوز بین زمین و آسمان بودم ... و شیطان😈 هم ... حتی یک لحظه، دست از سرم برنمی داشت ... ـ الهی ... توکلت علیک ... خودم رو به خودت سپردم ... اتوبوس ایستاد ... خسته و خواب آلود ... با سری که حقیقتا داشت از درد🤕 می ترکید ... از پله ها رفتم پایین ... چند قدم رفتم جلو و از جمع فاصله گرفتم ... هوای تازه، حالم رو جا آورد و کمی بهتر کرد ... همه دور هم جمع شدن و حرکت، آغاز شد ... سعید یکم همراه من اومد ... و رفت 🚶‍♂سمت دوست های جدیدش ... چند لحظه به رفتارها و حالت هاشون نگاه کردم... هر چی بودن ولی از رفقای قبلیش خیلی بهتر بودن ... دخترها وسط گروه و عقب تر از بقیه راه می رفتن ... یه عده هم دور و برشون ... با سر و صدا و خنده های بلند😂 ... سعید رو هم که کاری از دستم برنمی اومد ... که به خاطرش عقب گروه حرکت کنم ... منتظر نشدم و قدم هام رو سریع تر کردم ... رفتم جلو ... من ... فرهاد ... با 3 تا دیگه از پسرها ... و آقایی که همه دکترا داشت و دکتر صداش می کردن ... جلوتر از همه حرکت می کردیم ... اونقدر فاصله گرفته بودیم که صدای خنده ها و شوخی هاشون ... کمتر به گوش👂 می رسید .. فرهاد با حالت خاصی زد روی شونه ام . ـ ای ول ... چه تند و تیز هم هستی ... مطمئنی بار اولته میای کوه⛰؟ ... ولی انصافا چه خواب سنگینی هم داری ... توی اون سر و صدا چطور خوابیدی؟ ... و سر حرف زدن رو باز کرد ... چند دقیقه بعد از ما جدا شد و برگشت عقب تر ... سراغ بقیه گروه ... و ما 4 نفر رو سپرد دست دکتر ... جزو قدیمی ترین اعضای گروه شون بود ... با همه وجود دلم می خواست جدا بشم ... و توی اون طبیعت سرسبز و فوق العاده گم بشم ... هوا عالی بود ... و از درون حس زنده شدن بهم می داد ... به نیمچه آبشاری که فرهاد گفته بود رسیدیم ... آب با ارتفاع کم ... سه بار فرو می ریخت ... و پایین آبشار سوم ... حالت حوضچه مانندی داشت ... و از اونجا مجدد روی زمین جاری می شد ... آب💦 زلال و خنکی ... که سنگ های کف حوضچه به وضوح دیده می شد ... منظره فوق العاده ای بود ... محو اون منظره و خلقت بی نظیر خدا بودم ... که دکتر اومد سمتم ... ـ شنا بلدی؟ .. سرم رو آوردم بالا و با تعجب بهش نگاه😳 کردم ... ♻️ادامه دارد... ══ ೋ💠🌀💠ೋ══
📸 سیاست امروز سیاست اندلسی کردن ایران است @girl_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 《و انّا لَجَعلونَ ما عَلیها صَعیداً جُرُزا》 دنیوی رزق و برق دنیا برای آزمایش است و نباید فریب آن را خورد و اینها پایدار نیست و سرانجام محو و نابود خواهد شد ما همه آنچه را روی زمین است از میان خواهیم برد و سطح زمین را خشک و بی آب وعلف می گردانیم
❖ بوی گلها🌼 🍃 عالمی را مست وحیران میکند، دیدن مهدی هزاران درد، درمان میکند، مدعی گوید🌺❤️ که با یک گل نمیگردد بهار، ما گلی داریم که عالم را گلستان میکند. 🌱" اللهم عجل لولیڪ ألفرج "🌱 هر روز بنشینید یك‌ مقدار با امام‌زمان(عجل تعالی فرجه الشریف) درد و دل‌کنید..💓 خوب نیست‌ شیعه روزش شب شود و شبش‌ روز شود و اصلا به یاد او نباشد!🌿