eitaa logo
انتشارات صهبا - موسسه جهادی
1.9هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
270 ویدیو
41 فایل
📚 انتشارات صهبا - مؤسسۀ جهادی 🌍 www.jahadi.ir 🖼 www.instagram.com/sahba_nashr 📞 025-33551212 ✅ ارتباط با ما 🆔 @sahba_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ معرفی کتاب «مؤمن انقلابی، حاج‌ابوالقاسم صدیقی»: فَروَست «مؤمن انقلابی»، عنوان سلسله‌کتاب‌هایی‌ست که به معرفی برخی از یاران و پیروان صدیق حضرت آقا می‌پردازد، چه مشهور باشند و چه گمنام. و کتاب «مؤمن انقلابی، حاج‌ابوالقاسم صدیقی» دومین کتاب از این مجموعه است. این کتاب برش‌هایی از زندگی حاج‌ابوالقاسم صدیقی و شرح ارتباط و دوستی ایشان با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را روایت می‌کند. دوستی و رفاقتی که از پنجم فروردین سال ۵۷ آغاز شده و تاکنون ادامه دارد. 🖇 ضمیمۀ تصاویر کتاب، بخش‌هایی هستند بسیار تماشایی، که به‌صورت مصوّر، زندگی و همچنین دوستی و رابطۀ ایشان با رهبر انقلاب را روایت می‌کنند. 📑 مشخصات ظاهری: رقعی کوچک، ۱۲۰ صفحه رنگی 💳 برای تهیۀ کتاب می‌توانید به کتاب‌فروشی‌های سراسر کشور و نشانیِ www.sahba.ir مراجعه فرمایید. نسخۀ پی‌دی‌اف کتاب، به‌صورت رایگان منتشر شده است. 🔍 فروست: فَروَست عبارت است از مجموعه‌ای از آثار و به ویژه کتاب‌های مستقل که از نظر موضوع یا سایر جهات باهم نوعی وابستگی دارند و به‌دنبال هم و به‌وسیلۀ یک ناشر و به یک شکل انتشار می‌یابند. @sahba_nashr
🔸 آن چند روز هروقت از کمک به مردم مصیبت‌زدۀ شهر فارغ می‌شدم، می‌رفتم روی آوار خانه می‌نشستم و با همسر و فرزندانم حرف می‌زدم! و فکر می‌کردم به اینکه چرا فرزندان جوانم باید بروند و منِ پیر باید بمانم؟ هرچه در این شصت سال یاد گرفته بودم، در سرم می‌چرخید؛ از سنت‌ها و امتحان‌های الهی، تا قضا و قدر و صبر و رضا و... نمازها و ذکرهایم در آن روزهای اول زلزلۀ بم خیلی فرق می‌کرد؛ وقتی وسط یک شهر که هزاران سال سابقه داشته و بعد، در کمتر از دقیقه‌ای، به خرابه‌ای بزرگ تبدیل شده، می‌نشستم و می‌گفتم «خدا»، از عظمتش تا اعماق وجودم می‌لرزید! و پناه می‌بردم به مهربانی‌اش و اشکم جاری می‌شد. حالی بود... 📚 کتاب مؤمن انقلابی، ابوالقاسم صدیقی @sahba_nashr
🔸 رهبر انقلاب در فرازی از سخنرانی مهم خود در جمع فرماندهان لشكر ۲۷ محمد رسول‌الله در سال ۱۳۷۵ خاطره‌ای تعریف می‌کنند از یک رانندۀ کامیون: «به جماعت بشری که نگاه کنید، در هر جامعه و شهر و کشوری، از یک دیدگاه، مردم به دو قسم تقسیم می‌شوند: یک قِسم کسانی هستند که بر مبنای فکر خود، از روی فهمیدگی و آگاهی و تصمیم‌گیری کار می‌کنند. راهی را می‌شناسند و در آن راه ـ که به خوب و بدش کار نداریم ـ گام برمی‌دارند. اسمشان را خواص می‌گذاریم. قِسم دیگر، کسانی هستند که نمی‌خواهند بدانند چه راهی درست و چه حرکتی صحیح است. درواقع نمی‌خواهند بفهمند، بسنجند، به تحلیل بپردازند و درک کنند. به تعبیری دیگر، تابع جَوّند. به چگونگی جوّ نگاه می‌کنند و دنبال آن جوّ به حرکت درمی‌آیند. اسم این قِسم از مردم را عوام می‌گذاریم. پس جامعه را می‌شود به خواص و عوام تقسیم کرد. ..در بین خواص، کنار افراد باسواد، آدم‌های بی‌سواد هم هستند. گاهی کسی بی‌سواد است؛ اما جزو خواص است. یعنی می‌فهمد چه‌کار میکند. از روی تصمیم‌گیری و تشخیص عمل می‌کند؛ ولو درس نخوانده، مدرسه نرفته، مدرک ندارد و لباس روحانی نپوشیده است. به‌هرحال، نسبت به قضایا از فهم برخوردار است. در دوران پیش از پیروزی انقلاب، بنده در ایرانشهر تبعید بودم. در یكی از شهرهای هم‌جوار، چند نفر آشنا داشتیم كه یكی از آنها راننده بود، یكی شغل آزاد داشت و بالاخره، اهل فرهنگ و معرفت به‌معنای خاص كلمه نبودند. به‌حسبِ ظاهر، به آنها عامی اطلاق می‌شد. بااین‌حال جزو خواص بودند. آنها مرتب برای دیدن ما به ایرانشهر می‌آمدند و از قضایای مذاكرات خود با روحانی شهرشان می‌گفتند. روحانی شهرشان هم آدم خوبی بود؛ منتها جزو عوام بود. ملاحظه می‌كنید؟! رانندۀ كمپرسی جزو خواص، ولی روحانی و پیش‌نماز محترم جزو عوام! مثلاً آن روحانی می‌گفت: چرا وقتی اسم پیغمبر می‌آید یک صلوات میفرستید، ولی اسم امام كه می‌آید، سه صلوات می‌فرستید؟! راننده به او جواب می‌داد: روزی كه دیگر مبارزه‌ای نداشته باشیم؛ اسلام بر همه‌جا فائق شود؛ انقلاب پیروز شود؛ ما نه‌تنها سه صلوات، كه یک صلوات هم نمی‌فرستیم! امروز این سه صلوات، مبارزه است! راننده می‌فهمید، روحانی نمی‌فهمید!» ۱۳۷۵/۳/۲۰ 📚 کتاب مؤمن انقلابی، روایت زندگی آقای صدیقی، همین مؤمن انقلابی است. @sahba_nashr
🔸اى شعله‌ى فروزان، اى فروغ تابان، اى گرمابخش دل‌هاى خلایق، تو کیستى با این شکوه و جلال، با این شیرینى و دلنشینى، با این هیبت و اقتدار، با این‌همه لشکر دل به‌همراه، با غلغلۀ فرشتگان که در کنار موکب تو با آدمیان رقابت می‌کنند؟ تو کیستى اى نور خدا، اى نداى حقیقت، اى فرقان، و اى سفینةالنجاة.. چه کرده‌ئى در راه خدایت، که پاداش آن خدائى‌شدنِ هر آن چیزى است که به تو نسبت می‌رساند.. بِنَفسى أنت، بِروحى أنت، بِمُهجَةِ قَلبى أنت، وَ سَلامُ اللهِ عَلَیکَ یَومَ وُلِدتَ وَ یَومَ اُستُشهِدتَ مَظلوماً وَ یَومَ تُبعَثُ فاخِراً وَ مَفخَراً.. 📝 "دستنوشته حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ۱۳۹۳/۰۲/۲۹" 📚 کتاب حلقۀ سوم انسان۲۵۰ساله، صفحۀ ۴۹۵ @sahba_nashr
🍃 معنای پاسداری، با همۀ ابعاد آن، با همۀ ابزارها و وسایل ممکن، در وجود مقدس سیدالشهدا متجسد است؛ نه‌اینکه دیگران نکردند یا نخواستند بکنند، بلکه به‌این‌معنا که خانۀ پُرِ این حرکت در رفتار دوران ده‌سالۀ امامت سیدالشهدا تحقق پیدا کرده است. تمام راه‌هایی که می‌شود فرزند پیغمبر از آن راه‌ها استفاده کند برای حفظ میراث عظیم اسلام در زندگی سیدالشهدا محسوس است؛ از تبیین و انذار، از تحرک تبلیغاتی، از بیدار کردن و حساس کردن وجدان‌های عناصر خاص ـ همین خواص که ما تعبیر می‌کنیم ـ در آن خطبۀ منا، اینها همه در طول زندگی سیدالشهداست. بعد هم ایستادگی در مقابل یک انحراف بزرگ با قصد مجاهدت با جان. ۱۳۹۰/۴/۱۳ @sahba_nashr
💢 پاسدارِ اسلام 💫 شما امروز وقتی نگاه می‌کنید، اسلام را زنده‌شدۀ حسین‌بن‌علی علیه‌السلام می‌دانید. او را پاسدارِ اسلام می‌دانید. ۱۳۷۱/۱۱/۶ @sahba_nashr
💢 امام حسین علیه‌السلام برای انجام یک واجب، قیام کرد. 💫 این واجب در طول تاریخ متوجه به مسلمان‌هاست، به یکایک مسلمان‌ها. این واجب هم عبارت است از اینکه هروقت دیدند نظامِ جامعۀ اسلامی دچار یک فساد بنیانی شده است و بیم آن هست که به‌کلی احکام اسلام تغییر پیدا بکند، هر مسلمانی باید قیام کند. البته در شرایط مناسب، آن‌وقتی‌که بداند این قیام اثر خواهد بخشید. جزو شرایط، زنده‌ماندن نیست، کشته‌نشدن نیست، اذیت و آزار ندیدن نیست؛ اینها جزو شرایط نیست. ۱۳۷۴/۳/۱۹ @sahba_nashr
💢 راهِ راست با من است! 💫 در نامۀ حضرت، به اهل بصره این‌طور آمده است: من می‌خواهم بدعت را از بین ببرم، سنت را احیا کنم؛ زیرا سنت را میرانده‌اند و بدعت را زنده کرده‌اند، اگر دنبال من آمدید راهِ راست با من است؛ یعنی همان تکلیف بزرگ را می‌خواهم انجام بدهم که احیای اسلام است و احیای سنت پیغمبر و نظام اسلامی است. ۱۳۷۴/۳/۱۹ @sahba_nashr
💢 امام باید.. 💫 حضرت در نامه به اهل کوفه فرمود: امام و پیشوا و رئیسِ جامعۀ اسلامی نمی‌تواند کسی باشد که اهل فسق و فجور و خیانت و فساد و دوری از خدا و اینهاست. باید کسی باشد که به کتاب خدا عمل کند، یعنی در جامعه عمل کند؛ نه‌اینکه خودش، نماز فقط بخواند در اتاقِ خلوت؛ یعنی عمل به کتاب را در جامعه زنده کند. اخذ به قسط و عدل کند، حق را قانون جامعه قرار بدهد؛ دین جامعه و آیین جامعه و قانون و مقررات جامعه را حق قرار بدهد، باطل را بگذارد کنار. ظاهراً معنای این جمله این است که در خط مستقیم الهی خودش را به هر کیفیتی است حفظ کند و اسیر جاذبه‌های شیطانی و مادی نشود. ۱۳۷۴/۳/۱۹ @sahba_nashr
💢 هدفِ امام.. 💫 هدف آن بزرگوار عبارت بود از انجام‌دادن یک واجب عظیمی از واجبات دین، که آن واجب عظیم را هیچ‌کس قبل از امام حسین انجام نداده بود حتی خود پیغمبر. نه پیغمبر این واجب را انجام داده بود، نه امیرالمؤمنین انجام داده بود، نه امام حسن مجتبی. یک واجبی بود که در بنای کلی نظام فکری و ارزشی و عملی اسلام، جای مهمی دارد. ..حالا چرا امام حسین این کار را بکند؟ چون زمینۀ انجام آن واجب، در زمان امام حسین پیش آمد. ۱۳۷۴/۳/۱۹ @sahba_nashr
💢 این چه رازی‌ست خدایا! که محمد امشب لب پر خنده ولی دیده‌ی گریان دارد.. (حبیب‌اللّه‌ چایچیان) 💫 تا قبل از شروع قیام امام حسین علیه‌السلام خواص هم حاضر نبودند قدمی بردارند. اما بعد از قیام امام حسین علیه‌السلام این روحیه زنده شد. اینکه «اَلمَوعودِ بِشَهادَتِهِ قَبلَ استِهلالِهِ وَ وِلادَتِهِ»؛ اینکه از قبل از ولادت آن بزرگوار «بَکَتهُ السَّماءُ وَ مَن فیها وَ الاَرضُ وَ مَن عَلَیها»؛ حسین‌بن‌علی علیه‌السلام را در این عزای بزرگ مورد توجه قرار دادند و عزای او را گرامی داشتند و به تعبیر این دعا یا زیارت، بر او گریه کردند، به این خاطر است. لذا شما امروز وقتی نگاه می‌کنید، اسلام را زنده‌شدۀ حسین‌بن‌علی علیه‌السلام می‌دانید. او را پاسدارِ اسلام می‌دانید. ۱۳۷۱/۱۱/۶ @sahba_nashr
🔸 [اباالفضل العباس صلوات‌الله‌علیه] جوانی بود که وقتی در مدینه راه می‌رفت، ازبس صورتش درخشنده و زیبا و جاذب بود، به او می‌گفتند ماه، ماه بنی‌هاشم، قمر بنی‌هاشم؛ این اسم از آنجا شروع شد. سالم، شجاع، نیرومند، بدن ورزیده، قد بلند، صورت زیبا؛ از همه‌چیز، تمام. آن‌وقت با این جوانی و زیبایی، راوی می‌گوید روی پیشانی‌اش آثار سجده و عبادت شبانه بود؛ متعبّد، اهل عبادت. عبادتی که اثرش را بخشید، سجده‌هایی که برای خدا می‌کرد، او را چنان ساخت که روز عاشورا، با این‌چنین وضعی، توانست دنیایی را درمقابل شهامت خود به سجده دربیاورد. ۱۳۵۲/۱۱/۱۲ 📚حلقات «انسان ۲۵۰ساله»/ حلقۀ سوم/ ۴۴. عاشورا @sahba_nashr
✂️ برشی از دیدار حضرت آقا با خانوادۀ شهید عظیم‌پور 📆 پانزدهم اردیبهشت ۸۴ 🔸 حاج‌قاسم سلیمانی که در تمام دیدارهای امشب همراه حضرت آقا هست، دامادهای خانواده را به‌خوبی می‌شناسد. خم می‌شود و خطاب به رهبری می‌گوید: این دو داماد، هر دو از رزمنده‌های خیلی خوب دفاع مقدس بودند؛ حالا هم هر دو از کادرهای خیلی خوب لشکر ثارالله هستند. این دو بزرگوار، علی‌رغم اینکه ابتدای جنگ  و مجروح شدند، تمام هشت سال را در جبهه ماندند. ـ خدا ان‌شاءالله این اجرهای انباشته‌ای که برای شما در نظر گرفته، اینها را همین‌طور برای شما سالم حفظ کند و روزبه‌روز اضافه کند. البته این دست خود شماست. 💢 سه حالت ممکن است بشود: 🟢 یکی اینکه اجر شما را همین‌طور حفظ کند و نگه‌دارد برای شما تا روز قیامت. 🟢 دوم اینکه حفظ کند و زیاد کند. این ‌هم هست. مثل این بانک‌ها که بهره می‌دهند، البته بهره‌های الهی مثل بهره‌های بانک، گدابازی در آن نیست؛ خدا بهره‌های حسابی می‌‌دهد. 🔴 یکی هم خدای‌نکرده ممکن است کم بشود. این ‌هم شقّ ِسومش است. که می‌تواند انسان کاری کند که چنین چیزی هم اتفاق بیفتد. ان‌شاءالله که خداوند اجر شماها را به برکت مجاهدتی که کردید، و امتحانی که دادید، و رنجی که الان دارید تحمل می‌کنید، زیاد کند. رنج هم از جمله چیزهایی‌ست که اجر را اضافه می‌کند و بهره می‌دهد. یکی از چیزهایی که آن بهره را افزایش می‌دهد، همین رنج جسمانی‌ست که شما دارید. این را شکر کنید و حفظ کنید. ان‌شاءالله جزو آن گروه دوم خواهید بود که سرمایه حفظ می‌شود و بهره هم روی آن می‌آید. گاهی هم این بهره چندین برابر سرمایه می‌شود. @sahba_nashr
📸 انتشار تصاویری از دیدار مقام معظّم رهبری با خانوادۀ شهید عظیم‌پور 🎊 به مناسبت میلاد حضرت عباس علیه‌السلام و روز جانباز 📆 کرمان، اردیبهشت ۱۳۸۴ @sahba_nashr
📸 انتشار تصاویری از دیدار مقام معظّم رهبری با خانوادۀ شهید عظیم‌پور 🎊 به مناسبت میلاد حضرت عباس علیه‌السلام و روز جانباز 📆 کرمان، اردیبهشت ۱۳۸۴ @sahba_nashr
📸 انتشار تصاویری از دیدار مقام معظّم رهبری با خانوادۀ شهید عظیم‌پور 🎊 به مناسبت میلاد حضرت عباس علیه‌السلام و روز جانباز 📆 کرمان، اردیبهشت ۱۳۸۴ @sahba_nashr
📸 انتشار تصاویری از دیدار مقام معظّم رهبری با خانوادۀ شهید عظیم‌پور 🎊 به مناسبت میلاد حضرت عباس علیه‌السلام و روز جانباز 📆 کرمان، اردیبهشت ۱۳۸۴ @sahba_nashr
✍️ معرفی کتاب «چغک»: 🔰 کتاب چُغُک روایت جذابی از وقایع تاریخی انقلاب اسلامی ایران و نقش آیت‌الله خامنه‌ای در رهبری مبارزات مردم در شهر مشهد است. داستان براساس رویدادهای روزهای نهم و دهم دی‌ماه ۱۳۵۷ در مشهد شکل می‌گیرد. ماجراهای این دو روز، از مهم‌ترین اتفاق‌های دوران مبارزات مردم ایران علیه رژیم شاهنشاهی است که در کتاب چُغُک به‌خوبی تصویر و روایت شده است. 📖 داستان چُغُک یک «سینما رمان» است که در آن بخش‌هایی از داستان به‌طور کامل به کمک نقاشی و تصاویر تمام صفحه‌ای روایت می‌شود؛ به گونه‌ای که مخاطب، داستان را هم‌چون تصاویر فیلم از نظر می‌گذراند و هرچه پیش‌تر می‌رود، تصاویر و کلمات بیشتر به هم گره می‌خورند و روایتی تصویری و جذاب را می‌آفریند. 💫 داستان با تصاویری از کوچه پس‌کوچه‌های مشهد آغاز می‌شود. نیمه‌های شبی مهتابی و در فضایی ملتهب، پسربچه‌ای در کوچه‌ها پرسه می‌زند و شاهد رویدادهای بسیار عجیبی است. محمدمهدی نوجوانی‌ است که با سن‌وسال کم و قدوقوارۀ کوچکش، کارهای انقلابی بزرگی می‌کند. او در جمع انقلابیون مشهد جایگاه ویژه‌ای دارد، از نزدیک شاهد حضور آیت‌الله‌ خامنه‌ای در جریان مبارزات مردم است، با ایشان رابطه‌ای صمیمی و نزدیکی دارد و از سوی ایشان «چُغُک» نامیده می‌شود؛ چُغُک یعنی.. 📑 مشخصات ظاهری: رقعی کوچک، ۳۶۰ صفحه 🗞 ترجمه‌شده به زبان‌های عربی، انگلیسی و اسپانیایی 🎧 کتاب صوتی، دارد. 💳 برای تهیۀ کتاب می‌توانید به کتاب‌فروشی‌های سراسر کشور و نشانیِ www.sahba.ir مراجعه فرمایید. نسخۀ پی‌دی‌اف کتاب، به‌صورت رایگان منتشر شده است. @sahba_nashr
✂️ بریده‌های منتخب شما با موضوع نقش امام سجاد علیه‌السلام در زندگی انسان ۲۵۰ساله 📚 کتاب حلقۀ دوم انسان ۲۵۰ساله ۲۵۰ساله @sahba_nashr
✂️ نظرات مخاطبین صهبا 📚 در مورد حلقات کتاب انسان ۲۵۰ساله ۲۵۰ساله @sahba_nashr
✂️ بریده‌های منتخب شما با موضوع نقش امام سجاد علیه‌السلام در زندگی انسان ۲۵۰ساله 📚 کتاب حلقۀ دوم انسان ۲۵۰ساله ۲۵۰ساله @sahba_nashr
✂️ بریده‌های منتخب شما با موضوع نقش امام سجاد علیه‌السلام در زندگی انسان ۲۵۰ساله 📚 کتاب حلقۀ دوم انسان ۲۵۰ساله ۲۵۰ساله @sahba_nashr
🔸 آقای خامنه‌ای بارها دربارۀ من گفته‌اند: این محمدمهدی بچۀ عجیبی‌ست! از اعلامیه‌‌های خیلی محرمانه، در عرض یک ساعت، پنجاه تا تکثیر می‌کند و می‌آورد! اعلامیه‌هایی که هرکسی جرأت چاپ کردنش را ندارد. 💢 از وقتی که مطمئن شدم ساواکی‌ها و مأموران شهربانی، من را به‌خاطر ریزه‌میزه ‌بودنم، آدم حساب نمی‌کنند و فکر می‌کنند کارهای انقلابی و مبارزه و این‌جور چیزها، از بچه‌هایی مثل من برنمی‌آید؛ به فکر راه انداختن یک گروه مبارزاتی کوچک افتادم. یک گروه کوچک، با سه نفر از بهترین و قابل ‌اعتمادترین دوستانم، یعنی با سعید و احمد و جواد. اولین کاری که کردیم، با کمک حاج‌آقا، یک چاپخانۀ خیلی کوچک درست کردیم؛ یک چاپخانه با دو دستگاه پلی‌کپی و یک ماشین‌تایپ. کجا؟ در زیرزمین خانۀ مادربزرگم! 🖨 با وجودِ این چاپخانه، حالا هم می‌توانیم خودمان اعلامیه تایپ و چاپ کنیم، هم می‌توانیم اعلامیه‌های چاپ‌شدۀ دیگران را تکثیر کنیم. این، کار خیلی بزرگی است. کمتر کسی جرأتِ نگه‌داشتنِ دستگاه پلی‌کپی و ماشین‌تایپ را در خانه‌اش دارد. چون جُرمش خیلی سنگین است و اگر ساواکی‌ها بفهمند کسی از این دستگاه‌ها دارد، معلوم نیست چه بلایی سر خودش و خانواده‌اش بیاورند. اما من و رفقایم، با پولی که از حاج‌آقا گرفتیم، توانستیم این کار را بکنیم؛ و چون ساواکی‌ها به چشمِ بچه به ما نگاه می‌کنند، تابه‌حال به ما شک نکرده‌اند. 📚 کتاب چُغُک/ ۳. گروه کوچک @sahba_nashr
🔸 ما چهار نفر، یعنی من و سعید و احمد و جواد، پانزده سال داریم. من و سعید طلبه‌ایم؛ احمد و جواد، دانش‌آموزِ دبیرستان. من، که مثلاً رهبر و مغز متفکر این گروه چهارنفره هستم، بعد از تمام‌شدن دورۀ راهنمایی، واردِ حوزۀ علمیه شدم. هم خودم خیلی دوست داشتم شبیه آقای خامنه‌ای بشوم؛ هم مادرم خیلی تشویقم می‌کرد به‌جای مدرسه‌رفتن، به حوزه بروم و در آنجا ادامۀ تحصیل بدهم. وارد حوزۀ علمیه که شدم، در کنار درس، با کسانی که علیه رژیم شاهنشاهی مبارزه می‌کردند از نزدیک آشنا شدم و در جلساتشان شرکت کردم و به راه مبارزه علیه رژیم پهلوی کشیده شدم. بااینکه پانزده سال بیشتر ندارم، بینِ انقلابی‌های مشهد، مخصوصاً پیش آقای خامنه‌ای، جایِ ویژه‌ای دارم و از جلسات مخفی انقلابی‌ها و مخفیگاه‌هایشان خبر دارم. به‌جز طلبه‌بودنم، پدر و مادرم هم در اینکه من در این سن یک مبارز انقلابی بشوم، خیلی نقش داشتند. آنها از شاه و رژیم پهلوی متنفرند و همیشه مرا تشویق می‌کنند که یار و یاور انقلابی‌های مشهد و حاج‌آقا باشم. خودِ پدرم هم در کارهای انقلابی شرکت می‌کند و از مبارزان فعال مشهد است. جثّه‌ام از همۀ انقلابی‌های مشهد کوچک‌تر است و هرکس مرا در جمع آنها می‌بیند، فکر می‌کند اشتباهی شده که من در جمع مبارزانِ درجه‌یک هستم؛ اما همین کوچک‌ بودنم، باعث شده بتوانم مثلِ مبارزان بزرگسال، کارهای مهمی برای انقلاب انجام بدهم. به‌خاطر همین جثّه، و البته به‌خاطر زِبر و زرنگی‌ام، بین بزرگانِ انقلابی‌ مشهد، معروف شده‌ام به چُغُک! 💫 چغک اسمی ا‌ست که آقای خامنه‌ای برایم برگزیده؛ به زبان مشهدی یعنی گنجشک! 📚 کتاب چُغُک @sahba_nashr