✳️ أيْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَةِ أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَةِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَجِ أَيْنَ الْمُرْتَجَى لِإِزَالَةِ الْجَوْرِ وَ الْعُدْوَانِ؛
كجاست آن مهيّا گشته براى ريشه كن كردن ستمكاران، كجاست آن كه برای راست نمودن انحراف و كجى به انتظار اويند، كجاست آن اميد شده براى از بين بردن ستم و دشمنى.»
#دعا_ندبه
🔴 « #امام_زمان عجل ، مهدی موعودِ ملتها نمی آید ستمگران عالم را نصیحت کند که ظلم و زیاده طلبی و سلطه گری و استثمار نکنند.
با زبان نصیحت، عدالت در هیچ نقطه عالم مستقر نمیشود.
استقرار عدالت، چه در سطح جهانی آن طور که آن وارث انبیا انجام خواهد داد و چه در همه بخشهای دنیا، احتیاج به این دارد که مردمان عادل و انسانهای صالح و عدالت طلب، قدرت را در دست داشته باشند و با زبان قدرت با زورگویان حرف بزنند. »
👤 #مقام_معظم_رهبری
✍️ ای پسته تو خنده زده بر حدیث قند
مشتاقم از برای خدا یک شکر بخند
طوبی ز قامت تو نیارد که دم زند
زین قصه بگذرم که سخن میشود بلند
خواهی که برنخیزدت از دیده رود خون
دل در وفای صحبت رود کسان مبند
گر جلوه مینمایی و گر طعنه میزنی
ما نیستیم معتقد شیخ خودپسند
ز آشفتگی حال من آگاه کی شود
آن را که دل نگشت گرفتار این کمند
بازار شوق گرم شد آن سروقد کجاست
تا جان خود بر آتش رویش کنم سپند
جایی که یار ما به شکرخنده دم زند
ای پسته کیستی تو خدا را به خود مخند
حافظ چو ترک غمزه ترکان نمیکنی
دانی کجاست جای تو خوارزم یا خجند
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_180
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ دعا كردن #بلعم_باعورا
👈 بلعم با عور را خلق جهان
سغبه شد مانند عیسی زمان
سجدهٔ ناوردند کس را دون او
صحت رنجور بود افسون او
پنجه زد با موسی از کبر و کمال
آنچنان شد که شنیدستی تو حال
صد هزار ابلیس و بلعم در جهان
همچنین بودست پیدا و نهان
این دو را مشهور گردانید اله
تا که باشد این دو بر باقی گواه
این دو دزد آویخت از دار بلند
ورنه اندر قهر بس دزدان بدند
این دو را پرچم به سوی شهر برد
کشتگان قهر را نتوان شمرد
نازنینی تو ولی در حد خویش
الله الله پا منه از حد بیش
گر زنی بر نازنینتر از خودت
در تگ هفتم زمین زیر آردت
قصهٔ عاد و ثمود از بهر چیست
تا بدانی کانبیا را نازکیست
این نشان خسف و قذف و صاعقه
شد بیان عز نفس ناطقه
جمله حیوان را پی انسان بکش
جمله انسان را بکش از بهر هش
هش چه باشد عقل کل هوشمند
هوش جزوی هش بود اما نژند
جمله حیوانات وحشی ز آدمی
باشد از حیوان انسی در کمی
خون آنها خلق را باشد سبیل
زانک وحشیاند از عقل جلیل
عزت وحشی بدین افتاد پست
که مر انسان را مخالف آمدست
پس چه عزت باشدت ای نادره
چون شدی تو حمر مستنفره
خر نشاید کشت از بهر صلاح
چون شود وحشی شود خونش مباح
گرچه خر را دانش زاجر نبود
هیچ معذورش نمیدارد ودود
پس چو وحشی شد از آن دم آدمی
کی بود معذور ای یار سمی
لاجرم کفار را شد خون مباح
همچو وحشی پیش نشاب و رماح
جفت و فرزندانشان جمله سبیل
زانک بیعقلند و مردود و ذلیل
باز عقلی کو رمد از عقل عقل
کرد از عقلی به حیوانات نقل
#مثنوی_معنوی_151
برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی - #دفتر_اول
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
❇️ دعا كردن #بلعم_باعورا 👈 بلعم با عور را خلق جهان سغبه شد مانند عیسی زمان سجدهٔ ناوردند کس را دون
🔴#بلعم_باعورا كسى بود كه مردم بقدرى فريفتهى او شده بودند كه گفتى عيسى زمان است.
جز باو تعظيم نمىكردند و افسون او شفا دادن بيماران بود.
اين شخص از روى كبر و غرور كماليه داشت با حضرت موسى پنجه زد و آن طور شد كه شنيدهاى.
صد هزاران ابليس و بلعم پنهان يا آشكار در جهان بوده و همين حال را داشتهاند
ولى اين دو نفر را خداى تعالى مشهور نموده تا گواه حال سايرين باشند
خداوند براى اين مقصود اين دو دزد را بدار آويخت و گر نه در شهر بس دزد بود.
اين دو نفر را با پرچم شهرت بشهر بردند و گر نه كشتگان قهر بقدرى زيادند كه نمىتوان شمرد.
تو نازنين هستى ولى در حد خودت الحذر پا از حد خود بيرون نگذار.
اگر با نازنينتر از خود مصادف شده و مخالفت كنى چنان مىزنندت كه بزير هفتمين زمين فرو روى.
بيان قصه عاد و ثمود براى چيست؟ براى اينست كه بدانى كه انبيا بچه كس مىنازند.
بزمين فرو بردن (چنان كه قارون و قوم لوط را فرو بردند) و دور انداختن چنانچه قوم ثمود را باد بر مىداشت و دور مىانداخت و صاعقه كه قوم عاد با آن هلاك شدند اينها همه بيان عزت نفس ناطقه است.
تمام حيوانات اگر براى يك انسان كشته شود بجا و بموقع است و تمام انسانها اگر براى هوش بميرد بجا است
هوش چيست؟ هوش عقل كل است عقل جزئى نيز هوش است ولى هوش پست.
تمام حيواناتى كه از انسان دورى مىكنند و نسبت باو وحشى هستند از حيواناتى كه با انسان مأنوس و اهلى هستند پستترند
خون آنها براى خلق سبيل و مباح است براى اينكه از عقل صاحب جلال گريزان هستند.
عزت وحشيان براى آن از ميان رفته كه مخالف امر انسان شدهاند.
(در قرآن مجيد سوره مدثر آيه 51 در حق كفار مىفرمايد: كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ 74: 50- 51 يعنى مثل اينكه خران گريختهاى هستند كه از جلو شير فرار كردهاند مولوى اشاره به آيه مزبور مىفرمايد)
وقتى تو وحشى گرديده و چون خر گريخته شدى ديگر چه عزتى دارى
كشتن خر جايز نيست ولى وقتى وحشى شد خونش مباح مىشود
خر دانش ندارد كه او را از وحشى بودن باز دارد ولى با اين وصف خدا او را معذور ندانسته است.
پس اگر آدم از گفتار فرستاده خدا وحشى گرديده و متنفر شد چگونه معذور خواهد بود.
از اين جهت همان طور كه خون حيوانات وحشى نزد تير اندازان و نيزه پرانان حلال است خون كفار نيز حلال شده است.
زن و فرزندشان سبيل است چون عاقل نبوده و رانده از درگاه خدا و ذليل هستند
عقلى هم كه از عقل عقل رم كرده دورى گزيند از مرتبه عقل فرود آمده در شمار حيوانات قرار گرفته است.
#مثنوی_معنوی_ 151 ترجمه
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ «#بلعم_باعورا» كيست و قرآن او را چگونه توصيف كرده است؟
📜 « بلعم باعورا» يكي از دانشمندان بني اسرائيل بود و آن چنان در مقامات معنوي ارج و قرب يافت كه مستجاب الدعوه شد و حضرت موسي (ع) از او به عنوان مبلغ استفاده مي كرد، ولي بر اثر تمايل به فرعون و وعده و وعيدهاي او از راه حق منحرف شد و همه كرامات خود را از دست داد، تا آنجا كه در صف مخالفان موسي(ع) قرار گرفت.
هنگامي كه فرعون تصميم گرفت موسي و يارانش را تعقيب كند به بلعم باعورا گفت: از خدا بخواه كه موسي و اصحابش به دست ما گرفتار شوند. او پذيرفت و به طرف موسي و اصحابش به راه افتاد تا آنها را نفرين كند. چهارپاي وي از حركت امتناع ورزيد، بلعم باعورا حيوان را زد؛ خداوند حيوان را به زبان آورد و حيوان گفت: واي بر تو! چرا مي زني؟! آيا مي خواهي همراه تو بيايم كه تو پيامبر خدا و قومش را نفرين كني؟ بلعم باعورا آن قدر حيوان را زد تا جان داد. در اين هنگام #اسم_اعظم از دست او رفت.
اين موضوع به زمان موسي (ع) يا ساير پيامبران اختصاص نداشته و بعد از پيامبر اسلام (ص) و تا به امروز نيز ادامه دارد كه بلعم باعوراها علم و دانش و نفوذ اجتماعي خود را در برابر درهم و دينار يا مقام و يا از روي حسد در اختيار گروه هاي منافق و دشمنان حق قرار داده و مي دهند.
اين افراد ويژگي هايي دارند كه قرآن، آنها را چنين بيان مي كند:
«وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ * وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَٰكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ ۚ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ۚ ذَٰلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۚ فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ؛ اعراف/ 175 و 176
[و بر آنها بخوان سرگذشت آن كس را كه آيات خود را به او داديم؛ ولي (سرانجام) خود را از آن تهي ساخت و شيطان در پي او افتاد، و از گمراهان شد! * و اگر ميخواستيم، (مقام) او را با اين آيات (و علوم و دانشها) بالا ميبرديم؛ (اما اجبار، بر خلاف سنت ماست؛ پس او را به حال خود رها كرديم) و او به پستي گراييد، و از هواي نفس پيروي كرد! مثل او همچون سگ (هار) است كه اگر به او حمله كني، دهانش را باز، و زبانش را برون ميآورد، و اگر او را به حال خود واگذاري، باز همين كار را ميكند؛ (گويي چنان تشنه دنياپرستي است كه هرگز سيراب نميشود! (اين مثل گروهي است كه آيات ما را تكذيب كردند؛ اين داستانها را (براي آنها) بازگو كن، شايد بينديشند (و بيدار شوند)!]
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 دانشمند دنیا پرست #بلعم_باعورا. 1
تفسیر سوره اعراف آیات 175 و 176
👤 استاد #قرائتی
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 دانشمند دنیا پرست #بلعم_باعورا 2
تفسیر سوره اعراف آیات 175 و 176
👤 استاد #قرائتی
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
❇️ دعا كردن #بلعم_باعورا 👈 بلعم با عور را خلق جهان سغبه شد مانند عیسی زمان سجدهٔ ناوردند کس را دون
✳️ ضرورت حّد شناسى و پا از گلیم خویش بیرون ننهادن
🔴 #بلعم_باعورا
بلعم یا بلعام « درزبان عبری یعنی شکم پرست»، نام یکی از مدعیان نبوت است که در بین النهرین می زیست وپادشاه موآب او را مزد داده بود تا عبرانیان را لعنت ونفرین کند. وقتی که بلعام به سوی عبرانیان می رفت، اُلاغ او بر جای ماند وحرکت نکرد، وفرشته یی از جانب خداوند آمد که: به جای لعنت، عبرانیان را دعا کن. این خلاصه یی از روایات کتاب مقدس( تورات وانجیل) دربارهْ بلعام است. ولی سور آبادى شرح مبسوطى نوشته که خلاصه آن این است: مردم شهر اریحا از موسى بترسیدند همه به نزدیک بلعام آمدند که مستجاب الدعوة بود تا بر موسى نفرین کند. گفت او به فرمان خداست، شما باید بدو ایمان بیاورید. مردم اریحا زن بلعام را با زر و گوهر بفریفتند، و او شوهر را بفریفت تا موسى را نفرین کرد و آنان در تیه گرفتار شدند. موسى (ع) نیز در حق او نفرین کرد و آن نور معرفت از وى گرفته شد.
مولانا براساس روایات مفسران قرآن، بلعم، پسر باعور را یکی از زاهدان بنیاسرائیل میداند که مشمول توجه خداوند نیز بود، اما به دلیل تکبر و غرور و مقابله با موسی، در شمار گمراهان درآمد. در قرآن نامی از بلعم نیست، اما مفسران آیهْ 175 سورهْ اعراف را اشاره به او میدانند که: «ای پیامبر بر مردم حکایت کسی را بخوان که ما آیات خود را به او عطا کردیم، اما از آن آیات سر پیچید...و از گمرهان شد». به هر حال مولانا چنان که شیوه اوست در تأیید سخنان پیشین خود که آدمى نباید به عبادت و پرهیزکارى خود غرّه شود و باید پیوسته میان خوف و رجا به سر برد، این داستان را شاهد آورده است.
به موجب این اعتقاد، بلعم بهقول مولانا، مانند عیسای زمان، خلق را مسحور خود کرده بود. او را تعظیم میکردند، دم او را شفای بیماران میدانستند، اما بلعم دچار بیماری روحی خطرناک خود بزرگ بینی و تکبر و غرور شد و مدعی شد که کمال معنوی او با موسی برابر یا از او برتراست. مولانا میگوید کسانی که بر اثر کبر و غرور و دیگر رذایل اخلاقی، مانند بلعم و یا ابلیس، از صراط الهی باز ماندند و گمراه شدند، افراد کمی نیستند، بلکه بیشمارند. خداوند برای عبرت مردم، این دو نفر را مشهور و پرچم آنها را برافراشت، تا مایه عبرت دیگر انسانها شوند. ای انسان! تو عزیزی و محترمی، ولی به اندازهْ خود، از خدا بترس و پای خود را فراتر مگذار و بر اثر خود بزرگبینی با عزیزتر و محترمتر از خودت، مقابله مکن که اگر چنین کنی، تو را از آسمان هفتم به پایینترین مرتبهْ زمین تنزّل خواهند داد. همهْ غریزههای نفسانی و رذایل اخلاقی خود را که موج تحکیم جنبهْ حیوانیت تو میشود، باید در پای انسانیت خود فدا کنی، زیرا انسان شایستگی ادراک حقایق الهی را دارد. اما انسان هم باید تمام هستی خود را فدا کند تا به این هوش معرفتیاب برسد.
#مثنوی_معنوی_151
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
👈 برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_29
◀️ گذر عمر و نزدیک شدن مرگ
- فَقَالَ (علیه السلام): إِذَا كُنْتَ فِي إِدْبَارٍ وَ الْمَوْتُ فِي إِقْبَالٍ، فَمَا أَسْرَعَ الْمُلْتَقَى.
- امير مؤمنان على (عليه السلام) فرمود: هنگامى كه تو زندگى را پشت سر مى گذارى و مرگ به تو روى مى آورد، پس ديدار با مرگ چه زود خواهد بود.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
🔆 امير مؤمنان على (عليه السلام) فرمود: : هنگامى كه تو زندگى را پشت سر مى گذارى و مرگ به تو روى مى آورد، پس ديدار با مرگ چه زود خواهد بود.
◀️ ملاقات سريع!:
📋 امام(عليه السلام) در اين جمله حکمت آميز در مورد سرعت گذشت عمر و فرارسيدن لحظات مرگ به همگان هشدار مى دهد مى فرمايد: «در حالى که تو به زندگى پشت مى کنى و مرگ به تو روى مى آورد ملاقات (با يکديگر) چه سريع خواهد بود!»; (إِذَا کُنْتَ فِي إِدْبَار، وَالْمَوْتُ فِي إِقْبَال، فَمَا أَسْرَعَ الْمُلْتَقَى).
نکته مهمى در اين سخن پرمحتواى امام(عليه السلام) است که نخست همه انسان ها را در حال حرکت به سوى پايان عمر معرفى مى کند و اين يک واقعيت است. از لحظه اى که انسان متولد مى شود و هر ساعتى که بر او مى گذرد بخشى از سرمايه عمر او کاسته و هر نفسى که مى زند يک گام به پايان زندگى نزديک مى گردد، زيرا عمر انسان به هر حال محدود است و اگر هيچ مشکلى هم براى او پيش نيايد روزى پايان مى پذيرد. درست مانند چراغى که ماده اشتعال زايش تدريجاً کم مى شود و روزى تمام و سرانجام خاموش خواهد شد. اين حرکت سريع بدون يک لحظه توقف ادامه دارد و به اين ترتيب، از اين سو همه انسان ها شتابان به سوى مرگ حرکت مى کنند.
از سوى ديگر، پيوسته عوامل مرگ به سوى انسان در حرکت اند خواه اين عوامل از طريق حوادث ناگهانى، زلزله ها، طوفان و سيلاب، تصادف ها و مانند آن باشد يا به صورت بيمارى هايى که با گذشت عمر و ضعف و ناتوانى اعضا خواه ناخواه دامان انسان را مى گيرد و بدين ترتيب دو حرکت از دو سو رو به روى يکديگر دائماً در حال انجامند از يک سو، انسان به سوى نقطه پايان زندگى و از آن سو، حوادث به سوى انسان در حرکت است و در چنين شرايطى ملاقات با يکديگر سريع خواهد بود; مانند دو وسيله نقليه اى که از دو طرف روبروى يکديگر با سرعت در حرکت اند و چيزى نمى گذرد که به هم مى رسند.
قرآن مجيد خطاب به قوم يهود مى فرمايد: «(قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقيکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ); بگو آن مرگى که (به پندار خود) از آن فرار مى کنيد به يقين با شما ملاقات خواهد کرد سپس به سوى کسى باز مى گرديد که از پنهان و آشکار باخبر است و شما را از آنچه انجام مى داديد باخبر مى سازد».
در اين زمينه روايات فراوانى از معصومين(عليهم السلام) نقل شده است از جمله در همين کلمات قصار، امام(عليه السلام) (در کلمه 74) فرموده است: «نَفَسُ الْمَرْءِ خُطَاهُ إِلَى أَجَلِهِ; نَفَس هاى انسان گام هاى او به سوى مرگ اوست».
در نامه 27 از بخش نامه هاى امام(عليه السلام) خوانديم که مى فرمايد: «وَ أَنْتُمْ طُرَدَاءُ الْمَوْتِ إِنْ أَقَمْتُمْ لَهُ أَخَذَکُمْ وَإِنْ فَرَرْتُمْ مِنْهُ أَدْرَکَکُمْ وَهُوَ أَلْزَمُ لَکُمْ مِنْ ظِلِّکُمْ، الْمَوْتُ مَعْقُودٌ بِنَوَاصِيکُمْ وَالدُّنْيَا تُطْوَى مِنْ خَلْفِکُم; شما رانده شدگان و تعقيب شدگان مرگ هستيد (و صيد شدگان به وسيله آن) اگر بايستيد شما را دستگير خواهد کرد و اگر فرار کنيد به شما خواهد رسيد و مرگ از سايه شما به شما همراه تر است و با موى پيشانى شما گره خورده و دنيا در پشت سر شما به سرعت در هم پيچيده مى شود (و پايان عمر دور نيست)».
هدف از تمام اين هشدارها اين است که زندگى دنيا غفلت زاست و هنگامى که انسان به آن سرگرم شود گاه همه چيز را فراموش مى کند و چنان گام برمى دارد که گويى زندگى دنيا ابدى است نه خبرى از آخرت نه توشه اى براى آن سفر و نه اندوخته اى براى آن ديار تهيه مى کند اين هشدارها براى اين است که انسان را تکانى دهد و از اين خواب غفلت بيدار کند و پيش از آنکه فرصت ها از دست برود او را به تهيه زاد و توشه وا دارد
🔸 #نهج_البلاغه_حكمت_29
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
هدایت شده از انس با صحیفه سجادیه
#صحیفه_سجادیه_صفحه_ای
#صفحه_151
دعای #بیست_هفتم
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام )
" برای #مرزداران و رزمندگان "
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2