💠 حکم نماز آیات و اسباب آن :
سوال: نماز آیات در چه مواردی واجب می شود⁉️
🔹پاسخ:
یکی از نمازهای واجب، «نماز آیات» است که به سبب برخی حوادث آسمانی یا زمینی واجب می شود که عبارتند از: [1]
1️⃣ خورشید گرفتگی: یا کسوف (اگر چه مقدار کمی از آن گرفته شود)؛
2️⃣ ماه گرفتگی: یا خسوف (اگر چه مقدار کمی از آن گرفته شود)؛
3️⃣ زلزله: [2] اگر چه کسی نترسد؛
4️⃣ آیات آسمانی: مانند رعد و برق، باد سیاه، سرخ و زرد و ... : در صورتی که بیشتر مردم بترسند، بنابر احتیاط واجب، موجب نماز آیاتند.
🖊آیت الله سیستانی: در صورتی که بیشتر مردم بترسند، بنابر احتیاط مستحب، نماز آیات ترک نشود.
5️⃣ حوادث و آیات زمینی: مانند: فرو رفتگی و رانش زمین، شکافته شدن آن و ... .
🖊آیات عظام: امام، صافی و مکارم: در صورتی که بیشتر مردم بترسند، بنابر احتیاط واجب، موجب نماز آیاتند.
🖊آیت الله بهجت: در صورتی که بیشتر مردم بترسند، موجب نماز آیاتند.
🖊آیت الله سیستانی: در صورتی که بیشتر مردم بترسند، بنابر احتیاط مستحب نماز آیات ترک نشود.
---------------------
📚پی نوشت:
[1]. توضیح المسائل ده مرجع، م 1491؛ امام، تحریر الوسیله، ج 1، القول فی صلاة الآیات، م 1، ص 344؛ امام و مکارم، العروه الوثقی مع تعلیقات، ج 1، صلاة الآیات، قبل از م 1؛ بهجت، استفتائات، ج 2، س 2434 و 2449؛ خامنه ای، اجوبه الاستفتائات، س 711؛ سبحانی، توضیح المسائل، م 1413؛ سیستانی، منهاج الصالحین، ج 1، قبل از م 702؛ صافی، هدایه العباد، ج 1، م 862.
[2]. سیستانی: بنابر احتیاط واجب.
🔸 برگرفته از کتاب «رساله مصور»، ج 2، ص 144.
📎 #احکام_نماز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لطفاً منتشر کنید...
#امام_زمان
#حجاب
#قرآن_کریم
#لبیک_یا_خامنه_ای
#شهید_غیرت
#کارگروهتخصصیخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
♨️امشب آخرین ماه گرفتگی نیمسایه تا ۱۹ سال دیگر
🔹امشب عمیقترین ماه گرفتگی نیمسایه رخ میدهد و این پدیده نجومی تا ۱۹ سال دیگر تکرار نخواهد شد.
🔹این #ماه_گرفتگی برای ساکنان بسیاری از نقاط اروپا، آفریقا، آسیا و نیز استرالیا قابل مشاهده است.
🔹در ایران، این ماه گرفتگی در ساعت ۱۸ و ۴۴ دقیقه آغاز میشود، لحظه اوج آن در ساعت ۲۰ و ۵۲ دقیقه خواهد بود و در ساعت ۲۳ و یک دقیقه شبانگاه جمعه به پایان خواهد رسید.
#امام_زمان
#حجاب
#قرآن_کریم
#سپاه_مقتدر
#لبیک_یا_خامنه_ای
#شهید_غیرت
#کارگروهتخصصیخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
💠 حکم نماز آیات و اسباب آن :
سوال: نماز آیات در چه مواردی واجب می شود⁉️
🔹پاسخ:
یکی از نمازهای واجب، «نماز آیات» است که به سبب برخی حوادث آسمانی یا زمینی واجب می شود که عبارتند از: [1]
1️⃣ خورشید گرفتگی: یا کسوف (اگر چه مقدار کمی از آن گرفته شود)؛
2️⃣ ماه گرفتگی: یا خسوف (اگر چه مقدار کمی از آن گرفته شود)؛
3️⃣ زلزله: [2] اگر چه کسی نترسد؛
4️⃣ آیات آسمانی: مانند رعد و برق، باد سیاه، سرخ و زرد و ... : در صورتی که بیشتر مردم بترسند، بنابر احتیاط واجب، موجب نماز آیاتند.
🖊آیت الله سیستانی: در صورتی که بیشتر مردم بترسند، بنابر احتیاط مستحب، نماز آیات ترک نشود.
5️⃣ حوادث و آیات زمینی: مانند: فرو رفتگی و رانش زمین، شکافته شدن آن و ... .
🖊آیات عظام: امام، صافی و مکارم: در صورتی که بیشتر مردم بترسند، بنابر احتیاط واجب، موجب نماز آیاتند.
🖊آیت الله بهجت: در صورتی که بیشتر مردم بترسند، موجب نماز آیاتند.
🖊آیت الله سیستانی: در صورتی که بیشتر مردم بترسند، بنابر احتیاط مستحب نماز آیات ترک نشود.
---------------------
📚پی نوشت:
[1]. توضیح المسائل ده مرجع، م 1491؛ امام، تحریر الوسیله، ج 1، القول فی صلاة الآیات، م 1، ص 344؛ امام و مکارم، العروه الوثقی مع تعلیقات، ج 1، صلاة الآیات، قبل از م 1؛ بهجت، استفتائات، ج 2، س 2434 و 2449؛ خامنه ای، اجوبه الاستفتائات، س 711؛ سبحانی، توضیح المسائل، م 1413؛ سیستانی، منهاج الصالحین، ج 1، قبل از م 702؛ صافی، هدایه العباد، ج 1، م 862.
[2]. سیستانی: بنابر احتیاط واجب.
🔸 برگرفته از کتاب «رساله مصور»، ج 2، ص 144.
📎 #احکام_نماز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لطفاً منتشر کنید...
#امام_زمان
#حجاب
#قرآن_کریم
#لبیک_یا_خامنه_ای
#شهید_غیرت
#کارگروهتخصصیخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
💢 خسوف و کسوف
💠 از علّتهای وجوب نماز آیات، خورشید گرفتگی (کسوف) و ماه گرفتگی (خسوف) است؛ ولو اینکه مقداری از آنها گرفته باشد.
♦️ در مورد خسوف و کسوف، برخلاف برخی از علل وجوب نماز آیات مثل زلزله، «ترسیدن» شرط نیست.
📎 #نماز_آیات
📎
#امام_زمان
#حجاب
#قرآن_کریم
#سپاه_مقتدر
#لبیک_یا_خامنه_ای
#شهید_غیرت
#کارگروهتخصصیخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
#دختر_شینا قسمت پنجاه و پنجم گفت: «قولت یادت رفته. دفعه قبل چی گفتی؟!» گفتم: «نه، یادم نرفته. برو.
#دختر_شینا
قسمت پنجاه و ششم
گفتم اقلاً بگذار رختخواب ها را جمع کنم. صبحانه بچه ها را بدهم.»
گفت: «صبحانه توی راه می خوریم. فقط عجله کن باید تا عصر سر پل ذهاب باشیم.»
سمیه را تمیز کردم. تا توانستم برای بچه ها و خودم لباس برداشتم. مهدی را آماده کردم و دستش را دادم به دست خدیجه و معصومه و گفتم: «شما بروید سوار شوید.» پتویی دور سمیه پیچیدم.
دی ماه بود و هوا سرد و گزنده. سمیه را دادم بغل صمد. در را قفل کردم و رفتم در خانه گُل گز خانم و با همسایه دیوار به دیوارمان خداحافظی کردم و سپردم مواظب خانه ما باشد. توی ماشین که نشستم، دیدم گل گز خانم گوشه پرده را کنار زده و نگاهمان می کند و با خوشحالی برایمان دست تکان می دهد.
ماشین که حرکت کرد، بچه ها شروع کردند به داد و هوار و بازی کردن. طفلی ها خوشحال بودند. خیلی وقت بود از خانه بیرون نیامده بودند. صمد همان طور که رانندگی می کرد، گاهی مهدی را روی پایش می نشاند و فرمان را می داد دستش، گاهی معصومه را بین من و خودش می نشاند و می گفت: «برای بابا شعر بخوان.»
گاهی هم خم می شد و سربه سر خدیجه می گذاشت و موهایش را توی صورتش پخش می کرد و صدایش را درمی آورد.
به صحنه که رسیدیم، ماشین را نگه داشت. رفتیم توی قهوه خانه لب جاده که بر خلاف ظاهرش صبحانه تمیز و خوبی برایمان آورد. هنوز صبحانه ام را نخورده بودم که سمیه از خواب بیدار شد. آمدم توی ماشین نشستم و شیرش دادم و جایش را عوض کردم. همان وقت ماشین های بزرگ نظامی را دیدم که از جاده عبور می کردند؛ کامیون های کمک های مردمی با پرچم ایران. پرچم ها توی باد به شدت تکان می خوردند.
صمد که برگشت، یک لقمه بزرگ نان و کره و مربا داد دستم و گفت: «تو صبحانه نخوردی. بخور.»
بچه ها دوباره بابا بابا می کردند و صمد برایشان شعر می خواند، قصه تعریف می کرد و با آن ها حرف می زد. سمیه بغلم بود و هنوز شیر می خورد. به جاده نگاه می کردم. کوه های پربرف، ماشین های نظامی، قهوه خانه ها، درخت های لخت و جاده ای که هر چه جلو می رفتیم، تمام نمی شد.
ماشین توی دست انداز افتاده بود که از خواب بیدار شدم. ماشین های نظامی علاوه بر اینکه در جاده حرکت می کردند، توی شانه های خاکی هم بودند. چندتایی هم تانک خارج از جاده در حرکت بودند، برگشتم و پشت ماشین را نگاه کردم. معصومه با دهان باز خوابش برده بود. مهدی سرش را گذاشته بود روی پای معصومه و خوابیده بود.
خدیجه هم سمیه را بغل کرده بود. صمد فرمان را دودستی گرفته بود و گاز می داد و جلو می رفت. گفتم: «سمیه را تو دادی بغل خدیجه؟»
گفت: «آره. انگار خیلی خسته بودی. حتماً دیشب سمیه نگذاشته بود بخوابی. دلم سوخت، گفتم راحت بخوابی.»
خم شدم و سمیه را آرام از بغل خدیجه گرفتم و گفتم: «بچه را بده، خسته می شوی مادر جان.»
صمد برگشت و نگاهم کرد و گفت: «ای مادر! چقدر مهربانی تو.»
خندیدم و گفتم: «چی شده. شعر می خوانی؟!»
گفت: «راست می گویم. توی همین چند ساعت فهمیدم چقدر بچه داری سخت است. چقدر حوصله داری تو. خیلی خسته می شوی، نه؟! همین سمیه کافی است تا آدم را از پا دربیاورد. حالا سؤال های جورواجور و روده درازی مهدی و دعواهای خدیجه و معصومه به کنار.»
همان طور که به جاده نگاه می کرد، دستش را گذاشت روی دنده و آن را عوض کرد و گفت: «کم مانده برسیم. ای کاش می شد باز بخوابی. می دانم خیلی خسته می شوی. احتیاج به استراحت داری. حالا چند وقتی اینجا برای خودت، بخور و بخواب و خستگی درکن. به جان خودم قدم، اگر این جنگ تمام شود، اگر زنده بمانم، می دانم چه کار کنم. نمی گذارم آب توی دلت تکان بخورد.»
برگشتم و پشت ماشین را نگاه کردم. خدیجه همان طور که به جاده نگاه می کرد، خوابش برده بود. سمیه توی بغلم خوابید. صمد گفت: «حالا که بچه ها خواب اند. نوبت خودمان است. خوب بگو ببینم اصل حالت چطور است. خوبی؟! سلامتی؟!...»
سر پل ذهاب آن چیزی نبود که فکر می کردم. بیشتر به روستایی مخروبه می ماند؛ با خانه هایی ویران. مغازه ای نداشت یا اگر داشت، اغلب کرکره ها پایین بودند. کرکره هایی که از موج انفجار باد کرده یا سوراخ شده بودند. خیابان ها به تلی از خاک تبدیل شده بودند. آسفالت ها کنده شده و توی دست اندازها، سرمان محکم به سقف ماشین می خورد.
از خیابان های خلوت و سوت و کور گذشتیم. در تمام طول راه تک و توک مغازه ای باز بود که آن ها هم میوه و گوشت و سبزیجات و مایحتاج روزانه مردم را می فروختند.
گفتم: «اینجا که شهر ارواح است.»
سرش را تکان داد و گفت: «منطقه جنگی است دیگر.»
کمی بعد، به پادگان ابوذر رسیدیم. جلوی در پادگان پیاده شد. کارتش را به دژبانی که جلوی در بود، نشان داد. با او صحبت کرد و آمد و نشست پشت فرمان. دژبان سرکی توی ماشین کشید و من و بچه ها را نگاه کرد و اجازه حرکت داد. کمی جلوتر، نگهبانی دیگر ایستاده بود. باز هم صمد ایستاد؛ اما این بار پیاده نشد.
305.2K
🚨🚨فوری ❌ مهم ❌
#فرصت_طلایی🤩
ثواب دِرو کنید!😍
📣📣📣 مشارکت در تمدید قرارداد #رهن دفاتر موسسه تمدن موعود (مرکز تخصصی آموزش امر به معروف)
✅ راه های واریــز👇
💠 درگاه پرداخت انتخاب سهم:
amrn.ir/rahn
💠 درگاه آیدی پی(مبلغ دلخواه):
idpay.ir/rahn1402
💠 شماره کارت:
5892101464488135
💠 شماره شبا:
IR240150000383343172613281
💠 شماره حساب:
383343172613281
💳 به نام موسسه تمدن موعود
(بانک سپه)
16.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥🔥🔥#نشر_حداکثری
#دکتر_علی_تقوی
💥💥💥بــــا سرعت #نـــــــــور باید دوره های آموزشی رو به همه معرفی کنید👇👇👇👇
@vajeb123
@vajeb123
@vajeb123
✍ذلت های پهلوی
🔻قسمت سی و هفتم
🔸گرانی های گسترده در زمان پهلوی
از اخبار داخلی باید همان بالا رفتم قیمت اجناس را به خصوص ترقی قیمت شکر که در دست دولت است را نام ببرم دوبت ما نرخ اجناس را به شورای اصناف سپرده و خود را برکنار داشته و این شورا چه می کند، همان ماری مه گربه با دنبه بکند. قندی که باید کیلویی ۲۲ ریال فروخته شود به ۵۰ ریال در بازار سیاه گرد می آید و قیمت سایر اجناس نیز به همین نسبت بالا رفته.
📚کتاب یادداشت های علم، ج۳
#پهلویرابشناسیم
#یادداشت_های_علم
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سپاه_مقتدر
#جان_فدا
#کارگروهتخصصیخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
✍ذلت های پهلوی
🔻قسمت سی و هشتم
🔸اعتراف به شکست مفتضحانه در شهریور ۱۳۲۰
امروز مصادف با حمله ی متفقین به ایران در زمان جنگ دوم است یعنی شوروی و انگلیس از تمام مرزها به ما حمله کردند و غافلگیرانه به ما شبیخون زدند، انصافا ارتش ما با روحیه ی بسیار ضعیف و بد پا به فرار گذاشت که مایه ننگ است.
📚کتاب یادداشت های علم، ج۳، ص۱۲۰
#پهلویرابشناسیم
#یادداشت_های_علم
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سپاه_مقتدر
#جان_فدا
#کارگروهتخصصیخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
♨️امشب آخرین ماه گرفتگی نیمسایه تا ۱۹ سال دیگر 🔹امشب عمیقترین ماه گرفتگی نیمسایه رخ میدهد و ا
🌒 خسوف نیمسایه ای
این ماه گرفتگی ساعت ۲۰:۵۳ جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ به اوج میرسد و از شرق اروپا، شرق آفریقا و تقریبا تمام آسیا و استرالیا قابل مشاهده خواهد بود.
در ماه گرفتگی نیمسایه ای افت نور ماه نامحسوس است و نماز آیات واجب نمیشود.
اینک زمان آزمون است....
آزمون واقعی؛
برای کسانی که به درستی به پروردگار متعال، ایمان آوردند و در این راه با خدای خود عهد و پیمان بسته اند...
زمان مشخص شدن مرز واقعی حق از باطل و جبهه حق از جبهه باطل...
و شما ای افرادی که خود را انقلابی می دانید و ادعای ایمان دارید...
آیا خود را آماده کرده اید؟؟؟!!
آماده این پیام؛
«هل من ناصر ینصرنی؟»
آیا ماجرای انصار و مهاجرین را نشنیده اید؟!
که چگونه در شرایط سخت و دشوار یار یکدیگر شدند برای حفظ اسلام و پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و چگونه خداوند متعال در قرآن کریم از آنان بارضایت یاد می کند.
آیا وقت آن نرسیده که افراد انقلابی، بیشتر از این در میدان های مبارزه با جنگ های ترکیبی دشمن، حاضر باشند و از خواب غفلت بیدار شوند؟؟!
جنگ هایی که سلامت ایمان، جسم و جان و روان مردم را از طریق تحریم و ترویج فساد نشانه رفته است که قطعاً با اتحاد، همدلی، مساعدت افراد توانمند نسبت به افرادی که به هر دلیلی در موضع ضعف قرار اند، با شجاعت و برنامه ریزی و تلاش مضاعف در اقشار مؤمن و انقلابی، با پرهیز از تجمل گرایی، با مطالبه گری از مدیران نالایق و حامی ثروت اندوزی و رانت به جای خدمت، و با ایمان قوی و استوار در افراد با ایمان و انقلابی، به خنثیسازی توطئه شیطان و مریدان او و پیروزی جبهه حق علیه باطل منجر خواهد شد انشاالله
اینک، ترکیبی از جنگ ها را از سوی دشمنان جبهه حق شاهد هستیم،
که یکی از مهمترین آن، جنگ اقتصادی است و عواقب آن ایجاد فقر، فساد، بی انگیزگی، سستی در ایمان(حجاب و..)، بیماری های جسمی و روحی و... در جوامع اسلامی خواهد بود.
آیا افرادی که خودشان را انقلابی و یار رهبر انقلاب (مدظله العالی) و امام زمان (ارواحنا لتراب مقدمه الفدا) می دانند خود را برای این جنگ ها آماده کرده اند و یا قدمی در این راه مطابق با توانمندی های خود برداشته اند؟؟؟!!
اینک شاهد مانور بی حجابی هستیم در سطح برخی معابر و خیابان ها.
آیا اقشار مؤمن و متعهد و انقلابی، کاری در حد توان و رضایت خدای متعال در این برهه حساس زمانی در خنثی سازی توطئه های از این قبیل انجام دادهاند ؟؟!!!
به امید تلاش مضاعف و جهادی و الهی مردم عزیز و انقلابی در جهت پیروزی جبهه حق علیه باطل در زیر پرچم امام زمان ارواحنا لتراب مقدمه الفدا
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
بسمه تعالی اصل نوزدهم : مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ ، نژا
اصل بیستم:
همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی ، سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.