6.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺نماهنگ روز قدس✊
🎞️همخوانی قرآن قاریان دهه نودی در قدس شریف!!
⭕️جدیدترین اثر:
💠گروه تواشیح نوجوانان تسنیم💠
🌀بر اساس تلاوت بسیار زیبای سوره حمد استاد شحات انور
#ماه_رمضان
#روز_قدس
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید↓
✿•✿•✿•✿•✿•✿
✿@saghebin✿
✿•✿•✿•✿•✿•✿
🔴 اعترافی تلخ برای یک پایان
🔹 خود صهیونیست‌ها درباره نابودی اسرائیل چه می‌گویند؟؟
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید↓
✿•✿•✿•✿•✿•✿
✿@saghebin✿
✿•✿•✿•✿•✿•✿
🔸آخرین جمعه ی ماه رمضان است بیا
شیعه آماده ی بخشیدن جان است بیا...
🔸سعی ما بوده کمی لایق دیدار شویم
صاحبا، تشنه وصل تو زمان است بیا...
🔸حسرت دیدن روی تو به دلها مانده
ای که دیریست رخت سرِّ نهان است بیا...
🔸کاش این جمعه بود جمعه آخر، مولا
این امید همه ی منتظران است بیا...
🔸#روز_قدس است الی بیت مقدس باتو
جیش اسلام مهیا به جهان است بیا...
🖋اسماعیل تقوایی
🌻اللهم عجل لولیک الفرج 🌻
.#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید↓
✿•✿•✿•✿•✿•✿
✿@saghebin✿
✿•✿•✿•✿•✿•✿
براندازان و ساده‌لوحانی که حرفهای براندازا رو باور میکنن دقت کنن
این جمعیت دیشب تا صبح بیدار بوده، الانم روزه هستن، تشنه، گشنه، ساندیس هم نمیدن بهشون بلند شدن اومدن برای دفاع از یک کشور دیگه که مورد ظلم واقع شده. برای دفاع از خاک کشوری که غصب شده.
حالا بنظرتون این جماعت برای خاک کشور خودشون چیکار میکنن؟
حالا دیگه برید دنبال بازی‌تون....
حسین‌دارابی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید↓
✿•✿•✿•✿•✿•✿
✿@saghebin✿
✿•✿•✿•✿•✿•✿
AUD-20210305-WA0095.m4a
3.38M
صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی
به سفارش اقاصاحب الزمان ارواحنا له الفداء🌸
هرعملی رودرعصر جمعه ترک کردی این صلوات رو ترک مکن.
التماس دعای فرج
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید↓
✿•✿•✿•✿•✿•✿
✿@saghebin✿
✿•✿•✿•✿•✿•✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رضایی برنزی شد
🔹یاسین رضایی در مسابقه رده‌بندی کشتی آزاد قهرمانی آسیا با نتیجه ۷ بر ۴ مقابل اوگاوا از ژاپن به پیروزی رسید و به مدال برنز دست پیدا کرد.
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
#دختر_شینا قسمت سی و هفتم سراغ همسایه و به قول خودش سفارش ما را به او کرد. فردایش هم کلی نخود و لو
#دختر_شینا
قسمت سی و هشتم
رفت سراغ بچه ها.خم شد و تا می توانست بوسشان کرد.نگفتم از سر شب خواب های بدی دیدم. نگفتم ترس برم داشته بود و از ترس گوش هایم را گرفته بودم، و صدایش را نشنیدم پرسید: «آبگرم کن روشن است؟!» بلند شدم و گفتم: «این وقت شب؟!»
گفت: «خیلی خاکی و کثیفم. یک ماه می شود حمام نکرده ام.» رفتم آشپزخانه آبگرم کن را روشن کردم. دنبالم آمد و شروع کرد به تعریف کردن که عراقی ها وارد خرمشهر شده اند. خرمشهر سقوط کرده. خیلی شهید داده ایم. آبادان در محاصره عراقی هاست و هر روز زیر توپ و خمپاره است. از بی لیاقتی بنی صدر گفت و نداشتن اسلحه و مهمات. پرسیدم: «شام خورده ای؟!» گفت: «نه، ولی اشتها ندارم.» کمی از غذای ظهر مانده بود. برایش گرم کردم. سفره را انداختم. یک پیاله ماست و ترشی و یک بشقاب سبزی که عصر صاحب خانه آورده بود، گذاشتم توی سفره و غذایش را کشیدم. کمی اشکنه بود. یکی دو قاشق که خورد، چشم هایش قرمز شد. گفتم: «داغ است؟!» با سر اشاره کرد که نه، و دست از غذا کشید. قاشق را توی کاسه گذاشت و زد زیر گریه. با نگرانی پرسیدم: «چی شده؟! اتفاقی افتاده؟!» باورم نمی شد صمد این طور گریه کند. صورتش را گرفته بود توی دست هایش و هق هق گریه می کرد.
گفتم: «نصف جان شدم. بگو چی شده؟!»
گفت: «چطور این غذا از گلویم پایین برود. بچه ها توی مرز گرسنه اند. زیر آتش توپ و تانکِ این بعثی های از خدا بی خبر گیر کرده اند. حتی اسلحه برای جنگیدن ندارند. نه چیزی برای خوردن، نه جایی برای خوابیدن. بد وضعی دارند طفلی ها.»
دستش را گرفتم و کشیدمش جلو. گفتم: «خودت می گویی جنگ است دیگر. چاره ای نیست. با گریه کردن تو و غذا نخوردنت آن ها سیر می شوند یا کار درست می شود؟! بیا جلو غذایت را بخور.» خیلی که اصرار کردم، دوباره دست به غذا برد. سعی می کردم چیزهایی برایش تعریف کنم تا حواسش از جنگ و منطقه پرت شود. از شیرین کاری های خدیجه می گفتم. از دندان درآوردن معصومه. از اتفاق هایی که این چند وقت برای ما افتاده بود. کم کم اشتهایش سر جایش آمد. هر چه بود خورد. از ترشی و ماست گرفته تا همان اشکنه و نان و سبزی توی سفره.
به خنده گفتم: «واقعاً که از جنگ برگشته ای.» از ته دل خندید. گفت: «اگر بگویم یک ماه است غذای درست و حسابی نخورده ام باورت می شود؟! به جان خودت این چند روز آخر را فقط با یک تکه نان و چند تا بیسکویت سَر کردم.» خم شدم سفره را جمع کنم، پیشانی ام را بوسید. سرم را پایین انداختم.
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
انواع و اقسام ضررها و خطرها و مفسده های جانی و مالی و آبرویی مترتب شد. چیه داستان⁉️ مراجع تقلید می
اما یه وقت هست میبینی نه ضرر تذکرتون خیلی زیاده ولی ضرر گناهه و سکوت شما کمه🤔
مثلاً یه کسی داره یه نخ سیگار میکشه، قمه هم تو دستشه
شما اینجا بگی که خُب من بخاطر حفظ محیط زیست که این آقا دود سیگارش آلوده نکنه نندازه زمین و این ها، من حاضرم جونم رو فدا کنم ولی این یه نخ سیگار😏
اینجا بیخود کردی اینجا اسلام میگه که حق نداری جونت رو به خطر بندازی⚠️❌
چرا⁉️
چونکه اینجا مفسده :اَهمه ضررش قتل تو هست✅
فایدش چیه؟ یه نخ سیگار رو جلوشو بگیری میگه بذار سیگاره رو بکشه😏
بریم بین الحرمین 🥺
https://b2n.ir/BeainolHarameain?eitaafly
ان شاالله روزی همگی اربعین پای پیاده حرم ارباب 💚
التماس دعای فرج♥️
May 11