eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مختصر عفو و مغفرت خداوند فَعُدْ عَلَيَّ بِمَا تَعُودُ بِهِ -عَلَى مَنِ اقْتَرَفَ- مِنْ تَغَمُّدِكَ، وَ جُدْ عَلَيَّ بِمَا تَجُودُ بِهِ -عَلَى مَنْ أَلْقَى بِيَدِهِ إِلَيْكَ- مِنْ عَفْوِكَ، وَ امْنُنْ عَلَيَّ -بِمَا لَا يَتَعَاظَمُكَ أَنْ تَمُنَّ بِهِ عَلَى مَنْ أَمَّلَكَ- مِنْ غُفْرَانِكَ. پسْ بر من از پوششت، همان چيزى را كه به كسى كه گناه كرده مى‏دهى، عطا كن. و به من ببخش همان چيزى را كه به كسى كه به خاطر عفوت تسليم تو گرديده است مى‏بخشى. و به من ارزانى دار آنچه بر تو گران نيست و به كسى كه آمرزش تو را آرزو مى‏كند ارزانى مى‏دارى. «عَفْوِك»: عفو داراى معانى متعددى است و از جمله: "بهترين قسمت مال"، "مقدار اضافى چيزى"، "وسط و ميانه هر چيز"، "قصدِ گرفتن چيزى"، "از بين بردن اثر شى" و بالاخره به معنى "بخشش و آمرزش". و در اين عبارت منظور معنى آخر است و «عافين» به بخشندگان و در گذرندگان اطلاق مى‏شود كه صفت برجسته پرهيزكاران است. (اشاره به آل عمران/ 134.). تفاوت ميان «عفو» و «مغفرت» در آن است كه «عفو» اشاره به بخشش خداوند است و «مغفرت» اشاره به پوشش گناهان است زيرا ممكن است كسى گناهى را ببخشد امّا هرگز آن را نپوشاند و براى ديگران بازگو نمايد و بعضى مغفرت را به معنى پوشاندن فرد خاطى از عذابِ دوزخ معنى كرده‏اند. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🙏 خداوندا ببخش 🎥 https://b2n.ir/528670 خداوندا (چون با كمال تضرع و زارى به درگاهت روآورده و به گناهان معترف و از كردار پشيمانم) به من عطا كن ستر و پوششى را از جانب خود كه به گناهكار عطا مى‏كنى، و به من ببخش عفوت را كه به كسى كه خود را تسليم تو مى‏نمايد مى‏بخشى، و به من انعام فرما آمرزشت را كه در دستگاهت بزرگ نمى‏نمايد كه آن را بر كسى كه به تو اميدوار است انعام نمائى‏ ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی ◀️ طغیانگری در پی توانگری وَ قَالَ (علیه السلام): مَنْ نَالَ، اسْتَطَالَ. علی علیه السلام که درود خدا بر او فرمودند : كسى كه به نوايى رسيد تجاوزكار شد. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ رابطه فزونى نعمت و طغيانگرى: قسمت اول 📜 امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به وضع حال بسيارى از مردم اشاره مى كند كه از مواهب مادى سوء استفاده مى كنند، مى فرمايد: «كسى كه به نوايى رسد طغيان مى كند و برترى مى جويد»; (مَنْ نَالَ اسْتَطَالَ). «استطال» از ريشه «طول» بر وزن (قول) به معناى قدرت و برترى است و هنگامى كه به باب استفعال مى رود مفهوم برترى جويى دارد. عبارت امام(عليه السلام) مفهوم وسيع و گسترده اى دارد و تمام كسانى را كه به مال يا مقام و يا هرگونه قدرت ديگرى مى رسند شامل مى شود و اين سيره اى ناپسند در بسيارى از مردم است; هنگامى كه مال و ثروت فراوانى پيدا مى كنند مى كوشند خود را برتر از ديگران نشان دهند و هنگامى كه مقامى پيدا كنند اصرار دارند ديگران را زير سلطه خود قرار دهند. همچنين هنگامى كه علم و دانشى به دست مى آورند ديگران را نادان مى پندارند و شاگرد خود مى دانند. به ويژه اگر پيش از اين محروميت هايى كشيده باشند; فقير بوده و به نوايى رسيده، ضعيف بوده و به قدرتى دست يافته، جاهل مطلق بوده و به علم و دانش مختصرى رسيده است. كبر و غرور و برترى جويى اين گونه افراد بيشتر و شديدتر است و تاريخ گذشته و حتى حوادثى كه امروز با چشم خود مى بينيم شاهد گوياى اين گفتار امام(عليه السلام) است. در واقع مى توان گفت: اين كلام حكيمانه از آيه شريفه 6 و 7 سوره «علق» برگرفته شده كه مى فرمايد: «(كَلاَّ إِنَّ الاِْنسَانَ لَيَطْغَى * أَنْ رَّآهُ اسْتَغْنَى); چنين نيست به يقين انسان طغيان مى كند از اين كه خود را بى نياز ببيند». گرچه بعضى از مفسران، انسان را در آیه مورد نظر، خصوص «ابو جهل» دانسته اند که مرد ثروتمند و طغیانگرى بود و به مبارزه با پیغمبر اسلام(صلى الله علیه وآله) پرداخت; ولى به یقین، انسان در اینجا مفهومى کلى دارد که به گروه کثیرى از نوع بشر اشاره مى کند و ابوجهل و امثال آن مصداق هاى روشنى از آن هستند. ادامه دارد ... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ رابطه فزونى نعمت و طغيانگرى: قسمت 2 📜 در کلمات قصار گذشته نیز کراراً به این حقیقت با تعبیرات دیگرى اشاره شده است; از جمله در گفتار که در مقام موعظه به نکته هاى مهمى اشاره مى کند، مى فرماید: «لاَ تَکُنْ مِمَّنْ... إِنِ اسْتَغْنَى بَطِرَ وَفُتِنَ». اگر غنى و بى نیاز شود مغرور و مفتون مى گردد و در نیز مى فرماید: «مَنْ مَلَکَ اسْتَأْثَرَ; کسى که دستش به حکومتى رسد استبداد پیشه مى کند». و مى توان گفت: کلام مورد بحث جامعیت بیشترى دارد، زیرا کلمات گذشته یا در مورد غنى و ثروت بود و یا مقام; اما گفتار حکیمانه مورد بحث، رسیدن به هر نوع توانایى مالى و مقامى و علمى را شامل مى شود. البته این امر در مورد افراد کم ظرفیت و بى شخصیت است که تغییر وضع زندگى آنها را به کلى دگرگون مى سازد; ولى مردان باایمان و پرظرفیت و باشخصیت اگر تمام عالم را به آنها بدهند تغییرى در زندگى آنان پیدا نمى شود. نمونه اتم آن خود امام امیرمؤمنان(علیه السلام) است. در آن روز که در گوشه خانه تنها نشسته بود و آن روز که بر تخت قدرت خلافت قرار داشت حالش از هر نظر یکسان بود; ساده زیستى، عبادات شبانه، رسیدگى به حال محرومان و دفاع از مظلومان در هر حال مورد توجه ایشان بود. دلیل آن روشن است، زیرا آنها این مواهب را مال خود نمى دانند و به عنوان امانتى از سوى خدا براى خدمت به خلق و پیمودن راه قرب حق حساب مى کنند. از اینجا روشن مى شود دعاهاى پیوسته بعضى که به مال و مقام و قدرت برسند و مستجاب نمى شود بسا به علّت همین است که خدا مى داند اگر آنها به نوایى برسند طغیان مى کنند و استطاله و برترى جویى را پیشه مى سازند. لطف پروردگار شامل آنها مى شود و آنها را از رسیدن به این امور محروم مى سازد. داستان معروف ثعلبة بن حاطب انصارى که در ذیل آیه 75 سوره «توبه» آمده است نشان مى دهد که او مرد فقیرى بود و با اصرار زیاد از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) خواست در حق او دعا کند تا ثروتمند شود و پیغمبر(صلى الله علیه وآله) خواسته او را رد مى کرد. پس از اصرار زیاد دعایى در حقش فرموده و صاحب ثروت عظیمى شد و راه طغیان را پیش گرفت، نه تنها از پرداختن زکات سر باز زد، بلکه حکم زکات را ظالمانه پنداشت و آن را شبیه جزیه یهود و نصارى قلمداد کرد و بر سرش آمد آنچه آمد. این حالت ـ همان گونه که اشاره کردیم ـ در افراد بى نوایى که به نوایى مى رسند غالباً شدیدتر است، ازاین رو در روایتى از امام کاظم(علیه السلام) مى خوانیم: «مَنْ وَلَّدهُ الْفَقْرُ أبْطَرَهُ الْغِنى; کسى که در دامان فقر متولد شده غنا و بى نیازى او را به طغیان وا مى دارد». در روایات مخصوصاً تأکید شده که اگر حاجتى داشتید هرگز به این گونه افراد مراجعه نکنید، ازاین رو همان گونه که پیش از این نیز آورده ایم در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که به یکى از یارانش فرمود: «تُدْخِلُ یَدَکَ فِی فَمِ التِّنِّینِ إِلَى الْمِرْفَقِ خَیْرٌ لَکَ مِنْ طَلَبِ الْحَوَائِجِ إِلَى مَنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَکَانَ; دست خود را تا مرفق در دهان اژدها کنى براى تو بهتر از آن است که حاجت از کسى بطلبى که چیزى نداشته و سپس به نوایى رسیده است» ابن ابى الحدید در تفسیر این گفتار حکیمانه غیر از این تفسیر معروف احتمال دیگرى داده است و آن این که منظور از «مَنْ نالَ» کسى است که جود و بخششى بر دیگران مى کند و به موجب جود و بخشش راه برترى جویى را پیش مى گیرد. گرچه «نالَ» گاه به معناى بخشیدن چیزى به دیگران آمده است; ولى سیاق کلام نشان مى دهد که در اینجا منظور چیز دیگرى است 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره بِئْسَمَا اشْتَرَوْاْ بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُواْ بِمَآ أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْيَاً أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَى‏ مَنْ يَشَآءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَآءُو بِغَضَبٍ عَلَى‏ غَضَبٍ وَلِلْكَفِرينَ عَذَابٌ مُّهِينٌ چه بد است آنچه كه خویشتن را به آن بفروختند، كه از روى حسد، به آیاتى كه خدا فرستاده بود كافر شدند (و گفتند:) كه چرا خداوند از فضل خویش بر هر كس از بندگانش كه بخواهد، (آیاتش را) نازل مى‌كند. پس به قهر پى درپى الهى گرفتار شدند وبراى كافران، مجازاتى خوار كننده است. 🔴 در این آیه، علّت كفر یهودیان به پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله بیان شده است. آنها حسادت مى‌ورزیدند كه چرا بر یكى از افراد بنى‌اسرائیل، وحى نازل نشده است. و این حسادت و كفرورزى، بهاى بدى بود كه خود را بدان فروختند. 🔴 مایه كفر است. بنى‌اسرائیل آرزو داشتند پیامبر موعود از نژاد آنان باشد و چون به آرزوى خود نرسیدند، حسادت ورزیده وكافر شدند. «بغیاً ان ینزّل» 👤استاد ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ اعمال روزها و شب های 🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز 👉🏻 1da.ir/rqjEC 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ وصال او ز عمر جاودان به خداوندا مرا آن ده که آن به به شمشیرم زد و با کس نگفتم که راز دوست از دشمن نهان به به داغ بندگی مردن بر این در به جان او که از ملک جهان به خدا را از طبیب من بپرسید که آخر کی شود این ناتوان به گلی کان پایمال سرو ما گشت بود خاکش ز خون ارغوان به به خلدم دعوت ای زاهد مفرما که این سیب زنخ زان بوستان به دلا دایم گدای کوی او باش به حکم آن که دولت جاودان به جوانا سر متاب از پند پیران که رای پیر از بخت جوان به شبی می‌گفت چشم کس ندیده‌ست ز مروارید گوشم در جهان به اگر چه زنده رود آب حیات است ولی شیراز ما از اصفهان به سخن اندر دهان دوست شکر ولیکن گفته از آن به 🔅 برنامه ی روزانه ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
«9» اللَّهُمَّ وَأَوْصِلْ إِلَى التَّابِعِينَ لَهُمْ بِإِحْسَانٍ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ خَيْرَ جَزَائِكَ «10» الَّذِينَ قَصَدُوا سَمْتَهُمْ وَتَحَرَّوْا وِجْهَتَهُمْ وَمَضَوْا عَلَى شَاكِلَتِهِمْ «11» لَمْ يَثْنِهِمْ رَيْبٌ فِي بَصِيرَتِهِمْ وَلَمْ يَخْتَلِجْهُمْ شَكّ فِي قَفْوِ آثَارِهِمْ وَالايتِمَامِ بِهِدَايَةِ مَنَارِهِمْ مُكَانِفِينَ «13» وَمُوَازِرِينَ لَهُمْ يَدِينُونَ بِدِينِهِمْ وَيَهْتَدُونَ بِهَدْيِهِمْ يَتَّفِقُونَ عَلَيْهِمْ وَلَا يَتَّهِمُونَهُمْ فِيمَا أَدَّوْا إِلَيْهِمْ‏ خدايا ! به كه به خوبى و نيكى پيرو اصحاب پيامبرند؛ آن پيروانى كه مى‏گويند: « پروردگار! ما و برادران ما را كه به ايمان بر ما پيشى گرفتند بيامرز! » بهترين پاداشت را برسان ؛ همانان كه روش اصحاب را قصد كردند و سمت و سو و جهت آنان را برگزيدند، و شيوه آنان را دنبال كردند، در حالى كه ترديدى در بيناييشان خطور نكرد و شكّى در پيروى آثارشان، و اقتدا به نشان هدايتشان، دل مشغولشان نساخت. كمك كاران و تقويت كنندگان اصحاب بودند؛ به دين آنان مى‏گروند و به هدايت آنان راه مى‏يابند و نسبت به اصحاب واقعى پيامبر اتفاق نظر دارند، و آنان را در برنامه‏هايى كه از رسول اسلام به ايشان رساندند، متهم به دروغ و كذب نمى‏كنند. 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 14 1 🔴 در اين قسمت از دعا سخن از تابعانِ حقيقىِ كه در رأس آن وجود مقدس اميرالمؤمنين عليه السلام است به ميان آمده و به اوصاف آنان توسط حضرت زين العابدين عليه السلام اشاره شده است. امام سجاد عليه السلام در فراز «وَأَوْصِلْ إِلَى التَّابِعِينَ لَهُمْ بِإِحْسَانٍ» به تجليل از پيروان راه حق و رسالت مى‏پردازد و بر آنان درود و تحيت مى‏فرستد. اين بخش از دعا اشاره به دو آيه شريفه دارد كه مى‏فرمايد: وَ الَّذِينَ جَآءُو مِن بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَ لِإِخْوَ نِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمنِ وَ لَاتَجْعَلْ فِى قُلُوبِنَا غِلًّا لّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ و نيز كسانى كه بعد از آنان [انصار و مهاجرين‏] آمدند در حالى كه مى‏گويند: پروردگارا! ما و برادرانمان را كه به ايمان بر ما پيشى گرفتند بيامرز، و در دل‏هايمان نسبت به مؤمنان، خيانت و كينه قرار مده. پروردگارا! يقيناً تو رؤوف و مهربانى. و يا در آيه ديگر درباره سرانجام عاقبت پيروان دين مى‏فرمايد: وَ السبِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهجِرِينَ وَالْأَنصَارِ وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسنٍ رَّضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُواْ عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنتٍ تَجْرِى تَحْتَهَا الْأَنْهرُ خلِدِينَ فِيهَآ أَبَدًا ذَ لِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ پيشگامان نخستين از مهاجران و انصار و كسانى كه به نيكى و درستى از آنان پيروى كردند، خدا از ايشان خشنود است و آنان هم از خدا راضى‏ هستند؛ براى ايشان بهشت‏هايى آماده كرده كه از زيرِ [درختانِ‏] آن نهرها جارى است، در آنجا براى ابد جاودانه‏اند؛ اين است كاميابى بزرگ. ، پيروان پس از مهاجران و انصار دين اسلام هستند؛ كه پيامبر را نديده‏اند ولى با صحابه محشور بودند و اظهار ارادت و مدح حضرت نسبت به آنان به خاطر سبقت در ايمان و پايمردى آنان در دين و عزت و شرف در شخصيت آنان است. آنان با صحابه رسول اللَّه صلى الله عليه و آله ارتباط تنگاتنگ داشتند و هرگز بر پيامبر نسبت دروغى ندادند و در اداى امانت هم به خيانت متهم نساختند. با اين ويژگى‏ها، آن كسانى كه تا روز قيامت پيرو راه حق بوده و به گذشتگان وفادار باشند، اهل نجات هستند. به فرمايش امير مؤمنان عليه السلام كه فرمود: إنّ الحَقّ لايُعْرَفُ بِالرِّجالِ؛ إعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ أَهْلَهُ. حق به شخصيّت‏ها شناخته نمى‏شود، حق را بشناس تا پيروان آن را بشناسى. بهترين ميزان براى شناخت حق از باطل، اهل عصمتند؛ زيرا آنان حقايق نورى مى‏باشند كه از هر گونه پليدى و آلودگى مبرّا هستند. از اين رو نور واحد و صراط مستقيم آنانند. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 340 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 14 2 🔴 خداوند متعال مى‏فرمايد: قُل لَّآأَسَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبَى‏ وَ مَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ بگو: از شما [در برابر ابلاغ رسالتم‏] هيچ پاداشى جز مودّت نزديكان را [كه بنابر روايات بسيار اهل بيت- عليهم السلام- هستند] را نمى‏خواهم. و هر كس كار نيكى كند، بر نيكى‏اش مى‏افزاييم؛ يقيناً خدا بسيار آمرزنده و عطاكننده پاداش فراوان در برابر عمل اندك است. «دوستى ذوى القربى بازگشت به ولايت پذيرى و رهبرى ائمه معصومين عليهم السلام دارد كه‏در حقيقت تداوم خط رهبرى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و ولايت الهيه اوست. و اين پذيرش موجب سعادت انسان‏ها و بازگشت به خويشتن است. درخواست پيامبران و پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله از امت، جنبه پاداش مادى و دنيايى نداشته است؛ بلكه آنان حق جويى و دوستى اهل بيت و سودمندى براى انسان و ادامه خط مكتب اسلام و پيروان آن، خواهش حقيقى‏شان بوده است. و در حقيقت و قبول ولايت وسيله‏اى براى پذيرش دعوت امت است و پيامبر هرگز مردم را دعوت نمى‏كند به اين كه خويشاوند خود را به خاطر فاميلى دوست بدارند بلكه آن محبت به خويشاوند را براى آن خوانده كه محبت فى اللَّه است. احسان در آيات، هر گونه حسنه از جمله ايمان و اطاعت تا روز قيامت است، ولى منظور پاداش‏ها و اجرهاى معنوى است. و در آيه شريفه، دو كلمه مودت و حسنه به معناى ارتباط قلبى است كه از طريق نزديكان و اهل بيت پيامبر عليهم السلام صورت مى‏گيرد. در ادامه آيه مى‏فرمايد: آن كس كه عمل نيكى انجام دهد بر نيكى عملش مى‏افزاييم، چرا كه خداوند آمرزنده و عطا كننده پاداش است. چه حسنه‏اى از اين برتر كه انسان حب اهل بيت عليهم السلام را در دل گيرد و خط آنها را ادامه دهد. براى فهم كلام الهى در مسائلى كه ابهام پيدا مى‏كند از آنان تفسير بخواهد و عمل آنان را ملاك قرار دهد و در رفتارش آنان را الگو و اسوه خود سازد. البته روشن است از اين گونه تفسيرها، محدود بودن معنى حسنه به مودت اهل بيت عليهم السلام مقصود نيست، بلكه معناى وسيع و گسترده‏اى دارد ولى روشن‏ترين‏ مصداق اكتساب حسنه همين مودت است. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 340 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 14 3 🔴 كيانند؟ تابع در لغت يعنى: هر كه به ديگرى اقتدا كند هر چند هزاران سال فاصله باشد و به تعبير امام معصوم تا روز قيامت ادامه دارد. تابعى در اسلام منسوب به تابع است كه در تعريف مشهور محدثان كسى است كه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را نديده است ولى صحابه مسلمان را ملاقات كرده و بر دين اسلام بميرد. در اصطلاح به كسانى گويند كه: دوره حيات پيامبر را درك نكرده‏اند ولى اصحاب و صحابه پيامبر را ديدار كرده‏اند و برتران مسلمانان در زمان حضرت رسول را مصاحب مى‏ناميدند، در عصر دوم آنان كه مصاحب بودند را تابعين و گروه بعدى را اتباع تابعين ناميده‏اند. در تفسير نمونه آمده است: «گرچه بعضى از مفسران مفهوم اين جمله سبقونا بالأيمان را محدود به كسانى كرده‏اند كه بعد از پيروزى اسلام و فتح مكه به مسلمانان پيوستند ولى هيچ دليلى بر اين محدوديت نيست، بلكه تمام مسلمانان را تا دامنه قيامت شامل مى‏گردد. قابل توجه اين كه در اين جا نيز اوصاف سه گانه‏اى براى تابعين ذكر مى‏كند: نخست اين كه: آنها به فكر اصلاح خويش و طلب آمرزش و توبه در پيشگاه خداوند هستند. ديگر اين كه: نسبت به پيشگامان در ايمان همچون برادران بزرگترى مى‏نگرند كه از هر نظر مورد احترامند و براى آنها نيز تقاضاى آمرزش از پيشگاه خداوند مى‏كنند. سوم اين كه: آنها مى‏كوشند هر گونه كينه و دشمنى و حسد را از درون دل خود بيرون بريزند و از خداوند رؤوف و رحيم در اين راه يارى مى‏طلبند و به اين ترتيب خودسازى و احترام به پيشگامان در ايمان و دورى از كينه و حسد از ويژگى‏هاى آنهاست. در اين جا برخى از مفسران بدون توجه به اوصافى كه براى هر يك از مهاجران و انصار تابعين در آيه آمده باز اصرار دارند كه همه صحابه را بدون استثنا پاك و منزه بشمرند و كارهاى خلافى كه احياناً بعضى در زمان خود پيامبر صلى الله عليه و آله يا بعد از او مرتكب شده‏اند با ديده اغماض بنگرند و هر كس را كه در صف مهاجران و انصار و تابعين قرار گرفته، چشم بسته محترم و مقدس بدانند. در حالى كه آيات گذشته پاسخ دندان شكنى به اين افراد مى‏دهد. با اين حال ما چگونه مى‏توانيم كسانى را كه فى المثل در جنگ جمل حضور يافتند و روى امام خود شمشير كشيدند، نه اخوت اسلامى را رعايت كردند و نه سينه‏ها را از غل و كينه و حسد و بخل پاك ساختند، نه سبقت در ايمان على عليه السلام را محترم شمردند؛ محترم بشمريم و هر گونه انتقاد از آنها را گناه بدانيم و چشم بسته در برابر سخنان اين و آن تسليم شويم. خداوند در سوره توبه گروه تابعين را در زمره بهشتيان قرار داده است. همان طور كه مى‏دانيد در هر انقلاب وسيع اجتماعى كه بر ضد نابسامان اجتماعى صورت مى‏گيرد، پيشگامانى هستند كه پايه‏هاى انقلاب و نهضت به دوش آنهاست، آنها در واقع وفادارترين عناصر انقلابى هستند؛ زيرا به هنگامى كه پيشوا و رهبرشان از هر نظر تنها است گرد او را مى‏گيرند، و با اين كه از جهات مختلف در محاصره قرار دارند و انواع خطرها از چهار طرف آنها را احاطه كرده، دست از يارى و فداكارى برنمى‏دارند. مخصوصاً مطالعه تاريخ، آغاز اسلام را نشان مى‏دهد كه پيشگامان و مؤمنان نخستين، با چه مشكلاتى روبه رو بودند، چگونه آنها را شكنجه و آزار مى‏دادند و ناسزا مى‏گفتند، متهم مى‏كردند، به زنجير مى‏كشيدند و نابود مى‏نمودند، ولى با اين همه گروهى با اراده آهنين و عشق سوزان و عزم راسخ و ايمان عميق در اين راه گام گذاردند و به استقبال انواع خطرها رفتند. در اين ميان سهم مهاجران نخستين از همه بيشتر بود و به دنبال آنها انصار نخستين يعنى آنهايى كه با آغوش باز از پيامبر به مدينه دعوت كردند و ياران مهاجر او را همچون برادران خويش مسكن دادند و از آنها با تمام وجود خود دفاع كردند و حتى بر خويشتن نيز مقدم داشتند. ولى با اين حال آن چنان كه روش هميشگى او است، سهم ديگران را نيز ناديده نگرفته است و به عنوان تابعين به احسان از تمام گروه‏هايى كه در عصر پيامبر يا زمان‏هاى بعد به اسلام پيوستند، هجرت كردند، و يا مهاجران را پناه دادند و حمايت نمودند ياد مى‏كند، و براى همه اجر و پاداش‏هاى بزرگى را نويد مى‏دهد. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 340 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 14 4 🔴 تبعيت به احسان از نظر علامه طباطبايى‏ و علامه طباطبايى در تفسير خود به نكته‏اى قابل توجه اشاره مى‏فرمايد: «و اما صنف سوم يعنى الذين اتبعوهم باحسان در اين صنف نيز قيدى آورده كه نكته‏اى را افاده مى‏كند و آن قيد باحسان است. مقدمه: بايد دانست كه در زبان عرب براى حرف «با» چند معنا است، گاهى به معناى «فى» به كار مى‏رود و گاهى معناى سببيت را مى‏رساند، و گاهى مصاحبت را. در جمله مورد بحث نمى‏تواند به معناى «فى» بوده تا معناى جمله اين باشد. و «كسانى كه سابقين اولين را در احسان متابعت كرده‏اند» چون مى‏دانيم، منظور آيه چنين مى‏شود: «و كسانى كه سابقين اولين را به خاطر احسان پيروى كرده‏اند» چون اگر به اين معنا باشد و همچنين اگر به معناى «فى» بود كلمه احسان را با الف و لام مى‏آورد و مى‏فرمود: «بالاحسان» وليكن كلمه نامبرده را بدون الف و لام آورده، و از معناى «باء» مناسب‏تر با اين كلمه همان معناى سوم است. و در نتيجه مقصود از اين قيد اين مى‏شود: تبعيت آنان همراه با يك نوع احسان بوده باشد و خلاصه، احسان، وصف براى پيروى مى‏شود. خواهيد گفت مگر پيروى چند جور است؟ در جواب مى‏گوييم: ما از خود قرآن استفاده مى‏كنيم كه پيروى دو جور است، يكى مذموم و ناپسند و ديگرى ممدوح و پسنديده و قرآن كريم پيروى كوركورانه و از روى جهل و نياكانشان را كه جز متابعت هوى‏ و شيطان انگيزه ديگرى ندارد مذمت مى‏كند. پس كسى كه پيرويش اينچنين باشد پيرويش بد و مذموم و كسى كه از حق پيروى كند پيرويش خوب و ممدوح است، و خداى تعالى درباره آن مى‏فرمايد: الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلئِكَ الَّذِينَ هَدَيهُمُ اللَّهُ آنان كه سخن را مى‏شنوند و از بهترينش پيروى مى‏كنند، اينانند كسانى كه خدا هدايتشان كرده. و از جمله شرايط احسان در پيروى، يكى اين است كه عمل تابع، كمال مطابقت را با عمل متبوع داشته باشد كه اگر نداشته باشد باز پيروى بد و مذموم است. پس، ظاهراً منظور از طبقه سوم يعنى الذين اتبعوهم باحسان كسانى هستند كه با پيروى نيك آن دو طبقه را پيروى كنند يعنى پيرويشان به حق باشد و يا به عبارتى پيرويشان براى اين باشد كه حق را با آنان ببينند. پس در حقيقت برگشت اين قيد به اين شد كه: پيروى دسته سوم از دو دسته اول پيروى از حق باشد، نه پيروى به خاطر علاقه‏اى كه به ايشان دارند يا به خاطر علاقه و تعصّبى كه به اصل پيروى از آنان دارند و همچنين در پيرويشان رعايت مطابقت را بكنند. اين آن معنايى است كه از اتباع به احسان فهميده مى‏شود نه آنگه ديگران‏ گفته‏اند: كه منظور اين است كه ايشان در كارهاى نيك پيروى كنند و يا اعمال صالح و كارهاى نيك انجام دهند. چون اين دو معنا با نكره و بى الف و لام بودن «احسان» آن طور كه بايد نمى‏سازد. و به فرض هم كه يكى از اين دو معنا مراد باشد، باز چاره‏اى نيست جز اين كه آنان را مقيد كنيم به اين كه پيرويشان پيروى از حق باشد؛ زيرا پر واضح است كه پيروى حق و پيروى در حق مستلزم انجام كارهاى نيك هست، ولى انجام كارهاى نيك هميشه پيروى حق و يا پيروى در حق نيست 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 340 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 14 5 🔴 علّت تجليل از صحابه‏ در روايات تجليل از صحابه و پيروان دين حق از جهت محبت و دوستى كامل و اعتقاد به راه رسالت بوده است و اين روش از ديدگاه ائمه اطهار عليهم السلام استمرار حكومت دينى است. امام صادق عليه السلام در اين زمينه مى‏فرمايد: وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ تَعالى‏ اخْتارَ لِنَبيّهِ عَنْ أَصْحابِهِ طائِفَةً أَكْرَمَهُمْ بِاجَلِّ الْكَرامَةِ وَ حَلَّاهُمْ بِحُليّة التأييد وَالنَّصْرِ وَالْاستِقامَةِ لِصُحْبَتِهِ عَلَى الْمَحْبُوبِ وَالْمَكْرُوهِ وَانْطَقَ لِسانَ نَبيه مُحَمَّد صلى الله عليه و آله بِفَضائِلِهم وَ مَناقِبِهِم و كِراماتِهِم وَ اعْتَقِدْ مَحَبَّتَهُمْ وَ اذْكُرْ فَضْلَهُمْ. بدان كه: خداوند بزرگ از براى پيغمبر خويش اصحابى را برگزيد. گروهى را به بزرگترين كرامت ارج نهاد. آنان را به زيور نيرومندى و يارى رسانى و استقامت در همراهى با حضرت در خوشى‏ها و ناخوشى‏ها زينت داد. پس زبان آن حضرت را به يادآورى فضليت‏ها و مناقب آنان گويا گرداند. پس حال دانستى كه ياران پيغمبر چنين هستند، به دوستى آنان معتقد باش و كمالات آنان را ياد كن. آرى، چنين است كه گروهى از بندگان خدا در صف مبارزان حق قرار مى‏گيرند. و در ميدان عمل از مرز اعتقادات دفاع مى‏كنند. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 340 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 14 6 🔴 حقيقت در روايات‏ اللَّهُمَّ وَأَوْصِلْ إِلَى التَّابِعِينَ ... الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ .... حضرت على عليه السلام در خطبه‏اى مردم را پس از هشدار نسبت به وظايف فكرى و رفتارى آنان، به سرانجام امورشان توجه مى‏دهد: الْمِضْمارُ الْيَومَ وَ السِّباقُ غَدَاً فَانَّكُمْ لاتَدْرُونَ إلى‏ جَنَّةٍ اوْ إلى النَّارِ وَ اسْتَغْفِرُ اللَّهَ لى‏ وَ لَكُم. آگاه باشيد كه امروز ميدان مسابقه است و فردا پيروز ميدان روشن مى‏گردد؛ پس نمى‏دانيد كه پايان آن به بهشت يا جهنّم است. و از خداوند براى خودم و شما طلب آمرزش مى‏كنم. رسول خدا صلى الله عليه و آله در اين باره، هدف مسابقه را مشخص مى‏فرمايد: السَّابِقُونَ إلى‏ ظِلِّ العَرْشِ طُوبى‏ لَهُمْ، قِيلَ: يا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ هُمْ؟ فَقالَ: الذَّينَ يَقْبَلُونَ الحَقَّ إذا سَمِعُوهُ وَ يَبْذُلُونَهُ إذا سُئِلُوهُ وَ يَحْكُمُونَ لِلنَّاسِ كَحُكْمِهِمْ لِأَنْفُسِهِم هُمُ السَّابِقُونَ إلَى ظِلِّ الْعَرْشِ. پيشگامان به سوى سايه لطف پروردگار، خوشا به حال آنان، پرسيده شده آنان چه كسى هستند؟ فرمود: آنان هنگامى كه حق را مى‏شنوند مى‏پذيرند و در هنگام پرسش حق را در اختيار مى‏گزارند. درباره مردم آن گونه كه درباره خودشان حكم كنند، حكم مى‏دهند. حضرت صادق عليه السلام مى‏فرمايد: «من با پدرم بودم تا اين كه به قبر و منبر رسول اللّه صلى الله عليه و آله رسيديم، پس پدرم نزد گروهى از اصحابش ايستاد و به ايشان سلام كرد و فرمود: به خدا سوگند! من خود شما و بوى شما و روح‏هاى شما را دوست دارم، پس ما را به پرهيزگارى و كوشش يارى دهيد. همانا شما به ولايت ما نمى‏رسيد مگر به دورى از هواى نفس و تلاش. هر كسى از پيشوايى پيروى مى‏كند پس عمل او را به كار گيرد و سپس فرمود: شما خط اتصال خداييد، شا پيرو خداييد و شما پيشگامان نخستين و آخرين هستيد، شما پيشگامان محبت ما در دنيا هستيد و شما پيشگامان بهشت در آخرتيد و ما به ضمانت الهى، بهشت را براى شما ضمانت مى‏كنيم. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 340 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
«9» اللَّهُمَّ وَأَوْصِلْ إِلَى التَّابِعِينَ لَهُمْ بِإِحْسَانٍ الَّذِينَ يَقُولُونَ: « رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ خَيْرَ جَزَائِكَ» خدايا ! به كه به خوبى و نيكى پيرو اصحاب پيامبرند بهترين پاداشت را برسان آن پيروانى كه مى‏گويند: « پروردگار! ما و برادران ما را كه به ايمان بر ما پيشى گرفتند بيامرز! » 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
🙏 خدايا ! به كه به خوبى و نيكى پيرو اصحاب پيامبرند ، بهترين پاداشت را برسان .. ✳️ كساني‌ كه‌ از تابعين‌ قائل‌ به‌ افضليّت‌ علي‌ علیه السلام بر جميع‌ مخلوقات‌ هستند جماعت‌ بسياري‌ مي‌باشند مانند اُوَيْس‌قَرَني‌، و زيدبن‌ صُوحان‌ وبرادرش‌: صَعْصَعَه‌، و جُنْدُب‌ الخير و عبيدة‌ سلماني‌ و غيرهم‌ از آنان‌ كه‌ از جهت‌ شمارش‌ احصاء نمي‌گردند. و لفظ‌ در آن‌ عصر گفته‌ نمي‌شده‌ است‌ مگر بر كسي‌ كه‌ قائل‌ به‌ تفضيل‌ او بوده‌ است‌. و كلام‌ و مقالۀ اماميّه‌ و كساني‌ كه‌ به‌ پيروي‌ آنان‌ درآمده‌اند از طعنه‌ زنندگان‌ بر امامت‌ سلف‌ در آن‌ زمان‌ بدين‌ گونه‌ از اشتهار مشهور نبوده‌ است‌ و بنابراين‌ قائلين‌ به‌ تفضيل‌ همانهائي‌ بودند كه‌ شيعه‌ ناميده‌ مي‌شده‌اند. و جميع‌ آنچه‌ كه‌ در آثار و اخبار در فضل‌ شيعه‌ وارد شده‌ است‌، و اين‌ كه‌ ايشانند كه‌ به‌ آنها وعدۀ بهشت‌ داده‌ شده‌ است‌، مراد همين‌ دسته‌ مي‌باشند نه‌ غير ايشان‌. و بدين‌ جهت‌ است‌ كه‌ اصحاب‌ معتزلي‌ ما در كتب‌ و تصانيفشان‌ گفته‌اند: ما حقّاً شيعه‌ هستيم‌. و بناءً عليهذا اين‌ قول‌ به‌ سلامت‌ نزديكتر و از دو قولي‌ كه‌ در دو طرف‌ افراط‌ و تفريط‌ واقع‌ است‌ به‌ حقّ شبيه‌تر مي‌باشد ✍️ مرحوم علامه ره – نورانی " امام شناسی " ج 18 قسمت 20 و قائل به افضلیت علی علیه السلام ( متن کامل کتاب)👇 📔 https://b2n.ir/SAHIFE2_tabeeen ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1448550146_-210035.m4a
24.59M
👌جلسه 6 آشنایی اجمالی با دوران تاریخی امام سجاد علیه السلام 👤استاد علی اصغر 🖋کانال انس با 🆔 @sahife2