eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5.1هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
**راجع به غذايى كه در رحم مادر نياز داشته و خداوند به وى اعطا نموده چنين گفته است: جعلت لى قوتا من فضل طعام و شراب اجريته لامتك التى اسكنتنى جوفها و اودعتنى قرار رحمها. براى من قوتى قرار دادى از مازاد غذا و آبى كه كنيز تو، يعنى مادرم، خورده و نوشيده بود. آن را در وجودش به جريان انداختى و مرا در جوفش اسكان دادى و در قرارگاه رحمش به وديعه سپردى.
**و اجعلنى من... الموسع عليهم الرزق الحلال من فضلك. مرا از كسانى قرار ده كه به فضل و رحمت تو از وسعت رزق حلال برخوردارند.
**و افتح لى ابواب... رزقك الواسع. بار الها! درهاى رزق وسيع خود را به روى من بگشا.
در كلمات رسول اكرم صلى الله عليه و آله و ائمه‏ ى طاهرين عليهم‏السلام اين قبيل سخنان (درخواست رزق و روزی ) آمده تا آنكه درباره‏ ى آنان كسى به خطا نينديشد و همانند بعضى از پيشينيان گمراه تصور نكند كه پيمبران و گزيدگان الهى بايد از فرشتگان باشند و بى‏نياز از آب و غذا.
و امر اهلك بالصلوه و اصطبر عليها لا نسالك رزقا نحن نرزقك و العاقبه للتقوى. اى رسول معظم! اهل‏بيت خود را به نماز گزاردن امر كن و خود در انجام اين وظيفه‏ ى مقدس بردبار باش. از تو درخواست رزق نمى‏نماييم، ما به تو رزق مى‏دهيم و پايان سعادت ‏بخش براى تقوى و پرهيزكارى است.
و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون. ما اريد منهم من رزق و ما اريد ان يطعمون. من جن و انس را نيافريده‏ام مگر براى عبادت، نه از آنان روزى مى‏خواهم و نه اراده دارم كه مرا اطعام نمايند.
قل اغير الله اتخذ وليا فاطر السموات و الارض و هو يطعم و لا يطعم. پيمبر گرامى! به مردم بگو: آيا غير خداوند را ولى و صاحب اختيار خود بگيرم با آنكه او آفريننده ‏ى آسمانها و زمين است، اوست كه به مخلوق، طعام مى‏دهد و خود به طعام نياز ندارد.
لن ينال الله لحومها و لا دمائها و لكن يناله التقوى. درباره ‏ى قربانى، فرموده: گوشت و خون حيوان به خداوند نمى‏رسد، آنچه مورد عنايت الهى است و به او مى‏رسد، تقوى و پاكى مردم است.
كسانى كه با قرآن شريف و مكتب توحيد اسلام مانوس ‏اند از اين چند آيه به شگفت مى‏آيند، سئوال مى‏كنند : مگر كسى گفته است كه خداوند از مردم درخواست رزق و طعام دارد، مگر كسى گفته است كه گوشت و خون قربانيها عايد خداوند مى‏گردد؟ در پاسخ بايد گفت كه اين عقيده را مشركين درباره‏ ى خدايان ساختگى و موهوم خود داشتند و آنها را محتاج به غذا مى‏دانستند و موقعى كه ابراهيم خليل (ع) وارد بتكده شد، مشاهده كرد كه غذا در مقابل بتها گذارده‏اند. ابراهيم (ع) با مشاهده‏ى غذاها به طور استهزا بتهاى جماد را مخاطب ساخت: فقال الا تاكلون. ما لكم لا تنطقون. چرا غذا نمى‏خوريد؟ چه شده است شما را كه سخن نمى‏گوييد. قرآن شريف از قرون گذشته و عصر حضرت ابراهيم (ع) خبر داده كه بت‏پرستان معتقد بوده‏اند خدايانشان به طعام نياز دارند. از اين رو براى آنها در بتكده غذا مى‏بردند. دانشمندان غرب نيز در تحقيقات خود به اين نتيجه رسيده‏اند كه بعضى از اقوام كه به خدايى اجرام كيهانى عقيده داشتند و خورشيد را پرستش مى‏نمودند، مى‏گفتند خدايان غذا مى‏خواهند و براى تهيه ‏ى غذاى خورشيد به كارهايى وحشتزا و خشن دست مى‏زدند
ترجمه‏ ى يك قطعه از كتاب اتوكلاين‏برگ، استاد دانشگاه كلمبيا عينا نقل مى‏شود: در قبيله‏ ى آستكهاى مكزيك، رفتار جنگجويانه بيشتر از عوامل دينى ناشى مى‏شد. بنابر يكى از مهمترين اعتقادها خدايان، مخصوصا خورشيد، اگر از غذا محروم بمانند، مى‏ميرند و قلب انسان تنها غذايى است كه در خور شان خدايان است. كسى را كه قربانى مى‏كردند، خدا مى‏شمردند و با كشتن و خوردن او زمينه ‏ى رستاخيز خدا و تجديد نيروى او را فراهم مى‏آوردند. افسانه‏ اى مكزيكى وجود داشت كه بنابر آن، سابقا خود خدايان براى خورشيد قربانى شده بودند تا به او در كارش نيروى لازم ببخشند و اين وظيفه را به نمايندگان بشرى خود محول كرده بودند، يعنى به ايشان دستور داده بودند كه با هم بجنگند و براى تهيه‏ ى غذايى كه خورشيد لازم داشت، همديگر را بكشند. اهالى يكى از مناطق، پيوسته با همسايگان خود در جنگ بودند، تنها به اين منظور كه اسرايى به چنگ آورند كه بتوان آنها را قربانى كرد. وقتى در سال 1486 ميلادى معبد مخصوصى را به خدا اهدا نمودند، صف كسانى كه به اين مناسبت قربانى مى‏شدند دو ميل طول داشت، در اين قتل عام وحشتناك، دست كم قلبهاى هفتاد هزار انسان نذر شد. اين قربانيان تقريبا همگى جنگجويان ملل رقيب بودند كه به اسارت افتاده بودند.
امام عسكرى (ع) از پدرش حضرت هادى (ع) حديث نموده كه فرمود: روزى رسول اكرم (ص) پشت ديوار كعبه نشسته بود. عبدالله بن ابى‏اميه مخزومى حضور حضرت آغاز سخن نمود و گفت: اى محمد! ادعاى بزرگ و فوق‏العاده‏اى نموده‏اى، گمان كردى كه رسول خداوندى، و سزاوار نيست براى پروردگار عالم و آفريدگار همه‏ى مخلوقات، مثل تو كه بشرى هستى همانند ما، رسول او باشى، اگر هم نبى مى‏بودى، بايد با تو ملكى باشد كه تو را تصديق كند و ما او را ببينيم، بلكه اگر اراده فرمود نبى بفرستد، فرشته مى‏فرستاد نه بشرى مثل ما، تو اى محمد انسانى هستى از حق دور افتاده، نه آنكه پيمبر خدا باشى. سخنان بى‏اساس جهال را كه مى‏گفتند: رسول الهى بايد فرشته باشد، قرآن شريف مردود شناخته و خداوند فرموده است: و لو جعلناه ملكا لجعلناه رجلا. اگر به فرض محال، ملكى را رسول قرار مى‏داديم، او را به صورت انسان مبعوث مى‏نموديم تا مردم بتوانند با وى مانوس شوند و از تعاليمش بهره‏مند گردند.
رسول اكرم (ص) و تمام پيمبران الهى بشر بودند مانند ساير مردم: قل انما انا بشر مثلكم يوحى الى. پيمبر گرامى! به مردم بگو: من همانند شما بشرم و چون از طرف بارى تعالى براى تبليغ دين حق ماموريت دارم، خداوند تعاليم خود را به من وحى مى‏فرمايد.