#تک_فرزندی
❗️عدم رشد اجتماعی کودکان، مهمترین پیامد والدین تکفرزندی است؛ زیرا کودک به همبازی نیاز دارد تا با او رقابت یا بازی و دعوا کنند.
═══♥️ℒℴνℯ♥️══
❤️@sahele_aramesh313💍
#برساحــــــــــل_آرامشــــــــــࢪ
#سلامت_کودک
وقتی کودک سرش را هنگام تماشای تلویزیون می چرخاند...
اگر متوجه شدید کودکتان در حال تماشای تلویزیون مرتب سرش را می چرخاند ممکن است به علت #تنبلی_چشم باشد.
کودکانی که مشکل تنبلی چشم دارند یکی از چشم هایشان بر آن یکی برتری دارد و برای دیدن بهتر از آن چشم بیشتر استفاده میکنند.
کودکان معمولا برای به کار گرفتن چشم غالب، هنگام فعالیت هایی نظیر تماشای تلویزیون سر خود را می چرخانند تا بهتر ببینند.
═══♥️ℒℴνℯ♥️══
❤️@sahele_aramesh313💍
#برساحــــــــــل_آرامشــــــــــࢪ
#رمان🌹
#از_جهنم_تا_بهشت_قسمت_پنجاه_هفت🌷
به روايت حانيه ................................................... فاطمه_ حانیه جان ، عزیزم گلم عشقم نفسم دیروقته ، خواهشا بیا بیخیال شو. شب بمون همین جا دیگه. یا حداقل بزار زنگ بزنم بابات یا اقا امیرعلی.
_ واه فاطمه کجا دیروقته؟ تازه ساعت هفته ، ساعت 8/5 . 9 هوا تاریک میشه.
فاطمه_ خب تاحالا پیاده نرفتی یه وقت گم میشی ، حالا هوس پیاده روی زده به سرت؟
_ خداحافظ
فاطمه_ حانیه
_ خداحافظ
بی توجه به صداکردنای فاطمه خداحافظی کردم و راه افتادم ، با اینکه از صبح پیش فاطمه بودم ولی دلم گرفته بود و نیاز به پیاده روی داشتم ، بیخیال میرفتم تو کوچه پس کوچه هایی که نمیدونستم کجا میرن ، شدیدا نیاز به کسی داشتم که بتونم باهاش حرف بزنم ، کسی که بتونم بهش بگم همه چیزمو ، نگرانی هامو، دلهره هامو، حسی که نمیدونستم چیه ، و کی بود بهتر از خدا؟
شروع کردم به گفتن ، همه چیزهایی که خودش میدونست رو براش تکرار کردم ؛ و عجب مسکنی بود این درد و دل برای دل بی تاب من.
به خودم که اومدم دیدم ساعت هشت و نیمه و هوا تاریک. نگاهی به اطرافم انداختم ، هیچ آشنایی با اینجا نداشتم ، یه کوچه تاریک و خلوت .
سریع گوشیم رو دراوردم . یک درصد بیشتر شارژ نداشت. 10 تماس بی پاسخ از فاطمه ، 9 تماس بی پاسخ از امیرعلی.
ای وای. گوشیم بی صدا بوده و نشنیده بودم حتما حسابی نگران شدن ، شماره فاطمه رو گرفتم ، یه بوق خورد و گوشیم خاموش شد، بهتر از این نمیشد؛ من یه دختر تنها ، تو یه کوچه خلوت تاریک که نمیدونم کجاست ، با خانواده ای که شدیدا نگرانم شدن مطمئنا .
هرچی میرفتم به انتهای کوچه نمیرسیدم ، انگار کوچش بی انتها بود . با صدای بوقی که از پشت سرم میومد ، با ترس برگشتم عقب ، یه بی ام وه سفید، که رانندش دوتا پسر بودن ، دیگه نتونستم تحمل کنم و اشکام دونه دونه جاری شدن رو صورتم.
یکی از اون پسرا _ جووووووون خانوم خوشگله گریه چرا؟ کاریت نداریم که ، فقط نیازمند کمی حال هستیم همین .
و اون یکی_ اره جیگر. بپر بالا. به توام حال میدیما.
حالم داشت از این همه جسارت به هم میخورد. با نفرت دندونامو فشار دادم و گفتم برو گمشو.
اما اونا پرو تر ازاین حرفا بودن ، پسری که سمت راننده نشسته بود ، پیاده شد و بند کولم رو کشید ، با نفرت از دستش کشیدم ، بعد گوشه شالم رو گرفت و قبل از این که بتونم کاری انجام بدم از سرم در اوردش ، اشکام دیگه امون نمیدادن، رفتم طرفش که شالمو ازش بگیرم که سریع منو کشید به سمت خودش ، با تمام قدرتم پسش زدم و بیخیال شالم شروع کردم به دوییدن ، اون دوتا هم بدون ماشین دنبالم دوییدن ، هق هق گریم سکوت کوچه رو بهم میزد و عجیب بود که تو اون کوچه ، هیچکس نبود و با این همه سر و صدا هم هیچکس از خونش نیمد ببینه چه خبره ، فقط میدوییدم و تو دلم ناله میکردم که پس چرا این کوچه تموم نمیشه ، کلیپسم حسابی شل شده بود و موهام باز شده بود ، وقتی متوجه خیابون اصلی شدم ، سرعتمو بیشتر کردم و رفتم سمت پیاده رو که بپیچم تو خیابون اصلی ، که پام به میله ای گیر کرد و افتادم زمین ، کلیپسم از سرم افتاد و همه موهام باز شد، از درد چشمامو بستم ، اما با یاداوری اون دوتا سریع چشمامو بازکردم که یه جفت کفش مردونه جلوم بود ، گفتم دیگه کارم تمومه ، حتما یکی از اون پسران ، سرمو که اوردم بالا ، نمیتونستم چیزی رو که جلوی چشمامه رو باور کنم ، چندبار چشمامو باز و بسته کردم و بعد بی اختیار گوشه شلوارشو چنگ زدم ، شدت گریم بیشتر شده بود و نفس کشیدن برام مشکل........
❤️❣❤️❣
تو آن تك بيت نابي كه غزل هايم به پایش سجده کردند......
❣افسانه صالحی
⏪ #ادامه_دارد
═══♥️ℒℴνℯ♥️══
❤️@sahele_aramesh313💍
#برساحــــــــــل_آرامشــــــــــࢪ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙امشب
✨برایتان دعا میکنم
🌸خدای بزرگ نصیبتان کند
✨هر آنچه ازخوبی ها
🌙آرزو دارید🙏🏻
🌙لحظه هاتون آروم
✨خونه هاتون گرم از محبت
💗آسمون دلتون ستاره بارون
✨خواب تون شیرین
🌙شبتون بخیر
═══♥️ℒℴνℯ♥️══
❤️@sahele_aramesh313💍
#برساحــــــــــل_آرامشــــــــــࢪ
#صفحه_سیصدوچهل_یک
به نیابت از:شهیدان🌷
═══♥️ℒℴνℯ♥️══
❤️@sahele_aramesh313💍
#برساحــــــــــل_آرامشــــــــــࢪ
نیم روزت بخیر دوست من
لبخندی بچسبان گوشه لبت
يک فنجان چای تازه دم بنوشيد
يک موسيقی خوب، برای خودت پخش کن
و گذشته و آينده را بگذار به حال خودشان
مهم همان امروز ، همان لبخند،
همان چای، همان موسيقيست...
وقتت بخیر و شادی ❤️
═══♥️ℒℴνℯ♥️══
❤️@sahele_aramesh313💍
#برساحــــــــــل_آرامشــــــــــࢪ
#حدیث_زندگی
💠پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
✅«لا یحل للمراة ان تتکلف زوجها فوق طاقته
❇️برای زن جایز نیست که شوهرش را به بیش از توانایی اش مجبور کند .
📚مستدرک الوسائل، ج 14، ص 242
═══♥️ℒℴνℯ♥️══
❤️@sahele_aramesh313💍
#برساحــــــــــل_آرامشــــــــــࢪ
#سبک_زندگی
🌼 شنیده بودیم نماز جماعت و اول وقت برایش اهمیت دارد، ولی فکر نمی کردیم
این قدر مصمم باشد! صدای اذان که بلند شد، همه را بلند کرد؛ انگار نه انگار
عروسی است، آن هم عروسی خودش! یکی را فرستاد جلو، بقیه هم پشت سرش، نماز
جماعتی شد به یاد ماندنی.
🌹شهید محمدعلی رهنمون
♦به نقل از همسر شهید
═══♥️ℒℴνℯ♥️══
❤️@sahele_aramesh313💍
#برساحــــــــــل_آرامشــــــــــࢪ