eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5.1هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
◀️ راه پايدارى علم و يقين: 📜 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه اش، به عالمان بى عمل اشاره كرده نخست مى فرمايد: «علم خويشتن را جهل قرار ندهيد»؛ (لاَ تَجْعَلُوا عِلْمَكُمْ جَهْلاً). اشاره به اينكه هرچيزى آثارى دارد كه از آثار آن مى توان آن را شناخت، هنگامى كه اثر و خاصيت خود را از دست بدهد به منزله معدوم است؛ هرچند ظاهرآ وجود داشته باشد. قرآن مجيد درباره انسانهايى كه چشم و گوش دارند؛ اما آثارى كه از چشم وگوش انتظار مى رود يعنى شنيدن و عمل كردن و ديدن و عبرت گرفتن، در كار آنها نيست، تعبير به ناشنوا و نابينا كرده و حتى آنها را مردگان بى جانى شمرده است، مى فرمايد: «(إِنَّکَ لاَ تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلاَ تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ * وَمَا أَنْتَ بِهَادِى الْعُمْىِ عَنْ ضَلاَلَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلاَّ مَنْ يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ مُّسْلِمُونَ)؛ تو نمى توانى سخن خود را به گوش مردگان برسانى و نمى توانى صداى خود را به گوش كران برسانى در آن هنگام كه پشت مى كنند و از سخنان تو مى گريزند * ونيز نمى توانى كوران را از گمراهى شان برهانى؛ تو فقط مى توانى سخن خود را به گوش كسانى برسانى كه آماده پذيرش ايمان به آيات ما هستند و در برابر حق تسليمند!». اميرمؤمنان على عليه السلام نيز ثروت اندوزان بخيل و خودخواه را مردگان برخوردار از حيات ظاهرى مى شمرد و مى فرمايد: «هَلَکَ خُزَّانُ الاَْمْوَالِ وَهُمْ أَحْيَاءٌ». به عكس، دانشمندانى را كه از دنيا رفته اند و آثارشان در افكار و دلها باقى است زندگان جاويد مى داند و مى فرمايد: «الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ أَعْيَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ وَأَمْثَالُهُمْ فِي الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ». همانگونه كه قرآن مجيد نيز شهيدان را زندگان جاويد دانسته است. بنابراين اين يك فرهنگ قرآنى و اسلامى است كه هر موضوع بى خاصيتى در حكم معدوم است و به همين دليل عالمانى كه به علم خود عمل نمى كنند در كلام امام عليه السلام به منزله جاهلان شمرده شده اند. به دنبال آن مى افزايد: «يقين خود را (نيز) شك قرار ندهيد»؛ (وَيَقِينَكُمْ شَكّاً). روشن است كسى كه يقين دارد به اينكه فلان غذا مسموم است و از آن مى خورد به منزله كسى است كه شك دارد و از يقين بى بهره است. همچنين آنهايى كه به قيامت يقين دارند و آماده آن نمى شوند، آثار منفى گناه را مى دانند ومرتكب مى شوند، به آثار مثبت اطاعت پى برده اند و ترك مى كنند، همه به منزله انسان هاى شكاكند. به همين دليل امام عليه السلام در حكمت 126 از چندين گروه تعجب مى كند، قدر مشترك همه آنها اين است كه چيزى را مى دانند و يقين دارند ولى بر طبق آن گام برنمى دارند. آغاز آن حكمت چنين است «عَجِبْتُ لِلْبَخيلٍ». سپس امام عليه السلام در پايان اين سخن مى فرمايد: «آنگاه كه عالم شديد عمل كنيد و زمانى كه يقين كرديد اقدام نماييد (تا علم و عمل شما هماهنگ گردد و تناقض ميان باطن و ظاهر شما برچيده شود»؛ (إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا، وَإِذَا تَيَقَّنْتُمْ فَأَقْدِمُوا). اين نتيجه قطعى بيانى است كه امام عليه السلام در آغاز فرمود؛ هرگاه بخواهيم علم ما جهل نشود بايد عمل كنيم و هرگاه اراده كنيم كه يقين ما تبديل به شك نشود بايد بر طبق آن رفتار نماييم. اين سخن را با حديث ديگرى در همين زمينه پايان مى دهيم. «ابن عساكر» در تاريخ دمشق در شرح حال اميرمؤمنان على عليه السلام مى گويد: عمر به امام عليه السلام عرض كرد: «عِظْنى يا أبَا الْحَسَنِ؛ اى ابوالحسن مرا موعظه كن». امام عليه السلام به او فرمود : «لا تَجْعَلْ يَقينَکَ شَكّآ وَلا عِلْمَکَ جَهْلاً وَلا ظَنَّکَ حَقّآ وَاعْلَمْ أنَّهُ لَيْسَ لَکَ مِنَ الدُّنْيا إلّا ما أعْطَيْتَ فَأمْضَيْتَ وَقَسَمْتَ فَسَوَّيْتَ وَلَبِسْتَ فَأبْلَيْتَ، قالَ صَدَقْتَ يا أبَاالْحَسَنِ؛ يقين خود را شك قرار مده و علمت را جهل مكن و ظن خود را حق مپندار وبدان بهره تو از دنيا همان است كه به تو عطا شده و استفاده كرده اى و قسمت تو شده و آن را تسويه كرده اى و پوشيده اى و كهنه و فرسوده ساخته اى». عمر گفت: راست گفتى اى ابوالحسن. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَو تٌ مِّنْ رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ‏ آنانند كه برایشان از طرف پروردگارشان، درودها و رحمت‌هایى است و همانها هدایت یافتگانند كلمه «» از واژه‌ى «صلو» به معنى ورود در نعمت ورحمت است، بر خلاف واژه‌ى «صلى» كه به معناى ورود در قهر و غضب است. مانند: «تصلى ناراً حامیة» خداوند بر مؤمنانى كه در مشكلات، صبر و مقاومت كرده‌اند، خود درود و صلوات مى‌فرستد؛ «صلوات من ربهم» ولى درباره مؤمنان مرفّه كه زكات اموالشان را مى‌پردازند، دستور مى‌دهد پیامبر صلى الله علیه وآله درود بفرستد. «صلّ علیهم» ⏺ خداوند، صابران را غرق در رحمت خاصّ خود مى‌كند. «علیهم صلوات» تشویق صابران از طرف خداوند، به ما مى‌آموزد كه باید ایثارگران و صابران و مجاهدان، در جامعه از كرامت واحترام خاصّى برخوردار باشند. «علیهم صلوات من ربّهم...» تشویق، از شئون ربوبیّت و لازمه تربیت است. «صلوات من ربهم» هدایت صابران، قطعى و مسلّم است. با آنكه در قرآن، هدایت یافتن بسیارى از انسان‌ها، تنها یك آرزو است؛ «لعّلهم یهتدون» ولى در مورد صابران، هدایت آنان قطعى تلقّى شده است. «اولئك هم المهتدون» هدایت، مراحلى دارد. با اینكه گویندگانِ «انّاللّه‌وانّاالیه‌راجعون» مؤمنان و هدایت‌شدگان هستند، ولى مرحله بالاتر را بعد از صبر و دریافت صلوات و رحمت الهى كسب مى‌كنند. «اولئك هم المهتدون» کانال انس با 🆔 @sahife2
🌺 درهای بهشت را برویم باز کن اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ الْجِنَانِ خدایا در این ماه درهای بهشت هایت را به رویم باز کن وَ أَغْلِقْ عَنِّی فِیهِ أَبْوَابَ النِّیرَانِ و درهای آتش دوزخ را به روزیم بربند وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِتِلاوَةِ الْقُرْآنِ و به تلاوت قرآن موفقم بدار یَا مُنْزِلَ السَّکِینَةِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ ای فرو فرستنده آرامش در دل مؤمنان 👈 شرح صوتی دعا در لینک زیر http://alumni.miu.ac.ir/index.aspx?siteid=2&pageid=30651 http://www.aviny.com/Voice/ramazan/sharh_doa_ruzane/mojtahedi.aspx 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
👈 قرآن بصورت (تندخوانی) https://qurantv.ir/qariinfo/6827 👈 از صفحه 248 تا صفحه 260 http://moshaf.org/files/other/document/Sahifeh%20Sajjadiyeh.pdf 👈 مقید باشیم به توفیق الهی و با استمداد از آقا امام سجاد علیه السلام روزانه برنامه ی تعیین شده را با هم قرائت کنیم 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
Sahifeh Sajjadiyeh-bonyana.com.pdf
2.95M
🌙 لطفا کتاب صحیفه سجادیه - از صفحه 248 تا صفحه 260 مطالعه شود
«20» اللَّهُمَّ وَ أَنْتَ جَعَلْتَ مِنْ صَفَايَا تِلْكَ الْوَظَائِفِ وَ خَصَائِصِ تِلْكَ الْفُرُوضِ شَهْرَ رَمَضَانَ الَّذِي اخْتَصَصْتَهُ مِنْ سَائِرِ الشُّهُورِ وَ تَخَيَّرْتَهُ مِنْ جَمِيعِ الْأَزْمِنَةِ وَ الدُّهُورِ وَ آثَرْتَهُ عَلَى كُلِّ أَوْقَاتِ السَّنَةِ بِمَا أَنْزَلْتَ فِيهِ مِنَ الْقُرْآنِ وَ النُّورِ وَ ضَاعَفْتَ فِيهِ مِنَ الْإِيمَانِ وَ فَرَضْتَ فِيهِ مِنَ الصِّيَامِ وَ رَغَّبْتَ فِيهِ مِنَ الْقِيَامِ وَ أَجْلَلْتَ فِيهِ مِنْ لَيْلَةِ الْقَدْرِ الَّتِي هِيَ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ «21» ثُمَّ آثَرْتَنَا بِهِ عَلَى سَائِرِ الْأُمَمِ وَ اصْطَفَيْتَنَا بِفَضْلِهِ دُونَ أَهْلِ الْمِلَلِ فَصُمْنَا بِأَمْرِكَ نَهَارَهُ وَ قُمْنَا بِعَوْنِكَ لَيْلَهُ مُتَعَرِّضِينَ بِصِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ لِمَا عَرَّضْتَنَا لَهُ مِنْ رَحْمَتِكَ وَ تَسَبَّبْنَا إِلَيْهِ مِنْ مَثُوبَتِكَ وَ أَنْتَ الْمَلِي‏ءُ بِمَا رُغِبَ فِيهِ إِلَيْكَ الْجَوَادُ بِمَا سُئِلْتَ مِنْ فَضْلِكَ الْقَرِيبُ إِلَى مَنْ حَاوَلَ قُرْبَكَ خدايا! تو از خالص‏ترين آن وظايف، و برگزيده‏ترين آن فرايض، ماه رمضان را قرار دادى كه آن را از ميان ساير ماه‏ها برگزيدى، و از ميان همه زمان‏ها و روزگارها انتخاب فرمودى، و بر تمام اوقات سال ترجيح دادى؛ به خاطر آن كه قرآن و نور را در آن نازل كردى، و ايمان را در آن چند برابر ساختى، و روزه گرفتن در آن را واجب كردى، و به شب زنده‏دارى در آن تشويق فرمودى، و شب قدر را در آن كه از هزار شب بهتر است، بزرگ داشتى. سپس ما را به سبب‏ آن، بر ديگر امّت‏ها ترجيح دادى، و در پرتو فضلش ما را از ميان همه ملّت‏ها برگزيدى. پس به فرمانت روز را روزه گرفتيم، و شبش را به ياريت به عبادت برخاستيم، در حالى كه خود را به سبب روزه و شب زنده‏داريش در معرض رحمتت قرار داديم؛ زيرا خودت ما را در اين ماه در معرض رحمتت قرار دادى، و آن را وسيله رسيدن به پاداشت انتخاب كرديم، و تو به انجام آنچه از درگاهت طلب شود توانايى، و به آنچه از احسانت درخواست شود، جواد و بخشنده‏اى، به كسى كه براى تقرّب به تو بكوشد قريب و نزديكى. دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
«5» ثُمَّ فَضَّلَ لَيْلَةً وَاحِدَةً مِنْ لَيَالِيهِ عَلَى لَيَالِي أَلْفِ شَهْرٍ وَ سَمَّاهَا لَيْلَةَ الْقَدْرِ تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ سَلَامٌ دَائِمُ الْبَرَكَةِ إِلَى طُلُوعِ الْفَجْرِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ بِمَا أَحْكَمَ مِنْ قَضَائِهِ‏ سپس يكى از شب‏هايش را بر شب‏هاى هزار ماه برترى داد، و آن را شب قدر ناميد، فرشتگان و روح در آن شب، به دستور پروردگارش، براى تعيين سرنوشت‏ها، و آوردن هر خير و بركتى، و تقدير هر كارى نازل مى‏شوند. شبى است آكنده از سلامت و رحمت، بركتش تا سپيده دم بر هر كس از بندگانش كه بخواهد، از طريق قضايش كه محكم و استوار كرده، پيوسته و دايمى است. ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
تفسير با ارزش الصافى از ابن عباس روايت مى‏كند كه: براى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله درباره مردى از بنى اسرائيل نقل كردند كه هزار ماه بر دوش خود به خاطر جهاد در راه خدا اسلحه حمل كرد. پيامبر صلى الله عليه و آله از شنيدن آن به شدّت شگفت زده شد و آرزو كرد كه اى كاش چنين كار پرثوابى در امّتش انجام گيرد! پس دست به دعا برداشته، گفت: پروردگارا! امت من را از نظر عمر كوتاه‏ترين عمر و از نظر عمل در حداقلّ عمل قرار داده‏اى. خداى مهربان شب قدر را به او عطا كرد و اعلام فرمود: شب قدر، در عين كوتاهى زمانش و فرصت اندكش براى عمل، از هزار ماهى كه آن مرد مؤمن بنى اسرائيلى سلاح براى جهاد در راه خدا حمل مى‏كرد براى تو و امت تو بعد از تو در هر رمضانى تا روز قيامت بهتر است . بهره و پاداش دعا و استغفار و قرائت قرآن و مباحثه علمى و نمازهاى مستحب و احياء و زيارت حضرت امام حسين عليه السلام در شب قدر، از انجام آن در هزار ماه پى در پى برتر و بهتر است. ✍️ استاد حسین - کتاب اهل بيت عليهم‏السلام عرشيان فرش نشين، ص: 51 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
شب گناه نيست‏ صاحب كتاب ابوب الجنان كه كتاب بسيار پربار و نايابى است مى‏نويسد: جوان بى‏تقوايى كه به خير و سعادت خود در زندگى اهميتى نمى‏داد و ملاحظه چيزى را نمى‏كرد، بر اثر چشم‏چرانى به دخترى دل بسته بود، ولى آن دختر تن به خواسته نامشروع او نمى‏داد. شبى از شب‏هاى قدر كه وقت بيدارى و مناجات و قرآن و گريه و درد دل با خداست و مردم همگى در مساجد و مجالس احياء جمع شده بودند، اين جوان كه ديده بود والدين آن خانم زودتر از منزل خارج شده‏اند راه را بر اين دختر كه قصد داشته به تنهايى مسير بين خانه و مسجد را طى كند بست. دختر كه ديد كارى از دستش ساخته نيست در پاسخ به خواسته آن جوان گفت: امشب شب احياء و شب گرفتن برات است. آيا انصاف است مردان و زنان ديگر در اين لحظه براى مناجات و دعا به در خانه خدا رفته باشند و من و تو مرتكب عمل نامشروع زنا شويم؟ پسر لحظه‏اى تامل كرد و جواب داد: نه، انصاف نيست! دختر گفت: حال كه فهميدى اين كار آن هم در نيمه‏شبى چنين عزيز و در محضر خدا بى‏انصافى است، بيا و اين شب را به احيا سپرى كن. من‏ نيز چنين خواهم كرد. سپس، از هم جدا شدند. وقتى سحر شد، پدر دست دخترش را گرفت و به نشانى منزلى كه از جوان يافته بود رفت و در زد. وقتى جوان در را به روى آن‏ها گشود، پدر گفت: من تو را نمى‏شناسم، ولى شب پيش، پس از احياء، رسول خدا، صلى اللّه عليه و آله، را در رؤيا ديدم و آن حضرت نشانى تو را به من دادند و فرمودند: دخترت را ببر و به عقد آن جوان در آور. اين نمونه‏اى از بيدارى دل است كه در آن نفس حق دخترى پاكدامن كه ارتباطى با پروردگار عالم داشته قلب مرده‏اى را زنده مى‏كند و او را به تأمل وا مى‏دارد كه شب قدر كه شايسته احياء و مناجات و «خير من ألف شهر» است شب زنا نيست. ✍️ استاد حسین - کتاب حديث عقل و نفس آدمى درآيينه قرآن، ص: 252 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
، شب عاشقى‏ شب قدر چه شبى است، شب قدر شب عشق‏بازى حق با بندگانش مى‏باشد. از كجا مى‏گويم، از آن جا كه پيغمبر فرمود: «إنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الشّابَّ التّائِبَ» خداوند عاشق جوان توبه‏كننده مى‏شود، شب بيست و يكم شب شادى خداست، اما بالاتر بگويم كه شب قدر شب عشق خداست، شب عاشقى خداست، چون ملائكه در مقام اعتراض برگشتند و گفتند: «أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَ يَسْفِكُ الدّمَآءَ ... چه مى‏خواهى خلق كنى، آيا مخلوقِ پستِ بى‏آبروىِ خون‏ريزِ مفسد. در اين هنگام خداوند به ملائكه فرمود: «إِنّى أَعْلَمُ مَا لَاتَعْلَمُونَ» چيزهايى من مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد، چه چيزى را نمى‏دانستند؟ شب‏هاى قدر را ملائكه نمى‏دانستند. شب قدر خدا مى‏خواهد به ملائكه بگويد كه يادتان هست به من اعتراض كرديد كه اينها مفسد و خون‏ريز هستند، آيا صداى ناله بنده‏هاى مرا نمى‏شنويد، صداى گريه عاشقان مرا نمى‏شنويد، «إنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الشابَّ التّائب» شب قدر شب عشق‏بازى دوست است. اين قدر هم عشقش قوى است، كه گاهى عشقش را نشان داده، اينها عاشق هستند و عشقشان را همه جانبه به پروردگار نشان دادند، شب معراج خطاب رسيد: اى احمد! حساب امت تو را قيامت مى‏خواهم به دست خودت بدهم، پرونده امّت تو را مى‏خواهم فقط خودت ببينى، كس ديگرى مطّلع نشود، صدا زد: مولاى من! مى‏توانم سؤالى بكنم؟ خطاب رسيد: عزيزم احمد چه شده است؟ گفت: تو به بندگانت رحيم‏تر هستى يا من؟ خطاب رسيد: من. گفت: خدايا پس پرونده‏هايشان را به من نده، بلكه خودت رسيدگى كن. لحظات آخر هم كه مى‏خواست برگردد، خطاب رسيد: حبيب من! چيزى مى‏خواهى به من بگويى، مثل آدمى كه خجالت مى‏كشد حرف آخرش را با معشوق بزند، چه مى‏خواهى بگويى، بگو؟ گفت: مولاى من، مى‏خواهم درباره پرونده‏ها بپرسم كه بعد مى‏خواهى چه كار كنى؟ من كه گفتم پرونده‏هايشان را به من نده، چون اگر به من بدهى، من انسان هستم و محدود، ممكن است عده‏اى را محكوم كنم، اما دست خودت كه باشد، چنين نمى‏كنى؟ خطاب رسيد: محشرم را نسبت به امّت تو دو قسمت مى‏كنم، خيلى‏ها امّت نيستند، منافق و فاسد و فاسق و فاجر و زنديق‏اند، اينها بيرون هستند. قيامت را دو قسمت مى‏كنم. دستور مى‏دهم يك قسمت قيامت را تو بايست و فرياد بزن: امّت من. من هم از گوشه ديگر قيامت فرياد مى‏زنم: رحمتى رحمتى. ✍️ استاد حسین - کتاب نفس، ص: 298 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2