هدایت شده از صبوری
یکی از این جوانان روشنبین، “سید محمدرضا میرافضلی”، برادر بزرگتر سید حمید بود که با تمام وجود خود ژرفای کلام امام را دریافته بود و دردشناسانه و از سر آگاهی به فعالیتهای ضد رژیم میپرداخت. روشنگریهای انقلابی او، مزدوران خودفروخته و سرسپردگان رژیم را چنان برآشفته کرده بود که سر از عجز و ناتوانی، قلب تپنده و بیقرار او را در اولین روز از آذر ماه ۱۳۵۷ با گلولهای سربی هدف قرار دادند تا بلکه فریادهای حقطلبانه او را خاموش کنند؛ اما غافل از اینکه خون گلگلون و منور او روشنیبخش راه دیگر جوانان خواهد شد.
🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃🌸🍃🍃
هدایت شده از صبوری
همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، سید حمید با ذهنی روشن و مستعد برای ادامه تحصیل به کرمان رفت و در دانشسرای راهنمایی تحصیلی کرمان به مدت دو سال در رشته علوم انسانی به تحصیل پرداخت و در شهریور ماه ۱۳۵۹، سید حمید که میبایست برای تدریس به یکی از مدارس استان کرمان میرفت به صف جهادگران پیوست و برای نبرد با ارتش تاریکی راهی جبهههای نور شد. در ماههای اولیه جنگ، که میهن عزیزمان بر اثر تحولات ناشی از بروز انقلاب هنوز صاحب ارتش منسجم یکپارچه نبود، دفاع از مرزهای اسلامی و جلوگیری از پیشروی ارتش تا به دندان مسلح بعثی به شکلی خودجوش و توسط جوانان غیوری که از سراسرکشور به انگیزه حفظ دین خود راهی خاک خوزستان شده بودند، صورت میگرفت؛ جوانانی که با کمترین تجهیزات و مهمات و حداقل آموزش اما با دل و جانی سرشار از عشق و علاقه به کیان سرزمین خود و انقلاب اسلامی با چنگ و دندان در برابر سپاهیان شیطان ایستادند و از جان خود گذشتند.
🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃🌸🍃🍃
هدایت شده از صبوری
سید حمید از ابتدای جنگ وارد ستاد “ابوعبدالهادی کرمی”، از روحانیون انقلابی آن زمان شد و زیر نظر وی آموزشهای سخت و فشردهای از سر گذراند و با شرکت در چندین عملیات چریکی آماده و آزموده شد. ستاد شیخ هادی و ستاد شهید “چمران” از جمله ستادهایی بود که با ساماندهی جوانان داوطلب، جنگهای نامنظم چریکی را پایهگذاری کردند و ضربات مهلکی بر پیکر دشمن وارد آوردند.
🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃🌸🍃🍃
هدایت شده از صبوری
در نخستین روزهای سال ۱۳۶۰ بنا به تشخیص مسئولان نظامی، ستاد شیخ هادی منحل شد و تعدادی از نیروهای تحت امر این ستاد ـ از جمله سید حمیدـ به سپاه حمیدیه، که یکی از جبهههای اصلی مبارزه با ارتش بعث بهشمار میرفت، پیوستند. در آن ایام بهطور معمول گروههای داوطلب مردمی که از شهرهای مختلف کشور به جبهههای نبرد میآمدند، پس از آنکه در یک یا دو عملیات بهکار گرفته میشدند به پشت جبهه مراجعت میکردند و جای آنها را نیروهای تازهنفس دیگر میگرفتند، اما سید حمید که جبهههای جنگ برای او به شکل حیاتی تازه و خانه نخست زندگی درآمده بود، ثابت و استوار در آنجا ماند و خیلی زود به صورت یکی از چهرههای شاخص و مصمم حمیدیه درآمد. با حضور در عملیات هایی همچون “بیتالمقدس”، “امالحسنین” و … شهامت و رشادت خود را علیوار و عشق خود را به شهادت حسینگونه به اثبات رساند.
🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃🌸🍃🍃
هدایت شده از صبوری
در آن زمان لشکر ۴۱ ثارالله هنوز شکل امروز خود را نیافته بود و ابتدا در قالب گردان و سپس به شکل تیپ ثارالله فعالیت میکرد و سید حمید که از آغاز جنگ با برادران خوزستانی انس و الفتی محکم و پابرجا بهم رسانده بود، بیشتر با نیروهای اطلاعات ـ عملیات سپاه حمیدیه همکاری میکرد و در عملیات “بیتالمقدس” و “امالحسنین” فرماندهی یکی از سه محور عملیاتی را بهعهده داشت و نیروهای عملکننده را، که حدود دوگردان عملیاتی میشدند، در منطقه کرخه نور و فرسیات هدایت میکرد.
🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃🌸🍃🍃
هدایت شده از صبوری
پس از چندی بچههای فداکار سپاه حمیدیه به لحاظ ابراز رشادتها و قابلیتهای نظامی در قالب تیپ ۲۷ نور سازماندهی شدند و فرماندهی آنها بهعهده سردار مفقود “علی هاشمی” ـ از فرماندهای قابل و پرتوان اما گمنام جبهههای جنوب ـ گذاشته شد. در این تیپ نیز سید حمید در بخش عملیات و شناسایی فعالیت داشت. اما به هر شکل با دوستان و یاران خود در لشکر پیروز ثارالله نیز در ارتباط بود و هنگام شروع عملیاتهای نظامی این لشکر-هرجا که بود- خود را به منطقه میرساند و به مانند یک بسیجی رزمنده راستین بر قلب سپاه کفر میتاخت.
هدایت شده از صبوری
با شروع عملیات خبیر و در پی حضور لشکر ثارالله در جزایر مجنون، سید حمید که به چند و چون منطقه به خوبی واقف بود، همراه رزمندگان این لشکر در منطقه حضور یافت تا در آخرین نبرد در زندگی خود چهرهمردانهاش را با خون سرخ پیشانیاش رنگین سازد. چند روز پیش از شروع عملیات، وی در پی خوابی که دیده بود و اشاراتی روشن که به شهادت او داشت به دیدار یکی از دوستان خود به منطقه سردشت رفت و در همانجا در یک آبانبار غسل شهادت برآورد و سرانجام روز ۲۲ اسفند سال ۱۳۶۲ به همراه سردار شهید، “حاج ابراهیم همت”، فرمانده محبوب لشکر محمد رسولالله سوار بر موتور مورد اصابت گلوله مستقیم دشمن قرار گرفت و در جذبهای مستانه و خونین به دیدار محبوبش شتافت. وی هنگام شهادت ۲۷ سال داشت و پیکر او ۱۰ روز بعد از شهادت در میان بهت و بغض یاران و همسنگران و دوستان همرزم و با حضور مردم رفنسجان با شکوه هر چه فراوان تشییع و طبق وصیت او در جوار مزار پاک برادر شهید به خاک سپرده شد.
🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃🌸🍃🍃
15.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روشنگری بسیار عالی بازبانی ساده بدون گروه بازی
یامهدی:
@sahebzamanchanel
باسلام
جلسه پیروان ولایت با موضوع " *انتخابات پیش رو"*
🎙️ *سخنران:* *جناب آقای دکتر بانکی
، نماینده محترم مجلس
📆 *زمان:* جمعه بیست و یکم خردادماه - ساعت ۱۸
📍 *مکان* : میدان امام علی ع، *مسجد جامع اصفهان*
😷جلسه در فضای باز و با رعایت شیوه نامه های بهداشتی برگزار میگردد.
🌸مقدم کلیه خواهران و برادران علاقمند را گرامی میداریم🌸 لطفا دوستان خود را به این جلسه دعوت فرمایید.
باتشکر-نباتی🙏
یامهدی:
@sahebzamanchanel