🏴حضرت ابراهیم و اسماعیل و امام حسین علیهم السلام
نام و یاد امام حسین (علیهالسّلام) در سیره ابراهیم خلیل (علیهالسّلام) نیز بارها یاد شده است نقل شده زمانی که ابراهیم (علیهالسّلام) خواست بتها را درهم بشکند، بیماری خود را دلیل نرفتن به عید بت پرستان عنوان کرد. این بیماری در برخی تفاسیر به سبب حزن و اندوه ناشی از مصیبت امام حسین (علیهالسّلام) ذکر شده است.
[۱۵]
[۱۶]
[۱۷]
همچنین در برخی روایات یاد امام حسین (علیهالسّلام) موجب پذیرش فدیه ابراهیم (علیهالسّلام) عنوان شده است. در روایتی از امام رضا (علیهالسّلام) نقل شده: «زمانی که ابراهیم (علیهالسّلام) ماموریت یافت تا فرزندش اسماعیل (علیهالسّلام) را به درگاه الهی قربانی نماید فرزندش را برای قربانی کردن به قربانگاه برد اما خداوند امر نمود که ابراهیم (علیهالسّلام) گوسفندی را به جای پسرش اسماعیل (علیهالسّلام) قربانی کند. ابراهیم (علیهالسّلام) آرزو نمود کاش گوسفندی نیامده بود و او پسرش را به دست خود قربانی مینمود تا اینکه دلش شکسته میشد و به درجه رفیع صبر و رضا نائل میگردید. پس وحی شد که: ای ابراهیم (علیهالسّلام) چه کسی محبوبترین خلق در نزد توست؟ عرض کرد: حبیب تو محمد (صلیاللهوعلیهوآلهوسلم). وحی آمد که: او را بیشتر دوست داری یا خودت را؟ ابراهیم (علیهالسّلام) گفت: البته که او برای من دوست داشتنی تر از جانم است. خداوند فرمود: آیا فرزند او را بیشتر دوست داری یا فرزند خود را؟ ابراهیم (علیهالسّلام) عرض کرد: فرزند او را. وحی آمد: آیا بریده شدن سر فرزند او به تیغ ستم دشمنان بیشتر دلت را میسوزاند یا ذبح فرزندت به دست خودت در راه طاعت من؟ عرض کرد: ذبح او به دست دشمنان بیشتر دل مرا میسوزاند. فرمود: ای ابراهیم (علیهالسّلام) جمعی که گمان میبرند از امت خاتم انبیاء (صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) هستند فرزند او حسین (علیهالسلام) را به ظلم و ستم به مانند گوسفند سر میبرند و به جهت این عمل مستحق غضب و سخط من میشوند. پس ابراهیم (علیهالسّلام) جزع نمود و دلش شکست و گریست. در این هنگام وحی آمد که: ای ابراهیم (علیهالسّلام) به خاطر ناله و شیونی که تو برای حسین (علیهالسّلام) انجام دادی، قربانی ات را پذیرفتم و برای تو درجات رفیع اهل مصائب را واجب نمودم. و این است قول خداوند که: و فدیناه بذبح عظیم؛ ما ذبح عظیمی را فدای او کردیم.
[۱۸]
»
[۱۹]
[۲۰]
[۲۱]
در روایتی دیگر هم آمده: «ابراهیم (علیهالسّلام) از کربلا عبور میکرد پس ناگهان اسبش او را بر زمین زد و سرش شکست؛ پس (علیهالسّلام) برخاست و شروع به استغفار کرد و عرض کرد: خدایا چه گناهی از من سر زده است مستحق چنین عقوبتی شدهام ؟ پس جبرئیل (علیهالسّلام) نازل شد و گفت: ای ابراهیم (علیهالسّلام) گناهی از تو سر نزده است؛ اما اینجا جایی است که سبط خاتم انبیا (صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) و پسر خاتم اوصیاء (علیهالسّلام) به شهادت میرسد و این جاری شدن خون تو جهت همراهی و همدردی تو با آن جناب بود. ابراهیم (علیهالسّلام) پرسید قاتل او کیست؟ جبرئیل (علیهالسّلام) پاسخ داد: قاتلش مردی لعین است در نظر اهل آسمانها و زمین.... پس ابراهیم (علیهالسّلام) دستانش را بلند کرد و لعن بسیار بر یزید فرستاد...»
[۲۲]
[۲۳]
۵ - حضرت اسماعیل
[ویرایش]
در برخی از روایات آمده است که «روزی اسماعیل (علیهالسّلام) گوسفندان خود را برای چرا به اطراف شریعه فرات فرستاد پس از مدتی به او خبر دادند که گوسفندانش چند روز است که آب نیآشامیدند، پس اسماعیل (علیهالسّلام) از خداوند سبب آن را سؤال نمود وحی رسید که از گوسفندان سؤال کن. پس اسماعیل (علیهالسّلام) از آنان سؤال نمود که چرا آب نمیآشامید؟ گفتند: به ما خبر رسیده که حسین (علیهالسّلام) سبط محمد (صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) با لب تشنه در اینجا به شهادت میرسد پس ما به جهت اندوه این مصیبت آب نمیآشامیم. پرسید قاتل او کیست؟ گفتند: قاتلش مردی است لعین در نظر اهل آسمانها و زمین و تمامی خلائق. پس اسماعیل (علیهالسّلام) گفت: اللهم العن قاتل الحسین علیه السلام.»
[۲۴]
[۲۵]
صدوق، معانی الاخبار، ص۲۱۰، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۱ش.۱۶.↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۱، ص۷۷. ۱۷.↑ جزائری، سید نعمت الله، قصص الانبیاء علیه السلام، ج۱، ص۱۳، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی، ۱۴۰۴ق.۱۸.↑ صافات/سوره۳۷، آیه۱۰۷. ۱۹.↑ شیخ صدوق، الخصال، ج۱، ص۵۸-۵۹، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ق. ۲۰.↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۲۵- ۲۲۶. ۲۱.↑ حسینی استرآبادی، سید شرف الدین، تاویل الآیات، ج۲، ص۴۹۷-۴۹۸، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۹. ۲۲.↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۴۳. ۲۳.↑ البحرانی، عبدالله، العوالم الامام الحسین علیه السلام، ص۱۰۲. ۲۴.↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۴،
🏴حضرت یعقوب و خضر و امام حسین علیهم السلام
در برخی از منابع آمده «سینه یعقوب (علیهالسّلام) از فراق یوسف (علیهالسّلام) تنگ شد و دلش گرفت پس به خداوند عرضه داشت: پروردگارا همانا نور چشمم از پیشم رفته و من نابینا شدهام، آیا بر من رحم نمیکنی؟ پس جبرئیل (علیهالسّلام) امین به اذن الهی نزد یعقوب (علیهالسّلام) آمد و گفت: ای یعقوب (علیهالسّلام) آیا به تو دعایی را تعلیم دهم تا به واسطه آن خداوند بینایی ات را به تو برگرداند و پسرت را به تو برگرداند. یعقوب (علیهالسّلام) گفت: آری. جبرئیل (علیهالسّلام) گفت: بگو آنچه (دعایی) را که پدرت آدم گفت و خداوند به واسطه آن توبه اش را پذیرفت و بگو آنچه را نوح (علیهالسّلام) گفت و به واسطه آن از غرق شدن نجات یافت و کشتی اش(به سلامت) بر کوه جودی فرود آمد. یعقوب (علیهالسّلام) گفت: آن دعا چیست؟ جبرئیل (علیهالسّلام) گفت: بگو اللهم انی اسئلک بحق محمد (صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) و علی (علیهالسّلام) و فاطمه سلاماللهعلیهم و الحسن (علیهالسّلام) و الحسین (علیهالسّلام) ان تاتینی بیوسف (علیهالسّلام) و ابن یامین جمیعا و ترد علی عینی؛ خدایا از تو میخواهم به حق محمد (صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) و علی (علیهالسّلام) و فاطمه سلاماللهعلیهم و حسن (علیهالسّلام) و حسین (علیهالسّلام) یوسف (علیهالسّلام) و بنیامین را نزد من حاضر گردانی و نور چشمم (یوسف) را به من برگردانی. پس یعقوب نبی (علیهالسّلام) به این ذوات مقدس متوسل شد و با آوردن نام آنان و نام حسین (علیهالسّلام) چشمانش بینا شد.»
[۲۶]
[۲۷]
[۲۸]
۷ - حضرت خضر
[ویرایش]
در برخی از منابع آمده است که حضرت موسی و خضر (علیهالسّلام) در مجمع البحرین با هم ملاقات نمودند و از آل محمد (صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) و ابتلای ایشان سخن به میان آوردند تا این که به ماجرای امام حسین (علیهالسّلام) رسیدند. پس ذکری از آن حضرت (علیهالسّلام) به میان آوردند و به یاد او گریستند.
[۲۹]
[۳۰]
[۳۱]
۲۳.↑ البحرانی، عبدالله، العوالم الامام الحسین علیه السلام، ص۱۰۲. ۲۴.↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۴۴-۲۴۳. ۲۵.↑ البحرانی، عبدالله، العوالم الامام الحسین علیه السلام، ص۱۰۲-۱۰۳ ۲۶.↑ شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۲۰۸.۲۷.↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۲، ص۲۶۰. ۲۸.↑ عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج۷، ص۱۹۱، قم، آل البیت علیه السلام، ۱۴۰۹. ۲۹.↑ عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج۲، ص۳۲۹-۳۳۰، تهران، چاپخانه علمیه، ۱۳۸۰ق. ۳۰.↑ راوندی، قطب الدین، قصص الانبیاء، ص۱۵۶-۲۵۷، مشهد، مؤسسة البعاث الاسلامیه، ۱۴۰۹. ۳۱.↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۳، ص۳۰۱.
🏴حضرت موسی و سلیمان و امام حسین علیهم السلام
علاوه بر روایتی که در روایت فوق بدان اشاره شد، در روایتی دیگر نقل شده که شخصی از بنی اسرائیل حضرت موسی (علیهالسّلام) را دید که با شتاب به سویی میرود در حالی که رنگش زرد و بدنش لرزان بود و چشمش گود افتاده بود. دانست که او به مناجات با خداوند میرود. عرض کرد: یا نبی الله من گناه بزرگی کردهام خواهش دارم که از خداوند بخواهی تا از گناه من در گذرد و مرا مورد عفو قرار دهد. موسی (علیهالسّلام) جهت مناجات به کوه طور رفت و در مقام مناجات به خداوند عرضه داشت: خداوندا تو پیش از سخن گفتن من از سخنم آگاهی، فلانی که از بندگان توست گناهی کرده و تقاضای بخشش دارد. خطاب رسید هر کس از من طلب مغفرت کند او را میبخشم؛ مگر قاتلان حسین (علیهالسّلام) را. موسی (علیهالسّلام) گفت: چه کسی او را میکشد؟ فرمود: او را جماعتی از طاغیان و یاغیان که خود را از امت جد او میشمارند در سرزمین کربلا میکشند. پس اسب او فرار کرده شیهه کنان میگوید: ای داد از امتی که فرزند پیامبر (صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) خود را میکشند. پس حسین (علیهالسّلام) را بی غسل و کفن بر روی خاکها بیندازند و وسایل او را به غارت میبرند و زنان او را در شهرها میگردانند و یاران او را به شهادت رسانده و سرهایشان را بر سر نیزهها کنند و در سرزمینها بگردانند ای موسی (علیهالسّلام) اطفال پیغمبر ایشان از تشنگی هلاک میشوند و بزرگانشان در میان آفتاب پوست بدنشان کنده میشود. پس موسی (علیهالسّلام) گریست. خطاب رسید که ای موسی (علیهالسّلام) بدان که هر کس در مصیبت او گریه کند یا بگریاند یا خود را شبیه گریه کنندگان جلوه دهد بدنش را بر آتش حرام میکنم.
[۳۲]
[۳۳]
روایت شده که روزی حضرت موسی (علیهالسّلام) به همراه یوشع بن نون (علیهالسّلام) در مسافرت به سرزمین کربلا رسیدند در این هنگام نعلینش پاره شد و بند آن از هم گسست و خاری در پای او فرو رفت و خون از آن جاری شد، عرض کرد خدایا آیا چیزی از من سر زده است، وحی آمد: (نه گناهی از تو سر نزده است اما) اینجا جایی است که حسین (علیهالسّلام) به شهادت میرسد و این جاری شدن خون تو جهت همراهی و همدردی تو با آن جناب بود. موسی (علیهالسّلام) گفت: حسین (علیهالسّلام) کیست؟ به او گفته شد: سبط محمد مصطفی (صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) و پسر علی مرتضی (علیه السلام) . پرسید قاتل او کیست؟ گفته شد: او لعین ماهیان دریا و حیوانات وحشی بیشه زار و مرغان در آسمان است. پس موسی دستانش را بلند کرد و بر یزید لعن فرستاد و او را نفرین کرد و یوشع بن نون آمین گفت.
[۳۴]
[۳۵]
همچنین در روایتی از رسول خدا (صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) آمده که فرمود: موسی بن عمران (علیهالسّلام) از خداوند در خواست کرد که برادرم هارون از دنیا رفت خداوندا تو او را بیامرز خطاب شد: ای موسی (علیهالسّلام) اگر از من در خواست کنی که تمام افراد اولین و آخرین را بیامرزم اجابت میکنم جز قاتلان حسین بن علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) که مورد عفو قرار نخواهند گرفت.
[۳۶]
[۳۷]
۹ - حضرت سلیمان
[ویرایش]
در برخی از روایات آمده روزی حضرت سلیمان (علیهالسّلام) با حشم و خدم و جن و انس و پرندگان از بالای سرزمین کربلا در حرکت بود که به ناگاه باد بساط آن جناب را سه بار در هم پیچید به طوری که سلیمان از سقوط بر زمین به وحشت افتاد در این هنگام باد از وزش ایستاد و بساط سلیمان (علیهالسّلام) را به زمین فرود آورد. سلیمان (علیهالسّلام) باد را به سبب این عمل سرزنش کرد و گفت که چرا از حرکت باز ایستاده است؟ باد جواب داد ای پیامبر (علیهالسّلام) خدا اینجا قتلگاه حسین بن علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) است. سلیمان (علیهالسّلام) پرسید: حسین (علیهالسّلام) کیست؟ جواب داد: سبط محمد مختار و فرزند علی کرار (علیهالسّلام) پرسید قاتل او کیست؟ جواب داد ملعون اهل آسمانها و زمین یزید. سلیمان (علیهالسّلام) دست برداشت و بر یزید لعن فرستاد و جن و انس امین گفتند. در این هنگام باد دوباره وزیدن گرفت و بساط او را به حرکت در آورد.
[۳۸]
[۳۹]
.↑ البحرانی، عبدالله، العوالم الامام الحسین علیه السلام، ص۵۹۶. ۳۴.↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۴۴. ۳۵.↑ البحرانی، عبدالله، العوالم الامام الحسین علیه السلام، ص۱۰۳. ۳۶.↑ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج۲، ص۴۷، قم، جهان، ۱۳۷۸ش.۳۷.↑ سید بن طاوس، اللهوف، ص۱۴۰-۱۴۱.۳۸.↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۴۴. ۳۹.↑ البحرانی، عبدالله، العوالم الامام الحسین علیه السلام، ص۱۰۳.
🏴حضرت زکریا و عیسی و امام حسین علیهم السلام
از امام زمان (علیهالسّلام) روایت شده که فرمود: حضرت زکریای نبی (علیهالسّلام ) از خداوند خواست که اسماء خمسه طاهره را به او تعلیم نماید. پس جبرئیل بر او نازل شد و این اسماء را به او تعلیم نمود. پس زکریا هرگاه محمد (صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) و علی (علیهالسّلام) و فاطمه (سلاماللهعلیهم) و حسن (علیهالسّلام) را ذکر میکرد هم و غمش زایل میشد و چون اسم حسین (علیهالسّلام) را زمزمه میکرد گریه راه گلویش را میبست و دلش به طپش میافتاد. پس عرضه داشت: بارالها علت چیست که چون از آن چهار بزرگوار نام میبرم از هم و غم نجات مییابم و چون از حسین (علیهالسّلام) یاد میکنم دلم میسوزد و اشک از چشمانم سرازیر میشود؟ پس خداوند ماجرای آن حضرت (علیهالسّلام) را برای زکریا (علیهالسّلام) باز گفت، زکریا (علیهالسّلام) چون از موضوع شهادت امام (علیهالسّلام) با خبر شد، سه روز از مسجد بیرون نیامد و از مردم دوری میجست و پیوسته به گریه و زاری میپرداخت و عرض میکرد: خدایا آیا بهترین خلق خود را به مصیبت فرزندش مبتلا میسازی؟ آیا جامه این مصیبت را بر تن علی (علیهالسّلام) و فاطمه (سلاماللهعلیهم) میپوشانی؟ پس عرض کرد: خدایا به من فرزندی عنایت فرما که چشم من به او روشن گردد و محبت او را در دل من زیاد کن سپس مرا به مصیبتش مبتلا ساز چنانکه حبیب خود را به مصیبت فرزندش مبتلا خواهی کرد. پس خداوند یحیی (علیهالسّلام) را به او عطا فرمود و او را به مصیبت او مبتلا کرد.... .
[۴۰]
[۴۱]
[۴۲]
[۴۳]
۱۱ - حضرت عیسی
[ویرایش]
در روایات آمده که روزی حضرت عیسی (علیهالسّلام) و حواریانش از سرزمین کربلا عبور میکردند، آهوانی را دید که گرد هم جمع شده، در عزای سید و سالار شهیدان (علیهالسّلام) مرثیه سرایی میکردند. آهوها چون عیسی (علیهالسّلام) و حواریون را دیدند گریان رو به سمت آنان آمدند، عیسی (علیهالسّلام) نشست و حواریون او هم نشستند. او گریست آنان هم گریستند، در حالی که نمیدانستند آن حضرت (علیهالسّلام) برای چه نشست و برای چه گریست. گفتند ای روح خدا و ای کلمه پروردگار چرا گریه میکنی، فرمود: آیا میدانید اینجا کجاست؟ گفتند: نه فرمود: اینجا سرزمینی است که فرزند احمد پیامبر بزرگوار (صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) و فرزند دختر پاک او که همچون مادر من است، کشته میشود و در آن، دفن میگردد.
[۴۴]
[۴۵]
.↑ دیلمی، حسن بن ابی الحسن، ارشاد القلوب، ج۲، ص۴۲۱-۴۲۲، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲.۴۱.↑ طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۲۷۸-۲۷۹، قم، دارالذخائر للمطبوعات، بی تا.۴۲.↑ شیخ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۴۶۱، قم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۹۵.۴۳.↑ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۶۳-۴۶۴، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، ۱۴۰۳.۴۴.↑ شیخ صدوق، الامالی، ص۶۹۵، کتابخانه اسلامیه، ۱۳۶۲ش. ۴۵.↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۵۳.
حریم پاک
عن النبى (ص) قال: ... و هى اطهر بقاع الارض واعظمها حرمة و إنها لمن بطحاء الجنة. (۱)
پیامبر اسلام (ص) در ضمن حدیث بلندى مىفرماید: کربلا پاکترین بقعه روى زمین و از نظر احترام بزرگترین بقعهها است والحق که کربلا از بساط هاى بهشت است.
۲- سرزمین نجات
قال رسول الله صلى الله علیه و آله: یقبر ابنى بأرض یقال لها کربلا هى البقعة التى کانت فیها قبة الاسلام نجا الله التى علیها المؤمنین الذین امنوا مع نوح فى الطوفان. (۲)
پیامبر خدا (ص) فرمود: پسرم حسین در سرزمینى به خاک سپرده مىشود که به آن کربلا گویند، زمین ممتازى که همواره گنبد اسلام بوده است، چنانکه خدا یاران مؤمن حضرت نوح را در همانجا از طوفان نجات داد.
۳- مسلخ عشق
قال على علیه السلام: هذا ... مصارع عشاق شهداء لا یسبقهم من کان قبلهم ولا یلحقهم من کان بعدهم. (۳)
حضرت على علیه السلام روزى گذرش از کربلا افتاد و فرمود: اینجا قربانگاه عاشقان و مشهد شهیدان است. شهیدانى که نه شهداى گذشته و نه شهداى آینده به پاى آنها نمىرسند.
۴- عطر عشق
قال على علیه السلام: واها لک ایتها التربة لیحشرن منک قوم یدخلون الجنة بغیر حساب. (۴)
امیرالمومنین علیه السلام خطاب به خاک کربلا فرمود: چه خوشبویى اى خاک! در روز قیامت قومى از تو به پا خیزند که بدون حساب و بىدرنگ به بهشت روند.
۵- ستاره سرخ محشر
قال على بن الحسین علیه السلام: تزهر أرض کربلا یوم القیامة کالکوکب الدرى و تنادى انا ارض الله المقدسة الطیبة المبارکة التى تضمنت سیدالشهداء و سید شباب اهل الجنة. (۵)
امام سجاد علیه السلام فرمود: زمین کربلا در روز رستاخیز، چون ستاره مرواریدى مىدرخشد و ندا مىدهد که من زمین مقدس خدایم، زمین پاک و مبارکى که پیشواى شهیدان و سالار جوانان بهشت را در بر گرفته است.
۶- کربلا وبیت المقدس
قال ابوعبدالله علیه السلام: الغاضریة من تربة بیت المقدس. (۶)
امام صادق علیه السلام فرمود: کربلا از خاک بیت المقدس است.
۷- فرات و کربلا
قال ابوعبدالله: ان أرض کربلا و ماء الفرات اول ارض و اول ماء قدس الله تبارک و تعالى... (۷)
امام صادق علیه السلام فرمود: سرزمین کربلا و آب فرات، اولین زمین و نخستین آبى بودند که خداوند متعال به آنها قداست و شرافت بخشید.
۸- کربلا کعبه انبیاء
قال ابوعبدالله علیه السلام: لیس نبى فى السموات والارض و الا یسألون الله تبارک و تعالى ان یوذن لهم فى زیارة الحسین علیه السلام ففوج ینزل و فوج یعرج. (۸)
امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ پیامبرى در آسمانها و زمین نیست مگر این که مىخواهند خداوند متعال به آنان رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شوند، چنین است که گروهى به کربلا فرود آیند و گروهى از آنجا عروج کنند.
۹- کربلا، مطاف فرشتگان
قال ابوعبدالله علیه السلام: لیس من ملک فى السموات والارض إلا یسألون الله تبارک و تعالى ان یوذن لهم فى زیارة الحسین علیه السلام ففوج ینزل و فوج یعرج. (۹)
امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ فرشتهاى در آسمانها و زمین نیست مگر این که مىخواهد خداوند متعال به او رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شود، چنین است که همواره فوجى از فرشتگان به کربلا فرود آیند و فوجى دیگرعروج کنند و از آنجا اوج گیرند.
۱۰- راه بهشت
قال ابوعبدالله علیه السلام: موضع قبرالحسین علیه السلام ترعة من ترع الجنة. (۱۰)
امام صادق علیه السلام فرمود: جایگاه قبر امام حسین علیه السلام درى از درهاى بهشت است.
۱۱- کربلا حرم امن
قال ابوعبدالله علیه السلام: ان الله اتخذ کربلا حرما آمنا مبارکا قبل ان یتخذ مکة حرماً. (۱۱)
امام صادق (ع) فرمود: به راستى که خدا کربلا را حرم امن و با برکت قرار داد پیش از آن که مکه را حرم قرار دهد. (شایان ذکر است منظور از این روایت درعالم بالا است که قبل از مکه، کربلا حرم امن الهی قرار گرفت)
۱۲- زیارت مداوم
قال الصادق علیه السلام: زوروا کربلا ولا تقطعوه فان خیر أولاد الانبیاء ضمنته... (۱۲)
امام صادق (ع) فرمود: کربلا را زیارت کنید و این کار را ادامه دهید، چرا که کربلا بهترین فرزندان پیامبران را در آغوش خویش گرفته است.
۱۳- بارگاه مبارک
قال الصادق علیه السلام: «شاطىء الوادى الایمن» الذى ذکره الله فى القرآن، (قصص/۳۰) هو الفرات و «البقعة المبارکة» هى کربلا. (۱۳)
امام صادق (ع) فرمود: آن «ساحل وادى ایمن» که خدا در قرآن یاد کرده فرات است و «بارگاه با برکت» نیز کربلا است.
۱۴- شوق زیارت
قال الامام باقرعلیه السلام: لو یعلم الناس ما فى زیارة قبرالحسین علیه السلام من الفضل، لماتوا شوقاً. (۱۴)
امام باقرعلیه السلام فرمود: اگر مردم مىدانستند که چه فضیلتى در زیارت مرقد امام حسین علیه السلام است از شوق زیارت مىمردند.
۱۵- حج مقبول و ممتاز
قال ابوجعفرعلیه السلام: زیارة قبر رسول الله صلى الله علیه و آله و زیارة قبور الشهداء، و زیارة قبرالحسین بن على علیهما السلام تعدل حجة مبرورة مع رسول الله صلى الله علیه و آله. (۱۵)
امام باقر علیه السلام فرمودند: زیارت قبر رسول خدا (ص) و زیارت مزار شهیدان، و زیارت مرقد امام حسین علیه السلام معادل است با حج مقبولى که همراه رسول خدا (ص) بجا آورده شود.
۱۶- تولدى تازه
عن حمران قال: زرت قبرالحسین علیه السلام فلما قدمت جاء نى ابو جعفر محمد بن على علیه السلام ... فقال علیه السلام ابشر یا حمران فمن زار قبور شهداء آل محمد (ص) یرید الله بذلک وصلة نبیه حرج من ذنوبه کیوم ولدته امه. (۱۶)
حمران مىگوید هنگامى که از سفر زیارت امام حسین (ع) برگشتم، امام باقر علیه السلام به دیدارم آمد و فرمود: اى حمران! به تو مژده مىدهم که هر کس قبور شهیدان آل محمد (ص) را زیارت کند و مرادش از این کار رضایت خدا و تقرب به پیامبر (ص) باشد، از گناهانش بیرون مىآید مانند روزى که مادرش او را زاده است.
۱۷- زیارت مظلوم
عن ابى جعفر و ابى عبدالله علیهماالسلام یقولان: من احب أن یکون مسکنه و مأواه الجنة، فلا یدع زیارة المظلوم. (۱۷)
از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام نقل شده که فرمودند: هر کس که مىخواهد مسکن و مأوایش بهشت باشد، زیارت مظلوم ـ امام حسین ـ را ترک نکند.
۱۸- شهادت و زیارت
قال الامام الصادق علیه السلام: زوروا قبرالحسین علیه السلام ولا تجفوه فانه سید شباب أهل الجنة من الخلق و سید شباب الشهداء. (۱۸)
امام صادق (ع) فرمود: مرقد امام حسین علیه السلام را زیارت کنید و با ترک زیارتش به او ستم نورزید، چرا که او سید جوانان بهشت از مردم و سالار جوانان شهید است.
۱۹- زیارت، بهترین کار
قال ابوعبدالله علیه السلام: زیارة قبرالحسین بن على علیهماالسلام من أفضل ما یکون من الأعمال. (۱۹)
امام صادق (ع) فرمود: زیارت قبر امام حسین علیه السلام از بهترین کارهاست که مىتواند انجام یابد.
۲۰- سفرههاى نور
قال الامام الصادق علیه السلام: من سره ان یکون على موائد النور یوم القیامة فلیکن من زوارالحسین بن على علیهماالسلام. (۲۰)
امام صادق (ع) فرمود: هر کس دوست دارد روز قیامت، بر سر سفرههاى نور بنشیند باید از زائران امام حسین علیه السلام باشد.
۲۱- شرط شرافت
قال الصادق علیه السلام: من اراد ان یکون فى جوار نبیه و جوارعلى و فاطمه علیهم السلام فلا یدع زیارة الحسین علیه السلام. (۲۱)
امام صادق (ع) فرمود: کسى که مىخواهد در همسایگى پیامبر (ص) و در کنارعلى (ع) و فاطمه (س) باشد زیارت امام حسین (ع) را ترک نکند.
۲۲- زیارت، فریضه الهى
قال ابوعبدالله علیه السلام: لو ان احدکم حج دهره ثم لم یزرالحسین بن على علیهماالسلام لکان تارکا حقا من حقوق رسول الله (ص) لان حق الحسین فریضة من الله تعالى واجبه على کل مسلم. (۲۲)
امام صادق (ع) فرمود: اگر یکى از شما تمام عمرش را احرام حج ببندد، اما امام حسین علیه السلام را زیارت نکند حقى از حقوق رسول خدا (ص) را ترک کرده است؛ چرا که حق حسین (ع) فریضه الهى و بر هر مسلمانى واجب و لازم است.
۲۳- کربلا کعبه کمال
قال ابوعبدالله علیه السلام: من لم یأت قبرالحسین علیه السلام حتى یموت کان منتقص الایمان منتقص الدین، ان ادخل الجنة کان دون المؤمنین فیها. (۲۳)
امام صادق (ع) فرمود: هر کس به زیارت قبر امام حسین (ع) نرود تا بمیرد، ایمانش ناتمام و دینش ناقص خواهد بود به بهشت هم که برود پایینتر از مؤمنان در آنجا خواهد بود.
۲۴- از زیارت تا شهادت
قال ابوعبدالله علیه السلام: لا تدع زیارة الحسین بن على علیهماالسلام و مُرّ أصحابک بذلک یمدالله فى عمرک و یزید فى رزقک و یحییک الله سعیدا ولا تموت الا شهیدا. (۲۴)
امام صادق (ع) فرمود: زیارت امام حسین علیه السلام را ترک نکن و به دوستان و یارانت نیز همین را سفارش کن! تا خدا عمرت را دراز و روزى و رزقت را زیاد کند و خدا تو را با سعادت زنده دارد و نمیرى مگر با شهادت.
۲۵- حدیث محبت
عن ابى عبدالله قال: من اراد الله به الخیر قذف فى قلبه حب الحسین علیه السلام و زیارته و من اراد الله به السوء قذف فى قلبه بغض الحسین علیه السلام و بغض زیارته. (۲۵)
امام صادق (ع) فرمود: هر کس که خدا خیر خواه او باشد محبت حسین (ع) و زیارتش را در دل او مىاندازد و هر کس که خدا بدخواه او باشد کینه و خشم حسین (ع) و خشم زیارتش را در دل او مىاندازد.
۲۶- نشان شیعه بودن
قال الصادق علیه السلام: من لم یأت قبرالحسین علیه السلام و هو یزعم انه لنا شیعة حتى یموت فلیس هو لنا شیعة و ان کان من اهل الجنة فهو من ضیفان اهل الجنة. (۲۶)
امام صادق علیه السلام فرمود: کسى که به زیارت قبر امام حسین نرود و خیال کند که شیعه ما است و با این حال و خیال بمیرد او شیعه ما نیست و اگر هم از اهل بهشت باشد از میهمانان اهل بهشت خواهد بود.
۲۷- سکوى معراج
قال الصادق علیه السلام: من اتى قبرالحسین علیه السلام عارفا بحقه کتبه الله عزوجل فى اعلى علیین. (۲۷)
امام صادق (ع) فرمود: هر کس که به زیارت قبر حسین علیه السلام نایل شود و به حق آن حضرت معرفت داشته باشد خداى متعال او را در بلندترین درجه عالى مقامان ثبت مىکند.
۲۸- مکتب معرفت
قال ابوالحسن موسى بن جعفرعلیه السلام: أدنى ما یثاب به زائر ابى عبدالله علیه السلام بشط فرات إذا عرف حقه و حرمته و ولایته ان یغفر له ما تقدم من ذنبه و ما تأخز. (۲۸)
حضرت امام موسى کاظم علیه السلام فرمود: کمترین ثوابى که به زائر امام حسین علیه السلام در کرانه فرات داده مىشود این است که تمام گناهان بخشوده مىشود. بشرط این که حق و حرمت ولایت آن حضرت را شناخته باشد.
۲۹- همچون زیارت خدا
قال الرضا علیه السلام: من زار قبرالحسین (ع) بشط الفرات کان کمن زار الله. (۲۹)
امام رضا علیه السلام فرمود: کسى که قبر امام حسین علیه السلام را در کرانه فرات زیارت کند، مثل کسى است که خدا را زیارت کرده است.
۳۰- زیارت عاشورا
قال الصادق علیه السلام: من زارالحسین علیه السلام یوم عاشورا وجبت له الجنة. (۳۰)
امام صادق (ع) فرمود: هر کس که امام حسین علیه السلام را در روز عاشورا زیارت کند بهشت بر او واجب مىشود.
۳۱- بالاتر از روسپیدى
قال ابوعبدالله علیه السلام: من باب عند قبرالحسین علیه السلام لیلة عاشورا لقى الله یوم القیامة ملطخا بدمه کأنما قتل معه فى عرصة کربلا. (۳۱)
امام صادق (ع) فرمود: کسى که شب عاشورا در کنار مرقد امام حسین علیه السلام سحر کند روز قیامت در حالى به پیشگاه خدا خواهد شتافت که به خونش آغشته باشد، مثل کسى که در میدان کربلا و در کنار امام حسین علیه السلام کشته شده باشد.
۳۲- نشانههاى ایمان
قال ابو محمدالحسن العسکرى علیه السلام: علامات المؤمن خمس: صلاة الخمسین، و زیارة الاربعین، والتختم فى الیمین، و تعفیر الجبین والجهر ببسم الله الرحمن الرحیم. (۳۲)
امام حسن عسکرى علیه السلام فرمود: نشانههاى مؤمن پنج چیز است: ۱ ـ پنجاه رکعت نماز (نماز یومیه و نمازهای نافله) ۲ ـ زیارت اربعین ۳ ـ انگشتر به دست راست کردن ۴ ـ بر خاک سجده کردن ۵ ـ بسم الله الرحمن الرحیم را در نماز بلند گفتن.
۳۳- رواق منظر یار
قال رسول الله (ص): الا و ان الإجابة تحت قبته والشفاء فى تربته، و الائمة علیهم السلام من ولده. (۳۳)
پیامبر خدا (ص) فرمود: بدانید که اجابت دعا، زیر گنبد حرم او و شفاء در تربت او، و امامان علیهم السلام از فرزندان اوست.
۳۴- تربت و تربیت
قال الصادق علیه السلام: حنکوا اولادکم بتربة الحسین (ع) فإنها امان. (۳۴)
امام صادق (ع) فرمود: کام کودکانتان را با تربت حسین (ع) بردارید چرا که خاک کربلا فرزندانتان را بیمه مىکند.
۳۵- بزرگترین دارو
قال ابوعبدالله علیه السلام: فى طین قبرالحسین علیه السلام الشفاء من کل داء و هو الدواء الاکبر. (۳۵)
امام صادق (ع) فرمود: شفاى هر دردى در تربت قبر حسین علیه السلام است و همان است که بزرگترین داروست.
۳۶- تربت و هفت حجاب
قال الصادق علیه السلام: السجود على تربة الحسین علیه السلام یخرق الحجب السبع. (۳۶)
امام صادق (ع) فرمود: سجده بر تربت حسین علیه السلام حجابهاى هفتگانه را پاره مىکند.
۳۷- سجده بر تربت عشق
کان الصادق (ع) لا یسجد الا على تربة الحسین (ع) تذللا لله و إستکانة الیه. (۳۷)
رسم حضرت امام صادق (ع) چنین بود که: جز بر تربت حسین (ع) به خاک دیگرى سجده نمىکرد و این کار را از سر خشوع و خضوع براى خدا مىکرد.
۳۸- تسبیح تربت
قال الصادق (ع): السجود على طین قبرالحسین (ع) ینور الى الارض السابعة و من کان معه سبحة من طین قبرالحسین (ع) کتب مسبحا و ان لم یسبح بها ... (۳۸)
امام صادق (ع) فرمود: سجده بر تربت قبر حسین (ع) تا زمین هفتم را نور باران مىکند و کسى که تسبیحى از خاک مرقد حسین (ع) را با خود داشته باشد، تسبیح گوى حق محسوب مىشود، اگر چه با آن تسبیح هم نگوید.
۳۹- تربت شفا بخش
عن موسى بن جعفرعلیه السلام قال: ولا تأخذوا من تربتى شیئا لتبرکوا به فأن کل تربة لنا محرمة الا تربة جدى الحسین بن على علیهماالسلام فأن الله عزوجل جعلها شفاء لشیعتنا و أولیائنا. (۳۹)
حضرت امام کاظم (ع) در ضمن حدیثى که از رحلت خویش خبر مىداد، فرمود: چیزى از خاک قبر من برندارید تا به آن تبرک جویید؛ چرا که خوردن هر خاکى جز تربت جدم حسین (ع) بر ما حرام است، خداى متعال تنها تربت کربلا را براى شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است.
۴۰- یکى از چهار نیاز
قال الامام موسى الکاظم (ع): لا تستغنى شیعتنا عن أربع: خمرة یصلى علیها و خاتم یتختم به و سواک یستاک به و سبحة من طین قبر أبى عبدالله علیه السلام ... (۴۰)
حضرت امام موسى بن جعفر علیهماالسلام فرمود: پیروان ما از چهار چیز بىنیاز نیستند: ۱ ـ سجادهاى که بر روى آن نماز خوانده شود ۲ ـ انگشترى که در انگشت باشد ۳ ـ مسواکى که با آن دندانها را مسواک کنند ۴ ـ تسبیحى از خاک مرقد امام حسین (ع)