✳️ حکایت ترساندن شخصی زاهدی را که کم #گریه کن تا کور نشوی !!!
«در عهد #حسن_بصرى دخترى جوان و عابد بود که بُرَیرَه نام داشت و بسیار مىگریست.
حسن را گفتند او را موعظت کن، چه بر چشمان او مىترسیم.
حسن او را گفت: چشمانت را بر تو حقى است، از خدا بترس
گفت:
اگر از دوزخیانم ، خدا دیده ام را ببرد،
و اگر از بهشتیانم ، خدا بهتر از آن دو را به من خواهد داد.
حسن بگریست.»
(ربیع الابرار، باب خلق و صفات و احوال آن ، ص 49)
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_12
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ حکایت ترساندن شخصی زاهدی را که کم گریه کن تا کور نشوی !!!
قسمت دوم
🌺 لیک بیگار تن پر استخوان
بر دل عیسی منه تو هر زمان
همچو آن ابله که اندر داستان
ذکر او کردیم بهر راستان
زندگی تن مجو از عیسیات
کام فرعونی مخواه از موسیات
بر دل خود کم نه اندیشهٔ معاش
عیش کم ناید تو بر درگاه باش
این بدن خرگاه آمد روح را
یا مثال کشتیی مر نوح را
ترک چون باشد بیابد خرگهی
خاصه چون باشد عزیز درگهی
برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_12 قسمت 2
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
✳️ حکایت ترساندن شخصی زاهدی را که کم گریه کن تا کور نشوی !!! قسمت دوم 🌺 لیک بیگار تن پر استخوان بر
🌺 لیک بیگار تن پر استخوان
بر دل عیسی منه تو هر زمان
🔴مواظب باش که با زحمت بیمزد و بیفایده برای زندگی بر دل عیسای روح بار تحمیلی قرار ندهی که او را غمگین میکند، زیرا پرداختن به جسم مادی، روح را به زنجیرهای گران وابستگی و تیرگی این جهانی گرفتار میسازد. از عیسای روحت زندگی و عیش جسمانی تقاضا مکن و از موسای درونت خواستههای فرعونی مخواه. (موسی و فرعون اشارهای است به تقابل جنبههای روحانی و نفسانی درون انسان که دائماً در حال کشمکش و جدالاند و در مقابل یکدیگر حرکت میکنند) مولانا میگوید: اینقدر در اندیشه معاش نباش و دل بدان مسپار! زیرا مایه زندگی و معاش کاستی نمیگیرد؛ تو فقط ملازم درگاه حق باش. اشارهای است به آیه شریفه که میفرماید: «وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى »: خانوادهات را به نماز فرمان ده و خود نیز بر نماز و ذکرحق شکیبا باش؛ ما از تو روزی کسی را نمیخواهیم، بلکه ما به تو روزی میدهیم و فرجامنیک برای پرهیزکارن است
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_12 قسمت 2
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
#فهرست #صحیفه_سجادیه_ختم 🙏 دعای #سی_شش 🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) " هنگامى كه به #ابر و
انشاالله از امروز دعای 36 صحیفه سجادیه رو بند به بند شروع می کنیم ..... انشاالله
#صحیفه_سجادیه_صفحه_ای
#صفحه_202
دعای #سی_شش
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام )
" در نگریستن به #ابر و شنیدن صدای #رعد_برق "
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_بصورت_بند_به_بند
#دعا_سی_شش_1
دعای سیدالساجدین(ع ) در نگریستن به #ابر و شنیدن صدای #رعد_برق :
🔹اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَيْنِ آيَتَانِ مِنْ آيَاتِكَ، وَ هَذَيْنِ عَوْنَانِ مِنْ أَعْوَانِكَ، يَبْتَدِرَانِ طَاعَتَكَ بِرَحْمَةٍ نَافِعَةٍ أَوْ نَقِمَةٍ ضَارَّةٍ، فَلا تُمْطِرْنَا بِهِمَا مَطَرَ السَّوْءِ، وَ لا تُلْبِسْنَا بِهِمَا لِبَاسَ الْبَلاءِ🔹
🔸خدايا! اين دو (رعد و برق) دو نشانه از نشانه هاى قدرت تواند، و دو خدمتگزار از خدمتگزاران حضرت تو، سوى فرمان تو مى شتابند، يا به رحمت و سود و يا نقمت و زيان، پس بدين دو باران بد بر ما مبار، و جامه بلا بر ما مپوشان🔸
#سی_شش
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#دعا_سی_شش_1
امام سجاد عليهالسلام به هنگام مشاهده ى #ابر و برق و شنيدن صداى رعد خداوند را چنين مىخواند :
(بار خداوندا اين دو آيت از آيات تو و هر دو از اعوان و خدمتگزاران تواند) (اللهم ان هذين آيتان من آياتك، و هذين عونان من اعوانك).
پس از آن به ماموريت آنها اشاره كرده مىگويد: (آنها در مقام اطاعت و فرمانبريت، به رحمتى نافع و سودمند يا عقوبتى زيانبخش مىشتابند) (يبتدران طاعتك برحمه نافعه او نقمه ضاره).
حال كه آنها سر به فرمان تواند (به وسيله ى آنها باران عذاب را بر ما مبار) (فلا تمطرنا بهما مطر السوء).
(و به سبب آنان لباس محنت و بلا بر ما مپوشان) (و لا تلبسنا بهما لباس البلاء).
#سی_شش #رعد_برق
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#داستان_دنباله_دار
⚫️ #داستان_رسول_ترک
#خاطره_18
قسمت اول
رسول ترک در هیئت ها و دسته های عزاداری به خصوص در روزهای تاسوعا و عاشورا، گاهی فقط با زمزمه یکی دو بیت شعر و نوحه، از صبح تا شب گریه می کرده است. او با تکرار همین یکی دو بیت و با شرح و تفسیرهای زیبا و آتشینی که بر آن نوحه ها می زده است، مردم را نیز گریان و نالان می کرده است.
آقای حاج محمد احمدی تعریف می کرد و می گفت: صبحِ یکی از روزهای تاسوعا بود و من در سنین نوجوانی و جوانی بودم و تازه شروع به نوحه خوانی کرده بودم. در آن زمان من هنوز در نوحه خوانی و مدّاحی بسیار مبتدی بودم و نمی توانستم خوب بخوانم. آن روز ما در یک هیئتی بودیم که حاج رسول نیز به آن جا آمده بود. و برای اینکه
مرا تشویق کنند، به من هم اجازه دادند تا چند خطی بخوانم. من هم شروع به خواندن اشعاری کردم که یک بیت از آن اشعار این بود:
تا بدندی دی علمدارین قولی کیم دیردی بو حسین مغلوب اولی
(یعنی تا زمانی که دست در بدن حضرت قمر بنی هاشم علمدارِ کربلا بود چه کسی پیش بینی می کرد و می گفت که امام حسین علیه السلام مغلوب خواهد شد؟!)
وقتی من این اشعار را می خواندم حاج رسول بسیار گریان و منقلب گشت. بعد هم زمانی که می خواستیم برای دسته در کردن آماده بشویم حاج رسول فوری به کنار من آمد و گفت: این شعرت کارِ امروز مرا ساخت.
حاج رسول فقط همان یک بیت را از من خواست و آن را حفظ کرد. او آن روز فقط همین یک بیت را تا شب زمزمه می کرد و گریه می کرد. زمانی که با دوستانش برخورد می کرد باز همین یک بیت را می خواند و در وسط دسته ها و هیئت ها نیز وقتی بلند می شد، همان یک بیت را می خواند. او با توضیحاتی هم که پیرامون این یک بیت می داد مردم را به شدّت به گریه می انداخت.
🙏لطفا با ما خواننده ی این سلسله نوشته ها باشید
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
10.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴عباس جان ...
تا تو بودی خیمه ها آرام بود
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2