eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ اعمال روزها و شب های 🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز 👉🏻 1da.ir/oh2u 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ گر تیغ بارد در کوی آن ماه گردن نهادیم الحکم لله آیین تقوا ما نیز دانیم لیکن چه چاره با بخت گمراه ما شیخ و واعظ کمتر شناسیم یا جام باده یا قصه کوتاه من رند و عاشق در موسم گل آن گاه توبه استغفرالله مهر تو عکسی بر ما نیفکند آیینه رویا آه از دلت آه الصبر مر و العمر فان یا لیت شعری حتام القاه چه نالی گر وصل خواهی خون بایدت خورد در گاه و بی ‌گاه 🔅 برنامه ی روزانه ✳️گــــردن نــهــادیــم، الــحــکــمُ لـِللّه اگردرکوی آن محبوبِ ماه رُخسار، تیغ وشمشیر برسرماببارد،ماعاشقان قدمی به عقب نخواهیم گذاشت. برای عاشق ِ صادق چه چیزی والاترازاین است که درراهِ عشق ودرکوی معشوق شهیدشود. مابرای هراتّفاقی آماده ایم و هیچ بیم وخوفی ازبلایا نداریم وتسلیم ِعشق هستیم.شمشیری که درمسیرعشق ورزی به فرق ِ سرعاشق فرودمی آید رحمت است و افتخار.هرچه که خواست ِ خداباشد مابرهمان گردن ِ تسلیم نهاده ایم. زیـر شـمـشـیـر غـمــش رقـص کنان باید رفت کان کـه شـد کـشـته‌ی او نیک سرانجام افتاد ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ شد و باز دلم هوای تو را ، ای صاحب مسجد مقدس دارد ، از همین جا مرا بپذیر مولای من ... 👈 الصبر مر و العمر فان یا لیت شعری حتام القاه شکیبائی تلخ است و عمر فانی است ای کاش می دانستم تا کی او را نمی بینم و تا کی به بلای حرمان و هجران او مبتلا خواهم بود ... ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 13 🔴 داستان اصحاب به حبشه‏ 1 در سال‏هاى اول بعثت، مسلمانان در اقليّت بودند. قريش و ساير قبايل، اهل ايمان را از هر جهت در مضيقه سخت قرار دادند. آنان براى جهاد با كفّار و مشركان از نظر عدّه و عُدّه آماده نبودند. رسول خدا صلى الله عليه و آله براى حفظ اسلام و جان مسلمانان و تهيّه پايگاهى در خارج از منطقه حجاز به آنان دستور مهاجرت داد و حبشه را براى آنان انتخاب فرمود، و به آنان گوشزد كرد در آنجا زمامدار صالحى است كه از ستم و ستمگرى جلوگيرى مى‏نمايد، شما به آنجا كوچ كنيد، باشد كه خداوند مهربان فرصت مناسبى در اختيار ما قرار دهد. يازده مرد و چهار زن از مسلمانان عازم آن ديار شدند، و از طريق كشتى به سوى حبشه حركت كردند. اين مهاجرت كه در ماه رجب به سال پنجم بعثت انجام گرفت مهاجرت اوّل ناميده شد. چيزى نگذشت كه جعفر بن ابى طالب و جمعى ديگر از مظلومان راه حق به حبشه رفتند و هسته اصلى يك جمعيّت متشكّل اسلامى را كه از هشتاد و دو مرد و عدّه‏اى زن و كودك تشكيل مى‏شد به وجود آوردند. مسأله مهاجرت اين گروه براى دشمنان خدا بسيار تلخ و دردناك بود؛ زيرا حس مى‏كردند چيزى نخواهد گذشت كه با يك جمعيّت متشكّل نيرومند از مسلمانان كه تدريجاً اسلام را پذيرفته‏اند و به سرزمين امن و امان حبشه رفته‏اند روبه رو خواهند شد. براى به هم زدن اين موقعيّت دست به كار شده و دو نفر از جوانان باهوش و فعّال و حيله‏گر و پشت هم انداز يعنى: عمرو بن عاص و عمارة بن وليد را براى در هم ريختن اوضاع مؤمنان انتخاب و به حبشه فرستادند. اين دو نفر در كشتى شراب خوردند و به جان هم افتادند، ولى به هر حال براى پياده كردن نقشه خود وارد سرزمين حبشه شدند و با مقدّماتى به حضور نجاشى بار يافتند و قبلًا با دادن هداياى گران‏بهايى به اطرافيان نجاشى موافقت آنها را جلب كرده و قول تأييد و طرفدارى از آنان گرفتند. عمرو عاص سخنان خود را از اين جا شروع كرد، به نجاشى گفت: ما فرستادگان بزرگان مكّه‏ايم، تعدادى از جوانان سبك مغز در ميان ما پرچم مخالفت برافراشته‏اند و از آيين نياكان خود برگشته و به بدگويى از خدايان ما پرداخته و آشوب و فتنه به پا كرده و در ميان مردم تخم نفاق پاشيده‏اند و از موقعيّت سرزمين شما سوء استفاده كرده و به اين جا پناه آورده‏اند، ما از آن مى‏ترسيم كه در اين جا نيز دست به اخلالگرى بزنند. بهتر اين است كه آنها را به ما بسپاريد تا به محلّ خود بازگردانيم. اين را گفتند و هدايائى را كه با خود آورده بودند تقديم داشتند. نجاشى گفت: تا من با نمايندگان اين پناهندگان به كشورم صحبت نكنم نمى‏توانم در اين زمينه سخن بگويم و از آنجا كه اين بحث يك بحث مذهبى است بايد از نمايندگان مذهبى نيز در جلسه‏اى در حضور شما دعوت شود. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 336 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 13 🔴 داستان اصحاب به حبشه‏ 2 روز ديگر در يك جلسه مهم كه اطرافيان نجاشى و جمعى از دانشمندان مسيحى و جعفر بن ابى طالب به عنوان نمايندگى مسلمانان و نمايندگان قريش حضور داشتند، نجاشى پس از استماع سخنان نمايندگان قريش رو به جعفر كرد و از او خواست كه نظر خود را در اين زمينه بيان كند. جعفر پس از اداى احترام چنين گفت: نخست از اينها بپرسيد آيا ما جزء بردگان فرارى اين جمعيّتيم؟ عمرو گفت: نه شما آزاديد. جعفر: و نيز سؤال كنيد آيا آنها حقّى و دينى بر ذمّه ما دارند كه آن را از ما مى‏طلبند؟ عمرو: نه، ما هيچ گونه طلبى از شما نداريم. جعفر: آيا خونى از شما ريخته‏ايم كه آن را از ما مى‏طلبيد؟ عمرو: نه، چنين برنامه‏اى در كار نيست. جعفر: پس از ما چه مى‏خواهيد كه اين همه ما را شكنجه و آزار داديد. و ما از سرزمين شما كه مركز ظلم و بيدادگرى بود بيرون آمديم. سپس جعفر رو به نجاشى كرد و گفت: ما جمعى نادان بوديم، بت پرستى مى‏كرديم، گوشت مردار مى‏خورديم، انواع كارهاى زشت و ننگين انجام مى‏داديم، قطع رحم مى‏كرديم، نسبت به همسايگان بدرفتار بوديم و نيرومندان ما ضعيفان را مى‏خوردند. ولى خداوند مهربان پيامبرى در ميان ما مبعوث كرد كه به ما دستور داده است: هر گونه شبيه و شريك را از خدا دور سازيم و فحشا و منكرات و ظلم و ستم و قمار را ترك گوئيم. به ما دستور داده نماز بخوانيم، زكات بدهيم، عدالت و احسان پيشه كنيم و بستگان خود را كمك نماييم. نجاشى گفت: عيساى مسيح نيز براى همين امور مبعوث شده بود. سپس از جعفر پرسيد: آيا چيزى از آياتى كه بر پيامبر شما نازل شده است حفظ دارى؟ جعفر گفت: آرى، و سپس شروع به خواندن سوره مريم كرد. حُسن انتخاب جعفر در مورد آيات تكان دهنده اين سوره كه مسيح و مادرش را از هر گونه تهمت‏هاى ناروا پاك مى‏سازد اثر عجيبى گذاشت تا آنجا كه قطره‏هاى اشكِ شوق از ديدگان دانشمندان مسيحى سرازير گشت و نجاشى صدا زد: به خدا سوگند! نشانه‏هاى حقيقت در اين آيات نمايان است. هنگامى كه عمرو خواست در اين جا سخنى بگويد و تقاضاى سپردن مسلمانان‏ را به دست وى كند، نجاشى دست بلند كرد و محكم بر صورت عمرو كوبيد و گفت: خاموش باش، به خدا سوگند! اگر بيش از اين سخنى در مذمّت اين جمعيت بگويى تو را مجازات خواهم كرد. اين جمله را گفت و رو به مأموران كرد و فرياد كشيد: هداياى آنها را به آنان برگردانيد و آنان را از حبشه بيرون بريزيد، و به جعفر و يارانش گفت: آسوده خاطر در كشور من زندگى كنيد. آرى، اصحاب حقيقى رسول حق، در مكّه به انواع شكنجه و آزار دچار شدند و از وسعت معيشت به ضيق اقتصاد افتادند، و محض حفظ اسلام مجبور به ترك وطن و اهل و عيال شدند، ولى به قول قرآن مجيد و امام سجّاد عليه السلام با سرمايه مودّت و محبّت به پيامبر و فداكارى در راه حضرت رب، به تجارت و معامله‏اى دست زدند كه كسادى در آن نبود و نتيجه و نفعش جاودانى و ابدى بود. إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَعَلَانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَن تَبُورَ* لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَيَزِيدَهُم مِن فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ قطعاً كسانى مانند [على بن ابى طالب عليه السلام‏] كه همواره كتاب خدا را مى‏خوانند و نماز را برپا مى‏دارند و از آنچه روزى آنان كرده‏ايم در نهان و آشكار انفاق مى‏كنند، تجارتى را اميد دارند كه هرگز كساد و نابود نمى‏شود. * [اين همه را انجام مى‏دهند] تا [خدا] پاداششان را كامل عطا كند و از فضلش بر آنان بيفزايد؛ يقيناً او بسيار آمرزنده و عطا كننده پاداش فراوان در برابر عمل اندك است. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 336 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
اللَّهُمَّ وَأَصْحَابُ مُحَمَّدٍ خَاصَّةً .... وَاشْكُرْهُمْ عَلَى هَجْرِهِمْ فِيك دِيَارَ قَوْمِهِمْ ... خدايا! پاداش عنايت كن ! بر یاران پیامبر صل الله علیه و آله به ويژه آنان كه در راه تو از شهر و ديار و قوم خود كردند .... 🎥 برشی از فیلم محمد رسول الله صلی الله علیه و آله- اصحاب به حبشه👇 https://b2n.ir/k62479 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از انس با صحیفه سجادیه
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) "در روز " 👌 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین(ع) در روز عرفه: 🔹فعُدْ عَلَيَّ بِمَا تَعُودُ بِهِ عَلَى مَنِ اقْتَرَفَ مِنْ تَغَمُّدِكَ، وَ جُدْ عَلَيَّ بِمَا تَجُودُ بِهِ عَلَى مَنْ أَلْقَى بِيَدِهِ إِلَيْكَ مِنْ عَفْوِكَ، وَ امْنُنْ عَلَيَّ بِمَا لا يَتَعَاظَمُكَ أَنْ تَمُنَّ بِهِ عَلَى مَنْ أَمَّلَكَ مِنْ غُفْرَانِكَ🔹 🔸پس چنان كه بنده گناهكار را پيوسته به رحمت فرا ميگيرى مرا نيز به احسان خود فراگير و چنان كه بر پناهندگان خود مى بخشى بر من هم ببخش و به آمرزش خود كه از كس دريغ ندارى و بر آرزومندان خود بدان منت مى نهى، بر من نيز منت نه🔸 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مختصر عفو و مغفرت خداوند فَعُدْ عَلَيَّ بِمَا تَعُودُ بِهِ -عَلَى مَنِ اقْتَرَفَ- مِنْ تَغَمُّدِكَ، وَ جُدْ عَلَيَّ بِمَا تَجُودُ بِهِ -عَلَى مَنْ أَلْقَى بِيَدِهِ إِلَيْكَ- مِنْ عَفْوِكَ، وَ امْنُنْ عَلَيَّ -بِمَا لَا يَتَعَاظَمُكَ أَنْ تَمُنَّ بِهِ عَلَى مَنْ أَمَّلَكَ- مِنْ غُفْرَانِكَ. پسْ بر من از پوششت، همان چيزى را كه به كسى كه گناه كرده مى‏دهى، عطا كن. و به من ببخش همان چيزى را كه به كسى كه به خاطر عفوت تسليم تو گرديده است مى‏بخشى. و به من ارزانى دار آنچه بر تو گران نيست و به كسى كه آمرزش تو را آرزو مى‏كند ارزانى مى‏دارى. «عَفْوِك»: عفو داراى معانى متعددى است و از جمله: "بهترين قسمت مال"، "مقدار اضافى چيزى"، "وسط و ميانه هر چيز"، "قصدِ گرفتن چيزى"، "از بين بردن اثر شى" و بالاخره به معنى "بخشش و آمرزش". و در اين عبارت منظور معنى آخر است و «عافين» به بخشندگان و در گذرندگان اطلاق مى‏شود كه صفت برجسته پرهيزكاران است. (اشاره به آل عمران/ 134.). تفاوت ميان «عفو» و «مغفرت» در آن است كه «عفو» اشاره به بخشش خداوند است و «مغفرت» اشاره به پوشش گناهان است زيرا ممكن است كسى گناهى را ببخشد امّا هرگز آن را نپوشاند و براى ديگران بازگو نمايد و بعضى مغفرت را به معنى پوشاندن فرد خاطى از عذابِ دوزخ معنى كرده‏اند. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🙏 خداوندا ببخش 🎥 https://b2n.ir/528670 خداوندا (چون با كمال تضرع و زارى به درگاهت روآورده و به گناهان معترف و از كردار پشيمانم) به من عطا كن ستر و پوششى را از جانب خود كه به گناهكار عطا مى‏كنى، و به من ببخش عفوت را كه به كسى كه خود را تسليم تو مى‏نمايد مى‏بخشى، و به من انعام فرما آمرزشت را كه در دستگاهت بزرگ نمى‏نمايد كه آن را بر كسى كه به تو اميدوار است انعام نمائى‏ ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی ◀️ طغیانگری در پی توانگری وَ قَالَ (علیه السلام): مَنْ نَالَ، اسْتَطَالَ. علی علیه السلام که درود خدا بر او فرمودند : كسى كه به نوايى رسيد تجاوزكار شد. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ رابطه فزونى نعمت و طغيانگرى: قسمت اول 📜 امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به وضع حال بسيارى از مردم اشاره مى كند كه از مواهب مادى سوء استفاده مى كنند، مى فرمايد: «كسى كه به نوايى رسد طغيان مى كند و برترى مى جويد»; (مَنْ نَالَ اسْتَطَالَ). «استطال» از ريشه «طول» بر وزن (قول) به معناى قدرت و برترى است و هنگامى كه به باب استفعال مى رود مفهوم برترى جويى دارد. عبارت امام(عليه السلام) مفهوم وسيع و گسترده اى دارد و تمام كسانى را كه به مال يا مقام و يا هرگونه قدرت ديگرى مى رسند شامل مى شود و اين سيره اى ناپسند در بسيارى از مردم است; هنگامى كه مال و ثروت فراوانى پيدا مى كنند مى كوشند خود را برتر از ديگران نشان دهند و هنگامى كه مقامى پيدا كنند اصرار دارند ديگران را زير سلطه خود قرار دهند. همچنين هنگامى كه علم و دانشى به دست مى آورند ديگران را نادان مى پندارند و شاگرد خود مى دانند. به ويژه اگر پيش از اين محروميت هايى كشيده باشند; فقير بوده و به نوايى رسيده، ضعيف بوده و به قدرتى دست يافته، جاهل مطلق بوده و به علم و دانش مختصرى رسيده است. كبر و غرور و برترى جويى اين گونه افراد بيشتر و شديدتر است و تاريخ گذشته و حتى حوادثى كه امروز با چشم خود مى بينيم شاهد گوياى اين گفتار امام(عليه السلام) است. در واقع مى توان گفت: اين كلام حكيمانه از آيه شريفه 6 و 7 سوره «علق» برگرفته شده كه مى فرمايد: «(كَلاَّ إِنَّ الاِْنسَانَ لَيَطْغَى * أَنْ رَّآهُ اسْتَغْنَى); چنين نيست به يقين انسان طغيان مى كند از اين كه خود را بى نياز ببيند». گرچه بعضى از مفسران، انسان را در آیه مورد نظر، خصوص «ابو جهل» دانسته اند که مرد ثروتمند و طغیانگرى بود و به مبارزه با پیغمبر اسلام(صلى الله علیه وآله) پرداخت; ولى به یقین، انسان در اینجا مفهومى کلى دارد که به گروه کثیرى از نوع بشر اشاره مى کند و ابوجهل و امثال آن مصداق هاى روشنى از آن هستند. ادامه دارد ... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ رابطه فزونى نعمت و طغيانگرى: قسمت 2 📜 در کلمات قصار گذشته نیز کراراً به این حقیقت با تعبیرات دیگرى اشاره شده است; از جمله در گفتار که در مقام موعظه به نکته هاى مهمى اشاره مى کند، مى فرماید: «لاَ تَکُنْ مِمَّنْ... إِنِ اسْتَغْنَى بَطِرَ وَفُتِنَ». اگر غنى و بى نیاز شود مغرور و مفتون مى گردد و در نیز مى فرماید: «مَنْ مَلَکَ اسْتَأْثَرَ; کسى که دستش به حکومتى رسد استبداد پیشه مى کند». و مى توان گفت: کلام مورد بحث جامعیت بیشترى دارد، زیرا کلمات گذشته یا در مورد غنى و ثروت بود و یا مقام; اما گفتار حکیمانه مورد بحث، رسیدن به هر نوع توانایى مالى و مقامى و علمى را شامل مى شود. البته این امر در مورد افراد کم ظرفیت و بى شخصیت است که تغییر وضع زندگى آنها را به کلى دگرگون مى سازد; ولى مردان باایمان و پرظرفیت و باشخصیت اگر تمام عالم را به آنها بدهند تغییرى در زندگى آنان پیدا نمى شود. نمونه اتم آن خود امام امیرمؤمنان(علیه السلام) است. در آن روز که در گوشه خانه تنها نشسته بود و آن روز که بر تخت قدرت خلافت قرار داشت حالش از هر نظر یکسان بود; ساده زیستى، عبادات شبانه، رسیدگى به حال محرومان و دفاع از مظلومان در هر حال مورد توجه ایشان بود. دلیل آن روشن است، زیرا آنها این مواهب را مال خود نمى دانند و به عنوان امانتى از سوى خدا براى خدمت به خلق و پیمودن راه قرب حق حساب مى کنند. از اینجا روشن مى شود دعاهاى پیوسته بعضى که به مال و مقام و قدرت برسند و مستجاب نمى شود بسا به علّت همین است که خدا مى داند اگر آنها به نوایى برسند طغیان مى کنند و استطاله و برترى جویى را پیشه مى سازند. لطف پروردگار شامل آنها مى شود و آنها را از رسیدن به این امور محروم مى سازد. داستان معروف ثعلبة بن حاطب انصارى که در ذیل آیه 75 سوره «توبه» آمده است نشان مى دهد که او مرد فقیرى بود و با اصرار زیاد از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) خواست در حق او دعا کند تا ثروتمند شود و پیغمبر(صلى الله علیه وآله) خواسته او را رد مى کرد. پس از اصرار زیاد دعایى در حقش فرموده و صاحب ثروت عظیمى شد و راه طغیان را پیش گرفت، نه تنها از پرداختن زکات سر باز زد، بلکه حکم زکات را ظالمانه پنداشت و آن را شبیه جزیه یهود و نصارى قلمداد کرد و بر سرش آمد آنچه آمد. این حالت ـ همان گونه که اشاره کردیم ـ در افراد بى نوایى که به نوایى مى رسند غالباً شدیدتر است، ازاین رو در روایتى از امام کاظم(علیه السلام) مى خوانیم: «مَنْ وَلَّدهُ الْفَقْرُ أبْطَرَهُ الْغِنى; کسى که در دامان فقر متولد شده غنا و بى نیازى او را به طغیان وا مى دارد». در روایات مخصوصاً تأکید شده که اگر حاجتى داشتید هرگز به این گونه افراد مراجعه نکنید، ازاین رو همان گونه که پیش از این نیز آورده ایم در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که به یکى از یارانش فرمود: «تُدْخِلُ یَدَکَ فِی فَمِ التِّنِّینِ إِلَى الْمِرْفَقِ خَیْرٌ لَکَ مِنْ طَلَبِ الْحَوَائِجِ إِلَى مَنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَکَانَ; دست خود را تا مرفق در دهان اژدها کنى براى تو بهتر از آن است که حاجت از کسى بطلبى که چیزى نداشته و سپس به نوایى رسیده است» ابن ابى الحدید در تفسیر این گفتار حکیمانه غیر از این تفسیر معروف احتمال دیگرى داده است و آن این که منظور از «مَنْ نالَ» کسى است که جود و بخششى بر دیگران مى کند و به موجب جود و بخشش راه برترى جویى را پیش مى گیرد. گرچه «نالَ» گاه به معناى بخشیدن چیزى به دیگران آمده است; ولى سیاق کلام نشان مى دهد که در اینجا منظور چیز دیگرى است 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره بِئْسَمَا اشْتَرَوْاْ بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُواْ بِمَآ أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْيَاً أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَى‏ مَنْ يَشَآءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَآءُو بِغَضَبٍ عَلَى‏ غَضَبٍ وَلِلْكَفِرينَ عَذَابٌ مُّهِينٌ چه بد است آنچه كه خویشتن را به آن بفروختند، كه از روى حسد، به آیاتى كه خدا فرستاده بود كافر شدند (و گفتند:) كه چرا خداوند از فضل خویش بر هر كس از بندگانش كه بخواهد، (آیاتش را) نازل مى‌كند. پس به قهر پى درپى الهى گرفتار شدند وبراى كافران، مجازاتى خوار كننده است. 🔴 در این آیه، علّت كفر یهودیان به پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله بیان شده است. آنها حسادت مى‌ورزیدند كه چرا بر یكى از افراد بنى‌اسرائیل، وحى نازل نشده است. و این حسادت و كفرورزى، بهاى بدى بود كه خود را بدان فروختند. 🔴 مایه كفر است. بنى‌اسرائیل آرزو داشتند پیامبر موعود از نژاد آنان باشد و چون به آرزوى خود نرسیدند، حسادت ورزیده وكافر شدند. «بغیاً ان ینزّل» 👤استاد ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ اعمال روزها و شب های 🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز 👉🏻 1da.ir/rqjEC 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2