❇️ اعمال روزها و شب های #هفته
🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز #سه_شنبه
👉🏻 1da.ir/oh2u
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ گر تیغ بارد در کوی آن ماه
گردن نهادیم الحکم لله
آیین تقوا ما نیز دانیم
لیکن چه چاره با بخت گمراه
ما شیخ و واعظ کمتر شناسیم
یا جام باده یا قصه کوتاه
من رند و عاشق در موسم گل
آن گاه توبه استغفرالله
مهر تو عکسی بر ما نیفکند
آیینه رویا آه از دلت آه
الصبر مر و العمر فان
یا لیت شعری حتام القاه
#حافظ چه نالی گر وصل خواهی
خون بایدت خورد در گاه و بی گاه
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
✳️گــــردن نــهــادیــم، الــحــکــمُ لـِللّه
اگردرکوی آن محبوبِ ماه رُخسار، تیغ وشمشیر برسرماببارد،ماعاشقان قدمی به عقب نخواهیم گذاشت. برای عاشق ِ صادق چه چیزی والاترازاین است که درراهِ عشق ودرکوی معشوق شهیدشود. مابرای هراتّفاقی آماده ایم و هیچ بیم وخوفی ازبلایا نداریم وتسلیم ِعشق هستیم.شمشیری که درمسیرعشق ورزی به فرق ِ سرعاشق فرودمی آید رحمت است و افتخار.هرچه که خواست ِ خداباشد مابرهمان گردن ِ تسلیم نهاده ایم.
زیـر شـمـشـیـر غـمــش رقـص کنان باید رفت
کان کـه شـد کـشـتهی او نیک سرانجام افتاد
#حافظ_غزل_418
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ #سه_شنبه شد و باز دلم هوای تو را ، ای صاحب مسجد مقدس #جمکران دارد ، از همین جا مرا بپذیر مولای من ...
👈 الصبر مر
و العمر فان
یا لیت شعری
حتام القاه
شکیبائی تلخ است
و عمر فانی است
ای کاش می دانستم
تا کی او را نمی بینم
و تا کی به بلای حرمان و هجران او مبتلا خواهم بود ...
#حافظ_غزل_418
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_5
#اصحاب_محمد
قسمت 13
🔴 داستان #هجرت اصحاب به حبشه 1
در سالهاى اول بعثت، مسلمانان در اقليّت بودند. قريش و ساير قبايل، اهل ايمان را از هر جهت در مضيقه سخت قرار دادند. آنان براى جهاد با كفّار و مشركان از نظر عدّه و عُدّه آماده نبودند.
رسول خدا صلى الله عليه و آله براى حفظ اسلام و جان مسلمانان و تهيّه پايگاهى در خارج از منطقه حجاز به آنان دستور مهاجرت داد و حبشه را براى آنان انتخاب فرمود، و به آنان گوشزد كرد در آنجا زمامدار صالحى است كه از ستم و ستمگرى جلوگيرى مىنمايد، شما به آنجا كوچ كنيد، باشد كه خداوند مهربان فرصت مناسبى در اختيار ما قرار دهد.
يازده مرد و چهار زن از مسلمانان عازم آن ديار شدند، و از طريق كشتى به سوى حبشه حركت كردند. اين مهاجرت كه در ماه رجب به سال پنجم بعثت انجام گرفت مهاجرت اوّل ناميده شد.
چيزى نگذشت كه جعفر بن ابى طالب و جمعى ديگر از مظلومان راه حق به حبشه رفتند و هسته اصلى يك جمعيّت متشكّل اسلامى را كه از هشتاد و دو مرد و عدّهاى زن و كودك تشكيل مىشد به وجود آوردند.
مسأله مهاجرت اين گروه براى دشمنان خدا بسيار تلخ و دردناك بود؛ زيرا حس مىكردند چيزى نخواهد گذشت كه با يك جمعيّت متشكّل نيرومند از مسلمانان كه تدريجاً اسلام را پذيرفتهاند و به سرزمين امن و امان حبشه رفتهاند روبه رو خواهند شد. براى به هم زدن اين موقعيّت دست به كار شده و دو نفر از جوانان باهوش و فعّال و حيلهگر و پشت هم انداز يعنى: عمرو بن عاص و عمارة بن وليد را براى در هم ريختن اوضاع مؤمنان انتخاب و به حبشه فرستادند.
اين دو نفر در كشتى شراب خوردند و به جان هم افتادند، ولى به هر حال براى پياده كردن نقشه خود وارد سرزمين حبشه شدند و با مقدّماتى به حضور نجاشى بار يافتند و قبلًا با دادن هداياى گرانبهايى به اطرافيان نجاشى موافقت آنها را جلب كرده و قول تأييد و طرفدارى از آنان گرفتند.
عمرو عاص سخنان خود را از اين جا شروع كرد، به نجاشى گفت: ما فرستادگان بزرگان مكّهايم، تعدادى از جوانان سبك مغز در ميان ما پرچم مخالفت برافراشتهاند و از آيين نياكان خود برگشته و به بدگويى از خدايان ما پرداخته و آشوب و فتنه به پا كرده و در ميان مردم تخم نفاق پاشيدهاند و از موقعيّت سرزمين شما سوء استفاده كرده و به اين جا پناه آوردهاند، ما از آن مىترسيم كه در اين جا نيز دست به اخلالگرى بزنند. بهتر اين است كه آنها را به ما بسپاريد تا به محلّ خود بازگردانيم.
اين را گفتند و هدايائى را كه با خود آورده بودند تقديم داشتند.
نجاشى گفت: تا من با نمايندگان اين پناهندگان به كشورم صحبت نكنم نمىتوانم در اين زمينه سخن بگويم و از آنجا كه اين بحث يك بحث مذهبى است بايد از نمايندگان مذهبى نيز در جلسهاى در حضور شما دعوت شود.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 336
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_5
#اصحاب_محمد
قسمت 13
🔴 داستان #هجرت اصحاب به حبشه 2
روز ديگر در يك جلسه مهم كه اطرافيان نجاشى و جمعى از دانشمندان مسيحى و جعفر بن ابى طالب به عنوان نمايندگى مسلمانان و نمايندگان قريش حضور داشتند، نجاشى پس از استماع سخنان نمايندگان قريش رو به جعفر كرد و از او خواست كه نظر خود را در اين زمينه بيان كند.
جعفر پس از اداى احترام چنين گفت: نخست از اينها بپرسيد آيا ما جزء بردگان فرارى اين جمعيّتيم؟
عمرو گفت: نه شما آزاديد.
جعفر: و نيز سؤال كنيد آيا آنها حقّى و دينى بر ذمّه ما دارند كه آن را از ما مىطلبند؟
عمرو: نه، ما هيچ گونه طلبى از شما نداريم.
جعفر: آيا خونى از شما ريختهايم كه آن را از ما مىطلبيد؟
عمرو: نه، چنين برنامهاى در كار نيست.
جعفر: پس از ما چه مىخواهيد كه اين همه ما را شكنجه و آزار داديد. و ما از سرزمين شما كه مركز ظلم و بيدادگرى بود بيرون آمديم.
سپس جعفر رو به نجاشى كرد و گفت: ما جمعى نادان بوديم، بت پرستى مىكرديم، گوشت مردار مىخورديم، انواع كارهاى زشت و ننگين انجام مىداديم، قطع رحم مىكرديم، نسبت به همسايگان بدرفتار بوديم و نيرومندان ما ضعيفان را مىخوردند.
ولى خداوند مهربان پيامبرى در ميان ما مبعوث كرد كه به ما دستور داده است:
هر گونه شبيه و شريك را از خدا دور سازيم و فحشا و منكرات و ظلم و ستم و قمار را ترك گوئيم. به ما دستور داده نماز بخوانيم، زكات بدهيم، عدالت و احسان پيشه كنيم و بستگان خود را كمك نماييم.
نجاشى گفت: عيساى مسيح نيز براى همين امور مبعوث شده بود.
سپس از جعفر پرسيد: آيا چيزى از آياتى كه بر پيامبر شما نازل شده است حفظ دارى؟
جعفر گفت: آرى، و سپس شروع به خواندن سوره مريم كرد.
حُسن انتخاب جعفر در مورد آيات تكان دهنده اين سوره كه مسيح و مادرش را از هر گونه تهمتهاى ناروا پاك مىسازد اثر عجيبى گذاشت تا آنجا كه قطرههاى اشكِ شوق از ديدگان دانشمندان مسيحى سرازير گشت و نجاشى صدا زد: به خدا سوگند! نشانههاى حقيقت در اين آيات نمايان است.
هنگامى كه عمرو خواست در اين جا سخنى بگويد و تقاضاى سپردن مسلمانان را به دست وى كند، نجاشى دست بلند كرد و محكم بر صورت عمرو كوبيد و گفت:
خاموش باش، به خدا سوگند! اگر بيش از اين سخنى در مذمّت اين جمعيت بگويى تو را مجازات خواهم كرد. اين جمله را گفت و رو به مأموران كرد و فرياد كشيد:
هداياى آنها را به آنان برگردانيد و آنان را از حبشه بيرون بريزيد، و به جعفر و يارانش گفت: آسوده خاطر در كشور من زندگى كنيد.
آرى، اصحاب حقيقى رسول حق، در مكّه به انواع شكنجه و آزار دچار شدند و از وسعت معيشت به ضيق اقتصاد افتادند، و محض حفظ اسلام مجبور به ترك وطن و اهل و عيال شدند، ولى به قول قرآن مجيد و امام سجّاد عليه السلام با سرمايه مودّت و محبّت به پيامبر و فداكارى در راه حضرت رب، به تجارت و معاملهاى دست زدند كه كسادى در آن نبود و نتيجه و نفعش جاودانى و ابدى بود.
إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَعَلَانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَن تَبُورَ* لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَيَزِيدَهُم مِن فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ
قطعاً كسانى مانند [على بن ابى طالب عليه السلام] كه همواره كتاب خدا را مىخوانند و نماز را برپا مىدارند و از آنچه روزى آنان كردهايم در نهان و آشكار انفاق مىكنند، تجارتى را اميد دارند كه هرگز كساد و نابود نمىشود.
* [اين همه را انجام مىدهند] تا [خدا] پاداششان را كامل عطا كند و از فضلش بر آنان بيفزايد؛ يقيناً او بسيار آمرزنده و عطا كننده پاداش فراوان در برابر عمل اندك است.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 336
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#دعا_چهارم_8
اللَّهُمَّ وَأَصْحَابُ مُحَمَّدٍ خَاصَّةً ....
وَاشْكُرْهُمْ عَلَى هَجْرِهِمْ فِيك دِيَارَ قَوْمِهِمْ ...
خدايا! پاداش عنايت كن ! بر یاران پیامبر صل الله علیه و آله به ويژه #اصحاب_محمد
آنان كه در راه تو از شهر و ديار و قوم خود #هجرت كردند ....
🎥 برشی از فیلم محمد رسول الله صلی الله علیه و آله- #هجرت اصحاب به حبشه👇
https://b2n.ir/k62479
👌 دعای #چهارم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
هدایت شده از انس با صحیفه سجادیه
#صحیفه_سجادیه_صفحه_ای
#صفحه_295
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) "در روز #عرفه "
👌 دعای #چهل_هفت
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_بصورت_بند_به_بند
#دعا_چهل_هفت_70
دعای سیدالساجدین(ع) در روز عرفه:
🔹فعُدْ عَلَيَّ بِمَا تَعُودُ بِهِ عَلَى مَنِ اقْتَرَفَ مِنْ تَغَمُّدِكَ، وَ جُدْ عَلَيَّ بِمَا تَجُودُ بِهِ عَلَى مَنْ أَلْقَى بِيَدِهِ إِلَيْكَ مِنْ عَفْوِكَ، وَ امْنُنْ عَلَيَّ بِمَا لا يَتَعَاظَمُكَ أَنْ تَمُنَّ بِهِ عَلَى مَنْ أَمَّلَكَ مِنْ غُفْرَانِكَ🔹
🔸پس چنان كه بنده گناهكار را پيوسته به رحمت فرا ميگيرى مرا نيز به احسان خود فراگير و چنان كه بر پناهندگان خود مى بخشى بر من هم ببخش و به آمرزش خود كه از كس دريغ ندارى و بر آرزومندان خود بدان منت مى نهى، بر من نيز منت نه🔸
#چهل_هفت
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
#دعا_چهل_هفت_70
عفو و مغفرت خداوند
فَعُدْ عَلَيَّ بِمَا تَعُودُ بِهِ -عَلَى مَنِ اقْتَرَفَ- مِنْ تَغَمُّدِكَ، وَ جُدْ عَلَيَّ بِمَا تَجُودُ بِهِ -عَلَى مَنْ أَلْقَى بِيَدِهِ إِلَيْكَ- مِنْ عَفْوِكَ، وَ امْنُنْ عَلَيَّ -بِمَا لَا يَتَعَاظَمُكَ أَنْ تَمُنَّ بِهِ عَلَى مَنْ أَمَّلَكَ- مِنْ غُفْرَانِكَ.
پسْ بر من از پوششت، همان چيزى را كه به كسى كه گناه كرده مىدهى، عطا كن. و به من ببخش همان چيزى را كه به كسى كه به خاطر عفوت تسليم تو گرديده است مىبخشى. و به من ارزانى دار آنچه بر تو گران نيست و به كسى كه آمرزش تو را آرزو مىكند ارزانى مىدارى.
«عَفْوِك»: عفو داراى معانى متعددى است و از جمله: "بهترين قسمت مال"، "مقدار اضافى چيزى"، "وسط و ميانه هر چيز"، "قصدِ گرفتن چيزى"، "از بين بردن اثر شى" و بالاخره به معنى "بخشش و آمرزش".
و در اين عبارت منظور معنى آخر است و «عافين» به بخشندگان و در گذرندگان اطلاق مىشود كه صفت برجسته پرهيزكاران است. (اشاره به آل عمران/ 134.).
تفاوت ميان «عفو» و «مغفرت» در آن است كه «عفو» اشاره به بخشش خداوند است و «مغفرت» اشاره به پوشش گناهان است زيرا ممكن است كسى گناهى را ببخشد امّا هرگز آن را نپوشاند و براى ديگران بازگو نمايد و بعضى مغفرت را به معنى پوشاندن فرد خاطى از عذابِ دوزخ معنى كردهاند.
#چهل_هفت #العفو
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🙏 خداوندا ببخش
🎥 https://b2n.ir/528670
خداوندا (چون با كمال تضرع و زارى به درگاهت روآورده و به گناهان معترف و از كردار پشيمانم)
به من عطا كن ستر و پوششى را از جانب خود كه به گناهكار عطا مىكنى،
و به من ببخش عفوت را كه به كسى كه خود را تسليم تو مىنمايد مىبخشى،
و به من انعام فرما آمرزشت را كه در دستگاهت بزرگ نمىنمايد كه آن را بر كسى كه به تو اميدوار است انعام نمائى
#فیض_الاسلام #العفو
#چهل_هفت #دعا_چهل_هفت_70
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_216
◀️ طغیانگری در پی توانگری
وَ قَالَ (علیه السلام): مَنْ نَالَ، اسْتَطَالَ.
علی علیه السلام که درود خدا بر او فرمودند : كسى كه به نوايى رسيد تجاوزكار شد.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ رابطه فزونى نعمت و طغيانگرى:
قسمت اول
📜 امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به وضع حال بسيارى از مردم اشاره مى كند كه از مواهب مادى سوء استفاده مى كنند، مى فرمايد: «كسى كه به نوايى رسد طغيان مى كند و برترى مى جويد»; (مَنْ نَالَ اسْتَطَالَ).
«استطال» از ريشه «طول» بر وزن (قول) به معناى قدرت و برترى است و هنگامى كه به باب استفعال مى رود مفهوم برترى جويى دارد. عبارت امام(عليه السلام) مفهوم وسيع و گسترده اى دارد و تمام كسانى را كه به مال يا مقام و يا هرگونه قدرت ديگرى مى رسند شامل مى شود و اين سيره اى ناپسند در بسيارى از مردم است; هنگامى كه مال و ثروت فراوانى پيدا مى كنند مى كوشند خود را برتر از ديگران نشان دهند و هنگامى كه مقامى پيدا كنند اصرار دارند ديگران را زير سلطه خود قرار دهند. همچنين هنگامى كه علم و دانشى به دست مى آورند ديگران را نادان مى پندارند و شاگرد خود مى دانند. به ويژه اگر پيش از اين محروميت هايى كشيده باشند; فقير بوده و به نوايى رسيده، ضعيف بوده و به قدرتى دست يافته، جاهل مطلق بوده و به علم و دانش مختصرى رسيده است. كبر و غرور و برترى جويى اين گونه افراد بيشتر و شديدتر است و تاريخ گذشته و حتى حوادثى كه امروز با چشم خود مى بينيم شاهد گوياى اين گفتار امام(عليه السلام) است.
در واقع مى توان گفت: اين كلام حكيمانه از آيه شريفه 6 و 7 سوره «علق» برگرفته شده كه مى فرمايد: «(كَلاَّ إِنَّ الاِْنسَانَ لَيَطْغَى * أَنْ رَّآهُ اسْتَغْنَى); چنين نيست به يقين انسان طغيان مى كند از اين كه خود را بى نياز ببيند».
گرچه بعضى از مفسران، انسان را در آیه مورد نظر، خصوص «ابو جهل» دانسته اند که مرد ثروتمند و طغیانگرى بود و به مبارزه با پیغمبر اسلام(صلى الله علیه وآله) پرداخت; ولى به یقین، انسان در اینجا مفهومى کلى دارد که به گروه کثیرى از نوع بشر اشاره مى کند و ابوجهل و امثال آن مصداق هاى روشنى از آن هستند.
ادامه دارد ...
#نهج_البلاغه_حكمت_216
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ رابطه فزونى نعمت و طغيانگرى:
قسمت 2
📜 در کلمات قصار گذشته نیز کراراً به این حقیقت با تعبیرات دیگرى اشاره شده است; از جمله در گفتار #نهج_البلاغه_حكمت_150 که در مقام موعظه به نکته هاى مهمى اشاره مى کند، مى فرماید: «لاَ تَکُنْ مِمَّنْ... إِنِ اسْتَغْنَى بَطِرَ وَفُتِنَ».
اگر غنى و بى نیاز شود مغرور و مفتون مى گردد و در #نهج_البلاغه_حكمت_160 نیز مى فرماید: «مَنْ مَلَکَ اسْتَأْثَرَ; کسى که دستش به حکومتى رسد استبداد پیشه مى کند». و مى توان گفت: کلام مورد بحث جامعیت بیشترى دارد، زیرا کلمات گذشته یا در مورد غنى و ثروت بود و یا مقام; اما گفتار حکیمانه مورد بحث، رسیدن به هر نوع توانایى مالى و مقامى و علمى را شامل مى شود.
البته این امر در مورد افراد کم ظرفیت و بى شخصیت است که تغییر وضع زندگى آنها را به کلى دگرگون مى سازد; ولى مردان باایمان و پرظرفیت و باشخصیت اگر تمام عالم را به آنها بدهند تغییرى در زندگى آنان پیدا نمى شود. نمونه اتم آن خود امام امیرمؤمنان(علیه السلام) است. در آن روز که در گوشه خانه تنها نشسته بود و آن روز که بر تخت قدرت خلافت قرار داشت حالش از هر نظر یکسان بود; ساده زیستى، عبادات شبانه، رسیدگى به حال محرومان و دفاع از مظلومان در هر حال مورد توجه ایشان بود. دلیل آن روشن است، زیرا آنها این مواهب را مال خود نمى دانند و به عنوان امانتى از سوى خدا براى خدمت به خلق و پیمودن راه قرب حق حساب مى کنند.
از اینجا روشن مى شود دعاهاى پیوسته بعضى که به مال و مقام و قدرت برسند و مستجاب نمى شود بسا به علّت همین است که خدا مى داند اگر آنها به نوایى برسند طغیان مى کنند و استطاله و برترى جویى را پیشه مى سازند. لطف پروردگار شامل آنها مى شود و آنها را از رسیدن به این امور محروم مى سازد.
داستان معروف ثعلبة بن حاطب انصارى که در ذیل آیه 75 سوره «توبه» آمده است نشان مى دهد که او مرد فقیرى بود و با اصرار زیاد از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) خواست در حق او دعا کند تا ثروتمند شود و پیغمبر(صلى الله علیه وآله) خواسته او را رد مى کرد. پس از اصرار زیاد دعایى در حقش فرموده و صاحب ثروت عظیمى شد و راه طغیان را پیش گرفت، نه تنها از پرداختن زکات سر باز زد، بلکه حکم زکات را ظالمانه پنداشت و آن را شبیه جزیه یهود و نصارى قلمداد کرد و بر سرش آمد آنچه آمد.
این حالت ـ همان گونه که اشاره کردیم ـ در افراد بى نوایى که به نوایى مى رسند غالباً شدیدتر است، ازاین رو در روایتى از امام کاظم(علیه السلام) مى خوانیم: «مَنْ وَلَّدهُ الْفَقْرُ أبْطَرَهُ الْغِنى; کسى که در دامان فقر متولد شده غنا و بى نیازى او را به طغیان وا مى دارد».
در روایات مخصوصاً تأکید شده که اگر حاجتى داشتید هرگز به این گونه افراد مراجعه نکنید، ازاین رو همان گونه که پیش از این نیز آورده ایم در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که به یکى از یارانش فرمود: «تُدْخِلُ یَدَکَ فِی فَمِ التِّنِّینِ إِلَى الْمِرْفَقِ خَیْرٌ لَکَ مِنْ طَلَبِ الْحَوَائِجِ إِلَى مَنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَکَانَ; دست خود را تا مرفق در دهان اژدها کنى براى تو بهتر از آن است که حاجت از کسى بطلبى که چیزى نداشته و سپس به نوایى رسیده است»
ابن ابى الحدید در تفسیر این گفتار حکیمانه غیر از این تفسیر معروف احتمال دیگرى داده است و آن این که منظور از «مَنْ نالَ» کسى است که جود و بخششى بر دیگران مى کند و به موجب جود و بخشش راه برترى جویى را پیش مى گیرد. گرچه «نالَ» گاه به معناى بخشیدن چیزى به دیگران آمده است; ولى سیاق کلام نشان مى دهد که در اینجا منظور چیز دیگرى است
#نهج_البلاغه_حكمت_216
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_90
بِئْسَمَا اشْتَرَوْاْ بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُواْ بِمَآ أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْيَاً أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَى مَنْ يَشَآءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَآءُو بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ وَلِلْكَفِرينَ عَذَابٌ مُّهِينٌ
چه بد است آنچه كه خویشتن را به آن بفروختند، كه از روى حسد، به آیاتى كه خدا فرستاده بود كافر شدند (و گفتند:) كه چرا خداوند از فضل خویش بر هر كس از بندگانش كه بخواهد، (آیاتش را) نازل مىكند. پس به قهر پى درپى الهى گرفتار شدند وبراى كافران، مجازاتى خوار كننده است.
🔴 در این آیه، علّت كفر یهودیان به پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله بیان شده است. آنها حسادت مىورزیدند كه چرا بر یكى از افراد بنىاسرائیل، وحى نازل نشده است. و این حسادت و كفرورزى، بهاى بدى بود كه خود را بدان فروختند.
🔴 #حسد مایه كفر است. بنىاسرائیل آرزو داشتند پیامبر موعود از نژاد آنان باشد و چون به آرزوى خود نرسیدند، حسادت ورزیده وكافر شدند. «بغیاً ان ینزّل»
👤استاد #قرائتی
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ اعمال روزها و شب های #هفته
🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز #چهارشنبه
👉🏻 1da.ir/rqjEC
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2