با این ســـ💖ـــتــاره ها، راه 🛣 را
مــی شود پیـــــدا کرد.
(امام خامنه ای مدظله العالی)
پنجشنبه هائی
✨💫به رنگــــ ســ🌠ــتاره ها ✨💫
✴️✴️✴️✴️✴️✴️✴️✴️✴️
بزرگواران :
هر هفته، پنجشنبه ها در همین کانال مهمان یک شهید عزیز هستید😍
💐پیشاپیش ،این مهمانــــ🤩ـــی
گـــــــــوارای وجـــــــــودتان💐
لینک ارتباط با آدمین
( ✨💫به رنگ ســ🌠ـتاره ها ✨💫) 🔻🔻🔻
ya_safinatanajat
کانال پایگاه🔻🔻
💎@sahebzamanchanel
هدایت شده از صبوری
سید حميد میرافضلی در روز هفدهم سال ۱۳۳۵ شمسی، در شهرستان رفسنجان در محله قطبآباد دیده به جهان گشود. پدر و مادر او هر دو از سادات خوشنام و آبرومند این شهر بوده و هستند، که اصالتاً از خانوادههای یزدی بوده و سالهاست که ساکن رفسنجان میباشند. سید حمید پنجمین فرزند پسر این خانواده بود؛ وی درکودکی چنانکه مرسوم خانوادههای مذهبی بود، به مکتب سپرده شده و اصول و فرایض و عبادات دینی را نزد مادر مؤمنه خود فرا گرفت و سپس وارد دبستان حکمت شد، که یکی از قدیمیترین مدارس شهر میباشد و اکنون به نام شهید “سید محمدرضا میرافضلی”، یکی دیگر از فرزندان این خانواده مزین است.
🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃🌸🍃🍃
هدایت شده از صبوری
سید حمید پس از گذراندن دوره ابتدایی، که مطابق نظام آموزشی آن زمان شش کلاس بود، وارد دبیرستان اقبال سابق و دکتر شریعتی فعلی گردید و در رشته فرهنگ و ادب به تحصیل پرداخت و چندی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی دیپلم خود را در این رشته دریافت کرد. در این سالها، جوانان این مملکت که در سایه خودفروختگی فرهنگی و اقتصادی رژیم پهلوی، هویت اسلامی و انسانی خود را از دسترفته میدیدند، در پرتو سخنرانیها و رهنمودهای روشنگرانه حضرت امام خمینی(قدسالله سره الشریف)، رهبر فقید انقلاب، به درک و شعوری تازه از مفهوم دین و مذهب و وارستگی از قیودات مادی و نفسانی نایل آمدند، و کوچهها و خیابانهای شهر شهر این کشور را با فریادهای معترضانه خود آکندند.
🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃🌸🍃🍃
هدایت شده از صبوری
یکی از این جوانان روشنبین، “سید محمدرضا میرافضلی”، برادر بزرگتر سید حمید بود که با تمام وجود خود ژرفای کلام امام را دریافته بود و دردشناسانه و از سر آگاهی به فعالیتهای ضد رژیم میپرداخت. روشنگریهای انقلابی او، مزدوران خودفروخته و سرسپردگان رژیم را چنان برآشفته کرده بود که سر از عجز و ناتوانی، قلب تپنده و بیقرار او را در اولین روز از آذر ماه ۱۳۵۷ با گلولهای سربی هدف قرار دادند تا بلکه فریادهای حقطلبانه او را خاموش کنند؛ اما غافل از اینکه خون گلگلون و منور او روشنیبخش راه دیگر جوانان خواهد شد.
🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃🌸🍃🍃
هدایت شده از صبوری
همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، سید حمید با ذهنی روشن و مستعد برای ادامه تحصیل به کرمان رفت و در دانشسرای راهنمایی تحصیلی کرمان به مدت دو سال در رشته علوم انسانی به تحصیل پرداخت و در شهریور ماه ۱۳۵۹، سید حمید که میبایست برای تدریس به یکی از مدارس استان کرمان میرفت به صف جهادگران پیوست و برای نبرد با ارتش تاریکی راهی جبهههای نور شد. در ماههای اولیه جنگ، که میهن عزیزمان بر اثر تحولات ناشی از بروز انقلاب هنوز صاحب ارتش منسجم یکپارچه نبود، دفاع از مرزهای اسلامی و جلوگیری از پیشروی ارتش تا به دندان مسلح بعثی به شکلی خودجوش و توسط جوانان غیوری که از سراسرکشور به انگیزه حفظ دین خود راهی خاک خوزستان شده بودند، صورت میگرفت؛ جوانانی که با کمترین تجهیزات و مهمات و حداقل آموزش اما با دل و جانی سرشار از عشق و علاقه به کیان سرزمین خود و انقلاب اسلامی با چنگ و دندان در برابر سپاهیان شیطان ایستادند و از جان خود گذشتند.
🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃🌸🍃🍃
هدایت شده از صبوری
سید حمید از ابتدای جنگ وارد ستاد “ابوعبدالهادی کرمی”، از روحانیون انقلابی آن زمان شد و زیر نظر وی آموزشهای سخت و فشردهای از سر گذراند و با شرکت در چندین عملیات چریکی آماده و آزموده شد. ستاد شیخ هادی و ستاد شهید “چمران” از جمله ستادهایی بود که با ساماندهی جوانان داوطلب، جنگهای نامنظم چریکی را پایهگذاری کردند و ضربات مهلکی بر پیکر دشمن وارد آوردند.
🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃🌸🍃🍃
هدایت شده از صبوری
در نخستین روزهای سال ۱۳۶۰ بنا به تشخیص مسئولان نظامی، ستاد شیخ هادی منحل شد و تعدادی از نیروهای تحت امر این ستاد ـ از جمله سید حمیدـ به سپاه حمیدیه، که یکی از جبهههای اصلی مبارزه با ارتش بعث بهشمار میرفت، پیوستند. در آن ایام بهطور معمول گروههای داوطلب مردمی که از شهرهای مختلف کشور به جبهههای نبرد میآمدند، پس از آنکه در یک یا دو عملیات بهکار گرفته میشدند به پشت جبهه مراجعت میکردند و جای آنها را نیروهای تازهنفس دیگر میگرفتند، اما سید حمید که جبهههای جنگ برای او به شکل حیاتی تازه و خانه نخست زندگی درآمده بود، ثابت و استوار در آنجا ماند و خیلی زود به صورت یکی از چهرههای شاخص و مصمم حمیدیه درآمد. با حضور در عملیات هایی همچون “بیتالمقدس”، “امالحسنین” و … شهامت و رشادت خود را علیوار و عشق خود را به شهادت حسینگونه به اثبات رساند.
🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃🌸🍃🍃
هدایت شده از صبوری
در آن زمان لشکر ۴۱ ثارالله هنوز شکل امروز خود را نیافته بود و ابتدا در قالب گردان و سپس به شکل تیپ ثارالله فعالیت میکرد و سید حمید که از آغاز جنگ با برادران خوزستانی انس و الفتی محکم و پابرجا بهم رسانده بود، بیشتر با نیروهای اطلاعات ـ عملیات سپاه حمیدیه همکاری میکرد و در عملیات “بیتالمقدس” و “امالحسنین” فرماندهی یکی از سه محور عملیاتی را بهعهده داشت و نیروهای عملکننده را، که حدود دوگردان عملیاتی میشدند، در منطقه کرخه نور و فرسیات هدایت میکرد.
🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃🌸🍃🍃
هدایت شده از صبوری
پس از چندی بچههای فداکار سپاه حمیدیه به لحاظ ابراز رشادتها و قابلیتهای نظامی در قالب تیپ ۲۷ نور سازماندهی شدند و فرماندهی آنها بهعهده سردار مفقود “علی هاشمی” ـ از فرماندهای قابل و پرتوان اما گمنام جبهههای جنوب ـ گذاشته شد. در این تیپ نیز سید حمید در بخش عملیات و شناسایی فعالیت داشت. اما به هر شکل با دوستان و یاران خود در لشکر پیروز ثارالله نیز در ارتباط بود و هنگام شروع عملیاتهای نظامی این لشکر-هرجا که بود- خود را به منطقه میرساند و به مانند یک بسیجی رزمنده راستین بر قلب سپاه کفر میتاخت.