◀️ #خوارج كيانند؟
قسمت اول
📋 لازم مى دانيم در اينجا بحثى ريشه اى درباره آنها داشته باشيم. خوارج گروهى بودند كه رسماً بعد از جنگ صفين و مسأله حكميت به وجود آمدند. آنها از يك سو على(عليه السلام) را تحت فشار قرار دادند كه #ابوموسى_اشعرى را به عنوان حكم از سوى لشكرش در مقابل عمروعاص بپذيرد تا با مطالعه كتاب خدا و سنت پيغمبر معلوم كنند على(عليه السلام) و معاويه كدام يك در مسير خود برحقند. ولى هنگامى كه عمروعاص ابوموسى اشعرى را فريب داد و جريان حكميت را به نفع معاويه پايان داد آنها به مخالفت با اصل حكميت برخاستند و آيه اى از قرآن را كه مربوط به اين مسائل نبود مطرح كرده و گفتند حكميت مخصوص خداست «لاحُكْمَ إلاّ لله». و انتخاب كسى به عنوان حكميت شرك يا بدعت در دين است و حتى به تكفير طرفداران حكميت برخاستند. اين در حالى بود كه قرآن با صراحت به مسئله حكميت هم در مشكلات مربوط به خانواده تصريح كرده بود: (فَابْعَثُوا حَكَماً مِّنْ أَهْلِهِ وَحَكَماً مِّنْ أَهْلِهَا) و هم در اختلافات ميان مسلمانان: (وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا ...).
سردمدار اين گروه اشعث بن قيس منافق بود كه تدريجاً عده اى از ساده لوحان را دور خود جمع كرد و هنگامى كه به جنگ با على(عليه السلام) برخاستند و شكست سختى خوردند تنها تعداد كمى از آنها باقى ماندند; ولى اين تفكر از ميان نرفت و در طول تاريخ صدر اسلام طرفدارانى پيدا كرد كه ـ العياذ بالله ـ على(عليه السلام) را تكفير مى كردند. از بعضى از تواريخ معروف استفاده مى شود كه تفكر خارجى حتى در زمان پيغمبر هم در ميان بعضى آشكار شد و آن اين كه در ميان اصحاب شخصى به نام ذوالخويصره بعد از جنگ با هوازن هنگامى كه پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خواست غنائم جنگى را در ميان جنگجويان تقسيم كند برخاست و عرض كرد: اى محمد من كار تو را ديدم رسول خدا فرمود: چگونه ديدى؟ عرض كرد: عدالت را رعايت نكردى؟ پيامبر خشمگين شد، فرمود: واى بر تو اگر عدالت نزد من پيدا نشود نزد چه كسى پيدا خواهد شد؟ عمر گفت: اى رسول خدا اجازه مى دهى من او را به قتل برسانم؟ پيامبر فرمود: نه او را وا نه. مى بينم در آينده پيروانى مى يابد كه (به گمان خود) در دين تعمق پيدا مى كنند به گونه اى كه از دين خارج مى شوند، همان گونه كه تير از چله كمان خارج مى شود.
از این حدیث روشن مى شود که در واقع عنوان خوارج را پیغمبر اکرم به آنها داد و مفهومش خروج از آئین اسلام است.
خوارج ظاهراً به عبادات اهمیت زیادى مى دادند، بسیارى از آنها اهل #نماز_شب، حافظ یا قارى قرآن بودند و چهره مقدسى به خود مى گرفتند و همین باعث نفوذ ظاهرى آنها شد و توانستند گروهى از بى خبران نادان را گرد خود جمع کنند. آنها اعتقادات عجیبى داشتند از جمله مى گفتند هر کس گناه کبیره اى مرتکب شود کافر مى گردد و از زمره مسلمین بیرون است و محکوم به اعدام و بر اثر همین عقیده بسیارى از مسلمانان واقعى را که به عقیده آنها لغزشى پیدا کرده بودند کافر شمردند و کشتند.
چون خوارج نخستین بار در قریه اطراف کوفه به نام «حروراء» جمع شدند بعضى به آنها نام «حروریه» دادند. به گفته بعضى از دانشمندان این گروه در دوره بنى امیه قدرت بسیارى به دست آوردند و به دو قسمت تقسیم شدند: بخشى در عراق وفارس وکرمان سلطه پیدا کرده وگروهى دیگر در جزیرة العرب فعال بودند. در دوره بنى عباس نیز فعالیت هایى داشتند; اما به تدریج از میان رفتند.
ادامه دارد ..
#نهج_البلاغه_حكمت_97
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ #خوارج كيانند؟
قسمت دوم
📋 خوارج به خلافت خلفاى نخستین; ابوبکر و عمر و عثمان و على(علیه السلام) تا پیش از پذیرش حکمیت موافق بودند; ولى تمام خلفاى اموى و عباسى را باطل مى شمردند و معتقد بودند باید خلیفه را مردم به میل خود انتخاب کنند; خواه عرب باشد یا عجم قرشى یا غیر قرشى. و هرگاه خلیفه برخلاف اوامر الهى گامى بردارد باید فوراً معزول بشود.
تقریباً همه آنها معتقد بودند که ایمان تنها اعتقاد نیست و عمل به احکام دین نیز جزء ایمان است، بنابراین اگر کسى به فریضه اى از فرایض الهى عمل نکند یا گناه کبیره اى را مرتکب شود کافر خواهد بود.
در جمع آنها افراد ساده لوح قشرى وجود داشت که از اهل فکر و عالمان اسلام فاصله مى گرفت، قرآن بسیار مى خواند; ولى به تعبیرى که از پیغمبر اکرم درباره آنها نقل شده: «یَقْرَئُونَ الْقُرْآنَ وَلایَجُوزُ تَراویهِ; قرآن را مى خواندند ولى از شانه هایشان بالاتر نمى رفت (نه به مغز و عقل آنها مى رسید و نه به آسمانها صعود مى کرد)».
وضع روحى و فکرى آنها را مى توان در چند جمله خلاصه کرد: افرادى سطحى نگر، کوتاه فکر، متعصب و بسیار جاهل بودند و چون به ظاهر عبادات و حفظ قرآن اهمیت مى دادند خود را از مقربان درگاه خدا مى پنداشتند و جز خویش را کافر یا مردود درگاه الهى فرض مى کردند و بر اثر همین امور به خود اجازه مى دادند که حتى به پیشوایان بزرگ اسلام که از نظر علم و دانش با آنها هرگز قابل مقایسه نبودند خرده بگیرند. همان گونه که در عصر پیغمبر «ذو الخویصره» که تفکرى شبیه خوارج داشت به عدالت پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) خرده گرفت. بر این پایه خوارج، افراد خطرناکى محسوب مى شوند که از هیچ جنایتى ابا ندارند. اینان همان گروهى بودند که فرمان قتل على(علیه السلام) به دست آنان صادر شد و امام(علیه السلام) به دست آنها شربت شهادت نوشید.
وهابیان افراطى عصر ما نیز شباهت زیادى به خوارج دارند; آنها افرادى متعصب، لجوج و کوتاه فکرند که همه را جز خود تکفیر مى کنند و به راحتى خون بى گناهان; اعم از مرد، زن، کودک، مسلمان و غیر مسلمان را مى ریزند و اموالشان را غارت مى کنند و اگر دستشان برسد زنانشان را به اسارت مى گیرند و این گروه از خوارج عصر ما نه تنها خطرشان کمتر از خوارج قرون اولیه اسلام نیست، بلکه بسیار خطرناک ترند.
شاید کلام امام امیرمؤمنان على(علیه السلام) در خطبه 60 اشاره به همین گروه باشد آنجا که مى فرماید: هنگامى که خوارج نهروان کشته شدند به امام(علیه السلام) عرض کردند خوارج همه هلاک شدند، امام(علیه السلام) فرمود: «کَلاَّ وَ اللّهِ; إِنَّهُمْ نُطَفٌ فِی أَصْلاَبِ الرِّجَالِ، وَ قَرَارَاتِ النِّسَاءِ، کُلَّمَا نَجَمَ مِنْهُمْ قَرْنٌ قُطِعَ، حَتَّى یَکُونَ آخِرُهُمْ لُصُوصاً سَلاَّبِینَ; چنین نیست، به خدا سوگند! آنها نطفه هایى در صُلب مردان و رحم زنان خواهند بود و هر زمان شاخى از آنها سر برآورد قطع مى گردد، تا اینکه آخرشان دزدان و راهزنان خواهند بود!».
#نهج_البلاغه_حكمت_97
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
🏴 از درون خرابههای #شام ، صدای کودکی به گوش میرسید. همه آنهایی که در میان اسرا بودند، خوب میدانستند که این صدای #حضرت_رقیه (سلام الله علیها)، دختر کوچک امام حسین(علیه السلام) است.
او که برای پدرش بسیار بیتاب بود گویی که خواب پدرش را دیده بود. یزید دستور داد سر امام حسین(ع) را به دختر کوچک نشان دهند تا او را ساکت کنند، اما وقتی حضرت #رقیه صحنه رویارویی با سر مبارک پدرش را دید اتفاق جانسوزتری افتاد.....
✳️ درآ که در دل خسته توان درآید باز
بیا که در تن مرده روان درآید باز
بیا که فرقت تو چشم من چنان در بست
که فتح باب وصالت مگر گشاید باز
غمی که چون سپه زنگ ملک دل بگرفت
ز خیل شادی روم رخت زداید باز
به پیش آینه دل هر آن چه میدارم
بجز خیال جمالت نمینماید باز
بدان مثل که شب آبستن است روز از تو
ستاره میشمرم تا که شب چه زاید باز
بیا که بلبل مطبوع خاطر #حافظ
به بوی گلبن وصل تو میسراید باز
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_261
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ حکایت قِصّهٔ زنده شُدنِ استخوان ها به دُعایِ عیسی عَلَیْهِ السَّلام !!!
(این قسمت به علت طولانی بودن در چند بخش تنظیم گردیده و بمرور می آید)
بخش 3
🌺 آن چه چشمست آن که بیناییش نیست
ز امتحانها جز که رسواییش نیست
سهو باشد ظنها را گاه گاه
این چه ظنست این که کور آمد ز راه
دیده آ بر دیگران نوحهگری
مدتی بنشین و بر خود میگری
ز ابر گریان شاخ سبز و تر شود
زانک شمع از گریه روشنتر شود
هر کجا نوحه کنند آنجا نشین
زانک تو اولیتری اندر حنین
زانک ایشان در فراق فانیاند
غافل از لعل بقای کانیاند
زانک بر دل نقش تقلیدست بند
رو به آب چشم بندش را برند
برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_13 قسمت 3
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
✳️ حکایت قِصّهٔ زنده شُدنِ استخوان ها به دُعایِ عیسی عَلَیْهِ السَّلام !!! (این قسمت به علت طولان
🌺 آن چه چشمست آن که بیناییش نیست
ز امتحانها جز که رسواییش نیست
مولانا پیرامون ارزش و اهمیت #گریه و زاری (#اشک بی قراری) میگوید: کسی که به حقیقت آگاهی دارد، باید بداند که گریه، درخت معرفت را سبزتر و شمع درونش را روشنتر میکند.
مولانا به چنین کسی میگوید: هر جا دیگران شیون میکنند تو همراهی کن، زیرا آنها برای چیزی گریه میکنند که فانی و دنیایی است و از گنجینههای حیات جاودان معنوی بیخبرند؛ تو که از عالم بقا خبرداری و میدانی که در پیوستن به حق جاودانگی است، باید برای آن، بیشتر ناله و زاری کنی.
مولانا میگوید : بسیاری از این گریه ها و بیقراری ها بر امور ناپایدار است و دلیلش این است که دل ها اسیر تقلید است و هرچه دیگران در پی آن هستند، ما نیز برای آن ناله سر میدهیم. تقلید مانند سدّی است که آن را با سیلاب اشک باید ویران کرد.
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_13 قسمت 3
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
هدایت شده از انس با صحیفه سجادیه
#صحیفه_سجادیه_صفحه_ای
#صفحه_203
دعای #سی_شش
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام )
" در نگریستن به #ابر و شنیدن صدای #رعد_برق "
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_بصورت_بند_به_بند
#دعا_سی_شش_4
دعای سیدالساجدین(ع ) در نگریستن به #ابر و شنیدن صدای #رعد_برق :
🔹اللَّهُمَّ أَذْهِبْ مَحْلَ بِلادِنَا بِسُقْيَاكَ، وَ أَخْرِجْ وَحَرَ صُدُورِنَا بِرِزْقِكَ، وَ لا تَشْغَلْنَا عَنْكَ بِغَيْرِكَ، وَ لا تَقْطَعْ عَنْ كَافَّتِنَا مَادَّةَ بِرِّكَ، فَإِنَّ الْغَنِيَّ مَنْ أَغْنَيْتَ، وَ إِنَّ السَّالِمَ مَنْ وَقَيْتَ🔹
🔸خدايا خشكى زمين هاى ما را به ريزش #باران زايل كن، و به روزى خود اندوه سينه ما را بيرون بر، و ما را به غير خودت مشغول مكن، و سرچشمه احسان خويش را از ما قطع مفرما، توانگر آن است كه تو روزيش دهى و تندرست آن كه تو از بلا محفوظش دارى🔸
#سی_شش
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_بصورت_بند_به_بند
#دعا_سی_شش_5
دعای سیدالساجدین(ع ) در نگریستن به #ابر و شنیدن صدای #رعد_برق :
🔹ما عِنْدَ أَحَدٍ دُونَكَ دِفَاعٌ، وَ لا بِأَحَدٍ عَنْ سَطْوَتِكَ امْتِنَاعٌ، تَحْكُمُ بِمَا شِئْتَ عَلَى مَنْ شِئْتَ، وَ تَقْضِى بِمَا أَرَدْتَ فِيمَنْ أَرَدْتَ🔹
🔸هيچ كس وسيله ندارد كه عذاب تو را باز گرداند يا از خشم تو به سلامت گذرد، هر حكم بخواهى درباره هر كه بخوانى روان مى سازى و هرچه بخواهى درباره هر كس كه اراده كنى رقم میزنی🔸
#سی_شش
💎کانال انس با #صحیفه_سجادیه
@sahife2
#شرح
#دعا_سی_شش_4
✳️ امام سجاد علیه السلام در دنبال دعا مىخواهد كه نه تنها ابرها موجب بلا نشوند بلكه موجب آبيارى و آبادى سرزمينها گردند لذا مىگويد:
🔴 (بار الها خشكى سرزمين ما را با سقايت و آبيارى خود برطرف ساز) (اللهم اذهب محل بلادنا بسقياك).
🔴 ( وسوسهى دلهاى ما را با فزونى روزيت بزداى) (و اخرج وحر صدورنا برزقك).
🔴 ( ما را از خود به غير خود مشغول مدار) (و لا تشغلنا عنك بغيرك).
🔴 ( ماده و اساس بر و احسانت را از همه ى ما قطع منما) (و لا تقطع عن كافتنا ماده برك).
🔴 ( زيرا #غنى كسى است كه تو او را بىنياز كنى و #سالم كسى است كه تو او را از بلا حفظ نمائى) (فان الغنى من اغنيت، و ان السالم من وقيت).
🔴 ( زیرا هيچ كس در برابر تو #قدرت دفاع ندارد و از سطوت و حشمت تو كسى امكان امتناع نمىيابد) (ما عند احد دونك دفاع، و لا باحد عن سطوتك امتناع).
🔴 ( هر چه بخواهى و دربارهى هر كس كه بخواهى حكم مىفرمائى) (تحكم بما شئت على من شئت).
🔴 ( به آنچه اراده كنى و دربارهى هر كس كه اراده كنى قضاوت مىفرمائى) (و تقضى بما اردت فيمن اردت).
#سی_شش
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2