eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 درسال۱۳۹۹ "شورای فرهنگ عمومی کشور" روز " امام سجاد علیه السلام" را روز «" به تصویب رساند.(و در ها هم ذکرشده) 🔷تاریخ امام سجاد (ع) در سال 1401 برابر است با : 💧روز یکشنبه_ ۷ اسفند ۱۴۰۱ 💧(۵ شعبان سال ۱۴۴۴) 💧(۲۶ فوریه سال ۲۰۲۳) ◀️ کانال 🆔 @sahife2
❇️شیوه های انس با صحیفه سجادیه https://eitaa.com/sahife2/37688
طرح هفته 97 از عبارات نورانی 👌صفحه ی ویژه اعضا در روزهای ✳️ قسمت اول از شش قسمت عبارت زیر 🔹 اللَّهُمَّ 1️⃣ أَنْتَ عُدَّتِى إِنْ حَزِنْتُ، وَ أَنْتَ مُنْتَجَعِى إِنْ حُرِمْتُ، وَ بِكَ اسْتِغَاثَتِى إِنْ كَرِثْتُ، 2⃣ وَ عِنْدَكَ مِمَّا فَاتَ خَلَفٌ، وَ لِمَا فَسَدَ صَلاحٌ، وَ فِيمَا أَنْكَرْتَ تَغْيِيرٌ، 3⃣ فَامْنُنْ عَلَيَّ : قَبْلَ الْبَلاءِ بِالْعَافِيَةِ، وَ قَبْلَ الْطَّلَبِ بِالْجِدَةِ، وَ قَبْلَ الضَّلالِ بِالرَّشَادِ، 4⃣ وَ اكْفِنِى مَئُونَةَ مَعَرَّةِ الْعِبَادِ، 5⃣ وَ هَبْ لِى أَمْنَ يَوْمِ الْمَعَادِ، 6⃣ وَ امْنِحْنِى حُسْنَ الْإِرْشَادِ🔹 https://eitaa.com/sahife2/24845 دعای 👈 نظرات، دل نوشته ها و حرفهای صمیمانه ی شما درخصوص عبارت فوق که از هم اکنون برای ما ارسال شود، در این قسمت بارگذاری میشود ◀️ انشاالله سعی کنید در این طرح به عشق امام سجاد علیه السلام و انس بیشتر با این کتاب نورانی ولو درحد یک خط!! مشارکت فرمایید 👌 ادمین 👇 @yas2463 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
👈 دعای 👤 با صدای زیبای مداح جوان بحرینی 👇 https://www.aparat.com/v/MGhF7/ 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
🗣« بروید صحیفه سجادیه را بخوانید و در آن تدبر کنید.... همین دعای " دعای صحیفه سجادیه " یک کتاب درس زندگی و درس است» 👤 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
بسم الله الرحمن الرحيم بخش اول از سه عبارت زیر : ✳️ اللَّهُمَّ 1️⃣ أَنْتَ عُدَّتِى إِنْ حَزِنْتُ، بار الها! اگر محزون و غمگين گردم، پناهگاه معنوى و ذخيره‏ ى روحى من تويى، 2️⃣ وَ أَنْتَ مُنْتَجَعِى إِنْ حُرِمْتُ، بار الها! اگر محروم شوم، اميدوارى و اتكايم به ذات اقدس توست، 3️⃣ وَ بِكَ اسْتِغَاثَتِى إِنْ كَرِثْتُ، بار الها! اگر به مشقت و سختى شديد گرفتار شوم، ناصر و فرياد رسم تويى.
«عدة»آن چیزی است که انسان برای روز مبادا ذخیره می کند.«منتجع»یعنی محل امید و «مستغاث»به معنای فریادرس. این فراز در پی تقویت «یقین»و«باور»به خداوند است.البته خداوند تبارک وتعالی،اصل رحمت است(واکفناوحشة القاطعین بصلتک) اما مشکل آنجا ست که انسان« توهم»وجود،قدرت و بی نیازی می کندو این باعث می شود به خود تکیه کند. در روایات آمده است،در روز «دارایی» آنگونه دعا کنید که در«نداری» تاوقتی حزن آمد،خدارا داشته باشید،تادر محرومیت،محل امید داشته باشید،تا در سختی فریاد رس داشته باشید.
مرحوم سيد على‏خان در معناى «عده» و معناى «حزن» چنين مى‏گويد: العده بالضم ما اعددته و هياته لحوادث الدهر من المال و السلاح، و الحزن كيفيه نفسانيه تحصل لوقوع مكروه او فوات محبوب فى الماضى. «عده» عبارت از چيزى است كه آماده نموده‏ اى براى مقابله با حوادث روزگار از مال و سلاح، و «حزن» حالتى است نفسانى كه در آدمى پديد مى‏آيد و منشا آن حدوث واقعه‏ اى است ناملايم يا از دست رفتن چيزى است محبوب كه در گذشته روى داده است.
حزن و اندوه، حالتى است كه به طور طبيعى در ضمير انسان، بر اثر مواجه شدن با مصائب و ناملايمات، پديد مى‏آيد و اين رويداد، منحصر به اشخاص عادى نيست، بلكه افراد بزرگ و بااراده همانند پيمبران و پيشوايان الهى نيز در مواقعى محزون و غمگين مى‏شوند
**حضرت (علیه السلام) در غم فراق حضرت (علیه السلام) سخت متاثر و مهموم گرديد: قال يا اسفى على يوسف و ابيضت عيناه من الحزن. گفت: اى افسوس بر يوسف عزيز. در غم فرزند، بسيار گريست تا جايى كه از شدت حزن و اشك، وضع چشمش دگرگون شد.
** حضرت محمد صلى الله عليه و آله در مورد مرگ فرزند خود ابراهيم فرمود: تحزن النفس و يفزع القلب و انا عليك، يا ابراهيم لمحزونون و لا نقول ما يسخط الرب. نفس، محزون و غمگين است و قلب در جزع و بى‏قرارى. اى ابراهيم! همه‏ى ما در مرگت محزونيم، ولى سخنى كه موجب سخط بارى تعالى گردد به زبان نمى‏آوريم.
**اميرالمومنين سلام الله عليه در شهادت حضرت عليها سلام، بسيار متاثر و متالم گرديد. موقع دفن آن حضرت، رسول اكرم (ص) را مخاطب ساخت، خطبه‏اى خواند و در ضمن فرمود: اما حزنى فسرمد و اما ليلى فمسهد. غم و اندوهم طولانى خواهد بود و شبم با بيدارى خواهد گذشت.
**مالك اشتر براى على (ع) افسرى رشيد و صديقى باايمان بود. بر اثر توطئه ‏ى خائنانه‏اى مسموم گرديد و از دنيا رفت. مرگش براى آن حضرت بسيار سنگين و اندوهبار بود. بكى عليه اياما و حزن عليه حزنا شديدا و قال: لا ارى مثله بعده ابدا. چندين روز در مرگش گريست و حزن و اندوه امام (ع) در غم مالك، شديد بود و فرمود: بعد از او نمى‏بينم كسى را كه همانند وى باشد و جايگزينش گردد.
حزن و اندوه مانند گريستن براى بشر يك امر طبيعى است و در تمام مردم، حتى انبيا و اولياى الهى وجود دارد، با اين تفاوت كه افراد عادى وقتى با حزن و اندوه مواجه مى‏شوند، ممكن است سخنانى ناروا بگويند، به ذات اقدس الهى و قضاى حكيمانه ‏اش اسائه‏ى ادب نمايند، و خود را در معرض خشم خداوند قرار دهند، اما اولياى خدا و مردان باايمان همواره به ى بارى تعالى راضى هستند، نه تنها كلام ناروا به زبان نمى‏آورند، بلكه او را عده و ذخيره ‏ى خود مى‏دانند، در مصائب و شدايد به وى پناه مى‏برند، با نيروى ايمان و استمداد از ذات مقدسش خاطر آزرده‏ ى خويش را آرام مى‏كنند و از اندوه و غم رهايى مى‏يابند، و جمله‏ امام سجاد (ع) در اين قطعه نورانی اشاره به همين امر است: اللهم انت عدتى ان حزنت. بار الها! اگر محزون و غمگين گردم، پناهگاه معنوى و ذخيره ‏ى روحى من تو هستى.
قتيبه بن اعشى مى‏گويد: حضور امام صادق (ع) شرفياب شدم، به منظور عيادت از فرزند بيمارش. ديدم حضرت دم در با قيافه‏اى مهموم و محزون ايستاده، عرض كردم: حال طفل چطور است؟ فرمود: همانطور كه بود. سپس داخل اندرون منزل شد. پس از ساعتى برگشت، اما چهره‏اش گشاده و آثار اندوه و حزن برطرف شده بود. از مشاهده ‏ى اين حالت به نظرم آمد كه طفل بيمار از خطر رسته و بهتر شده است. عرض كردم. يابن رسول‏الله! حال كودك چگونه است؟ فرمود: از دنيا رفت. عرض كردم: او وقتى زنده بود، شما محزون و غمگين بوديد و اكنون كه از دنيا رفته، آن حالت تاثر نيز از چهره‏ى شما برطرف گرديده، اين چگونه است؟ فرمود: انا اهل البيت انما نجزع قبل المصيبه فاذا وقع امر الله رضينا بقضاءه و سلمنا لامره. ناراحتى و جزع ما اهل‏بيت، قبل از وقوع مصيبت است، اما موقعى كه مصيبت آمد و امر الهى تحقق يافت، راضى به قضاى او و تسليم امر او هستيم.
كسانى كه از تعاليم سعادت‏ بخش اسلام به شايستگى بهره‏مند گرديده و خوب بار آمده‏اند، به پيروى از اولياى گرامى اسلام، در رويدادهاى حزن‏انگيز قوى و مقاوم‏اند، به پناه خداوند مى‏روند و با نيروى ايمان، ضمير ناراحت و نگران خويش را آرام مى‏كنند و ايام عمر را با ياد خداوند به سلامت مى‏گذرانند.
ام ‏سليم از جمله‏ ى زنان باايمان در عهد رسول اكرم (ص) است. شوهرش ابى‏طلحه نيز از مسلمانان واقعى و از اصحاب صديق و باارزش پيشواى اسلام بود و در جنگهاى بدر و احد و خندق و ديگر غزوات حضور داشت و در ركاب آن حضرت صميمانه انجام وظيفه مى‏كرد. او در اوقاتى كه مسئوليت سربازى به عهده نداشت در مدينه به سر مى‏برد، قسمتى از وقت خود را در عبادت پروردگار و فراگرفتن معارف اسلامى و تعاليم دينى صرف مى‏كرد و قسمتى را به كسب معاش اختصاص مى‏داد و در قطعه زمينى سرگرم كار و فعاليت مى‏شد. محصول ازدواج اين زن و شوهر بافضيلت، فرزند پسرى بود كه متاسفانه در سنين نوجوانى بيمار شد و در منزل بسترى گرديد. مادر از او پرستارى مى‏كرد. شب هنگام، موقعى كه ابى‏طلحه از كار برمى‏گشت و به منزل مى‏آمد، ابتدا بر بالين فرزند بيمار مى‏رفت و مورد مهر و عطوفتش قرار مى‏داد و سپس در اطاق خود به صرف غذا و استراحت مى‏پرداخت. چندى بر اين منوال گذشت تا روزى طرف عصر، در غياب پدر، نوجوان از دنيا رفت. مادر باايمان بدون اينكه خود را ببازد و در مرگ فرزند بى‏تابى و جزع كند، جنازه را به كنارى كشيد و رويش را پوشاند. شب فرارسيد. ام‏سليم براى اينكه خواب و آسايش شوهر خسته ‏اش در آن شب مختل نشود، تصميم گرفت مرگ فرزند را تا صبح از وى پنهان نگاه دارد. ابى‏طلحه وارد منزل شد و طبق معمول خواست بر بالين فرزند برود. ام‏سليم منعش نمود و گفت: طفل را به حال خودش بگذار كه امشب با سكون و راحتى آرميده است. اين سخن را به گونه ‏اى ادا كرد كه شوهر آنرا مژده‏ ى تخفيف بيمارى تلقى نمود و مطمئن شد كه مرض فرزندش كاهش يافته و هم اكنون بدون التهاب خوابيده است. رفتار ام‏سليم آنقدر جالب و اطمينان‏بخش بود كه شوهر در آن شب با وى آميخت. صبح شد. ام‏سليم گفت: ابى‏طلحه! اگر كسانى به بعضى از همسايگان خود چيزى را به امانت بدهند و آنان مدتى از آن بهره‏مند گردند اما موقعى كه صاحبان، مال امانتیى خود را طلب كنند، امانت داران اشك ببارند كه چرا متاع امانتی را پس مى‏گيريد، به نظر تو حال اين قبيل اشخاص چگونه است؟ ابى‏طلحه جواب داد: اينان ديوانگان‏ اند. ام‏سليم گفت: پس ما نبايد از ديوانگان باشيم، خداوند امانت خود را پس گرفت و فرزندت ديروز عصر از دنيا رفت. در اين مصيبت صبر كن، تسليم قضاى الهى باش، و براى تجهيز جنازه‏ى فرزندت اقدام نما. ابى‏طلحه حضور رسول اكرم (ص) شرفياب شد و جريان امر را به عرض رساند. حضرت از كار زن به شگفت آمد و درباره‏اش دعا كرد و از پيشگاه الهى براى زن و شوهر در آميزش آن شب درخواست خير و بركت نمود. اللهم بارك لهما فى ليلتهما. زن باردار شده بود، فرزند پسرى به دنيا آورد و نامش را عبدالله گذاردند. بر اثر مراقبتهاى والدين باايمان، به شايستگى پرورش يافت و از حسن تربيت برخوردار گرديد. پاك زندگى كرد و به پاكى از دنيا رفت. او عبدالله بن ابى‏ طلحه، از اصحاب حضرت على بن ابيطالب عليه‏السلام بود. ابى‏طلحه و ام‏سليم مانند ساير پدران و مادران، به نوجوان خود علاقه‏مند بودند و عادتا انتظار مى‏رفت كه در چند روز اول مرگ وى بى‏تابى و جزع كنند، ولى چنين نشد، آنان مصيبت درگذشت او را با نيرومندى تحمل نمودند و در اين حادثه‏ى علاج‏ناپذير، حد اعلاى صبر و شكيبايى را از خود نشان دادند، زيرا به خدا ايمان واقعى داشتند، طفل را از او مى‏دانستند و مرگش را نيز به فرمان او، به رضاى حق راضى و به قضايش تسليم شدند تا مورد عنايت و تفضل او قرار گيرند و رحمت واسعه ‏ى بارى تعالى شامل حالشان گردد. اگر آن زن و شوهر باايمان در اين حادثه بى‏تابى و جزع مى‏نمودند، به سر و صورت مى‏كوفتند، و خواب و آرام را از دست مى‏دادند، نظام خلقت با اعمال آنان دگرگون نمى‏شد، نوجوان درگذشته به دنيا برنمى‏گشت، و فشار مصيبت كاهش نمى‏يافت، اما آنان با ايذاء و آزار خود به سلامت خويشتن آسيب مى‏رساندند و مصيبت تازه‏اى بر مصيبت مرگ فرزند مى‏افزودند، بعلاوه از اجرى كه خداوند براى افراد صابر مقرر فرموده، محروم مى‏گشتند.
رضاى به قضاى الهى يكى از بزرگترين نشانه ‏هاى ايمان به خداوند است. انسانى كه به مقدرات بارى تعالى راضى است، در فقر و غنى، در سلامت و بيمارى، در حوادث مطلوب و نامطلوب، و خلاصه در جميع احوال، قلبى مطمئن و ضميرى آرام دارد، در ناملايمات زندگى به طبع بشرى، محزون و غمگين مى‏گردد، اما رضاى به امر بارى تعالى آن غم را بسرعت از صفحه‏ ى خاطرش مى‏زدايد و زندگى را بدون تشويش و اضطراب مى‏گذراند. اما بايد بدانيم كه نيل به اين مقام بسيار رفيع، نياز به ايمان قوى دارد و قوت ايمان سرمايه‏ ى گرانقدرى است كه به آسانى نصيب افراد نمى‏شود، ممكن است كسانى در بدآمدهاى زندگى و حوادث ناگوار ادعا كنند كه به قضاى الهى كمال رضايت و خشنودى را داريم،
اهمیت رضاى به قضاى خداوند حضرت على بن الحسين عليهماالسلام فرموده: الزهد عشره اجزاء: اعلى درجه الزهد ادنى درجه الورع و اعلى درجه الورع ادنى درجه اليقين و اعلى درجه اليقين ادنى درجه الرضا. و بى‏اعتنايى به دنيا ده جزء دارد. بالاترين درجه‏ى زهد، پايينترين درجه‏ى تقوى است، و بالاترين درجه‏ى تقوى پايينترين درجه‏ى يقين است، و بالاترين درجه‏ى يقين پايينترين درجه‏ى رضا به قضاى الهى است.
بشر به طور طبيعى داراى حب ذات است، به خود و به تمام امور مربوط به خويشتن علاقه دارد، مايل است چرخ زمان بر وفق ميل او بگردد و در تمام شئون زندگى كامروا و مقضى المرام باشد، اما اين كار ناشدنى است و گردش زمان به اقتضاى مقررات حكيمانه‏ى خلقت و بر اساس نظامى است كه آفريدگار جهان برقرار فرموده است، نه بر وفق خواسته و ميل اين و آن. على (ع) فرموده: ان الله سبحانه يجرى الامور على ما يقتضيه لا على ما ترتضيه. خداوند توانا امور جهان را بر طبق آنچه مقتضى است به جريان مى‏اندازد، نه بر وفق رضا و خشنودى افراد.
كسى كه به خداوند ايمان حقيقى دارد، در تمام پيشامدهاى مسرت‏بخش يا اندوهبار، راضى به قضاى اوست و با تمام وجود در مقابل امرش سر تسليم فرود مى‏آورد، و اين حالت روانى گرانقدر، نشانه‏ى ايمان راستين است. راوى حديث مى‏گويد: از امام صادق (ع) سئوال كردم: باى شى‏ء يعلم المومن بانه مومن؟ به چه چيز شناخته مى‏شود كه مومن داراى ايمان واقعى است؟ فرمود: قال: بالتسليم لله و الرضا فيما ورد عليه من سرور او سخط. به تسليم در مقابل خداوند و راضى بودن به تمام آنچه بر وى وارد مى‏شود از خشنوديها و خشمها.
✳️ اللَّهُمَّ أَنْتَ عُدَّتِى إِنْ حَزِنْتُ، بار الها! اگر محزون و غمگين گردم، پناهگاه معنوى و ذخيره‏ ى روحى من تويى،