فضیلت سوره «یس»
🔸 سوره" يس" به گواهی احاديث متعددی كه در اين زمينه وارد شده يكی از مهمترين سورههای قرآنی است، به گونهای كه در احاديث به عنوان" *قلب قرآن* " ناميده شده است.
در حديثی از پيامبر اسلام میخوانيم:
«ان لكل شیء قلبا و قلب القرآن يس»
" هر چيز قلبی دارد و قلب قرآن يس است"!۱.
در حديثی از امام صادق ع نيز همين معنی آمده است و در ذيل آن میافزايد:
«فمن قرء يس فی نهاره قبل ان يمسی كان فی نهاره من المحفوظين و المرزوقين حتی يمسی، و من قرأها فی ليله قبل ان ينام و كل به الف ملك يحفظونه من كل شيطان رجيم و من كل آفة»
" هر كس آن را در روز بخواند در تمام طول روز محفوظ و پر روزی خواهد بود، و هر كس آن را در شب پيش از خفتن بخواند خداوند ملائکه را بر او مامور میكند كه او را از هر شيطان رجيم و هر آفتی حفظ كنند ..." و به دنبال آن فضائل مهم ديگری نيز بيان میفرمايد۲.
🔸 روايات ديگری نيز در زمينه آثار و برکات فراوان مداومت بر قرائت این سوره در كتب شيعه و اهل سنت آمده است كه اگر بخواهيم همه آنها را نقل كنيم سخن به درازا میكشد.
در مجموع میتوان گفت كه شايد كمتر سورهای در قرآن مجيد دارای اينهمه فضيلت بوده باشد.
🔆 البته به این نکته باید توجه داشت که اين فضيلت برای كسانی نيست كه تنها الفاظ آن را بخوانند، و هیچ بهرهای از مفاهیم و معارف این سوره نداشته باشند، بلكه اين عظمت به خاطر محتوای عظيم اين سوره است.
محتوايی بيدارگر ايمان بخش و مسئوليتآفرين و تقوازا كه وقتی انسان در آن انديشه كند و اين انديشه در اعمال او پرتوافكن گردد خير دنيا و آخرت را برای او به ارمغان میآورد.
ثقلین۱۴۱۴
یک صفحه با قرآن
خود محوری در فهم
_قالُوا ما أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنا وَ ما أَنْزَلَ الرَّحْمنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ"_
🔸 مردم چنين میپنداشتند كه بشر نمیتواند پيغمبر شود. و وحی آسمانی را بگيرد، و استدلال میكردند به خودشان كه پيغمبر نيستند، و چنين چيزی را در خودشان سراغ ندارند، و آن وقت حكم خود را به انبيا هم سرايت داده، میگفتند: پس آنها هم پيغمبر نيستند، چون حكم امثال، يكی است( و همه انسانها مثل هم هستند)
🔸 و بر اين اساس معنای جمله" _وَ ما أَنْزَلَ الرَّحْمنُ مِنْ شَيْءٍ_ " چنين میشود: خدا هيچ وحيی نازل نكرده، چون اگر وحيی بر بشری نازل كرده بود ما نيز در نفوس خود از آن خبردار میشديم و خدا به ما هم وحی میكرد. همانطور كه شما ادعای آن را میكنيد.
🔆 ( جالب است که چنین ادبیاتی همیشه در بین بعضی افراد رایج بوده
مثلاً برخی در انکار قبر و قیامت و آخرت میگویند « کی رفته، کی دیده» یا مثلاً در باب کرامات اولیای الهی، چون برایشان قابل هضم و درک نیست و در نفوس ناقص و ضعیف خودشان چنین توانایی و قدرتی در طول زندگیشان ظهور و بروز نکرده و چنین کراماتی را با عقل کم تجربه و پر از نواقص و آلودگی بشری، ناسازگار میبینند لذا بکلی وجود چنین تواناییهای غیر عادی را منکر میشود.
مَثَلِ چنین افرادی مثل کودکی است که توانایی و قدرت همه انسانها را با قدرت خود مقایسه میکند و فکر میکند که همه انسانها به اندازه او قدرت دارند نه بیشتر، به همین خاطر وقتی میبیند پدرش کارهایی را که در نظر او غیر ممکن است، به راحتی انجام میدهد، بسیار تعجب میکند و از او میپرسد؛ بابا شما چجوری این کار رو انجام دادی* !)
« برگرفته از تفسیر المیزان»
ثقلین۱۴۱۴
یک صفحه با قرآن
از معجزات علمی قرآن
سُبْحانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا يَعْلَمُونَ (۳۶)
« منزه است آن خدایی كه تمامی جفتها را بيافريد چه آن جفتهايی كه از زمين میروياند و چه از خود انسانها و چه از آن جفتهايی كه انسانها از آن اطلاعی ندارند»
🔸🔸 يكی از معجزات علمی قرآن، بيان قانون زوجيّت در همه موجودات است. در گياهان، انسانها و آن چه كه مردم در آن زمان نمیدانستند و امروز میدانند، و تقریباً در همه اجزای هستی.
🔸🔸 در عصر نزول قرآن، مردم با زوجيّت در نخل خرما آشنا بودند، و میدانستند که برای بارور شدن نخل ماده لازم است مواد لقاح نخل نر را به آن برسانند ( البته بخشی از این لقاح توسط عوامل طبیعی نظیر باد و حشرات انجام میگیرد اما برای باروری و محصول دهی بیشتر، این عمل توسط باغبان کامل شده و مواد باروری از نخل نر به نخل ماده منتقل میگردد ) امّا امروزه مشخّص شده كه مسألهی زوجيّت در تمام گياهان مطرح است و در همه گیاهان، بوسیله لقاح، تولید مثل و گسترش نسل انجام میپذیرد.
🔸 و اینکه در این آیه میفرماید: « از آن جفتهايی كه انسانها از آن اطلاعی ندارند» بخاطر همین موضوع است که در زمان نزول قرآن اطلاعات بشر درباره زوجیت موجودات، بسیار کمتر از چیزی بوده که امروزه به آن رسیدهاند. و با توجه به امکانات و دانش بسیار محدود انسان در آن روزگار، چیزی جز وحی الهی نمیتوانسته چنین اشارات علمی عمیقی را به بشر القا کند.
🔆🔆 جالب تر اینکه با توجه به گستره معنایی «زوجیت» و با توجه به کشفیات علمی چند قرن اخیر، میتوان این «زوجیت» را در بنیادیترین اجزای هستی نظیر «اتمها» نیز مشاهده کرد، که از دو بار مثبت و منفی تشکیل شدهاند. و چه بسا موجودات دیگری که آیندگان آنها را کشف خواهند کرد که مشمول وسعت معنایی این آیه می باشند.
🔸🔆 اگر در عصر نزول قرآن، مردم بواسطه دیدن خودِ پیامبر و خُلق و شخصیت عظیم ایشان و گاهاً مشاهده معجزات حضرت، به حقانیت و رسالت او پی برده و به مبدأ الهی قرآن، ایمان میآوردند، در عصر ما نیز این معجزات علمی و اخبار غیبیِ محَقق شده، به مانند آیات و نشانههای وجود خدا و تصدیق رسالت انبیاء می باشد، که هر انسان زنده دلی را راهنمایی میکند.
ثقلین۱۴۱۴
یک صفحه با قرآن
حتماً گناهی کردهاند که فقیر شدهاند
(وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَ نُطْعِمُ مَنْ لَوْ يَشاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلالٍ مُبِينٍ).
" هنگامی كه به آنها گفته شود از آنچه خدا به شما روزی كرده است در راه او انفاق كنيد كافران به مؤمنان میگويند: آيا ما كسی را اطعام كنيم كه اگر خدا میخواست او را سير میكرد، شما تنها در گمراهی آشكاريد "
🔸🔶 اين همان منطق بسيار عوامانهای است كه در هر عصر و زمان از ناحيه افراد خود خواه و بخيل مطرح میشود كه میگويند: اگر فلانی فقير است لا بد كاری كرده كه خدا میخواهد فقير بماند (یا بخاطر بیعرضگی خودش است)، و اگر ما غنی هستيم لابد عملی انجام دادهايم كه مشمول لطف خدا شدهايم (یا بخاطر ژن خوب و زرنگی و استعدادی است که داریم) بنا بر اين نه فقر آنها و نه غنای ما هيچكدام بی حكمت نيست!!
🔸🔆 غافل از اينكه جهان ميدان آزمايش و امتحان است، خداوند يكی را با تنگدستی آزمايش میكند، و ديگری را با غنا و ثروت، و گاه يك انسان را در دو زمان با اين دو در بوته امتحان قرار میدهد كه آيا به هنگام فقر، امانت و مناعت طبع و مراتب شكرگزاری قلبی را بجا میآورد؟ يا همه را زير پا میگذارد؟ و به هنگام غنا از آنچه در اختيار دارد در راه او انفاق میكند و شکر عملی و لسانی را بجا میآورد يا نه؟
( همانگونه که در زمان ایوب نبی چنین شد. وقتی که ابلیس به خدا عرضه کرد که ایوب بخاطر مال و دارای فراوانی که به او دادهای اینقدر شکرگزار تو و راضی به مقدرات توست، و اگر این نعمت ها را از او بگیری چنین نخواهد بود. و خداوند با ابتلای سخت و فقر و نداری سنگینی که برای ایوب پیش آورد. به همه مردم در طول تاریخ نشان داد که ذرهای از شکر قلبی و مقام رضای او کم نشد)
🔴🔴 اين يك بهانه عمومی در طول اعصار و قرون بوده و هست كه میگويند اگر رازق خداوند است پس چرا شما از ما میخواهيد كه افراد فقير را روزی دهيم؟ و اگر خدا خواسته است آنها محروم بمانند پس چرا ما كسی را بهرهمند سازيم كه خدا محرومشان ساخته؟
بيخبر از اينكه گاه نظام تكوين چيزی ايجاب میكند و نظام تشريع چيز ديگر.
نظام تكوين چنين ايجاب كرده كه خداوند زمين را با تمام مواهبش در اختيار بشر قرار دهد، و آنها را در اعمال خود برای طی كردن مسير تكامل آزاد بگذارد، و در عين حال غرائزی در او آفريده كه هر كدام او را به سويی سوق میدهد.
و نظام تشريع چنين ايجاب كرده كه قوانينی برای كنترل غرائز، تهذيب نفوس، و تربيت انسانها از طريق ايثار و فداكاری و گذشت و انفاق قرار دهد، و انسان را كه استعداد رسيدن به مقام خليفة اللهی دارد از اين طريق به آن مقام منيع برساند، از طريق زكات تطهير نفوس كند، و از طريق انفاق بخل را از دلها بزدايد.
🔆🔆 اين درست به آن میماند كه افرادی بگويند چه ضرورتی دارد كه ما درس بخوانيم و يا ديگری را درس بدهيم؟ اگر خدا میخواست به همه ما علم میداد تا هيچكس نياز به فرا گرفتن علم نداشته باشد، آيا هيچ عاقلی اين منطق را میپذيرد ؟