برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_198
◀️ نکوهش منطق #خوارج
🔴 و قَالَ (علیه السلام) -لَمَّا سَمِعَ قَوْلَ الْخَوَارِجِ لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ-: كَلِمَةُ حَقٍّ، يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ.
علی علیه السلام فرمود: (وقتى شنيد كه خوارج مى گويند، حكومت فقط از آن خداست) سخن حقّى است كه از آن اراده باطل دارند.
https://eitaa.com/sahife2/49084
#نهج_البلاغه_خطبه_40
🆔 @sahife2
◀️ باطل در لباس حق:
📜 امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه اش هنگامى كه اين سخن #خوارج را كه مى گفتند «لا حُكْمَ إلاَّ لِلّهِ» (حكم مخصوص خداست) شنيد فرمود: «سخن حقى است كه معنى باطلى از آن اراده شده است»; (لَمَّا سَمِعَ قَوْلَ الْخَوَارِجِ لاَ حُكْمَ إِلاَّ لِلَّهِ كَلِمَةُ حَقّ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ).
اشاره به اين كه سخن حق است و برگرفته از آيات قرآن مجيد; ولى خوارج معناى آن را تحريف مى كنند به گونه اى كه سر از باطل بيرون مى آورند. پيش از اين كه اين سخن را شرح بدهيم به سراغ روايتى مى رويم كه قاضى نعمان مغربى در كتاب شرح الاخبار آورده است. او مى گويد: على(عليه السلام) از صفين باز گشته بود و در مسجد مشغول بيان خطبه اى بود كه يك نفر از گوشه مسجد شعار «لا حُكْمَ إلاَّ لِلّهِ» را سر داد. امام(عليه السلام) سكوت كرد و پاسخى نداد. مقدارى گذشت نفر دومى همين شعار را از گوشه ديگر سر داد. باز امام(عليه السلام) اعتنايى نكرد. سرانجام جمعى (از خوارج كه در مجلس حضور داشتند) با هم اين شعار را سر دادند. امام(عليه السلام) فرمود: اين سخن حقى است كه اراده باطل از آن شده است. ما سه امتياز به شما (خوارج) مى دهيم: شما را از شركت در مساجد و نماز خواندن (با ما) باز نمى داريم و تا زمانى كه (با ما) هم دست باشيد سهم شما را از بيت المال مى دهيم و اگر آغازگر جنگ نباشيد ما آن را آغاز نخواهيم كرد، سپس فرمود: «وَأشْهَدُ لَقَدْ أخْبَرَنِى النَّبىُّ الصّادِقُ عَنِ الرُّوحِ الاْمينِ عَنْ رَبِّ الْعالَمينَ أنَّهُ لا يَخْرُجُ عَلَيْنا مِنْكُمْ فِئَةٌ قَلَّتْ أوْ كَثُرَتْ إلاّ جَعَلَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ حَتْفَها عَلى أيْدينا; گواهى مى دهم به خدا سوگند پيامبر راستگو از فرشته وحى روح الامين به من خبر داد كه گروهى از شما چه كم باشد چه زياد بر ما خروج نمى كند مگر اين كه مرگشان به دست ما خواهد بود»
#نهج_البلاغه_حكمت_198
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_70
#بقره_71
قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِىَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَبَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّآ إِنْ شَآءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ
قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَلَا تَسْقِى الْحَرثَ مُسَلَّمَةٌ لَّاشِيَةَ فِيهَا قَالُواْ الْنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُواْ يَفْعَلُونَ
(بار دیگر به موسى) گفتند: از پروردگارت براى ما بخواه تا بر ما روشن كند چگونه گاوى باشد؟ زیرا این گاو بر ما مشتبه شده و اگر خداوند بخواهد (با توضیحات تو) حتماً هدایت خواهیم شد.
(موسى) گفت: خداوند مىفرماید: همانا آن گاوى است كه نه چنان رام باشد كه زمین را شخم زند و نه كشتزار را آبیارى كند. از هر عیبى بركنار است و هیچ لكّهاى در (رنگ) آن نیست. گفتند: الآن حقّ (مطلب) را آوردى! پس (چنان گاوى را پیدا كرده و) آنرا سر بریدند، ولى نزدیك بود انجام ندهند.
🔴 توجّه به مسائل فرعى، انسان را از تمركز نسبت به مسائل اساسى، باز مىدارد. «انّ البقر تشابه علینا
غرور و هوس، كار را به جایى مىرساند كه انسان هرچه را طبق میل خودش باشد، حقّ مىداند. «جئت بالحق»»
👤استاد #قرائتی
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ اعمال روزها و شب های #هفته
🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز #شنبه
👉🏻 1da.ir/TXfZ6s2I
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند ز من
ور بگویم دل بگردان رو بگرداند ز من
روی رنگین را به هر کس مینماید همچو گل
ور بگویم بازپوشان بازپوشاند ز من
چشم خود را گفتم آخر یک نظر سیرش ببین
گفت میخواهی مگر تا جوی خون راند ز من
او به خونم تشنه و من بر لبش تا چون شود
کام بستانم از او یا داد بستاند ز من
گر چو فرهادم به تلخی جان برآید باک نیست
بس حکایتهای شیرین باز میماند ز من
گر چو شمعش پیش میرم بر غمم خندان شود
ور برنجم خاطر نازک برنجاند ز من
دوستان جان دادهام بهر دهانش بنگرید
کو به چیزی مختصر چون باز میماند ز من
صبر کن #حافظ که گر زین دست باشد درس غم
عشق در هر گوشهای افسانهای خواند ز من
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_401
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ اللَّهُمَّ وَأَتْبَاعُ الرُّسُل ... عَلَى جَمِيعِهِمُ السَّلَامُ
خدايا! پيروان رسولان و تصديق كنندگانشان، ...
در هر روزگار و زمان ، از زمان آدم، تا دوران محمد ص ، از پيشوايان هدايت و فرماندهان اهل تقوا، بر همه آنان سلام باد!
استاد حسین #انصاریان
دعای #چهارم
https://b2n.ir/sahife2_4
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#دعا_چهارم_1
«1» اللَّهُمَّ وَأَتْبَاعُ الرُّسُلِ وَمُصَدِّقُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ بِالْغَيْبِ عِنْدَ مُعَارَضَةِ الْمُعَانِدِينَ لَهُمْ بِالتَّكْذِيبِ وَالاشْتِيَاقِ إِلَى الْمُرْسَلِينَ بِحَقَائِقِ الْإِيمَانِ
«2» فِي كُلِّ دَهْرٍ وَزَمَانٍ أَرْسَلْتَ فِيهِ رَسُولًا وَأَقَمْتَ لِأَهْلِهِ دَلِيلًا مِنْ لَدُنْ آدَمَ إِلَى مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله مِنْ أَئِمَّةِ الْهُدَى وَقَادَةِ أَهْلِ التُّقَى عَلَى جَمِيعِهِمُ السَّلَامُ فَاذْكُرْهُمْ مِنْك بِمَغْفِرَةٍ وَرِضْوَانٍ
خدايا! پيروان رسولان و تصديق كنندگانشان، كه عبارتند از مردم روى زمين، آن مردمى كه تصديقشان، قلبى و درونى بود، آنهم زمانى كه دشمنان با تكذيب رسالت رسولان، به مخالفت با آنان برخاستند، ولى پيروان و تصديق كنندگان، به كمك حقايق ايمانى، مشتاقانه به طرف رسولان روى آوردند،
در هر روزگار و زمانى كه رسولى فرستادى، و براى مردم آن روزگار و زمان، چراغ راه و دليل و برهان برپا كردى، از زمان آدم، تا دوران محمد ص، از پيشوايان هدايت و فرماندهان اهل تقوا، بر همه آنان سلام باد!
خدايا! آنان را از جانب خود، به آمرزش و خشنودى ياد كن.
👌بخشی از دعای #چهارم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_1
قسمت اول
🔴 هاديان راه حق
در بيان شخصيّت و هويّت و اوصاف هاديان راه محبوب يعنى انبياى الهى و ائمّه طاهرين عليهم السلام، كه در بخش اوّل دعاى چهارم به آنان اشاره شده، سخت خود را عاجز و ناتوان مىبينم.
درست است كه در اين زمينه بايد به قرآن مجيد، منبع فيوضات آسمانى مراجعه كرد، ولى فهم اين آثار هم كار آسانى نيست.
اين طايفه در عقل و شعور، در پاكى نفس و جان، در بصيرت و آگاهى، در دانش و بينش، در خلوص و اخلاص، در وفا و صفا، در درستى و امانت، در وسعت روح، در اداى وظيفه و مسؤوليّت، در ارتباط با حق و داشتن مقام قرب، در ادب و فرهنگ، در مهر و محبّت، در رحمت و عاطفت، در بيدارى و بينايى، در قوّت جسم و جان، در بسط فكر و علم، در روشنائى و نورانيّت، در صفات و شؤون معنوى، در عفّت و عصمت، در درك حقايق و واقعيتها و خلاصه در تمام برنامههاى ظاهرى و باطنى و غيبى و شهودى و مُلكى و ملكوتى، سر آمد تمام كاينات و مافوق تمام موجودات و برتر از همه آفريدههاى حضرت ربّ العزّه هستند.
اولياى حضرت حق، داراى قدرت و نيروى اراده خلّاقهاى هستند كه مىتوانند تيرِ از كمان جسته يعنى اجل و قضاى محتوم را از راه برگردانند، و تمام اين نيرو و قدرت از جانب حضرت ربّ به آنان عنايت شده است.
از جمله خصايص بسيار مهمّ برگزيدگان خداوند اين است كه خوى الهى دارند، برخلاف عامّه خلق كه هيچ سلامى بى طمع نمىكنند و در هر عطائى انتظار چند برابر سود و عوض دارند. اولياى الهى اهل طمع و آز نيستند، فيض بخشى لازمه وجود فيّاض آنهاست، در مقابل عطا و بخشش خود هيچ توقّع و چشمداشت سود و عوض ندارند.
همچون آفتابند كه در همه جا و بر همه كس يكسان مىتابند و گرمى و روشنايى مىبخشند، بدون اين كه بها و عوضى بخواهند.
اين طايفه براى دستگيرى و نجات بشر خلق شدهاند و بدين سبب است كه بار هدايت خلق و درمان رنجوران روحانى را به جان و دل مىكشند و به وظيفه تبليغ رسالت و رهبرى به عموم خلق خدمت مىكنند، بدون شائبه غرض و بى آن كه از كسى چشمداشت پاداش و دستمزد و پايرنج داشته باشند.
كار دعوت و خدمت انبيا و اولياى خدا چنان است كه گاهى ناز ابلهان مىكشند و رنج و عذاب دشمنان را به جان مىخرند و سخريّه و استهزا و فسوس كافران و صفير كشيدن و دستك زدن منكران و منافقان را بر خود هموار مىكنند و از طعن و تشنيع تيره دلان نمىهراسند، بلكه هر قدر بر انكار مخالفان افزوده شود بر تبليغ رسالت و مهربانى و عطوفت مىافزايند تا به وظيفه الهى خود عمل كرده باشند.
اينان زير محمل فرمان الهىاند، و تنها هدف و مقصد آنها اطاعت حق و اداى وظيفه رهبرى خلق است، نه از تحسين و آفرين كسى خوشحال مىشوند، و نه از طعن و تشنيع عوام انديشه دارند، محض نورند و از همه اوهام و تصويرات دور.
انسان از بركت هدايت اينان از حيات تيره جسمانى شهوانى و اخلاق رذيله نفسانى مىميرد و به حيات روشن روحانى و خصال حميده انسانى زنده مىشود، همان طور كه مردم جاهل نادان، در اثر رنج تحصيل و پيمودن مراحل علمى از حيات جهل مىميرند و به حيات علم و دانايى زنده مىشوند، و همچنان كه اشخاص فاسق و تبهكار در اثر توبه و انابت و رياضت، يا دستگيرى و تلقين ذكر مشايخ، از عالم فسق و تبهكارى بيرون مىآيند و به جرگه نيكان و نيكوكاران مىپيوندند، يعنى در واقع، مزاج روحانى آنان مبدّل مىشود.
انبيا و اوليا روح وحى گير و الهامپذير دارند و به عبارت ديگر، حوادث و وقايع آينده را از لوح محفوظ و امّ الكتاب و كتاب مبين مىخوانند.
آواز و صداى انبيا و اوليا آواز خداست و فعل ايشان فعل حضرت ربّ است؛ زيرا كه جسمانيّت اوليا در روحانيّت مستهلك گشته و وجود ايشان فانى در حق و متصل به محبوب شده است.
روح اينان از عالم خلق گذشته و به حق پيوسته و مظهر و نمودار نور حق شده است. صحبت و همنشينى با ايشان تقرّب حق و دورى از ايشان دورى از خداست.
ظهور كرامات و خرق عادات از انبيا و اوليا و مردان خدا به مثابه گلى است كه از گلستان پُر گل و وسيع آورده باشند، بوى ديدار همين گل ما را به وجود گلستان دلالت و رهنمايى مىكند.
درون اوليا، گلستان فيض نامحدود و باغ رحمت بىمنتهاى الهى است. گاهى از آن باغ انبوه، تحفه گلى به ما مىرسد تا ما را بدان سوى جذب كند، و اين خود همان نفحات حقّ است كه در حديث شريف آمده است:
إنَّ لِرَبِّكُمْ فى أيّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحاتٍ، ألا فَتَعَرَّضُوا لَها. براى پروردگار شما در روزگارتان نسيمهايى است، بر شماست كه جهت دريافت آن نفحهها جهت زنده شدنتان به حيات معنوى بيدار باشيد.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 238
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_1
قسمت 2
🔴 دو واقعيّت در هدايت انسان
بدبخت كسى كه اين نفحات را در نمىيابد. و اين دَمها را غنيمت نمىشمارد.
انبياى الهى در مسأله هدايت انسان به سوى رشد و كمال، به دو واقعيّت اهميت بسيار مىدادند:
1- پيراستن
2- آراستن
1- مقصود از پيراستن و پيرايش، تهذيب نفس است به زدودن و پاك كردن تيرگىهاى زنگ رذايل اخلاقى و شهوات بهيمى و سَبُعى از روح، و صيقلى كردن و صفا دادن باطن به نور ايمان، به طورى كه آماده زيور فضايل نفسانى و نقشپذير صور علمى و معارف ربّانى باشد.
2- منظور از آراستن و آرايش، تحصيل كمالات و فضايل روحانى و تكميل قواى نفسانى به ملكات فاضله و محاسن اخلاقى است.
پس از پيمودن اين دو مقام در سايه تربيت انبيا، نوبت به مقام و مرحله فناى فى اللّه و بقاى باللّه مىرسد كه عبارت است از سلب همه تعيّنات و تشخّصات امكانى و نيست شدن حصّه وجود مقيّد جزئى با حذف قيود در هستىِ لابشرطِ مطلق، يا پيوستن قطره وجود شخصى به درياى بىكرانه احديّتِ واجبِ سرمدى.
راستى ما انسانها در برابر زحمات انبيا و وجود پربركتشان چه مسؤوليّت سنگينى داريم!
هر چند فيض بخشى، ذاتىِ اولياى حقّ است و بر هر كس بىدريغ و بدون توقّع سود و عوض فيض مىبخشند، ولكن وظيفه طالب حقيقى اين است كه در حضور اهل دل در هر حال ادب نگاه دارد و منّت ايشان بكشد و به جان و دل، ايشان را خدمت كند.» «1»
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 238
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2