eitaa logo
تبلیغات به صرفه
659 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
34 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💑 زن و شوهر تمام عیار شوید ❣️خودتون باشید و همسرتون رو همانطور که هست بپذیرید. ❣بخشنده باشید. ❣جلوی همسرتون رو از آنچه که انجامش باعث خوشحالی و لذتش می‌شه نگیرید. ❣تعادل داشته باشید. ❣سخت نگیرید. ❣هرگز خیانت نکنید. ❣مصالحه و سازش کنید. ❣همیشه نسبت به هم مشتاق باشید. ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤲یَا مَنْ أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَیْرٍ... ⚜همخوانی دعای ماه رجب⚜ ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
6.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍝 انار پلو! یه غذای خوشمزه‌ی ایرانیه که ریشه‌ی اون به شیراز برمی‌گرده. ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
🏴شهادت مظلومانه باب المراد عالم ابا الرضا صاحب سجده طویله راهب آل محمد کاظم الغیظ حضرت موسی بن جعفر را خدمت امام زمان عج و همه شیعیان تسلیت باد 🏴 ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
امام کاظم علیه السلام فرمودند : جهاد زن این است که خوب شوهرداری کند.  الکافی،ج‌5، ص‌507 ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
🔻امام كاظم عليه السلام: ثَمَنُ العَقارِ مَمحوقٌ، إلاّ أن يُجعَلَ في عَقارٍ مِثلِهِ پولِ زمين و مِلك، از بين مى رود، مگر آن كه با آن، زمين يا مِلكى مانند همان خريده شود. الكافی جلد5 صفحه92 ☀️رهبر معظم انقلاب ما خیال میکنیم موسی بن جعفر، یک آقاى مظلوم بى سر و صداى سر به زیرى در مدینه بودیک آدمى که فقط مسأله مى‌گوید، کارى به حکومت و مبارزه‌ى سیاسى ندارد که زیر چنین فشارهایى قرار نمى‌گیرد بخاطر مساله گویی رفتند او را زندانى کردند و بعد مسموم کردند، از دنیا رفت، همین و بس، قضیه این نبود. قضیه یک مبارزه‌ى طولانى تشکیلاتى، یک مبارزه‌اى با داشتن افراد زیاد در تمام آفاق اسلامى بود! ۶۴/۱/۲۳ یک وقتی هارون به موسی بن جعفر گفت که میخواهم فدک را به شما برگردانم،‌ بگو حدود فدک چقدرست؟ خب معلوم است که این یک فریب است، حضرت هم بنا کرد حدود فدک را معین کردن بطوریکه تمام کشور اسلامی آن روز را در بر میگرفت؛ مسئله نخلستان فدک نبود، مسئله خلافت پیغمبر بود؛ مسئله حکومت اسلامی بود، حضرت میخواست به هارون بفهماند که حکومت مال ماست و تو آنرا گرفته‌ای، اینرا هارون فهمید اما اینرا امروز هم شیعه موسی بن جعفر بعداز ۱۴۰۰سال نمیفهمد و باید به زور به او فهماند، لذا هارون این موضوع را فهمید و در همان مجلس تصمیم به قتل حضرت گرفت! ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
امام کاظم علیه‌السلام فرموده‌اند : سه نفرند که در سایه عرش خدایند، و یکی از آنها کسی است که برادر مسلمان خود را زن دهد. ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
ghariboone....mp3
8.58M
♡♡♡♡: 🔊 غریبونه 👤 حاج محمود ▪️ویژه شهادت علیه‌السلام ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
✅ رعایت چند اصل در تنبیه فرزندان ضروری است: 1⃣ اگر فرزندان، اشتباه را تعمداً و از روی فهم انجام دهند، والدین می‌توانند آنها را از علایقشان محروم کنند. به عنوان مثال آنها را یک روز از دیدن تلویزیون، یا حضور در جمع محروم کنند. در واقع باید با جدا کردن کودک از جمع، به او فرصت فکر کردن در مورد اشتباهش را بدهند. 2⃣ اگر کودک به خاطر اشتباهاتش عذر خواهی کرد، والدین باید عذر خواهی او را بپذیرند؛ ولی نباید از موضع خود در تنبیه کودک کوتاه بیایند. به عنوان مثال، اگر پدر و مادر به خاطر اشتباه کودک، او را جریمه یا از چیزی محروم کرده اند، باید ضمن پذیرش عذر خواهیِ، آن تنبیه را با قاطعیّت ادامه دهند. 3⃣ والدین باید توجّه داشته باشند که تنبیه، متناسب با شرایط سنّیِ کودک و درک او از آن تنبیه باشد. به عنوان مثال نگاه های معنی دار به کودک دو ساله به خاطر اشتباهش، او را متوجّه ناراحتیِ مادر از این اشتباه نمی‌کند. 4⃣ ، کودک را تأدیب نمی‌کند؛ بلکه فرزند را شرور تر می‌کند. حتّی گاهی ممکن است کودک را تو سری خور و ضعیف بار بیاورد. 5⃣ گاهی والدین، کودک را به خاطر اشتباهی که در آن مقصّر نیست تنبیه می‌کنند. نباید کودک را به خاطر بازی و فعالیّت و اتفاق افتادن اشتباهی غیر عمد توبیخ کرد؛ بلکه باید عامل اتّفاق افتادن آن اشتباه را از بین برد. 6⃣ والدین باید فضای خانه را به گونه ای فراهم کنند که کودکان امکان بازی کردن و شیطنت های کودکی را به صورت آزادانه در منزل داشته باشند. 7⃣ تنبیه بدنی از لحاظ روحی و روانی آسیب های زیادی روی بچّه می‌گذارد. تنبیه بدنی کردن، حکم مسکن را دارد.به عنوان مثال، دادن داروی تب بُر به کودکی که به خاطر عفونت گلو تب کرده است، نه تنها این عفونت را درمان نمی‌کند، بلکه باعث گسترش عفونت به کلّ بدن خواهد شد. بنابراین والدین باید به جای آسیب رساندن به کودک، مشکلات را ریشه یابی کرده و برای حلّ آنها تلاش کنند. ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
🌀 بالا بردن هوش هیجانی ✅ موقعیت سازی کنید. 🏷 از او بپرسید «تو، چه کار می کردی اگر…؟» شما می توانید هنگامی که در ماشین و پشت ترافیک هستید یا هنگام صرف شام دور میز، این بازی را با کودکان انجام دهید. 🏷 سوال های مختلف، به او کمک می کنند تا در مورد راه های مختلف واکنش نشان دهد و در موقعیت های مختلف، فکر کند. برای مثال، از او بپرسید: «اگر من، تو را به خاطر کاری که نکردی، سرزنش کنم، چه کار می کنی؟ ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️
🌹 🌴 ✍دیواری که اجازه ی حتی یک تنه برخورد به خانومهای حفاظت شده اش را نداد.. دیواری از سربازانِ غیرت.. آنهم غیرتی حسینی کاروان گوشه ایی ایستاد و بعد از تشکرو دعایی جانانه ، عزم جدا شدن کرد حسام با دوستانش خداحافظی کرد و مرا به گوشه ایی از سرایِ حسین برد کنارِ یکدیگر رو به گنبد چسبیده به زمین نشستیم. حالت خوبه بانو؟ اذیت نشدی؟ اونجا همه ی حواسم پی تو بود که یه وقت مشکلی پیش نیاد مگر میشد، کربلا باشدحسین باشد اربعین باشد و حالِ کسی باشد؟ حسام بازم میاریم کربلا؟ لبخند زد نه اینکه این دفعه من آوردمت آقا بطلبه دنیا هم نمیتونه جلودار بشه.. همونطور که بنده تمام زورمو زدم تا دانیال برتگردونه و شما افتخار هم صحبتی ندادی.. حالا بیا یه زیارت عاشورا بخوونیم.. شمام یه دعایی بکنی واسه ما.. بلکه حاجت روا شیم.. حسام زیارت عاشورایی بین هر دویمان گرفت و با صدایی بلند شروع به خواندن کرد. هر چند که نوایش در آن همهمه ی جمعیت به وضوح شنیده نمیشد ، اما صوتش دل میبرد و اسیرترم میکرد. و من سرا پا گوش، جان سپردم به شنیدنش موجِ آوازش پر بغض بود و گریه.. حسام چه آرزویی داشت که این گونه پتک میشد بر سرم.. پا به پایِ گریه هایِ قورت داده اش اشک شدم و زار زدم.. چقدر این مرد هوایش ملیح بود. زیارت که تمام شد دستانش را رو به گنبد، بالا برد و با چشمانی بسته چیزی را زیر لب نجوا کرد. پر از حزن صدایم زدم سارا خانوم.. شما پیش آقا خیلی عزیزی.. پس حاجتمو ازش بگیر.. با صدایی که از فرط ناله، بم شده بود پرسیدم من؟ چجوری آخه؟ اشکِ روان شده از کنار صورتش را دیدم سخت نیست.. فقط یه آمین از ته ته دلت بگو.. پلک روی هم گذاشتم، و با تمام وجودم “آمین” گفتمو دعا کردم بهره برآورده شدنِ آرزوی این مرد.. مردی که عشق آرامش.. زندگی وآسایش را با دو دستش هدیه ام کرد. چشم که باز کردم با لبخندی مهربان ، خیره ی صورتم شده بود شک ندارم که گرفتیش.. اشک پس زدم نمیخوای بگی چه چیزی از امام حسین میخوای.. سرش را پایین انداخت و با انگشتر عقیقی دستش مشغولِ بازی شد بانو میدونی چقدر دوستت دارم؟ ساکت ماندم.. اولین بار بود که این جمله را از دهانش میشنیدم.. ناگاه فراری اش به صورتم انداخت اونقدر زیاد که گاهی میترسم.. اونوقدر عمیق که وقت دعا و خواستن از خدا، آمینِ آرزمو با صدایِ لرزون و کم جوون میگم.. اما مُهر خلوصِ امشبِ شما، کارمو راه انداخت پر از سوال شدم و ترس در جانم دوید مگه چی میخوای از خدا.. آرزوت چیه حسام؟لبخند زد.. مکث کرد چشم به چشمانم دوخت شهید شم.. زبانم خشک شد. نفسم یکی در میان بالا میآمد.. من دعایِ شهادتِ معشوقم را آمین گفته بودم؟این بچه سید چه به روزم آورده بود؟ من دعا کردم.. با ذره ذره ی وجودم آمین گفتم با آه به آهِ قلبِ شکسته ام کاش زمان میایستاد.. دوست داشتم تا توان در دست دارم، حسام را زیرِ بادِ سیلی بگیرم و جیغ زنان تا خودِ خدا بِدَوَم.. که غلط کردم.. که نکند برآورده شود دعایِ شهادتش.. که او برود، من هم میروم.. ⏪ ••———*💕*~💕~*💕*———•• ❤️@sahele_aramesh313❤️