eitaa logo
کانال ثقلین
88 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
43 فایل
قال رسول الل(ص) : ((إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی . . .))
مشاهده در ایتا
دانلود
مدرسه الامام المهدی عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف، چاپ اول، ۱۴۰۷.    ۱۰.↑ قمی، شیخ عباس، نفس المهموم، ص۷۰، ترجمه محمد باقر کمره‌ای (با نام در کربلا چه گذشت)، قم، انتشارات جمکران، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.۱۱.↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۴۲.    ۱۲.↑ البحرانی، عبدالله، العوالم الامام الحسین علیه السلام، ص۱۰۱.     🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴حضرت نوح و امام حسین علیهماالسلام در برخی از روایات در بیان احوالات حضرت نوح (علیه‌السّلام) آمده: «زمانی که کشتی او به محل شهادت سید و سالار شهیدان (علیه‌السّلام) رسید کشتی به تلاطم افتاد نوح (علیه‌السّلام) از این حالت وحشت زده شد و احساس کرد که کشتی در معرض غرق شدن است پس به درگاه خدا استغاثه نمود و گفت: پروردگارا همه دنیا را سیر کردم اما دلهره‌ای به مانند دلهره‌ای که در این سرزمین در دلم ایجاد شد به من دست نداد. جبرئیل (علیه‌السّلام) نازل شد و به او فرمود: ‌ای نوح (علیه‌السّلام) اینجا همان جایی است که حسین (علیه‌السّلام) سبط محمد (صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) (خاتم انبیاء) و پسر خاتم اوصیا (علیه‌السّلام) کشته می‌شود. نوح (علیه‌السّلام) پرسید قاتل او کیست؟ جبرئیل (علیه‌السّلام) پاسخ داد: قاتلش مردی لعین است در نظر اهل آسمانها و زمین. سپس جریان کربلا را برای او بیان نمود. پس نوح (علیه‌السّلام) و کشتی نشینان گریستند و بر قاتلش لعن فرستادند و گذشتند.»  [۱۳] [۱۴] ۱۳.↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۴۳.    ۱۴.↑ البحرانی، عبدالله، العوالم الامام الحسین علیه السلام، ص۱۰۲.     🏴🏴
🏴حضرت ابراهیم و اسماعیل و امام حسین علیهم السلام نام و یاد امام حسین (علیه‌السّلام) در سیره ابراهیم خلیل (علیه‌السّلام) نیز بارها یاد شده است نقل شده زمانی که ابراهیم (علیه‌السّلام) خواست بتها را درهم بشکند، بیماری خود را دلیل نرفتن به عید بت پرستان عنوان کرد. این بیماری در برخی تفاسیر به سبب حزن و اندوه ناشی از مصیبت امام حسین (علیه‌السّلام) ذکر شده است. [۱۵] [۱۶] [۱۷] همچنین در برخی روایات یاد امام حسین (علیه‌السّلام) موجب پذیرش فدیه ابراهیم (علیه‌السّلام) عنوان شده است. در روایتی از امام رضا (علیه‌السّلام) نقل شده: «زمانی که ابراهیم (علیه‌السّلام) ماموریت یافت تا فرزندش اسماعیل (علیه‌السّلام) را به درگاه الهی قربانی نماید فرزندش را برای قربانی کردن به قربانگاه برد اما     خداوند امر نمود که ابراهیم (علیه‌السّلام) گوسفندی را به جای پسرش اسماعیل (علیه‌السّلام) قربانی کند. ابراهیم (علیه‌السّلام) آرزو نمود کاش گوسفندی نیامده بود و او پسرش را به دست خود قربانی می‌نمود تا اینکه دلش شکسته می‌شد و به درجه رفیع صبر و رضا نائل می‌گردید. پس وحی شد که: ‌ای ابراهیم (علیه‌السّلام) چه کسی محبوب‌ترین خلق در نزد توست؟ عرض کرد: حبیب تو محمد (صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم). وحی آمد که: او را بیشتر دوست داری یا خودت را؟ ابراهیم (علیه‌السّلام) گفت: البته که او برای من دوست داشتنی تر از جانم است. خداوند فرمود: آیا فرزند او را بیشتر دوست داری یا فرزند خود را؟ ابراهیم (علیه‌السّلام) عرض کرد: فرزند او را. وحی آمد: آیا بریده شدن سر فرزند او به تیغ ستم دشمنان بیشتر دلت را می‌سوزاند یا ذبح فرزندت به دست خودت در راه طاعت من؟ عرض کرد: ذبح او به دست دشمنان بیشتر دل مرا می‌سوزاند. فرمود: ‌ای ابراهیم (علیه‌السّلام) جمعی که گمان می‌برند از امت خاتم انبیاء (صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) هستند فرزند او حسین (علیه‌السلام) را به ظلم و ستم به مانند گوسفند سر می‌برند و به جهت این عمل مستحق غضب و سخط من می‌شوند. پس ابراهیم (علیه‌السّلام) جزع نمود و دلش شکست و گریست. در این هنگام وحی آمد که: ‌ای ابراهیم (علیه‌السّلام) به خاطر ناله و شیونی که تو برای حسین (علیه‌السّلام) انجام دادی، قربانی ات را پذیرفتم و برای تو درجات رفیع اهل مصائب را واجب نمودم. و این است قول خداوند که: و فدیناه بذبح عظیم؛ ما ذبح عظیمی را فدای او کردیم. [۱۸] » [۱۹] [۲۰] [۲۱] در روایتی دیگر هم آمده: «ابراهیم (علیه‌السّلام) از کربلا عبور می‌کرد پس ناگهان اسبش او را بر زمین زد و سرش شکست؛ پس (علیه‌السّلام) برخاست و     شروع به استغفار کرد و عرض کرد: خدایا چه گناهی از من سر زده است مستحق چنین عقوبتی شده‌ام    ؟ پس جبرئیل (علیه‌السّلام) نازل شد و گفت: ‌ای ابراهیم (علیه‌السّلام) گناهی از تو سر نزده است؛ اما اینجا جایی است که سبط خاتم انبیا (صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) و پسر خاتم اوصیاء (علیه‌السّلام) به شهادت می‌رسد و این جاری شدن خون تو جهت همراهی و همدردی تو با آن جناب بود. ابراهیم (علیه‌السّلام) پرسید قاتل او کیست؟ جبرئیل (علیه‌السّلام) پاسخ داد: قاتلش مردی لعین است در نظر اهل آسمانها و زمین.... پس ابراهیم (علیه‌السّلام) دستانش را بلند کرد و لعن بسیار بر یزید فرستاد...»  [۲۲] [۲۳] ۵ - حضرت اسماعیل [ویرایش] در برخی از روایات آمده است که «روزی اسماعیل (علیه‌السّلام) گوسفندان خود را برای چرا به اطراف شریعه فرات فرستاد پس از مدتی به او خبر دادند که گوسفندانش چند روز است که آب نیآشامیدند، پس اسماعیل (علیه‌السّلام) از خداوند سبب آن را سؤال نمود وحی رسید که از گوسفندان سؤال کن. پس اسماعیل (علیه‌السّلام) از آنان سؤال نمود که چرا آب نمی‌آشامید؟ گفتند: به ما خبر رسیده که حسین (علیه‌السّلام) سبط محمد (صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) با لب تشنه در اینجا به شهادت می‌رسد پس ما به جهت اندوه این مصیبت آب نمی‌آشامیم. پرسید قاتل او کیست؟ گفتند: قاتلش مردی است لعین در نظر اهل آسمانها و زمین و تمامی خلائق. پس اسماعیل (علیه‌السّلام) گفت: اللهم العن قاتل الحسین علیه السلام.»  [۲۴] [۲۵]  صدوق، معانی الاخبار، ص۲۱۰، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۱ش.۱۶.↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۱، ص۷۷.    ۱۷.↑ جزائری، سید نعمت الله، قصص الانبیاء علیه السلام، ج۱، ص۱۳، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی، ۱۴۰۴ق.۱۸.↑ صافات/سوره۳۷، آیه۱۰۷.    ۱۹.↑ شیخ صدوق، الخصال، ج۱، ص۵۸-۵۹، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ق.    ۲۰.↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۲۵- ۲۲۶.    ۲۱.↑ حسینی استرآبادی، سید شرف الدین، تاویل الآیات، ج۲، ص۴۹۷-۴۹۸، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۹.    ۲۲.↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۴۳.    ۲۳.↑ البحرانی، عبدالله، العوالم الامام الحسین علیه السلام، ص۱۰۲.    ۲۴.↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۴،
🏴حضرت یعقوب و خضر و امام حسین علیهم السلام در برخی از منابع آمده «سینه یعقوب (علیه‌السّلام) از فراق یوسف (علیه‌السّلام) تنگ شد و دلش گرفت پس به خداوند عرضه داشت: پروردگارا همانا نور چشمم از پیشم رفته و من نابینا شده‌ام، آیا بر من رحم نمی‌کنی؟ پس جبرئیل (علیه‌السّلام) امین به اذن الهی نزد یعقوب (علیه‌السّلام) آمد و گفت: ‌ای یعقوب (علیه‌السّلام) آیا به تو دعایی را تعلیم دهم تا به واسطه آن خداوند بینایی ات را به تو برگرداند و پسرت را به تو برگرداند. یعقوب (علیه‌السّلام) گفت: آری. جبرئیل (علیه‌السّلام) گفت: بگو آنچه (دعایی) را که پدرت آدم گفت و خداوند به واسطه آن توبه اش را پذیرفت و بگو آنچه را نوح (علیه‌السّلام) گفت و به واسطه آن از غرق شدن نجات یافت و کشتی اش(به سلامت) بر کوه جودی فرود آمد. یعقوب (علیه‌السّلام) گفت: آن دعا چیست؟ جبرئیل (علیه‌السّلام) گفت: بگو اللهم انی اسئلک بحق محمد (صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) و علی (علیه‌السّلام) و فاطمه سلام‌الله‌علیهم و الحسن (علیه‌السّلام) و الحسین (علیه‌السّلام) ان تاتینی بیوسف (علیه‌السّلام) و ابن یامین جمیعا و ترد علی عینی؛ خدایا از تو می‌خواهم به حق محمد (صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) و علی (علیه‌السّلام) و فاطمه سلام‌الله‌علیهم و حسن (علیه‌السّلام) و حسین (علیه‌السّلام) یوسف (علیه‌السّلام) و بنیامین را نزد من حاضر گردانی و نور چشمم (یوسف) را به من برگردانی. پس یعقوب نبی (علیه‌السّلام) به این ذوات مقدس متوسل شد و با آوردن نام آنان و نام حسین (علیه‌السّلام) چشمانش بینا شد.»  [۲۶] [۲۷] [۲۸] ۷ - حضرت خضر [ویرایش] در برخی از منابع آمده است که حضرت موسی و خضر (علیه‌السّلام) در مجمع البحرین با هم ملاقات نمودند و از آل محمد (صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) و ابتلای ایشان سخن به میان آوردند تا این که به ماجرای امام حسین (علیه‌السّلام) رسیدند. پس ذکری از آن حضرت (علیه‌السّلام) به میان آوردند و به یاد او گریستند. [۲۹] [۳۰] [۳۱] ۲۳.↑ البحرانی، عبدالله، العوالم الامام الحسین علیه السلام، ص۱۰۲.    ۲۴.↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۴۴-۲۴۳.    ۲۵.↑ البحرانی، عبدالله، العوالم الامام الحسین علیه السلام، ص۱۰۲-۱۰۳    ۲۶.↑ شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۲۰۸.۲۷.↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۲، ص۲۶۰.    ۲۸.↑ عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج۷، ص۱۹۱، قم، آل البیت علیه السلام، ۱۴۰۹.    ۲۹.↑ عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج۲، ص۳۲۹-۳۳۰، تهران، چاپخانه علمیه، ۱۳۸۰ق.    ۳۰.↑ راوندی، قطب الدین، قصص الانبیاء، ص۱۵۶-۲۵۷، مشهد، مؤسسة البعاث الاسلامیه، ۱۴۰۹.    ۳۱.↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۳، ص۳۰۱.  
🏴حضرت موسی و سلیمان و امام حسین علیهم السلام علاوه بر روایتی که در روایت فوق بدان اشاره شد، در روایتی دیگر نقل شده که شخصی از بنی اسرائیل حضرت موسی (علیه‌السّلام) را دید که با شتاب به سویی می‌رود در حالی که رنگش زرد و بدنش لرزان بود و چشمش گود افتاده بود. دانست که او به مناجات با خداوند می‌رود. عرض کرد: یا نبی الله من گناه بزرگی کرده‌ام خواهش دارم که از خداوند بخواهی تا از گناه من در گذرد و مرا مورد عفو قرار دهد. موسی (علیه‌السّلام) جهت مناجات به کوه طور رفت و در مقام مناجات به خداوند عرضه داشت: خداوندا تو پیش از سخن گفتن من از سخنم آگاهی، فلانی که از بندگان توست گناهی کرده و تقاضای بخشش دارد. خطاب رسید هر کس از من طلب مغفرت کند او را می‌بخشم؛ مگر قاتلان حسین (علیه‌السّلام) را. موسی (علیه‌السّلام) گفت: چه کسی او را می‌کشد؟ فرمود: او را جماعتی از طاغیان و یاغیان که خود را از امت جد او می‌شمارند در سرزمین کربلا می‌کشند. پس اسب او فرار کرده شیهه کنان می‌گوید: ‌ای داد از امتی که فرزند پیامبر (صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) خود را می‌کشند. پس حسین (علیه‌السّلام) را بی غسل و کفن بر روی خاکها بیندازند و وسایل او را به غارت می‌برند و زنان او را در شهرها می‌گردانند و یاران او را به شهادت رسانده و سرهایشان را بر سر نیزه‌ها کنند و در سرزمین‌ها بگردانند‌ ای موسی (علیه‌السّلام) اطفال پیغمبر ایشان از تشنگی هلاک می‌شوند و بزرگانشان در میان آفتاب پوست بدنشان کنده می‌شود. پس موسی (علیه‌السّلام) گریست. خطاب رسید که‌ ای موسی (علیه‌السّلام) بدان که هر کس در مصیبت او گریه کند یا بگریاند یا خود را شبیه گریه کنندگان جلوه دهد بدنش را بر آتش حرام می‌کنم. [۳۲] [۳۳] روایت شده که روزی حضرت موسی (علیه‌السّلام) به همراه یوشع بن نون (علیه‌السّلام) در مسافرت به سرزمین کربلا رسیدند در این هنگام نعلینش پاره شد و بند آن از هم گسست و خاری در پای او فرو رفت و خون از آن جاری شد، عرض کرد خدایا آیا چیزی از من سر زده است، وحی آمد: (نه گناهی از تو سر نزده است اما) اینجا جایی است که حسین (علیه‌السّلام) به شهادت می‌رسد و این جاری شدن خون تو جهت همراهی و همدردی تو با آن جناب بود. موسی (علیه‌السّلام) گفت: حسین (علیه‌السّلام) کیست؟ به او گفته شد: سبط محمد مصطفی (صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) و پسر علی مرتضی (علیه السلام) . پرسید قاتل او کیست؟ گفته شد: او لعین ماهیان دریا و حیوانات وحشی بیشه زار و مرغان در آسمان است. پس موسی دستانش را بلند کرد و بر یزید لعن فرستاد و او را نفرین کرد و یوشع بن نون آمین گفت. [۳۴] [۳۵] همچنین در روایتی از رسول خدا (صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) آمده که فرمود: موسی بن عمران (علیه‌السّلام) از خداوند در خواست کرد که برادرم هارون از دنیا رفت خداوندا تو او را بیامرز خطاب شد: ‌ای موسی (علیه‌السّلام) اگر از من در خواست کنی که تمام افراد اولین و آخرین را بیامرزم اجابت می‌کنم جز قاتلان حسین بن علی بن ابیطالب (علیه‌السّلام) که مورد عفو قرار نخواهند گرفت. [۳۶] [۳۷] ۹ - حضرت سلیمان [ویرایش] در برخی از روایات آمده روزی حضرت سلیمان (علیه‌السّلام) با حشم و خدم و جن و انس و پرندگان از بالای سرزمین کربلا در حرکت بود که به ناگاه باد بساط آن جناب را سه بار در هم پیچید به طوری که سلیمان از سقوط بر زمین به وحشت افتاد در این هنگام باد از وزش ایستاد و بساط سلیمان (علیه‌السّلام) را به زمین فرود آورد. سلیمان (علیه‌السّلام) باد را به سبب این عمل سرزنش کرد و گفت که چرا از حرکت باز ایستاده است؟ باد جواب داد‌ ای پیامبر (علیه‌السّلام) خدا اینجا قتلگاه حسین بن علی بن ابیطالب (علیه‌السّلام) است. سلیمان (علیه‌السّلام) پرسید: حسین (علیه‌السّلام) کیست؟ جواب داد: سبط محمد مختار و فرزند علی کرار (علیه‌السّلام) پرسید قاتل او کیست؟ جواب داد ملعون اهل آسمانها و زمین یزید. سلیمان (علیه‌السّلام) دست برداشت و بر یزید لعن فرستاد و جن و انس امین گفتند. در این هنگام باد دوباره وزیدن گرفت و بساط او را به حرکت در آورد. [۳۸] [۳۹] .↑ البحرانی، عبدالله، العوالم الامام الحسین علیه السلام، ص۵۹۶.    ۳۴.↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۴۴.    ۳۵.↑ البحرانی، عبدالله، العوالم الامام الحسین علیه السلام، ص۱۰۳.    ۳۶.↑ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج۲، ص۴۷، قم، جهان، ۱۳۷۸ش.۳۷.↑ سید بن طاوس، اللهوف، ص۱۴۰-۱۴۱.۳۸.↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۴۴.    ۳۹.↑ البحرانی، عبدالله، العوالم الامام الحسین علیه السلام، ص۱۰۳.