هدایت شده از ⚘سلام علی آل یس ⚘
✅🔆شکستن دنده های یک مجتهد
🪴🪴🪴🪴
در حرم حضرت معصومه علیها سلام
نوروز سال ۱۳۰۷ ش. هنگامیکه تاجالملوک، همسر رضاخان به همراه دخترانش و تعدادی از زنان دربار ظاهراً به بهانه گذراندن لحظات تحویل سال در حرم حضرت معصومه(س)، اما درواقع برای عادی کردن ظاهر غیراسلامی و ترویج کشف حجاب به قم رفت و بدون حجاب مناسب در حرم مطهر حاضر شد،
🔸آیتالله شیخ محمدتقی بافقی به آنها پیام فرستاد که باید این مکان مقدس را ترک یا حجاب را رعایت کنند. اما همسر رضاخان به این اعتراض بیاعتنایی کرد.
🔸 مرحوم بافقی به همراه جمعی از مردم در صحن اجتماع و صدا به اعتراض علنی بلند کرد.
🔹 همسر رضاخان که چنین دید، به خانه فرماندار قم رفت و با تلفن، شاه را در جریان ماوقع قرار داد.
🔹رضاخان با یک واحد موتوریزه نظامی خود را به قم رساند، وارد حرم مطهر شد و شیخ را زیر مشت و لگد گرفت؛
🔹آنگونه که یکی از دندههای آن فقیه و مجتهد مجاهد شکست؛
اما مردم از خوف، دم نزدند. آیتالله شیخ محمدتقی بافقی را به تهران و زندان لشکر منتقل کردند. چند ماه بعد با تلاش آیتالله حائری، آیتالله بافقی را به ری تبعید کردند. او تا سقوط رضاخان در این شهر ماند
🔸و در شهریور ۱۳۲۰، پس از فرار پهلوی اول، در میان استقبال گسترده مردم به قم بازگشت و روزگار پایانی عمر خود را در این شهر گذراند؛
اما تا آخرین دم از امربهمعروف و ایستادن در برابر منکرات شانه خالی نکرد. شیخ در ۲۶فروردین ۱۳۲۵ دار فانی را وداع گفت و در حرم حضرت معصومه(س) مدفون شد. درود خداوند بر او باد
شادی روح این مجتهد کم نظیر صلوات
🍃🍂🍃
❌🌀قتل۴۰هزاربخاطر زخمی شدن یک نفر
🧩🧩🧩
۳ ژوئن ۱۹۸۲ رژیمصهیونیستی به بهانه زخمیشدن شلومو آرگوف، سفیر #اسرائیل در لندن بهدست گروهی فلسطینی، با صدهزار سرباز به #جنوب_لبنان حمله کرد و ۴۰هزار فلسطینی و لبنانی را به شهادت رساند...
آنها که بخاطر زخمیشدن ۱ نفر ۴۰ هزار نفر را در کشور دیگر قتلعام میکنند توقع خویشتنداری دارند؟
🍁🍁
وقت آن است که برپاخیزیم
هدایت شده از آیات الهی
✨ وصف مومن ✨
🌹🌹 أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ ۚ إِنَّنِي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ.
(دعوت من اینست) که جز خداوند یگانه را نپرستید. من از سوى او براى شما بیم دهنده و بشارت دهنده ام. ۲ هود.
تفسیر:🍃 نخستین دستور این کتاب بزرگ که توسط پیامبر بزرگوار اسلام ابلاغ شده یکتاپرستی است.
🍃 و دومین برنامهء دعوت پیامبر اینست که: من براى شما از سوى او نذیر و بشیرم.
در برابر نافرمانى ها و ظلم و فساد و شرک و کفر، شما را بیم مى دهم، و در برابر اطاعت و پاکى و تقوا شما را بشارت مى دهم.
👈 سپس در آیهء بعد، سومین و چهارمین برنامهء دعوت پیامبر را بیان می فرماید:
🌹 وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى وَيُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ ۖ وَإِن تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ.
و از پروردگار خویش آمرزش بطلبید. سپس بسوى او بازگردید (توبهء حقیقی. توبه و جبران). تا شما را تا مدت معینى، از مواهب خوب (زندگى این جهان) بهره مند سازد. و به هر صاحب فضیلتى، به مقدار فضیلتش عطا کند. و اگر (از این دعوت) روى گردان شوید، من بر شما از عذاب روز بزرگى بیمناکم. ۳ هود.
✅ در واقع، دعوت بسوی حق، چهار مرحله دارد. دو مرحله، جنبهء عقیدتى و زیربنائى دارد، و دو قسمت جنبهء عملى و رو بنائى.
🍃 قبول اصل توحید و مبارزه با شرک، و قبول رسالت پیامبر دو اصل اعتقادى است.
و شستشو از گناه و تخلق به صفات الهى، دو دستور عملى قرآن است.
👈 پس از آن، موافقت یا مخالفت با این چهار دستور را چنین بیان مى فرماید:
🟢 هر گاه به این برنامه ها جامهء عمل بپوشانید، خداوند تا پایان عمر، شما را از زندگانى سعادتبخش این دنیا بهره مند و متمتع مى سازد.
و به هر که به اندازهء تلاشش بهره مى دهد. به این معنی که تفاوت انسانها در چگونگى عمل به این چهار اصل است که میزان فضیلت او را مشخص می کند. و خداوند به هر صاحب فضیلتى، به اندازهء فضیلتش عطا مى فرماید.
⚫ اما اگر راه مخالفت را پیش گیرید، من از عذاب روز بزرگى بر شما بیمناکم همانروز که در دادگاه بزرگ عدل الهى حضور مى یابید.
✅ و این، یعنى مسئلهء معاد و روز رستاخیز.
👈 در ادامهء تفسیر باید گفت: گمان نکنیم دیندارى فقط براى آباد ساختن سراى آخرت است و تاثیری در زندگی دنیای ما ندارد!! 👇👇
🌹فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا....
و (نوح) گفت: از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است.
تا باران هاى پر برکت آسمان را پى در پى بر شما فرستد.
و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغ هاى سر سبز و نهرهاى جارى در اختیارتان قرار دهد. ۱۰ تا ۱۲ نوح.
👈 و آیهء بعد ضمانتنامهء این وعده های خداست:
🌹 إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ.
(بدانید) بازگشت شما تنها بسوى خداوند یگانه است، و او بر هر چیزى تواناست. ۴ هود.
✨ پس برای سعادت دنیا که سعادت آخرت در گرو آنست به فرمان چهارگانهء خدا عمل کنیم:
🌸 اول) پرستش خداوند، بدور از شرک (یعنی هیچ چیز و هیچکس را بیشتر یا به اندازهء خدا دوست نداشته باشیم).
🌸 دوم) قبول رسالت پیامبر بزرگوار اسلام.
🌸 سوم) استغفار.
🌸 و چهارم) توبه و جبران.
و در انتها خود را آمادهء روز بزرگ رستاخیز کنیم ✨
💚 صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ 💚
هدایت شده از نکاتی از قرآن
نکاتی از قرآن 8
رمضان ماه نزول قرآن و روزه است. در زمان دعا اجابت می شوید.
زن و شوهر لباس یکدیگرند.
شب های رمضان آمیزش با همسران ایرادی ندارد. ولی در اعتکاف نه.
اموال یکدیگر را با حکم دادگاه به ناحق نخورید.
از درب به خانه ها وارد شوید.
فتنه بدتر از قتل است. فتنه جویان را بکشید تا فتنه ریشه کن شود.
قصاص متناسب باشد.
زیاده روی در انفاق نکن.
در حج جدال نباشد.
خیر دنیا و آخرت را با هم از خدا بخواهید.
🏴درسوگ شهادت حضرت رقیه علیها سلام ماجور باشید
✅ حکایتی شنیدنی از توسل به حضرت رقیه علیها السلام
ميرزا علي محدث زاده، فرزندشيخ عباس قمي كه از وعاظ و خطباي مشهور تهران بود، مي فرمود:
زماني من به بيماري و ناراحتي حنجره و گرفتگي صدا مبتلا شده بودم، تا جايي كه منبر رفتن و سخنراني كردن برايم ممكن نبود. مسلما هر مريضي در چنين موقعيتي به فكر معالجه مي افتد. من نيز با در نظر گرفتن طبيبي متخصص و با تجربه، به او مراجعه كردم و پس از معاينه معلوم شد كه بيماري آنقدر شديد است كه بعضي از تارهاي صوتي از كار افتاده و فلج شده است و اگر لاعلاج نباشد لااقل صعب العلاج است.
طبيب معالج در ضمن نوشتن نسخه، دستور استراحت دادند كه تا چند ماه از منبر رفتن خودداري كنم و حتي با كسي حرف نزم و اگر چيزي بخواهم و يا مطلبي را از زن و بچه ام انتظار داشته باشم، آنها را بنويسم. تا در نتيجه ي استراحت مداوم و استعمال دارو، شايد سلامتي از دست رفته مجددا به من برگردد.
البته صبر در مقابل چنين بيماري و حرف نزدن با مردم حتي با زن و بچه، خيلي سخت و طاقت فرساست، زيرا انسان از همه بيشتر احتياج به گفت و شنود دارد، چطور مي شود تا چند ماه هيچ نگويم و حرفي نزنم و پيوسته در استراحت باشم؟ در حالي كه معلوم نيست نتيجه آن چه باشد! بر همه روشن است كه با پيش آمد چنين بيماري خطرناكي چه حال اضطراري به بيمار دست مي دهد. اين اضطرار و ناراحتي شديد، آدمي را به ياد يك قدرت فوق العاده مي اندازد. اين حالت پريشاني باعث مي شود كه اميد انسان، از تمام چاره هاي بشري قطع شود و به ياد مقربان درگاه الهي افتد تا بوسيله ي آنها به درگاه خداوند متعال، عرض حاجت كند و از درياي بي پايان لطف خداوند بهره اي بگيرد.
من هم با چنين پيش آمدي، جز توسل به ذيل عنايت حضرت امام الحسين عليه السلام چاره اي نداشتم. روزي بعد از نماز ظهر و عصر حال توسل به دست آمد و خيلي اشك ريختم و سالار شهيدان حضرت سيد الشهداء عليه السلام را مخاطب قرار دادم و گفتم: يابن رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم، صبر در مقابل چنين بيماري براي من طاقت فرسا است! علاوه بر آن، من اهل منبر هستم و مردم از من انتظار دارند من از اول عمر تا به حال علي الدوام منبر مي رفتم و از نوكران شما اهل بيت هستم. ولي حالا چه شده
است كه يكباره بايد از اين پست حساس، بر اثر بيماي بركنار باشم؟ به علاوه ماه مبارك رمضان نيز نزديك است دعوت ها را چه كنم؟ آقا عنايتي بفرما، تا خدا شفايم دهد!
به دنبال اين توسل، طبق معمول هر روز، خوابيدم. در عالم خواب خودم را در اطاق بزرگي كه نيمي از اطاق منور و روشن بود و قسمت ديگر اطاق، كمي تاريك بود؛ ديدم.
در آن قسمتي كه روشن بود، حضرت سيدالشهداء اباعبدالله الحسين عليه السلام را ديدم كه نشسته اند. خيلي خوشحال و خوشوقت شدم و همان توسلي را كه در حال بيداري داشتم، در حال رؤيا نيز پيدا كردم و به ايشان عرض حاجت نمودم! مخصوصا اصرار داشتم كه ماه مبارك نزديك است و در مساجد متعددي دعوت شده ام، ولي با اين حنجره ي از كار افتاده چطور مي توانم منبر روم و سخنراني نمايم؟ و حال آنكه دكتر مرا منع كرده است كه حتي با بچه هاي خودم نيز حرفي نزنم! چون خيلي الحاح و تضرع و زاري داشتم، حضرت عليه السلام اشاره به من كردند و فرمودند: به آن آقا سيد كه دم در نشسته، بگو چند جمله از مصيبت دخترم (حضرت رقيه عليهاالسلام) بخواند و شما كمي اشك بريزيد، انشاءالله تعالي خوب مي شوي!
من به در اطاق نگاه كردم، ديدم شوهر خواهرم «آقا مصطفي طباطبائي قمي» كه از علماء و خطباء و از ائمه ي جماعت تهران است، نشسته است. فرمان حضرت امام حسين عليه السلام را به او رساندم، ولي ايشان مي خواست از ذكر مصيبت خودداري كند! حضرت سيدالشهداء عليه السلام فرمودند: «بخوان روضه ي دخترم را» ايشان مشغول ذكر مصيبت حضرت رقيه عليهاالسلام شد و من هم گريه مي كردم و اشك مي ريختم.
اما متأسفانه بچه ها مرا از خواب بيدار كردند و من با ناراحتي از خواب بيدار شدم و
متأسف و متأثر بودم كه چرا از آن مجلس پر فيض محروم ماندم؟ ولي دوباره ديدن آن منظره عالي امكان نداشت!
همان روز يا روز بعد، به همان پزشك متخصص مراجعه نمودم. خوشبختانه پس از معالجه، معلوم شد كه اصلا اثري از ناراحتي و بيماري قبلي نيست! پزشك كه در تعجب بود از من پرسيد: شما چه خورديد كه به اين زودي و سرعت نتيجه گرفتيد؟
من چگونگي توسل و خواب خودم را بيان كردم. دكتر قلم در دست داشت و سرپا ايستاده بود، ولي بعد از شنيدن داستان توسلم، بي اختيار قلم از دستش بر زمين افتاد و با يك حالت معنوي كه بر اثر شنيدن نام مولي الكونين، امام حسين عليه السلام به او دست داده بود؛ پشت ميز طبابت نشست و قطره قطره ي اشك بر رخسارش ريخت. او گريه كرد و سپس گفت: آقا، اين ناراحتي شما جز توسل و عنايات و امداد غيبي، چاره و علاج ديگري نداشت.
📚کرامات الحسينيه ج2، ص88
🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
🏴🤚سلام، طلوع فجر شنبه بیستمین روز از مردادماه و پنجمین روز از ماه #صفر که مصادف است با سالگرد شهادت سه ساله امام حسین(علیه السلام)، ان شاءالله همراه باشد با زیارت "پیامبر رحمت و مهربانی حضرت محمد مصطفیٰ(صلی الله علیه و آله)" و ذکر شریف"یا رب العالمین".
«لعنت ابدی خداوند بر صهیونیست های غاصب و حامیانشان باد».
🏴🌹مطلب امروز را اختصاص می دهیم به سروده ای در خصوص دردانه امام حسین(علیه السلام) حضرت رقیه(سلام الله علیها).
اصلا رقیه نه، مثـــلاً دختـــر خـــودت؛
یک شب میان کوچه بماند، چه میشود؟
اصلا بدون کفش، توی بیابان، پیاده نه !!!
در راه خانه تشنه بماند، چــه مــیشـود ؟
دزدی از او به سیلی و شلاق و فحش، نه !
تنها به زور گوشواره بگیرد، چه میـــشود؟
گیریم خیمه نه، خـانه و یا سرپناه، نــه !
یک شعله پیرهنش را بگیرد، چه میشود ؟
در بیــن شهــر، توی شلــــوغی، همیشه، نــه !
یک شب که نیستی، بهانه بگیرد ،چه میشود؟
اصلا پدر، عمو و برادر، نه، جـوجــه ای ،
تشنه مقابل چشمش بمیرد، چه میشود ؟
دست گـنـــاهکار مرا روز رستخیـــــز ،
یک دختر سه ساله بگیرد، چه میشود؟
🏴🌹🏴بار الها : بر محمد(صلی الله علیه و آله) و آل محمد(علیهم صلوات الله) درود فرست و به حرمت این نازدانه، گره از مشکلات پیروان مکتب حسینی بگشا..
التماس دعا
🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹