🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
حجاب3⃣ #حجاب @SAGHEBIN | ثاقبین
حجاب 4⃣
🔰ویژگی حجاب اسلامی:
1- حدود پوشش در آن رعایت شده باشد
*پوشیدن صورت ( گردی صورت فقط معلوم باشد)
* پوشاندن دست ها تا مچ.
2- با خود نمایی و جلب نظر نامحرمان همراه نباشد
نکته: با توجه به ویژگی دوم ، حجاب اسلامی فقط محدود به پوشش نمی شود بلکه در بحث رفتار و برخورد هم ورود می کند .
#حجاب
@SAGHEBIN | ثاقبین
43.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙شخصیت محوری
🔻قسمت پنجم: پایان
🔻قسمت چهارم
https://eitaa.com/saghebin/20835
🔻قسمت سوم
https://eitaa.com/saghebin/20813
🔻قسمت دوم
https://eitaa.com/saghebin/20781
🔻قسمت اول
https://eitaa.com/saghebin/20736
👤استاد عباسی ولدی
#تربیت_فرزند
_ _
@SAGHEBIN | ثاقبین 🤍
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در هر کجا باشد، آن جا خضراء است.🌱 ✨رفیق قلب مؤمن جزیره خضراء ا
✨قلب هایتان را به ایمان و یاد خدا آباد کنید، که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در قلب های شماست.
رفیق امام عجل الله تعالی فرجه الشریف کسی را می خواهد که تنها برای آن حضرت باشد.🦋♥️
#مهدویت
#امام_زمان
@SAGHEBIN | ثاقبین 🤍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمانی دختر را زنده به گور میکردند..🚫
#قرآن_کریم🦋
@SAGHEBIN | ثاقبین
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ اَعْدائُهُمْ اَجْمَعینْ
🔴 کرامت اخلاقی مسلمان (۲)
❌ کرامت اخلاقی یک مسلمان غیر از خوشرویی است که در غرب مطرح است، خوشرویی در اسلام اول راه است، کرامت اسلامی شامل اخلاق و برخورد و معاشرت میشود «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً» (فرقان/۷۲)
❌ یک مسلمان جلف نیست، از كنار ياوهها با سکوت و كرامت میگذرد، حاضر نيست به حرف زشت زبانش را آلوده كند، اگر هم آدم جاهلی به او توهین کرد بزرگوارانه برخورد میکند «وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً» (فرقان/۶۳)
🔶 یک مسلمان در مقابل توهین جاهلان مقابله به مثل نمیکند، نمیگوید خودتی، یا چند فحش هم اضافه کند و پس بدهد، کریمانه برخورد میکند...
🔷 قرآن نقل میکند که جاهلان به حضرت پيامبر اکرم صلوات الله علیه ميگفتند «إنَّا لَنَراكَ في سَفاهَةٍ» (اعراف/۶۶) تو سفيه و نادان هستی، پيامبر در جواب نمیگفت خودتان سفیه هستید، بلکه با كرامت و بزرگواری میفرمود «قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بي سَفاهَةٌ» (اعراف/۶۷) من سفیه نیستم.
به پيامبر ديگری میگفتند «إِنَّا لَنَراكَ فی ضَلالٍ مُبينٍ» (اعراف/۶۰) تو گمراهی
میفرمود: «قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بي ضَلالَةٌ» (اعراف/61) من گمراه نيستم.
🔺در مواجهه با جاهلان نباید همرنگ آنها شد، جهل هیچ ربطی هم به سواد ندارد، ممکن است یک نفر تحصیلات عالی دانشگاهی داشته ولی جاهل باشد، کسی که حرمت پدر و مادر یا همسر و فرزندش را میشکند، بی جهت سر آنها فریاد میکشد، جاهل است، حتی اگر عالیترین تحصیلات را داشته باشد، باز جاهل است.
🔻 ادامه دارد انشاءالله
وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى
✍️ حبیبالله یوسفی
#معارف_قرآنی
@SAGHEBIN | ثاقبین 🤍
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ #داستان_شهدا #خداحافظ_سالار قسمت بیست و سوم واقعاً چاره ای نبود. بچه ها با ب
🍃❤️🍃❤️
❤️🍃❤️
🍃❤️
❤️
#داستان_شهدا
#خداحافظ_سالار
قسمت بیست و چهارم
سارا که با شنیدن نامش به یکباره تمام توجهش جلب شده بود، برق شادی در چشمانش درخشید. با شادی ای که البته هر لحظه جایش را با یک بیتابی عجیب عوض میکرد. حسین هم که این بیتابی را دریافته بود، تصمیم گرفت تا کمی سربه سر دخترش بگذارد به همین خاطر هدیه را که از ساکش بیرون آورده بود، دوباره توی ساک گذاشت. سارا به التماس افتاد که هدیه را زودتر ببیند. هدیه یک جلد قرآن جیبی بود که در صفحۀ اولش دستخطی از سیدحسن نصرالله نوشته شده بود. حسین وقتی التماس سارا را دید دیگر دلش نیامد بیشتر سر به سر او بگذارد، قرآن را دودستی به او داد. سارا قرآن را گرفت، بوسید، روی چشمانش گذاشت و با عجله شروع کرد به خواندن یادگاری سیّد. همه مشتاق شنیدن بودیم اما سارا لب ورچید و توی دلش خواند لحظاتی بعد اشکش هم سرازیر شد اولین دانه اشکش که روی قرآن افتاد، حسین قرآن را از او گرفت و گفت: تا سارا خانم با اشکهاش نوشته سید رو به هم نریخته، براتون بخونمش. میشد ولع را در صورت تک تکمان به وضوح دید. پیام به عربی نوشته شده بود و حسین شروع کرد به خواندن آن:
بسم الله الرحمن الرحيم الأخت العزيزه سارا همدانی، مَعَ دُعائى لَكِ بالتوفيق لِكُلِّ خَيْر وَالسَّعادهِ وَ عافيه فى الدين والدنيا والاخره. نصر الله ۱۴۳۴ه.ق
پیام که تمام شد، برایمان ترجمه اش کرد: دختر عزیزم سارا همدانی، دعا میکنم برای توفیق تو در هر کار خیر و همراه با سعادت و عافیت در دین و دنیا و آخرت.
سید حسن نصرالله سال ۱۴۳۴ هجری قمری
امین قرآن را به زهرا داد، او هم گرفت، بوسید و نگاهی به دستخط سید انداخت. کاری که پس از او من هم انجام دادم. با وجود سیدحسن و نیروهای او، لبنان اقتدار و امنیت داشت و حسین گفته بود که میخواهد، حزب الله دیگری در سوریه راه اندازی کند. او از همان سالهای دفاع مقدس، کارهای نشدنی، بسیار کرده بود اما اینجا شرایط بسیار متفاوت بود. این تفاوت را حتی حاج قاسم هم آخرین بار که سری به ما زد، وقتی داشت از اهمیت کار حسین برایمان میگفت، سربسته توضیح داد: ما تو جنگ خودمون به معنی واقعی فرماندهی میکردیم، یه لشکر پشت سرمون بود. با توجه به وجود اونا، برنامه ریزی میکردیم و می جنگیدیم؛ اما تو سوریه قضیه خیلی متفاوته، فرماندهی که نیرو نداشته باشه و تو دیار غربت باشه فقط خدا از غربتش خبر داره.
زمستان از راه رسید و مجسمه های بابانوئل با آن ریش سفید بلند و کلاه قرمز منگوله دارش به درختان کاج کوتاه، اضافه شد و خیابانهای بیروت پر شد از چراغ های رنگی که چشمک زنان، روشن و خاموش میشدند تا برای مسیحیان پیغام آور شادی باشد؛ پیغام فرا رسیدن سال نوی مسیحی.
بیروت جای عجیبی است، یک پایتخت آسیایی که شیعه و سنی، دروزی و مسیحی با گرایشهای حزبی ،مختلف، غالباً به منافع مشترک ملی و استقلال می اندیشند و حزب الله را حافظ این منافع میدانند. مسلمانان چه شیعه و چه سنی در شادی عید سال نوی مسیحیان سهیماند؛ اما من و دخترانم باوجود این امنیت، آرامش و نشاط اجتماعی، همچنان دلمان در دمشق بود. از طرفی حسین تأکید داشت که در بیروت آرام و امن بمانید. و از طرفی ما اصرار داشتیم که به دمشق برمون گردون. سرانجام حسین پافشاری بیش از حد ما را که دید، تسلیم شد.
عصر روز بعد از کریسمس، ساکهایمان را بستیم. حسین پشت فرمان نشست و راهی دمشق شدیم. پشت سر ما، خودرویی می آمد که محافظ حسین، داخل آن بود. اسم محافظ هم حسین بود، بسیجیای با ریش بلند که به قول حسین قیافه اش داد میزد که ایرانی است.
امین که بیشتر از ما از سرکار گذاشتنهای محافظ ها توسط حسین خبر داشت، با
سر به حسین اشاره کرد و پرسید: حاج آقا این یکی رو نپیچوندین ؟!
حسین ابرو بالا انداخت و گفت بعضیها پیچوندی نیستن، از بس دوست داشتنیان حسین آقا یکی از اوناست.
من هم خواستم میان این گفت وگو نمکی پاشیده باشم. پرسیدم: حاج آقا، پروژه به کجا رسید؟
حسین خنده تلخی کرد و گفت غزل خداحافظی رو خوند.
با ته مایه ای از کلافگی پرسیدم: این پروژه چیه؟
حسین گفت: مرکز ایرانی ها توی دمشق بود.
- یعنی حالا نیست؟
نه دست مسلحین افتاد و سقوط کرد. چند روز قبل نفوذی ها، یه اتوبوس چهل و هشت نفره ایرانی رو بردن و تحویل مسلحین دادن. ما توی پروژه داشتیم برای آزاد کردن اینها از راه سیاسی و دیپلماسی و گفت وگو با قطر و ترکیه برنامه ریزی میکردیم که دیدیم باوجود برجکهای نگهبانی، یه عده مسلح از دیوارهای چهار طرف، بالا کشیدن و شروع کردن به تیراندازی. من و چند نفر دیگه داخل مونده بودیم، بچه ها گفتن الآن اسیر میشیم باید تا آخرین فشنگ بجنگیم! گفتم نه، حتی یه تیر هم شلیک نکنید و اگه شرایط طوری شد که ناچار شدیم، من اولین تیر رو میزنم بعد شما بزنید. تکفیری ها مثل گرگ.های وحشی و گرسنه، روی دیوارها، زوزه کشیدن، شعار دادن و تیراندازی میکردن.
❤️
🍃❤️
❤️🍃❤️
🍃❤️🍃❤️
⭕️ چند مورد از آثار و فواید عضویت ایران در بریکس:
1️⃣فوائد بین المللی
2️⃣فوائد اقتصادی
3️⃣فوائد سیاسی
این کار یعنی «#زبان_دنیا_بلد_بودن»😎
✍️علی اکبر صیدی
#بریکس
@SAGHEBIN | ثاقبین🤍
📚کتاب بی نهایت
💠آغاز سیر و سلوک جوانی و گره گشایی فکری
🖇 برای نوجوانان و جوانان با ویژگی شاخص «زبان روان» و «استحکام محتوایی» که نگاهی نو را به مخاطب نسبت به خود، خدا و دین ارائه میکند، این مجموعه با عنوان «برترین آرزو» با مدل نگارش نوجوانانه و محتوای مباحث اعتقادی به همراه تصویرسازی بر اساس آثار، آراء و مبانی فکری علامه طباطبایی(ره) گردآوری شده است.
📗جلد اول: معرفت شناسی _ انسان شناسی و جهان شناسی _ خداشناسی
📒جلد دوم: راهنما شناسی _ اسلامشناسی
📘جلد سوم: شیعه شناسی _ معادشناسی
✍به قلم حجت الاسلام والمسلمین محمد حسن وکیلی
🔰دسترسی مستقیم
#معرفی_کتاب 📚
@SAGHEBIN | ثاقبین🤍