eitaa logo
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
7.5هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.3هزار ویدیو
16 فایل
ضیافت‌قلم‌ودست‌نوشته های #سحر_شهریاری ارشد ادبیات،دانشجوی دکترای مدیریت، معلم،نویسنده،فعال اجتماعی و فرهنگی،سخنران و مجری کشوری،مبلّغ و کارشناس محافل بانوان و دختران،شاگردی درحال آموختن. حذف لینک و نام نویسنده به‌رسم امانتداری جایزنیست تبادل @FatemehSat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸📝به بهانه بازگشت پرستوهای عاشق🕊 و دلخوشی دلهای گرفته و غمگین برای شهدای گمنام...🌷💔 عاشق تر از تو سراغ ندارم... مشهورخوبان عالم! گمنام منم که در میان هیاهوی زمین و شلوغی اسم و رسم ها گم شده ام! تو گمنام نیستی فاتح عشق، مگر میشود نامش گم شود؟!!! فقط نخواستی سنگ سرد نامت را در آغوش بگیرد. گمنام منم! من که تمام نشانه های گم شدن را هر روز به خودم می آویزم و می چرخم... پشت فریب و و راه آسمان را گم کرده ام... همدم نسیم صحرا شدن عجب صفایی داشته برایت، مشهور ملکوت خدا! نشانه ی اسمت را برای اهل زمین بجا نگذاشتی... درست شبیه زن جوانی که خواست زمین ما باشد. تا هرلحظه عاشق ترمان کند به هوای عطر یاسش که همه جا هست و نیست... امروز نگاه مهربانت را روانه ی روح خسته ام کن که سخت محتاجم، @saharshahriary
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
#مهمان‌داریم روز جمعه ساعت٩صبح تشييع پیکر مطهر شهيدابوالفضل‌كلهر از مسجدسپهسالارحسین ع خیابان فرج
تقدیم به پیکر تفحص شده و رجعت کربلایی برادر شهیدمان 🌷🌷🌷 آشنایی من با تو‌ گره خورده به شعله ی شمع های سفیدِ شب شام غریبان، که با دست های کوچک، نگران از خاموش شدنش، قدم هایمان را کند می کردیم و کوچه به کوچه می چرخیدیم و می خوانیدیم: ناله ی وامحمدا آید زطفلان زینب بود امشب پرستار یتیمان... مقصد شام غریبانِ جمعیتِ زیاد مرد و زن مسجد ما که در محله ای پر شهید است و مسجدی های صمیمی و پررفت و آمدی دارد، درب خانه ی شهدای مفقودالاثر بود... دو دمه ها خوانده می شد و به یاد غروب سخت روز دهم و لحظات اسارت آل الله، به سر و سینه میزدند... جلوی خانه ی شهدایی که هنوز پدر و مادر چشم به راهشان منتظر پسرشان بودند جمعیت می ایستاد و نوحه ی "گُلی کم کرده ام می جویم او را..." با هق هق مادرهای شهدا و لرزیدن شانه های پدران شهدا قاتی میشد... همیشه می دانستم بعد از خانه ی شما، نوبت خانه ی ماست، خانه ای که دو عموی شهیدم در آن بزرگ شدند و از همان جا رفتند و دیگر بازنگشتند. تو مفقود بودی عمو جمال من هم مفقود بود... تو رفیق صمیمی عمو یدالله من بودی، تو شهید شده بودی و او هم شهید شده بود، اما او حالا برای خودش مزاری داشت و از توخبری نبود... از تو... از جمال و از خیلی های دیگر... چند سال بعد من بزرگتر شدم و پای همین روضه ها قد کشیدم و زیر این پرچم ها سینه زدم و خادمی کردن یاد گرفتم... حالا دیگر خانه ی ما و چند خانه ی دیگر از مقصد های توقف روضه خوانی شام غریبان حذف شده بود، عموی من برگشته بود و جامانده ی خیلی های دیگر. بارها دنبال تابوت هایشان دویده بودیم و خوانده بودیم این گل "پرپر از کجا آمده... از سفر کرببلا آمده..." دنبال همین تابوت ها به نوجوانی رسیدیم و من همیشه صدای مادرت در گوشم بود که: "آرزو دارم فقط یک بار دیگه ابوالفضل رو بغل کنم." می دانستم مادرت پابه پای هر کاروان شهدا به معراج میرود... می دانستم که پدرت هنوز منتظر زنگ در است که برگردی... همین چند وقت پیش بود که مادرت گفت هیئت موکب الزهرا را خانه ی ما برگزار کن به نیت ابوالفضل...تولدت و شهادتت فرقی نمی کرد برای هردو، مراسم هایت پابرجا بود... فقط دلتنگی که زیاد میشد قبری نبود تا بدانی جگر گوشه ات الان اینجا خوابیده و آرامگاه جان بی قرارت شود. حالا بعد از ۳۷ سال تو آمده ای درست نزدیک شام غریبان... پیچیده در پرچم سه رنگ خوابیده در تابوت چوبی آرام گرفته بر شانه های عزاداران حسین... ما جوان های مسجدی ما جوان های محله به تو نیاز داشتیم. به تو و عطر کربلایی که سه روز است به سر و صورت محل پاشیده ای.... به تو و به امید دوباره ای که به قامت خم پدرت و دل شکسته ی مادرت و قلب بی قرار خواهران و برادرت برگردانده ای... به شور شهادتی که دوباره در جان بچه های بسیج دمیده ای... در این روزهای دلگیر در این شب های سینه زنی به تو احتیاج داشتیم... به دست تو... به نگاه تو که بلندمان کند تا بایستیم و با قدرت تلاش کنیم و کم نیاوریم و بگوییم: "خستگی ها باشه تا با شهدا در کنیم" صبح سه شنبه آماده ی هیئت رفتن شدم که سیل پیام ها برایم روانه شد. خبر داری ابوالفضل کلهر پیدا شده؟؟ جوابی نداشتم جز اشک... چون پیکرهای تفحصی همیشه برایم عزیزند... و تو عزیز دل حضرت مادر... چه صفایی داده ای به دل های غمگین مان... چه به موقع... چه آرام چه زیبا آمدی خوش آمدی برادرم... @saharshahriary
و اگر خدا بخواهد دقیقا در دولت لیبرال ها، کسی را به ایران می آورد که حتی کدخدا هم گفته بود او (بشاراسد) باید برود... او نرفت، چون نگاهش به امضای جان کری و تضمین دار و دسته ی نیو یورکی ها نبود...او با اطاعت از کلام آقا که فرمود شما باید بمانید و مقاومت کنید، خط مقدم مبارزه با اسرائیل را از زیر دندان تروریست ها بیرون کشید و اگر خدا بخواهد، در همین دولت دیوانه ای بنام ترامپ باید کاغذ بی ارزش برجامـ را پاره کند و تُف هم کف دست بنفش الدوله های بی خاصیت نیندازد، تا برای هزارمین بار به همه ثابت شود، این تفکر مقاومت است که نتیجه میدهد، نه تفکر مذاکره! که اگر امروز ننگ برجام بر پیشانی تان مانده، فردا ننگ پالرمو و fatf روغن داغتان خواهد کرد... قطعا دشمن از شما آتویی دارد که بخاطر همان نمیتوانید، حُر و آزاده باشید در دفاع از مواضع انقلابی و تا ابد با منطق ماست مالیزیسیون می خواهید پیش بروید و به انقلابی ها بگویید افراطی و به منتقد دولتتان، راه جهنم را نشان دهید.... بالاخره سگی که استخوان گرفته باید هم برای صاحبش دم تکان بدهد! و اگر خدا بخواهد... که میخواهد ما با همان تفکر مقاومت، در قدس شریف نماز خواهیم خواند که شیطان و دار و دسته اش از همین میترسند، از خرازی ها،از همت ها، از متوسلیان و صیاد شیرازی ها، و از رویش نسل حججی ها و بلباسی و بیضایی ها. وگرنه اهل و عیال تفکر لیبرالی که ترقه در نکرده شلوارش را هم نجس میکند، نقشه و لشکرکشی و تهدید و گزینه روی میز نمیخواهد. یکـ مشت واداده یِ سرسپرده یِ رفاه زده یِ بی خاصیتِ کم کارِ پر مدعا، با چهارتا جوجه روشنفکر که آخرین جستجویشان در گوگل، راجع به طلاق فلان سلبریتی و ازدواج فلان درپیتی بوده است، که طرح و برنامه نمی خواهد. تا بیاید سوراخ پیدا کنند، برای قایمـ شدن، به چهل نفر آدمخوار داعشی فروش رفته اند! و اگر خدا بخواهد، از خون پاسداران اصفهانی، سیل انتقامـ و رسوایی را به سمت جبهه دشمن روانه میکند که هیچ ناآشنای ابلهی، شکر نخورد و نگوید که ما در چرخه ی انتقام نمی افتیم! اگر خدا بخواهد، تفکر مقاومت، قبر حسین را زیارتگه عشاق جهان میکند و به قبر دشمنان مقاومت، هیچ جانوری سر هم نمیزند..خواه رئیس جمهور باشد یا سلفی بگیرِ مجلس، یا دوچرخه سوار شهرداری... فتامل... @saharshahriary
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
خوبه! ادامه بده! صبحها دیر پاشو شبا تا دم صبح بیدار باش. برنامه خودتو اجرا کن به سقف خیره شو چهار سا
بازتاب این مطلب خیلی زیاد بود خداروشکر. سیل نظرات روانه شد که تعدادیش رو گذاشتم. این هم یک بازتاب در گروه شعر. ممنون از توجه و حس مسئولیتتون نسبت به تدبر در مطالب و انتشارش👌👌👌❤️🙏
بعضی دوستان میگن راجع به شعر فلان شاعر هتاک یک جوابیه بنویس، یا میگن فلان بازگیر خانم، فلان جا کله ی کچلش رو رونمایی کرده و به ریش حجاب خندیده، یک مطلب بزنید ضدش، فلانی تکان خورده یک جواب بهش بدید. اون یکی ترشحات روشنفکری داشته از روش رد بشید با یک مطلب کوبنده. ببینید خوبان!! دغدغه و دلسوزی ها رو درک میکنم. اما اصول علم رسانه میگه، وقتی شما زیادی به موضوعی بپردازی حتی برای کوبیدنش، ناخودآگاه بزرگش کردی!!! بغضی ها مثل همین شاعر سفیه و نادان، چه ارزشی دارن که دو بیتی جهنمی اش رو دست به دست می کنیم و زیرش آه و ناله سر میدیم و طبعا اگه هزار نفر خوندنش کاری میکنیم، که ده هزار نفر جدید هم بخونن و ببیننش. چیزی که اون نصفه انجام میده ما براش کاملش می کنیم و بی زحمت به هدفش می رسه. ناخودآگاه این مطالب اثر وضعی اش رو در روح باقی میگذاره، و برای وجودت عادی میشه دیدن عکس فلانی یا خوندن فلان مطلب توهین آمیز بدون اینکه دلت بلرزه، یا پیگیری اخبار منفی. درسته هدف ما خیره و باید محکوم کنیم. اما عزیزان یک جا هست که گفتن از بعضی ها یا عملکردشون اصلا یک برنامه حساب شده است که حواس ها از موضوع اصلی پرت بشه اینجا نباید اصلا بهش پرداخت. اصلا ایراد افراد ضعیف و بی تاب اینه که فکر میکنن باید حتما برای هر موضوعی داد و قال و ناله و فریاد راه انداخت. حتی در ارتباط با خانواده و دوستانت، اگر یاد نگیری به همه چیز نباید جواب داد یعنی هنوز به پختگی نرسیدی. اصلا سلوک انسان های بزرگ و فهمیده، وارد نشدن به مسائل ریز و بی اهمیته. البته یک جایی هست که می طلبه فلان مسئله رو تحلیل و روشنگری کنی و تبعاتش رو توضیح بدی. مسائل ملی هست و یا مسائلی که شفافیتش لازمه. باید راجع بهش حتی فریاد زد مثل برجام. یا ابعاد جنگ نرم یا کارهای هوشمند سازمان یافته که برای زدن دین و مذهب و انقلاب هست. اما بقیه اش بازیه. فریبه. حواس پرت کردنه. کلا فریب "دوقطبی های متنوع دشمن" رو نخوریم. و از اصل بی اعتنایی استفاده کنیم. دشمن دم به دقیقه دو قطبی های مختلف رو روانه بازار رسانه های ما میکنه. مثلا برای فاصله انداختن بین انقلابی ها میاد تخریب قالیباف رو شروع میکنه. بعد دو گروه میشن بچه مذهبی ها این میگه تو اشتباه میگی، اون یکی میگه نه من میدونم خودت اشتباه میگی. در حالی که الان اصلا موضوعِ اصلی کنار زدن اصلاحاته. نه قالیباف!!! یا باید تکرار و تبیین حرف های اقا در نماز جمعه خیلی پررنگ و پرتکرار بشه، بچه مذهبی میاد سریش میشه که چرا حسن روحانی زود پاشد از صف نماز در رفت. بابا رفت که رفت اونم آدمه. انقدر تحلیل نداره. البته نمیگیم راجع به موضوع پس کی باید روشنگری بشه، اونم به جای خود، اما وقتی دیدید زیادی دارن روی یک چیزی مانور میدن و باعث شکاف و حواس پرتی شده، بدونید دارن از تکنیک دوقطبی استفاده میکنن، یه عده هم فریب میخورن و توی زمین دشمن بازی میکنن. مثلا چند سال پیش همش خبر میرفتن راجع به شوآف یادگار یادگار یادگار امام پسرک سیدحسن که اسب سوار شد، راه رفت‌، غذا خورد، جشن عمامه گذاری گرفت، عقد کرد، نفس کشید، تکون خورد، اون طرف هی این اخبار رو بزک میکرد و انقلابی ها هم گیر سه پیچ هی اینو میکوبیدن. خب که چی بشه. بابا تو خودت انقدر مطلب میزنی در کوبیدنش، بدتر این توی صدر اخبار و توجهات قرا میگیره. چرا گنده اش میکنی وقتی خودش هیچی نیست. بارها و بارها ما ناشیانه مساله ای که اگر بهش نمیپرداختیم دو روزه فراموش میشد، انقدر بهش زوم کردیم که بیشتر کله ها چرخیده طرفش. باز هم میگم این مطالب به معنی بصیرت نداشتن نیست، بلکه بی اعتنایی به گل و لای کف جوی آبه. حواستون به اولویت هایی که رهبر انقلاب تعیین میکنن باشه وگرنه هر روز به یه روشی ما رو بازی خواهند داد... والسلام. @saharshahriary
بسم الله و بالله و علی ملّة رسول الله... ای مردم مرا میشناسید؟؟؟ من ریحانه ی رسول خدا و سرور جوانان اهل بهشت حسن بن علی ع هستم✋ میخواهم از راه های کسب روزی برایتان بگویم: 🌿می‌دانید مهم ترین چیزهایی که باعث می شود روزی به سمت شما روانه شود چیست؟ 🌺أقْوَى الْأَسْبَابِ الْجَالِبَةِ لِلرِّزْقِ قوی ترين اسباب کسب روزى این هاست: 🌱إقَامَةُ الصَّلَاةِ- بِالتَّعْظِيمِ وَ الْخُشُوعِ نماز خواندن با تعظيم و خشوع 🌸و قِرَاءَةُ سُورَةِ الْوَاقِعَةِ خُصُوصاً بِاللَّيْلِ وَ وَقْتِ الْعِشَاءِ و خواندن سوره واقعه به ويژه در شب و وقت عشاء، 🌱و سُورَةِ يس وَ تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَقْتَ الصُّبْحِ خواندن سوره «يس» و «مُلْك» در صبح، 🌸و حُضُورُ الْمَسْجِدِ قَبْلَ الْأَذَانِ حضور در مسجد پيش از اذان، 🌱و الْمُدَاوَمَةُ عَلَى الطَّهَارَةِ هميشه با طهارت بودن 🌸و أَدَاءُ سُنَّةِ الْفَجْرِ وَ الْوَتْرِ فِي الْبَيْتِ و انجام نافلۀ فجر و نماز وتر در منزل 🌱و أَنْ لَا يَتَكَلَّمَ بِكَلَامٍ لَغْوٍ و این که سخن لغو نگویید سند کلامم در بحار الأنوار، ج۷۳ موجود است والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته @saharshahriary
پیامبر صلی الله و علیه و آله، برای صرف غذا منزل یکی از اصحاب دعوت بودند، از مسجد خارج شدند و عده‌ای از اصحاب  به دنبال ایشان روانه. امام حسین علیه السلام آن کودک شیرین و زیبا، در کوچه با همسالان خود مشغول بازی بود. پیامبر ص بسوی او رفتند تا در آغوشش بگیرند. حسین علیه السلام با خنده‌ای کودکانه از دست پدربزرگ فرار کرد. پیامبر صل الله و علیه و آله با لبخندی دلنشین و عمیق به دنبال او دویدند و بعد از چند بار  تعقیب و گریز نوه دوست داشتنی خود را به گرمی آغوش کشیدند. یک دست خود را پشت گردنش و دست دیگر را زیر چانه او گرفتند و بالا آوردند، گونه و چانه‌اش را بوسه باران کردند و فرمودند: حسین علیه السلام از من است و من از حسین علیه السلام ، خداوند دوست‌دار کسی است که حسین علیه السلام را دوست بدارد. آری اینجا عشق و عاشق و معشوق یکی شدند، پیامبر کسی را در آغوش گرفت و بوسید..‌. که می‌دانست روزی خون گلویش در گودی قتله گاه، قبله نمای هدایت میشود. حسین علیه السلام عاشق خداست و همزمان خودش معشوق خداست. خداوند آنقدر حسین علیه السلام را دوست دارد که دوستداران او را هم دوست می‌دارد. عشق حقیقی ، عاشق حقیقی و معشوق حقیقی همه و همه حسین علیه السلام است و بس. جناب سعدی می‌گوید: ما از تو به غیر تو نداریم تمنّا .... حلوا به کسی ده که محبّت نچشیده مولای من با شنیدن نام تو جگرم می‌سوزد ، قلبم می‌شکند و چشمم می‌جوشد. ما مزّه شیرین عشق و محبّت تو را چشیده‌ایم ، چاره و درمان سوز جگر ما فقط خود خودت هستی ! مولای ما حسین علیه السلام جان! قلب ما را به معرفت و محبّت و اشک خودت نورافشانی بنما! 👇🌱 @saharshahriary
. می شد همه ی شب های شب، نخوابد توی بستر پیامبر می شد جانش را سپر بلای رسول نکند؛ فقط یکی از آیه های قرآن کم می شد؛ " وَ مِن النّاس مَن یَشری نَفسه ابتغاء مَرضات الله" می شد توی رکوع، انگشترش را به آن فقیر انفاق نکند. فقط شاید یکی از آیه های قرآن نازل نمیشد؛ "اِنَّما ولیُّکُمُ الله... وَ یؤتونَ الزَّکوة وَ هُم راکِعون " می شد این قدر عزیز نباشد برای پیامبر؛ که قرآن نگوید "اَنفُسنا" که همه نگویند "اَنفُسنا"ی ماجرای مباهله، علی بود؛ جانِ پیامبر می شد با همسرش، با بچه هاش، آن سه روز، آن سه روز افطارشان را به مسکین و یتیم و اسیر ندهند، فقط قرآن دیگر "هَل اَتی" نداشت می شد آنقدر شجاعانه و دلیرانه نجنگد که قرآن حتی به ضربه سمّ اسبش قسم بخورد: "وَ العادیات ضَبحاً.فَالموریاتِ قَدحاً" می شد باب مدینه ی علم نبوی نباشد که دوست و دشمن بگویند: "مَن عِندَه عِلمُ الکِتاب" علی ست می شد این قدر ولایتش مهم نباشد که توی حج آخر آیه بیاید: "بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِّک وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَه". که دست عزیزی دستش را بالا ببرد و بگوید: "مَن کُنتُ مَولاه فَهذا علیٌّ مَولاه" که خدا جبرئیل را دوباره روانه کند: "اَلیومَ اَکمَلتُ لَکُم دینکُم وَ اَتمَمتُ عَلیکُم نِعمَتی" می شد؟! می شد اگر او "علی بن ابی طالب" نبود؛ خبر بزرگ؛ نبأ عظیم مردی که اگر نبود، اقلّش سیصد تا از آیه های قرآن کم می شد. حضرت ابوتراب... تو خریدار تربتی و چه حالی ست خاک پای مسیر قرآن ناطق بودن... "مرا تربت کن،ای علی..." 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2498166786C7d2f4c5d56
چه فرقی می کند؟ من بروم یا تو؟ یکسال من گیر می کنم و یکسال تو برایت کار و عذری پیش می آید. یکی هر سال می رود و یکی جهادش همیشه در آرزوی رفتن ماندن است. مهم این است که این مسیر خالی نماند. مهم این است که سیاهی رود هواداران حسین هرسال متراکم تر و خروشان تر به نظر برسد و چشم دشمن را سیاهی ببرد. مهم این است که حتی در گرمای پنجاه درجه و سرمای استخوان سوز هم مانور آمادگی ظهور به خوبی برگزار شود و ما یاد بگیریم که می شود از قالب های سفت و سخت و سبک زندگی های خودخواهانه ای که برای خودمان ساخته ایم، جدا شد. می شود با بزرگ و عزیز کردن هدف به دل مسیرهای دشوار زد و با دیگران یکی شد و راه افتاد. چه من راهی باشم و چه تو و چه هردو همسفر باشیم و چه دلهایمان فقط روانه شده باشد این جاده به مقصدهای بزرگی می رسد. به کربلا... به قدس... به ظهور... پ.ن: هر عزیزی قسمتش شد دعامون کنه🤲 👇🌱 @saharshahriary