#محرم
📱ما باید برای یک شهیدی که از دستمان میرود،فریاد کنیم!
بیانات حضرت امام خمینی(ره) در جمع طلاب و اهالی منبر:
«من چند جمله راجع به تکالیف کلی روحانیون و اهل محراب و منبر باید عرض بکنم، و بعد مشکلاتی که هست. آقایان روحانیون و خصوص اهل منبر، خطبا، اینها سخنگوی اسلام هستند. اگر حکومتی سخنگو میخواهد، سخنگوی اسلام، آقایان خطبا هستند... سیدالشهدا به داد اسلام رسید؛ سیدالشهدا اسلام را نجات داد. روضه سیدالشهدا برای حفظ مکتب سیدالشهداست. کسانی که میگویند روضه سیدالشهدا را نخوانید، اصلاً نمیفهمند مکتب سیدالشهدا چه بوده، و نمیدانند یعنی چه. نمیدانند این گریهها و این روضهها این مکتب را حفظ کرده.
الآن هزار و چهار صد سال است که با این منبرها، با این روضهها و با این مصیبتها و با این سینهزنیها، ما را حفظ کردهاند، و تا حالا اسلام را آوردهاند. این عده از جوانهایی (که این طور نیست که سوءنیت داشته باشند) خیال میکنند که ما باید حرف روز بزنیم، حرف سیدالشهدا حرف روز است، همیشه حرف روز است. اصلاً حرف روز را سیدالشهدا آورده است، و به دست ما داده. سیدالشهدا و مکتبش را این گریهها و این مصیبتها و داد و قالها و این دستجات حفظ کرده است.
اگر فقط ـ آدم ـ مقدسی بود و توی اتاق خانه مینشست و هی برای خودش زیارت عاشورا میخواند و تسبیح میگرداند، چیزی باقی نمیماند. هر مکتبی هیاهو میخواهد. باید پایش سینه بزنند. هر مکتبی تا پایش سینهزن نباشد، تا پایش گریه نباشد، تا پایش توی سر و سینه زدن نباشد، حفظ نمیشود.
اینها اشتباه میکنند. بچهاند اینها نمیدانند که نقش روحانیت و نقش اهل منبر در اسلام چه هست. این نقش یک نقشی است که اسلام را همیشه نگه داشته، این گریهها زنده نگه داشته مکتب سیدالشهدا را، این ذکر مصیبتها نگه داشته مکتب سیدالشهدا را.
ما باید برای یک شهیدی که از دستمان میرود، علَم به پا کنیم، نوحهخوانی کنیم، گریه کنیم، فریاد کنیم، دیگران میکنند، دیگران فریاد میزنند. فرض کنید وقتی یکی از آنها کشته شود، فرض کنید از یک حزبی یکی کشته بشود، میتینگها میدهند، فریادها میکنند، این عزاداریها یک میتینگی است برای احیای مکتب سیدالشهدا، و اینها ملتفت نیستند، توجه به مسائل ندارند. همین گریهها این مکتب را تا اینجا نگه داشته، همینهاست که این نهضت را پیش برده. اگر سیدالشهدا نبود، نهضت هم پیش نمیبرد! سیدالشهدا همه جا هست: «کل ارض کربلا». همه جا محضر سیدالشهداست. همه منبرها محضر سیدالشهداست. همه محرابها از سیدالشهداست.
اگر سیدالشهدا نبود، یزید و پدرش و اعقابشان اسلام را منسی کرده بودند. اگر نسیان شده بود، یک رژیم طاغوتی در خارج منعکس شده بود. معاویه و یزید داشتند یک رژیم طاغوتی را معرفی میکردند. اگر سیدالشهدا نبود اینها این رژیم طاغوتی را تقویت میکردند، و به جاهلیت برمیگرداندند. اگر حالا من و تو هم مُسلم بودیم، مسلم طاغوتی بودیم، نه مسلم امام حسین!
امام حسین اسلام را نجات داد. ما برای آدمی که اسلام را نجات داده و رفته کشته شده، هی سکوت کنیم؟ ما هر روز باید گریه کنیم. ما هر روز باید برای حفظ این مکتب منبر برویم.
ممکن است بعضی از آنها سوءنیت داشته باشند. بعضیها هم روی نقشه کار میکنند. همان طوری که زمان رضاخان بود. منتها او قدری نفهمی کرد، و بعدها روی فهمیدگی، جلو همۀ منبرها را گرفت. نگذاشت کسی منبر برود. محرابها را هم یک جور دیگری گرفت.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#محرم
🏴آیت الله محمد تقی جعفری ره :
انگیزه ما از گریه براى امام حسین (ع) چیست؟ (اول)
در شادى ها و اندوه ها، خنده ها و گریه ها، با رشد فکرى مى توان یک مقدار خود را بالا کشید. یکى از شعراى بسیار خوش ذوق و با فضل عرب به نام اعثم کوفى، چند بیتى درباره امام حسین (ع) دارد، که فقط یک بیت آن مورد بحث ماست. وی در خطاب به امام حسین (ع) می گوید: «اى پسر پیامبر!، اى پسر على مرتضى، چشمم گریه مى کند (براى تو ناله مى کنم، براى تو مى گریم) اما نه براى پاداش و نه براى این که ثوابى به دست آورم؛ با خودت کار دارم، روحم متوجه خود توست. (ادامه دارد ... )
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
* انگیزه اول: احساس مظلومیت
شاید نود درصد آنان که براى امام حسین (ع) گریه مى کنند، به خاطر احساس مظلومیت آن بزرگ است که البته همین طور هم هست؛ و مى توان گفت یکى از ابعاد خیلى مهم است. در حقیقت، با این اشک هایى که مى ریزیم، مدافع مظلوم هستیم و مى خواهیم از مظلوم دفاع و حمایت کنیم. خوشا به حالتان، چنین ملتى دیگر مرگ و نابودى ندارند؛ ملتى که بداند باید از مظلوم طرفدارى کند.
پدر امام حسین (ع)، على بن ابىطالب (ع) پس از آن که ابن ملجم لعنة الله علیه آن حضرت را زد، به امام حسن و امام حسین (ع) چنین وصیت فرمود: «وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً» همیشه، دشمن ظالم و کمک و یار مظلومان باشید.
حالا به همین مقدار که شما مى گویید ما مظلوم را یارى مى کنیم و این اشک هم براى مظلوم ریخته مى شود، خیلى مقدس و بسیار عالى است. خداوند این یارى از مظلوم را از همه شما قبول کند.
براى این احساسات و براى این گریه ها مى توان گفت؛ که آن هم کمى در درون رشدیافتگان است، این است که به نظرشان عجیب مى رسد، که آنان (یزیدیان) عدالت و حق را (یعنى حمایتگران حق را) تباه کردند، بدون این که کوچک ترین دلیلى بیاورند. خدایا، حق و عدالت را چطور این ها کوچک دیدند! آزادى را چه قدر پست دیدند! این ها در حقیقت، نمادى از بدبختى بشر است.
آخر، یعنى چه؟؛ امام حسین (ع) هم قبل از وقوع فاجعه چندبار صحبت کردند. حتى فرمود: مهلت مى دهم تا بنشینید کمى فکر کنید. من هم از دست شما فرار نمى کنم. حتى روز عاشورا فرمود: من هستم. من که الان از چنگال شما نمى خواهم فرار کنم. نمى خواهم از این ستون به آن ستون بکنم، ولى فکر کنید که شما با چه کسى طرف هستید؟ اگر حسین بن على این جا هم شهید نشود، بالاخره، چند روز دیگر باید (از این دنیا) برود. ولى شما با ارزش ها طرف هستید و من هم یک نفر انسان هستم.
امروز اگر در این میدان سوزان کربلا، جان و کالبدم وداع نکرد، بالاخره روزى فرا مى رسد که چنین شود. 57 سال دارم و هشت سال دیگر هم روى آن.
شبى از این شب هاى حسینى (محرّم) یکى از آقایان دانشجو گفت: اگر على بن ابى طالب (ع) و مردم، به مالک اشتر امان مى دادند، مالک تاریخ را عوض مى کرد. چرا امیرالمؤمنین (ع) رهایش نکرد که داستان معاویه را برچیند؟
فرض کنید على بن ابى طالب (ع) و مردم، به مالک اشتر امان مى دادند و بعد از پیروزى، خلافت الهى برقرار مى شد، اما باز شما بودید و اولاد آدم بود و اختیارش.یا حضرت سیدالشهدا (ع) چند صباح دیگر هم حکومت عادلانه را برقرار مى فرمود. بالاخره کسى مجبور نیست که ابوذر غفارى باشد. ابوذر غفارى با جبر نمى سازد. ما خیال مى کنیم که اگر مثلاً مالک اشتر پیروز مى شد، یا امام حسین (ع) پیروز مى شد، چه مى شد؟ نه! بر بشر اتمام حجت مى شد.
چند روز دیگر هم اتمام حجت بیشتر مى شد. اما باز انسان و اختیار او. چون کمال، بدون اختیار نمى شود.یا مالک اشتر هم پیروز می شد و على بن ابىطالب (ع) پرچم عدالت را چند روز بیشتر به اهتزاز در مى آورد، اما باز شما هستید و غرایزتان، باز انسان است و حالت سودجویى اش، او باید به فکر خودش باشد.
بسیار خوب، ما قرآن را باز مى کنیم و مى بینیم که حضرت ابراهیم (ع) این راه را رفته است. از زمان حضرت ابراهیم (ع) چند هزار سال مى گذرد؟ با این حال؛ «إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا»: او پیامبرى بسیار راستگو بود. ابراهیم (ع) از عهده آزمایش برآمده است. اى اولاد آدم! آزمایش مى شوید. آماده باشید و از آزمایش در آیید! پدر تو ابراهیم چنین از آزمایش در آمد. سه هزار سال پیش هم باشد، چه اشکال دارد. مگر ابراهیم چند سال در این دنیا بود؟ (ادامه دارد ... )
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#محرم
🏴آیت الله محمد تقی جعفری ره :
انگیزه ما از گریه براى امام حسین (ع) چیست؟ (دوم)
* انگیزه دوم: اشک شوق
در بعضى دیگر ـ که خیلى استثنایى استـ اشک شوق است. در حقیقت، اشک نشاط است، اشک شوق نهایى که خدایا، تو را سپاس مى گزاریم که براى دفاع از ارزش هاى انسانى و براى دفاع از اسلام، چنین قربانى هایى آماده شدند. بدون کوچک ترین پروا به میدان آمده و می فرماید: من خونم را در این راه مى ریزم. این که تبهکاران و نابکاران نابخرد تاریخ، بالاخره با دست افرادى که از بالا ساخته شده اند به زمین مى خورند، یک هیجان درونى دارد که به صورت اشک بیرون مى آید. «جلّ الخالق؛ عظم سلطانک» خدایا، خودت مى دانى چه کار کنى. لذا، مى توان گفت ـ و بعضى از تحلیل گران تاریخ هم عقیده دارند که ـ امام حسین (ع) به عنوان یک فرد آن روز قیام نکرد.
جوامع اسلامى از شنیدن این که مقابل آن طاغوت نابکار، فردى به این عظمت قیام کرده است، در حقیقت همه انسان هاى آن روز پذیرفته بودند، مگر کسانى که سفره هاى رنگارنگ آل امیه آن ها را گول زده بود. ولى انسان ها، از تهِ دل به وضع امام حسین (ع) رضایت دادند. مثل این که آن حضرت را نماینده کل انسانیت دانستند.
این نشاط دارد که انسان ها ـ اگر هم اکثریت دنیا با نابکاران باشد ـ خوشحال باشند که در ردیف اول، حسین بن على (ع) را دارند. نشاط دارد اگر شما در این گروه هستید. اى کسانى که در این دنیا مى گویید؛ گمشده داریم، در گروه چه کسى هستید؟؛ ما در آن گروهى هستیم که ردیف اولش، امام حسین (ع) بود که حتى نگفتند؛ من پسر فاطمه (س) هستم ـ البته در مواردى استشهاد مى فرمودـ از این به بعد براى اتمام حجت گفتند؛ ولى مطلب این بود که: من بر مبناى حق هستم و اگر کسى اعتراض دارد، اعتراض کند؛ اما هیچ کس اعتراض نکرد.
خدایا! بشر این قدر لجاجت داشته باشد که اعتراض کند. چه اعتراضى بکند؟؛ امام حسین (ع) ایستاد و فرمود: «فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَ شُرَكاءَكُمْ ثُمَّ لا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا» بیندیشید و یک مقدار دسته جمعى فکر کنید، سپس هر حکمى درباره من مى خواهید، انجام دهید. من هم این جا ایستاده ام، اما آخر بیندیشید.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#محرم
🏴 ماجرای شهادت حضرت عبدالله بن الحسن به روایت رهبر معظم انقلاب
« آن وقتى که حسینبنعلى علیهالسّلام از اسب روى زمین افتاد - یعنى در آن لحظات آخر - و اسب بىصاحب امام حسین به خیمهها برگشت، و زن و بچه و اهل حرم فهمیدند که حادثه براى حضرت ابىعبدالله پیش آمده، خب هر کدام یک عکسالعملى نشان دادند. یک بچهى یازده سالهاى بود که در آغوش امام حسین بزرگ شده بود؛ در حادثهى کربلا ده سال از شهادت امام حسن مىگذشت. یعنى این بچه از یک سالگى در دامان عمو تربیت پیدا کرده بود و با عمو انس گرفته بود مثل پدر. شاید به خاطر اینکه بچهى یتیم بوده امام حسین از فرزندان خودش هم بیشتر به او محبت مىکرده. خب پیدا است که یک چنین محبتى چگونه این بچه را سراسیمه کرد وقتى فهمید که عمویش در وسط میدان روى زمین افتاده، با شتاب آمد و رسید بالاى سر أبىعبداللَّه آنطورى که نقل کردند و نوشتند. هنگامى که این بچه رسید یکى از سربازان خبیث و قسىالقلب ابنزیاد شمشیر را بلند کرده بود که بر بدن مجروح ابىعبدالله فرود بیاورد، این بچه در همین حال رسید که دید عمویش افتاده روى زمین و یک ظالمى هم شمشیر بلند کرده که فرود بیاورد، این بچه آنقدر ناراحت شد، آنقدر سراسیمه شد که این دستهاى کوچک خودش را بىاختیار جلوى شمشیر گرفت. اما این کار موجب نشد که آن حیوان درنده شمشیر را فرود نیاورد. شمشیر را فرود آورد، دست این بچه قطع شد. فریاد این بچه بلند شد، بنا کرد استغاثه کردن، اما این گرگ خونخوار به همین هم اکتفا نکرد، پشت سر این بچه رفت، بچهى یازده ساله را روى زمین انداخت و او را به شهادت رساند. اینجا بود که امام حسین خیلى منقلب شد، کارى هم از او برنمىآید، در مقابل چشم او این عزیز دلش را، این یتیم برادرش را، این بچهى یازده ساله را دارند مىکشند، این بود که اینجا دست به دعا برداشت و از ته دل این مردم را نفرین کرد. صدا زد «اللّهم أمسک عنهم قطر السماء» خدایا باران رحمتت را بر این مردم حرام کن...
🖊 بیانات مقام معظم رهبری- نماز جمعه تهران ۱۳۶۴/۷/۵
😂yon.ir/qJQE8
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
هدایت شده از انس با صحیفه سجادیه
هدایت شده از انس با صحیفه سجادیه
هدایت شده از انس با صحیفه سجادیه
ادامه ی برنامه ی روزانه ی ختم
صحیفه سجادیه
#دعا_سی_یک_12
دعای سیدالساجدین (ع ) در یاد کردن توبه و درخواست آن:
🔹اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ الْقَنِى بِمَغْفِرَتِكَ كَمَا لَقِيتُكَ بِإِقْرَارِى، وَ ارْفَعْنِى عَنْ مَصَارِعِ الذُّنُوبِ كَمَا وَضَعْتُ لَكَ نَفْسِى، وَ اسْتُرْنِى بِسِتْرِكَ كَمَا تَأَنَّيْتَنِى عَنِ الانْتِقَامِ مِنِّى🔹
🔸خدايا درود بر محمد و آل او فرست و چنانكه من با اقرار به گناه حضور تو آمدم، تو به مغفرت مرا بپذير، و چنان كه خود را پيش تو بر خاك مذلت افكندم، تو از لغزش گناه دست مرا بگير و چنان كه در عقوبت من تاءخير كردى لغزش هایم را با پرده عفو خود بپوشان🔸
#سی_یک #توبه
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2