eitaa logo
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
6.9هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
21 فایل
ضیافت‌قلم‌ودست‌نوشته های #سحر_شهریاری ارشد ادبیات،دانشجوی دکترا مدیریت، معلم،نویسنده،جهادگر تبیین، فعال اجتماعی، سخنران و مجری کشوری،کارشناس محافل بانوان و دختران،شاگردی درحال آموختن. حذف لینک و نام نویسنده به‌رسم امانتداری جایزنیست
مشاهده در ایتا
دانلود
اما
کنار دریا لب تشنه جان داد...
الان اگر نگم چشای قشنگ عباس دلمو خدایی کرده مدد آقام ابالفضل منو کربلایی کرده... چی بگم؟
شک‌دارید که الان از کشیده شدیم به روضه ی ... یا سیدی یا عباس...
سلام حضرت دریا سلام یا عباس سلام ما به تو ای بامرام یا عباس نگاه مرحمتت مهر میکند نازل سلام ام بنین بر تو یا ابوفاضل به آبروی تو بسته ست آبروی حرم دخیل بسته ام امشب به تو عموی حرم 😭😭😭😭
من یک مطلبی می ذارم، می دونم آتیشتون می زنه... منم رزق روضه ی امشبو از پسر ام البنین گرفتم که آتیش بزنه به قلبمون.. دیگه از اینجا به بعد روضه با شما... می دونم سخته خوندنش... امام زمان ببخشه... 👇👇
یــک سال در ايام محـرم به آیت الله بهاءالدینـی وعده داده شده بــود که تمام واقعــه ي روز عاشورا بر ايشان مکاشفه شود و لحظه لحظه ي روز عاشورا برايشان نمايانــده شود ! روز عاشورا فرا رسيــد و مرحوم بهاء الدينــي بعد از وضــو و نيايش مختصــري به کنجي رفتــن و به سمت قبله خيــره ماندنــد. از قبل به خانواده نيــز سپرده بودنــد که تحت هيچ شرايطي به ايشان کاري نداشتــه باشنــد. همسر يا فرزنــد ايشان که از موضوع اطلاع داشتـه مدام به اتاق ايشان سر ميزدنــد و نقل ميکننــد که هرچه بــه ظهر نزديکتر ميشد چهره ايشان ملتهب تر و نگران تــر ميشد ، تا اينــکه صـداي اذان برخواست ايشان برخواستنــد و نماز اقامـه کردنــد و دوباره به همان حالت رو به قبله رفتنـد گويي که نه چيــزي مي بينند و نه می شنونــد . بعد از نماز هر بار که مي آمديــم چهره ايشان پــر از اشک بــود و گريان تا اينــکه کم کم صداي گريــه و ناله از اتاق ايشان برخواست گاها صداهاي ايشان کم و گاها زياد ميشد تا جايي که به ناگاه نعــره اي کشيدنــد و از حال رفتنــد. به صــداي نعره به اتاق ايشان رفتيم و سعي در بهوش آوردن کرديم اما تا ايشان به هوش مي آمدنــد بقدري مي گريستنــد و دوباره نعره و بيهوشي تا 5 بار ايــن اتفاق تکرار شد. بار ششم وقتي بهوش آمدنــد فقط مي گريستن و اين بار گريه ايشان تا شب ادامه داشت و ياراي سخن گفتن نبودنــد.  شب هنگام بعد از نماز عشاء گريــه ايشان قطع شد وليکن همچنان با کسي حرف نمیزدنــد. يــکي از نزديکان سعي در تکلم کردنـد و عرض  کردنــد که ايشان از کدام صحنــه کربـلا اينگونه برآشفتنــد. مرحوم بهاء الدينـي مجددا به گريه افتادنــد و از ميان بغض گلو فقط گفتنــد: چشمـان عبــاس ، وقتــي که مشک پــاره شد . . @saharshahriary
فدای چشم هایی که به راه حسین فدا شد... فدای 😭😭😭 رفقا اگر دلتون شکست و اشکتون جاری شد... توسل کنید علی الحسین....😢
رفقا اگر دلتون شکست و اشکتون جاری شد... توسل کنید...الان وقتشه..‌ بخواه کربلا... بخواه شهادت
صلی الله علی الباکین علی الحسین....😢 یاعلی✋🌹
رفقا انشالله که دیشب برات زیارت رو با امضای سقای کربلا گرفته باشید. ببخشید دیگه... ما روضه خون و نوکر این درگاهیم، هرکاری کنیم آخر حرفامون می شه: لایوم کیومک یا اباعبدالله...😔😢