eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
◀️ مرگ آرى ولى تن دادن به ذلّت هرگز! قسمت 1 ⏺ امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به چهار نكته مهم اشاره مى كند. نخست مى فرمايد: «مرگ آرى اما تن دادن به پستى هرگز»; (الْمَنِيَّةُ وَ لاَ الدَّنِيَّةُ!). «منية» به معناى مرگ و «دنية» به معناى پستى است. يعنى انسان با شخصيت اگر بر سر دو راهى قرار بگيرد كه يك راه به سوى مرگ و شهادت مى رود و راه ديگر به سوى ذلت و پستى، هرگز دومى را بر اولى ترجيح نمى دهد; با قامتى رسا به سوى خدا مى رود و با قامتى شكسته و پست، زيردست افراد دون همت و پست قرار نمى گيرد. نمونه اين معنا در زندگى بسيارى از اولياء الله و به خصوص معصومين(عليهم السلام) و به ويژه سرور شهيدان كربلا ديده مى شود كه وقتى آن حضرت را بين تسليم شدن و زنده ماندن و سر بر فرمان يزيد نهادن و يا تن به شمشير و نيزه ها سپردن مخير ساختند، فرمود: «أَلاَ وَ إِنَّ الدَّعِى ابْنَ الدَّعِى قَدْ تَرَكَنِى بَينَ السِّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَهَيهَاتَ لَهُ ذَلِكَ هَيهَاتَ مِنِّى الذِّلَّةُ أَبَى اللَّهُ ذَلِكَ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ جُدُودٌ طَهُرَتْ وَ حُجُورٌ طَابَتْ أَنْ نُؤْثِرَ طَاعَةَ اللِّئَامِ عَلَى مَصَارِعِ الْكِرَام; آگاه باشيد اين مرد ناپاك ناپاك زاده مرا در ميان شمشير و ذلت رها ساخته هيهات كه بتواند چنين كارى را انجام دهد و هيهات كه من تن به ذلت بدهم. خداوند از اين كار ابا دارد و همچنين پيامبرش و مؤمنان و نياكان پاك و دامن هاى پاكيزه (اين ها به ما اجازه نمى دهد) كه اطاعت لئيمان را بر ميدان شهادت كريمان مقدم داريم». ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه خود در ذيل خطبه 51 جمله زيبايى دارد كه گرچه در شرح آن خطبه آورديم اما تكرار آن در اين جا مناسب به نظر مى رسد. درباره امام حسين(عليه السلام) مى گويد: «سَيِّد أهلِ الإباء الّذى عَلَّم النّاسَ الحَمِيَّةَ والمَوت تحتَ ظِلال السُّيوفِ اختياراً له على الدَّنِيَّةِ أبو عبدِ اللّهِ الحُسَين بن علىّ بن أبى طالب عليهما السّلام عُرِض عليه الأمانُ و أصحابِه فَأنِفَ مِن الذُّلّ; بزرگ و پيشواى ستم ناپذيران جهان كه درس غيرت و برگزيدن مرگ در سايه شمشيرها را در برابر ذلّت و خوارى، به مردم جهان داد، حسين بن على بود، دشمن به او و يارانش امان داد ولى آن ها تن به ذلّت ندادند» 👈 ادامه دارد ..... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ مرگ آرى ولى تن دادن به ذلّت هرگز! قسمت 2 ⏺ سپس امام(عليه السلام) در جمله دوم مى فرمايد: «قناعت به مقدار كم آرى ولى دست نياز به سوى ديگران دراز كردن نه»; (وَالتَّقَلُّلُ وَ لاَ التَّوَسُّلُ). «تقلل» به معناى اكتفا به مقدار قليل است. و «توسل» به معناى دست به دامن ديگران زدن مى باشد. روشن است كه اگر انسان در زندگى قانع باشد هرگز نياز ندارد كه سر در پيش هركس خم كند، بگويد، تعريف و تمجيد بى جا كند و عزت و كرامت خود را پايمال سازد. ولى اگر قناعت به كنار رفت و انسان زندگى پرزرق و برق را براى خود انتخاب نمود، اداره كردن چنين زندگى اى غالباً با عزت و سربلندى ميسر نيست; يا بايد آلوده به انواع گناهان شود و از طرق مشروع و نامشروع كسب درآمد كند و يا سر در پيش اين و آن خم كند و به تعبير امام(عليه السلام) متوسل به اين و آن شود و اين شيوه آزادگان و رادمردان نيست. و به گفته شاعر عرب: أُقسِمُ بِاللّهِ لَمَصُّ النَّوى وَشُربُ ماءِ القُلُبِ المالِحَه أحسَنُ بالإنسانِ مِن ذُلِّه وَمِن سُؤالِ الأوْجُهِ الكالِحَه فَاستَغْنِ باللّهِ تَكُن ذا غِنىً مُغتَبِطاً بالصّفَقَةِ الرّابِحَه فَالزُّهدُ عِزٌّ والتُّقى سُؤْدَدٌ وَذِلَّةُ النّفسِ لَها فاضِحَه سوگند به خداوند كه مكيدن هسته ها (ى خرما براى سد جوع) و نوشيدن آب چاه هاى شور. براى انسان بهتر است از تن دادن به ذلت و درخواست از افراد ترش روى. بنابراين غناى الهى پيشه كن تا غنى و سربلند باشى و مردم با اين تجارت پرسود به تو غبطه خورند. زهد و قناعت عزت است و تقوا بزرگى و ذلت نفس، رسوايى است. و شاعر فارسى زبان نيز مى گويد: آخر ز بهر دو نان تا كى دوى چو دونان و آخر ز بهر سه نان تا كى خورى سنانش و شاعر شيرين زبان ديگرى مى گويد: چو حافظ در قناعت كوش و از دنياى دون بگذر كه يك جو منت دو نان دو صد من زر نمى ارزد اهميت قناعت تا آن اندازه است كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود: «خِيارُ امّتى القانِعُ وشِرارُ امّتى الطامِع; نيكان امت من قناعت كاران اند و بَدان آن طمع كاران».[4] و در حديث ديگرى كه مرحوم كلينى در كافى از امام صادق(عليه السلام) نقل كرده است مى خوانيم: «مَا أَقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أَنْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ; چقدر براى مؤمن زشت است كه علاقه به چيزى پيدا كند كه باعث ذلت او گردد». 👈 ادامه دارد ..... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ مرگ آرى ولى تن دادن به ذلّت هرگز! قسمت 3 ⏺ در سومين نكته حكمت آميز مى فرمايد: «آن كس كه با تلاش معتدل و صحيح چيزى را به دست نياورد با تلاش ناصحيح چيزى به دست نخواهد آورد»; (مَنْ لَمْ يُعْطَ قَاعِداً لَمْ يُعْطَ قَائِماً). منظور امام(عليه السلام) اين است كه انسان بايد براى به دست آوردن روزى، از راه هاى صحيح و معقول وارد شود; حرص و طمع را كنار بگذارد و گمان نكند هميشه تلاش بيشتر سبب درآمد بيشتر است زيرا اگر چيزى براى انسان مقدر نشده باشد هرقدر هم تلاش و كوشش كند به آن نخواهد رسيد. بعضى از شارحان، اين جمله را چنين معنا كرده اند: اگر چيزى را به انسان با مدارا ندهند، با زور نخواهند داد. ولى ظاهر همان است كه در تفسير بالا گفتيم. و شبيه آن، تفسير ديگرى است كه در كلام ابن ابى الحديد آمده است و مى گويد: اگر چيزى را بدون كوشش به انسان ندهند با كوشش به او نخواهند داد. البته اين سخن اگر ناظر به رزق مقسوم باشد قابل قبول است اما روزى هايى كه مشروط به تلاش است نمى تواند در اين تفسير بگنجد. 👈 ادامه دارد ..... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ مرگ آرى ولى تن دادن به ذلّت هرگز! قسمت 4 ⏺ آنگاه امام(عليه السلام) در آخرين جمله دورنمايى از زندگانى دنيا را نشان مى دهد كه همه حوادث را در دل خود دارد و دستور جامعى براى برخورد با اين حوادث بيان مى كند، مى فرمايد: «دنيا دو روز است: روزى به سود توست و روزى به زيان تو. در آن روز كه به سود توست مست و مغرور مباش و آن روز كه به زيان توست صابر و شكيبا باش»; (الدَّهْرُ يَوْمَانِ: يَوْمٌ لَكَ، وَيَوْمٌ عَلَيْكَ; فَإِذَا كَانَ لَكَ فَلاَ تَبْطَرْ، وَإِذَا كَانَ عَلَيْكَ فَاصْبِرْ!). «تبطر» از ماده «بطر» (بر وزن ضرر) به معناى غرور و مستى حاصل از فزونى نعمت است. واقعيت چنين است كه دنيا هميشه به كام انسان نيست همانگونه كه همواره به زيان او نمى باشد; مخلوطى است از شيرينى ها و تلخى ها، كاميابى ها و ناكامى ها و پيروزى ها و شكست ها كه بايد با هر يك از اين دو بخش برخورد مناسبى داشت. آن روز كه دنيا به كام انسان است و شاهد پيروزى را در آغوش گرفته و شهد زندگى خوب و مرفه را چشيده بايد مراقب باشد كه اين پيروزى او را به غرور و مستى نكشاند بلكه شكرگزار بخشنده اين نعمت ها باشد و حق آن ها را ادا كند تا خدا نعمتش را بر او افزون سازد. و آن روز كه دنيا چهره عبوس خود را نشان مى دهد و كام انسان را با حوادث ناگوار تلخ مى كند و مشكلات و مصائب يكى پس از ديگرى فرامى رسد در آن روز نبايد دست و پاى خود را گم كند و زبان به شكايت بگشايد و جزع و فزع نمايد بلكه بايد صبر پيشه كند تا از يك سو اجر صابران را داشته باشد (وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ) و از سوى ديگر با صبر و شكيبايى مى تواند اعصابى آرام داشته باشد و براى برون رفت از مشكلات راه چاره اى بينديشد زيرا انسانى كه به هنگام بروز مشكلات بى تابى مى كند راه چاره را نيز گم خواهد كرد. به علاوه بسيار مى شود كه كاميابى و ناكامى، هر دو براى آزمايش انسان هاست و اگر حق آن ها را درست ادا نكند در آزمايش الهى مردود شده است و به همين دليل در روايت تحف العقول بعد از اين دو جمله آمده است: «فَبكلَيَهْمِا سَتُخْتَبَر; با هر دو به زودى آزمايش مى شوى». امام(عليه السلام) در نامه 72 همين دوگانگى حوادث روزگار را با تعبير حكيمانه ديگرى بيان فرموده است; خطاب به ابن عباس مى فرمايد: «وَ اعْلَمْ بِأَنَّ الدَّهْرَ يوْمَانِ يوْمٌ لَكَ وَ يوْمٌ عَلَيكَ وَ أَنَّ الدُّنْيا دَارُ دُوَل فَمَا كَانَ مِنْهَا لَكَ أَتَاكَ عَلَى ضَعْفِكَ وَمَا كَانَ مِنْهَا عَلَيكَ لَمْ تَدْفَعْهُ بِقُوَّتِكَ; بدان كه دنيا دو روز است: روزى به سود توست و روزى به زيان تو. اين دنيا سرايى است متغير (كه هر روز به دست گروهى مى افتد) آنچه از مواهب دنيا قسمت توست به سوى تو مى آيد هر چند ضعيف باشى و آنچه به زيان توست گريبانت را خواهد گرفت (هر چند قوى باشى) و نمى توانى با قدرتت آن را از خود دور سازى». به يقين اين گونه توجه به حوادث روزگار آرامش فوق العاده اى به انسان مى دهد و از تلخى ناكامى ها مى كاهد و از مستى و غرور كاميابى ها جلوگيرى مى كند. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره إِنَّ الَّذينَ كَفَرُواْ لَنْ تُغْنِىَ عَنْهُمْ أَمْوَ لُهُمْ وَلَآ أَوْلَدُهُمْ مِّنَ اللَّهِ شَيْئاً وَأُوْلَِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ كَدَأْبِ ءَالِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذَّبُواْ بَِايَتِنَا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَاللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ‏ همانا كسانى كه كفر ورزیدند، نه اموالشان و نه فرزندانشان در برابر (عذاب)خدا (در قیامت) هیچ به كارشان نمى‌آید وآنان خود هیزم و سوخت آتشند. (شیوه كفّار) مانند روش فرعونیان و كسانى است كه پیش از آنها بودند، آیات مارا تكذیب كردند، پس خداوند آنها را به (كیفر) گناهانشان بگرفت. و خدا سخت كیفر است. 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در هنگام : «2» ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ‏ دشوارى‏ها در برابر قدرتت آسان گردد. دعای 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
3 11 دعاى بعد از زيارت ائمه سامرّا عليهم السلام‏ ✳️ در دعاى بعد از زيارت ائمه سُرَّ مَنْ رأى عليهم السلام مى‏خوانيم: يا ذَا الْقُدْرَةِ الْجامِعَة، وَ الرَّحْمَةِ الْواسِعَةِ، وَ الْمِنَنِ الْمُتَتابِعَةِ، وَ الآْلاءِ الْمُتَواتِرَةِ، وَالأْيادِى الْجَليلَةِ، وَ الْمَواهِبِ الْجَزيلَةِ. « بحار الأنوار: 99/ 66، باب 6، فضل زيارة الامامين الهمامين.» اى داراى قدرت همه جانبه و رحمت بى‏نهايت در بى‏نهايت و منّت‏هاى پى‏درپى و عطاياى پياپى و بخشش‏هاى برجسته و موهبت‏هاى فراوان. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 264 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
👌 👈🎙 صوتی تصویری با صدای : علیرضا دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊 دعای صحیفه سجادیه با صدای عربی سلیس مرحوم ( 4 دقیقه ) ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی درباره مشک وَ قَالَ (عليه السلام ) : نِعْمَ الطِّيبُ الْمِسْكُ؛ خَفِيفٌ مَحْمِلُهُ، عَطِرٌ رِيحُهُ. حضرت علی که درود خدا بر او، فرمود: چه خوب است عطر مشك، تحمّل آن سبك و آسان، و بوى آن خوش و عطر آگين است. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ بهترين عطرها: قسمت 1 ⏺ امام(عليه السلام) در اين بيان كوتاه و پرمعنا از يكى از مواد معطر يعنى مِشك تعريف و تمجيد مى كند، مى فرمايد: «مشك، خوبى است حملش سبك و عطرش بسيار خوب است»; (نِعْمَ الطِّيبُ الْمِسْكُ خَفِيفٌ مَحْمِلُهُ عَطِرٌ رِيحُهُ). بوى خوش در اسلام و مخصوصاً احاديث پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و ائمه هدى(عليهم السلام) بسيار مدح شده است و به مسلمانان دستور داده اند كه از عطريات استفاده كنند و هميشه خوشبو باشند و مخصوصاً به هنگام نماز از بوى خوش استفاده نمايند. مرحوم كلينى در جلد ششم كافى از امام سجاد(عليه السلام) نقل مى كند كه آن حضرت ظرفى داشت كه در آن مشك بود و در كنار سجده گاهش مى گذاشت و هنگامى كه مى خواست وارد نماز شود از آن بر مى داشت و خود را خوشبو مى ساخت; (كَانَتْ لِعَلِى بْنِ الْحُسَينِ(عليه السلام) قَارُورَةُ مِسْك فِى مَسْجِدِهِ فَإِذَا دَخَلَ لِلصَّلاَةِ أَخَذَ مِنْهُ فَتَمَسَّحَ بِهِ) در حديث ديگرى آمده است كه امام صادق(عليه السلام) فرمود: «صَلاةُ مُتَطَيب أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ صَلاَةً بِغَيرِ طِيب; نماز كسى كه خود را خوشبو مى كند برتر از هفتاد نماز بدون آن است». حتى براى روزه دار كه بوييدن گل ها مكروه است استفاده از عطريات نه تنها ممنوع نيست بلكه توصيه شده است: در روايتى مى خوانيم: «كَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(عليه السلام) إِذَا صَامَ تَطَيبَ بِالطِّيبِ وَيقُولُ الطِّيبُ تُحْفَةُ الصَّائِمِ; امام صادق(عليه السلام) هنگامى كه روزه مى گرفت از عطر استفاده مى كرد و مى گفت: عطر تحفه روزه دار است». استفاده از عطر نه تنها در حال نماز و روزه بلكه در تمام حالات (جز در حال احرام) توصيه شده است تا آن جا كه درباره پيغمبر(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ(صلى الله عليه وآله) ينْفِقُ فِى الطِّيبِ أَكْثَرَ مِمَّا ينْفِقُ فِى الطَّعَامِ; آنچه پيامبر(صلى الله عليه وآله) براى عطر هزينه مى كرد بيش از آن بود كه براى غذا هزينه مى كرد». البته اين موضوع هرگز اسراف نبود زيرا هزينه زندگى ساده پيغمبر(صلى الله عليه وآله) بسيار كم بود و هزينه عطريات به خصوص مشك كه از راه هاى دور مى آوردند نسبتاً زياد بود. البته درمورد زنان اكيداً نهى شده است كه به هنگام بيرون آمدن از خانه يا ملاقات با نامحرم خود را خوشبو سازند به گونه اى كه ديگران آن عطر را استشمام كنند زيرا ممكن است منشأ مفاسدى گردد. 👈 ادامه دارد ..... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ بهترين عطرها: قسمت 2 ⏺ به هر حال امام(عليه السلام) در گفتار حكيمانه مورد بحث، درباره برترى مشك بر عطريات ديگر مى فرمايد: امتياز اين عطر بر ساير ها اين است كه اولاً حملش آسان است زيرا ظرف بزرگى لازم ندارد به علاوه مانند بسيارى از عطريات به صورت مايع نيست كه مشكلات خاص خود را داشته باشد بلكه به صورت جامد بوده و استفاده كردن از آن نيز بسيار آسان است; انسان با سر انگشت خود مى تواند مقدارى از آن را بردارد و به خويش بمالد. اضافه بر اين، بوى مشك را غالب مردم با اختلاف سليقه اى كه درباره عطر دارند مى پسندند و لذا امام(عليه السلام) آن را مدح و ستايش مى كند. به همين دليل از حالات پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و ائمه هدى(عليهم السلام) استفاده مى شود كه بسيارى از آن بزرگواران از مشك استفاده مى كردند حتى گاهى مقدارى از آن را در غذا مى ريختند. در اهميت استفاده از بوى خوش در نمازها همين بس كه مرحوم كلينى در باب الغالية در كافى نقل مى كند كه امام على بن الحسين(عليهما السلام) شبى از شب هاى سرد زمستانى جبه خز و ردايى از خز و عمامه اى از خز پوشيده بود و خود را با بوهاى خوش كاملاً معطر ساخته بود يكى از ياران حضرت، ايشان را با آن حالت مشاهده كرد، عرض كرد: فدايت شوم در اين وقت شب با اين وضع كجا مى رويد؟ فرمود: «إِنِّى أُرِيدُ أَنْ أَخْطُبَ الْحُورَ الْعِينَ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِى هَذِهِ اللَّيلَةِ; من مى خواهم از خداوند حور العين را خواستگارى كنم». اشاره به اين كه استفاده از بوى خوش به هنگام عبادت و نماز و پوشيدن لباس هاى خوب به هنگام رفتن به مسجد از امورى است كه در آخرت پاداش هاى مهم الهى دارد. ممكن است از كلام حكيمانه مورد بحث به نكته مهم گسترده ترى نيز برسيم و آن اين كه انسان هاى شايسته كسانى هستند كه خفيف مئونة و پرفايده اند و آن ها همچون مشك اند كه وزن آن كم و عطر آن فراوان است. گفتنى است كه مِشك كه در فارسى، هم به كسر ميم و هم به ضم ميم خوانده مى شود ماده اى است سياه و بسيار معطر كه از يك نوع آهو گرفته مى شود و در واقع خونى است كه در كيسه اى در زير شكم او پيدا مى شود سپس جدا شده و مى افتد. در آغاز به صورت مايع و تيره رنگ و بسيار معطر است و پس از خشك شدن سياه مى شود و در واقع از عطرهاى تند است. البته مشك علاوه بر اين كه به عنوان عطر معروفى به كار مى رود خواص طبى فراوانى نيز براى آن ذكر كرده اند و از رواياتى كه در باب تروك احرام وارد شده است استفاده مى شود كه در آن زمان گاه در غذا براى خوشبو كردن مى ريختند و خوردن آن مجاز بوده است 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره قُلْ لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَى‏ جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمِهَادُ به كسانى كه كافر شدند بگو: به زودى شكست مى‌خورید و به سوى جهنّم رانده مى‌شوید و چه بد جایگاهى است 1- دلدارى مؤمنان و تهدید كفّار، نشانه رهبرى صحیح و ایمان به هدف است. «قل للذین كفروا ستغلبون» 2- یكى از معجزات قرآن، پیشگویى‌هاى صادق آن است. «ستغلبون» 3- حق، پیروز و كفر، محكوم به شكست است. «ستغلبون» 4- با شایعات وتبلیغات دشمن، برخورد كنید. «ستغلبون» 5 - از شكست‌هایى نگران باشید كه به جهنّم منتهى مى‌شود، والاّ در هر جنگى احتمال شكست وجود دارد. «ستغلبون وتحشرون الى جهنّم» 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در هنگام : «2» وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ وسايل زندگى و اسباب حيات ، به لطفت فراهم آيد، و فرمان و حكم به نيرويت جريان يابد. دعای 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
👈 1⃣در بیان اینجا 2⃣و اینجا (بخشی از فیلم سینمایی (محمد رسول الله) به کارگردانی مصطفی عقاد) ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1 ✳️ «مهاجرين مكّه كه به دستور حضرت حق و طرح پيامبر عزيز اسلام صلى الله عليه و آله از وطن خود آواره و به ديار غربت يعنى شهر مدينه آمده بودند، سر و سامانى نداشتند تا آن كه عقد اخوّت ميان آنان و مسلمانان مدينه برقرار گرديد و يار و همسايه و مددكار يكديگر شدند، اما در عين حال آزار و شكنجه‏هاى مردم مكّه را از ياد نمى‏بردند و نمى‏توانستند علاقه به وطن را هم فراموش كنند. همواره در مقام برمى‏آمدند خبرى از وطن بگيرند و از شهرى كه در آن جا نشو و نما نموده، از آب و هوايش استفاده كرده بودند و هم اكنون فرزندان و اقارب، دايى‏ها و عموها و خويشاوندان تازه و قديمشان در آن جا به سر مى‏بردند كسب اطّلاعى كنند. لاجرم چنين به نظرشان رسيد كه بايد كارى كرد كه قريش از نيرو و شوكت ما با خبر شود و مجبور گردد از ترس ما با ما كنار بيايد و بدين وسيله راه براى نشر دعوت دينى بازگردد و چاره‏اش اين است كه بر سر راه قافله مال‏التجاره آنان رفته راه را بر آن‏ ببنديم و ضرب شستى به ايشان نشان دهيم. همين كار را كردند. در سال دوم هجرت، رسول خدا صلى الله عليه و آله عبداللَّه بن جَحْش را با جماعتى از مهاجران گسيل داشت و نامه‏اى به وى داد و فرمود تا قبل از دو روز سر نامه را نگشايد و بعد از دو روز راه، نامه را قرائت نموده بر طبق دستورى كه خداوند به وى داده رفتار نمايد و احدى از همراهان را مجبور نكند. عبداللَّه به راه افتاد بدون اين كه بداند به كجا مى‏رود، همى پيش راند و به خاطر اين كه دستور خدا در كار بود به منظور تنفيذ فرمان، با اعتماد و اطمينان به او، خود را يكسره به او سپرد و سريع پيش مى‏رفت. دو روز تمام راه پيمود، آنگاه نامه را گشوده قرائت كرد، ديد نوشته است: وقتى اين نامه را از نظر گذراندى پيش برو تا به نخله كه بين مكّه و طائف است برسى، در آن جا در كمين قريش مى‏باش و مرتّب اخبار قريش را به دست آورده براى ما بفرست. عبداللَّه پس از قرائت نامه رسول خدا صلى الله عليه و آله نفرات خود را از مضمون آن آگاه ساخت و گفت: رسول الهى صلى الله عليه و آله به من دستور داده تا به سوى نخله روم و در آن جا در كمين قريش بنشينم و اخبار قريش را براى آن جناب بفرستم و نير امر فرموده كه احدى از شما را مجبور به كارى نكنم. اينك هر يك از شما ميل دارد به درجه شهادت برسد با ما بيايد و هر كدام از شما حاضر نيست، از همين جابازگردد و من خود، امر پيامبر را اطاعت نموده به راه مى‏افتم. نفرات عبداللَّه همگى با وى موافقت كرده، آمادگى خود را اعلام داشتند و همه به سوى هدف رهسپار شدند در حالى كه اميد به خدا پيشاهنگ و اطمينان و اعتماد به او رهبرشان و عنايت پروردگارى نيز نيروبخش دل‏هاشان بود ولكن در بين راه شترى از ايشان گم شد و در جستجوى آن در بيابان شده و پاره‏اى از ايشان اسير قريش گشتند. عبداللَّه و بقيه نفراتش همچنان مى‏راندند تا به نخله رسيدند و در آن جا كاروانى‏ از قريش كه حامل مال التجاره ايشان بود مى‏گذشت و به محض آن كه به عبداللَّه و يارانش برخوردند دچار دهشت و ترس عجيبى گرديدند. اصحاب عبداللَّه نيز متحيّر شدند كه چه كنند، اگر با آنان مصاف دهند در ماه حرام جنگيده‏اند كه خود عمل حرامى است و اگر مصاف ندهند اينان فرداى همين شب به مسجد الحرام مى‏رسند و ديگر دستشان به ايشان نخواهد رسيد. لاجرم لحظه‏اى متحيّر ماندند، لكن سرانجام رأيشان بر اين قرار گرفت كه بر ايشان حمله برند و مال‏التجاره ايشان را به غنيمت برگيرند. همين كار را انجام دادند. چيزى نگذشت كه واقد بن عبداللَّه تميمى با انداختن تيرى، عمرو بن حضرمى را هدف قرار داده و از پايش درآورد. عثمان بن عبداللَّه و حَكَم بن كيان هم اسير شدند و خداوند همه اموال و مال التجاره را نصيب لشگر اسلام گردانيد. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 266 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
2 ✳️ عبداللَّه بن جحش با همراهان به سوى مدينه بازگشتند و اموال و اسيران را نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آوردند. به محض اين كه چشم رسول خدا صلى الله عليه و آله به ايشان افتاد فهميد كه ميان آن دو گروه كارزار افتاده و مشركين فرارى شده‏اند و اموالشان نصيب مسلمانان گشته، فرمود: من به شما دستور ندادم در ماه حرام دست به جنگ نزنيد و حاضر نشد آن اموال را تصرّف كند و به انتظار رسيدن وحى توقّف كرد تا حضرت حق تكليفش را روشن سازد. لشكريان اسلام متأثّر گشته ترسيدند، نكند مرتكب گناهى شده باشند، ساير مسلمانان هم شروع كردند به خرده‏گيرى كه چرا بدون دستور خدا به چنين عملى اقدام كرديد. از آن سو قريش نيز به خشم آمده، گفتند: محمّد و يارانش حرمت ماه‏هاى حرام را نگاه نداشتند و در ماه حرام دست به خونريزى زدند و اموال دشمن خود را به غارت برده و از آنان اسير گرفتند. در چنين حالى خداى تعالى درباره جنگجويان مجاهد اسلام آيه زير را فرستاد و آنان را مشمول عنايت و لطف خود قرار داده فرمود: يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فيهِ قُلْ قِتالٌ فيهِ كَبيرٌ و صَدٌّ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ وَ كُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إخْراجُ أهْلِهِ مِنْهُ أكْبَرُ عِنْدَاللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ» «بقره 217» از تو درباره جنگ در ماه حرام مى‏پرسند. بگو: هر جنگى در آن [گناهى‏] بزرگ است، ولى هر نوع بازداشتن [مردم‏] از راه خدا و كفرورزى به او و [بازداشتن مردم از] مسجد الحرام و بيرون راندن اهلش از آن، نزد خدا بزرگ‏تر [از جنگ در ماه حرام‏] است؛ و فتنه [شرك و بت‏پرستى‏] از كشتار بزرگ‏تر است. وقتى اين آيه شريفه نازل شد مسلمين از آن ترسى كه داشتند اندكى آسوده شده خوشحال گرديدند و مخصوصاً نفراتى كه مباشر جنگ بودند مسرور گشتند و رسول الهى اموال و اسيران را قبول كرد. قريش فرستاده‏اى نزد آن حضرت گسيل داشتند و خواستار آن شدند كه آن حضرت بهاى اسيران را گرفته و ايشان را آزاد سازد. حضرت در جواب فرمود: اين كار را به شرطى مى‏كنم كه شما نيز دو تن مسلمانى كه اسير گرفته‏ايد آزاد سازيد، چه ما از شما به جان آنان مى‏ترسيم و منتظريم تا اگر شما اسيران ما را كشتيد ما نيز اسيران شما را بكشيم. قريش ناگزير شدند شرط آن جناب را بپذيرند و اسيران آن حضرت را نزد وى روانه سازند، خداوند بدين وسيله نعمت را بر مسلمين تمام كرد و وعده نصرتى كه داده بود عملى فرمود. اما عبداللَّه بن جحش و همراهانش به نازل شدن اين آيه قناعت ننموده و اندوهشان زايل نگرديد، چون انتظار داشتند آيه‏اى در اجر و ثوابشان نازل شود، لذا به رسول خدا صلى الله عليه و آله عرض كردند: آيا مى‏شود جنگى پيش بيايد كه ما در آن شركت جسته و خداوند به ما اجر مجاهدان را مرحمت فرمايد؟ خداى تعالى در جواب آنان اين آيه را فرستاد: إنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ الَّذينَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فى سبيلِ اللَّهِ اولئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَةَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ» «بقره 218» يقيناً كسانى كه ايمان آورده، و آنان كه هجرت كرده و در راه خدا به جهاد برخاستند، به رحمت خدا اميد دارند؛ و خدا بسيار آمرزنده و مهربان است. با نازل شدن اين آيه اندوه‏ها زايل شد و دل‏ها آرامش يافت و مسرّت تمام وجود مؤمنان را گرفت، چه مى‏ديدند نعمت خدا و رحمت او ايشان را فراگرفته است. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 266 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2