╮━═━━⊰🌻﷽🌻⊱━━═━╭
✍ماجرای بسیار زیبای خواستگاری حضرت ام البنین(س)
🔹ام البنين در روز خواستگاري، در حالي كه مادرش موهاي او را شانه ميكرد خوابي را كه شب گذشته ديده بود براي مادر تعريف ميكرد. و خواستار تعبير آن بود؛
🔸گفت: «مادر خواب ديدم كه در باغ سرسبز و پردرختي نشسته ام. نهرهاي روان و ميوههاي فراوان در آنجا وجود داشت.
🔹ماه و ستارگان ميدرخشيدند و من به آنها چشم دوخته بودم و در باره عظمت آفرينش و مخلوقات خدا فكر ميكردم.
🔸در مورد آسمان كه بدون ستون بالا قرار گرفته است و همچنين روشني ماه و ستارگان...
🔹در اين افكار غرق بودم كه ماه از آسمان فرود آمد و در دامن من قرار گرفت و نوري از آن ساطع ميشد كه چشم ها را خيره ميكرد.
🔸در حال تعجب و تحير بودم كه سه ستاره نوراني ديگر هم در دامنم ديدم.
🔹نور آنها نيز مرا مبهوت كرده بود. هنوز در حيرت و تعجب بودم كه هاتفي ندا داد و مرا با اسم خطاب كرد من صدايش را ميشنيدم ولي او را نمي ديدم
🔸گفت: بشراكِ فاطمةُ بسادة الغُرَر ثلاثة انجم و الزاهر القمر ابوهم سيّد في الخلق قاطبة بعد الرسول كذا قد جاء في الخبر
🔹«فاطمه مژده باد تو را به سيادت و نورانيت. به ماه نوراني و سه ستاره درخشان پدرشان سيد و سرور همه انسانهاست بعد از پيامبر گرامي و اينگونه در خبر آمده است. »
پس از خواب بيدار شدم در حالي كه ميترسيدم.
🔸مادر ! تاويل رؤياي من چيست؟! » مادر به دخترك فهيمه و عاقله خود گفت: «دخترم رؤياي تو صادقه است اي دختركم به زودي تو با مرد جليل القدري كه مجد و عظمت فراواني دارد ازدواج ميكني.
مردي كه مورد اطاعت امت خود است.
🔹از او صاحب ۴ فرزند ميشوي كه اولين آنها مثل ماه چهره اش درخشان است وسه تاي ديگر چونان ستارگانند. »
🔸پس از صحبتهاي دوستانه و صميمانه مادر و دختر، حزام بن خالد وارد اتاق شد و از آنها در مورد پذيرش علي عليه السلام سؤال كرد
🔹و گفت: آيا دخترمان را شايسته همسري اميرالمؤمنين عليه السلام ميداني؟
🔸بدان كه خانه او خانه وحي و نبوت و خانه علم و حكمت و آداب است اگر او را (دخترت را) اهل، و لايق اين خانه ميداني، كه خادمه اين خانه باشد، قبول كنيم
🔹و اگر اهليت در او نمي بيني پس نه؟ همسر او كه قلبي مالامال از عشق به امامت داشت
🔸گفت: اي «حزام » به خدا سوگند من او را خوب تربيت كردم و از خداي متعال و قدير خواستارم كه او واقعا سعادتمند شود و صالح باشد براي خدمت به آقا و مولايم اميرالمؤمنين عليه السلام پس او را برای علي بن ابيطالب، مولايم، تزويج كن.
🏴وفات مادر ادب و فضیلت تسلیت باد.
#قرارگاه فرهنگی مذهبی منتظران مهدی
╯━═━━⊰🍂🌻🍂⊱━═━━╰
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷
#داستان_واقعی
#سرزمین_زیبای_من🇮🇷
#قسمت_۴۵
*═✧❁﷽❁✧═*
روز🌞 دادگاه، هیجان غیر قابل😍 وصفی داشتم ، اونقدر که به زحمت می تونستم برای چند دقیقه یه جا بشینم، از یه طرف هم، برخورد افراد با من طوری بود😰 که به این فشار اضافه می شد ، انگار همه شون مدام تکرار می کردن تو یه سیاه بومی هستی،شکستت قطعیه ، به مدارک دل خوش نکن ...😏
رفتم به صورت آب زدم💦 ، چند تا نفس عمیق کشیدم😤 و برگشتم،داشتم به راهروی ورودی دادگاه نزدیک می شدم که یه صدایی🗣 رو کاملا واضح شنیدم ...
- شاید بهتر بود یه وکیل سفید می گرفتیم ، این اصلا از پس کار برمیاد❓بعید می دونم کسی به حرفش توجه کنه، فکر می کنی🤔 برای عقب کشیدن و عوض کردن وکیل دیر شده باشه؟
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
کانال سفیـــران زینبیــــون
@safiranzenabiyoon
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷
💐🌸💐🌸
#سوره مبارکه ی طور آیه ۴۸
🦋بسم الله الرحمن الرحیم🦋
👈وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا وَسَبِّحْ
بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ .
👈و برای [ابلاغ] فرمان پروردگارت
صابر باش كه مسلما تو تحت نظر مایی،
و پروردگارت را هنگامی كه برمیخیزی،
به ستایش تسبیح گوی.
👌یاران امام زمان ارواحناله الفداء
صابرند.
💐🌸💐🌸
#ماموریت_بزرگ ۷
ضمانت الهی
🌷بسم رب الشهداءوالصدیقین
اقای علی محمد بشارتی؛ وزیر پیشین کشور
میگه که تو تابستان سال ۵۸؛ هنگامی که
مسئول اطلاعات سپاه بودم✔️
گزارشی داشتیم و خدمت امام رسیدیم
و عرض کردم که آقای شریعتمداری تو مشهد گفته که
من بالاخره علیه امام جنگ می کنم☹️
امام سرش پایین بود وقتی این خبر را شنید
سرش رو بالا گرفت و فرمود
👈 این ها چی می گن؟ پیروزی ما رو خدا تضمین کرده👌👌
ما موفق میشیم؛ در این جا حکومت اسلامی
تشکیل میدیم و پرچم را به صاحب پرچم می رسانیم💪
پرسیدم خودتان؟
امام سکوت کردن و جواب ندادن😢
امام رضوان الله تعالی علیه از این فرمایشات
متعدد دارند که کمتر مردم شنیده اند
می فرماید
👈 مسئولان ما باید بدانند که #انقلاب ما محدود به ایران نیست👌
انقلاب مردم ایران؛ نقطه ی شروع انقلاب
بزرگ جهان اسلام به پرچمداری صاحب الزمان ارواحناله الفداء هست👌👌
شاید بعضی ها بگن حاج اقا شما که پیش گویی ها رو رد کردید
بعد چجوری الان دارید میگید امام پیش گویی کرده؟
☹️☹️
ببین برادر عزیز!
امام اهل پیش گویی و این حرف ها نبود
👈 و دنبال پیش گویی ها نسبت به آینده نبود
بلکه امام 👈 #روح_الله بود
امام پیش گو نبود❌
بلکه او روح الله بود؛ او لسان الله بود
او ذریه ی زهرا سلام الله علیها بود
که از جانب خدا حرف میزد
بعضی از افراد که به مراتب بالای عرفان می رسند
یدالله؛ اذن الله؛ لسان الله می شوند👌😍
بذارید روایتی از پیغمبر صلوات الله علیها بخونم براتون تا متوجه بشید که
این حرف یعنی چی👌
هر که بدوستى از من اهانت کند بتحقیق براى جنگ با من کمین کرده است، ❌
و هیچ بندۀ بچیزى بمن تقرب نجوید که نزد من محبوبتر از آنچه بر او واجب کرده ام باشد،
و همانا او بوسیلة نماز نافله بمن
نزدیک شود تا آنجا که من او را دوست بدارم😍😍
و هنگامى که او را دوست بدارم گوش او شوم
👈 همان گو شى که با آن می شنود
و چشم او گردم همان چشمى که با آن ببیند،
و زبانش شوم همان زبانى که با
آن سخن گوید،
و دست او گردم، همان دستى که با آن بگیرد،
اگر مرا بخواند اجابتش کنم
کافی ج۲ ص ۳۵۲
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل
فرجهم
التماس دعای فرج و شهادت👌🌷✋
╮━═━━⊰🌻﷽🌻⊱━━═━╭
🕐امام مهدی منتظر ماست🕐
*# سبک زندگی مهدوی*
✍یک منتظر در انتخاب هایش، همیشه توجه دارد که امام عصر (عج) حاضر و ناظر بر انتخاب هایش هست.
✨و در لحظات مختلف زندگی، مدام به آن فکر می کند و سبک زندگی اش را طبق رضایت امام انتخاب می کند.
💠موسی بن یسار می گوید: همراه اما رضا علیه السلام به شهر توس رسیدیم.
🔹صدای شیون می امد...
عده ای جنازه ای را تشییع می کردند.
دیدم امام رضا علیه السلام از اسب پیاده شده و نزدیک جنازه رفتند.
🔸او را بلند کرده و به خود چسبانید. وقتی جنازه را نزدیک قبر بردند، حضرت خود را به جنازه رساندند.
🔹دستشان را به سینه او نهادند و...
فرمودند: ای فلان ابن فلان، تو را به بهشت بشارت باد. از این به بعد دیگر وحشت و ترسی بر تو نیست.
🔸گفتم: این میّت را می شناسید؟
فرمودند:آیا نمی دانی که اعمال شیعیان ما هر صبح و شام بر ما عرضه می شود؟ پس...
❌ *اگر خطایی در اعمالشان دیدیم، از خدا برایش طلب بخشش می کنیم*
✅ *و اگر کار خوبی دیدیم برایش طلب پاداش می کنیم* .(۱)
📗۱)بحارالانوار،ج۴۹
#قرارگاه فرهنگی مذهبی منتظران مهدی
╯━═━━⊰🍂🌻🍂⊱━═━━╰