در این کشاکش سخت میان موت و حیات
امید وصل تو ما را دلیل هرنفس است
در پی عبارت های قبل که از خداوند درخواست فرمود...ظلم نکنم...طغیان نکنم....حال، امام علیه السلام می فرماید همه اینها را از تو خواستم زیرا به فضل تو دل بستم_فضل،همان ابتدا به نعمت است_فقط باامید به فضل تو،به آمرزش تو روی آوردم،ازتو می خواهم گذشت کنی واز تقصیرم چشم پوشی کنی.
در سوره مبارکه بقره،آیه۶۴می فرماید«فلولافضل الله علیکم ورحمته لکنتم من الخاسرین»
اگرفضل خدا نباشد،شیطان همه ما را می گیردواز اوتبعیت می کنیم.....ولی اما....
وانا واثق من دلیلی بدلالتک
وساکن من شفیعی الی شفاعتک.
...در این کشاکش سخت،از راه خود مطمئنم چون تو راهنمای منی.وچون تو شفیع منی،دلم آرام است.
اگر عبارت دعا اينچنين بود: اللهم و فدت الى مغفرتك،
معناى كلام اين مىشد: بار الها! آمده ام به سوى مغفرتت. اما اينكه «الى مغفرتك» پيش از «وفدت» آمده است، از نظر ادبى، حاوى معناى «اختصاص» است، يعنى:
بار الها! فقط به سوى مغفرت تو آمده ام و بس.
و در سه جمله ى بعد نيز تقدم جر به همين معنى دلالت دارد.
«و فد» نام فرد يا هيئتى است كه براى ديدار شخصى باعظمت و بزرگ، يا زمامدارى توانا و مقتدر، يا فرمانروايى نافذ و موثر از محل خود حركت مىكنند و نزد وى مىآيند و هدفشان در اين كار يا تكريم و احترام است يا اعلام وفادارى و اطاعت از اوامر اوست، يا آنكه مردم محل احتياجى دارند و اين جمع را فرستاده اند تا حاجتشان را عرضه كنند و برآوردن آن را درخواست نمايند.
كلمه ى «مغفرت» از نظر لغت حاوى دو معنى است:
يكى مستور داشتن معاصى،
و آن ديگر بخشش گناهان است.
پوشاندن قبايح و گناهان مردم از جمله ى صفات حضرت باری تعالى است و در دعاهايى كه از ائمه ى معصومين عليهم السلام رسيده، اين صفت مكرر ذكر شده است. اولياى گرامى اسلام به مسلمانان اكيدا توصيه نمودهاند كه از ذكر قبايح و گناهان دگران لب فروبندند، چه اين عمل، در اسلام، از گناهان كبيره است. اگر كسى خويشتن را به اين صفت متصف كند و از ذكر گناهان اين و آن خوددارى نمايد، خود را به صفت بارىتعالى متصف نموده و به كامل تشبه يافته است.
حضرت رضا (ع) فرموده: مومن آنطور كه بايد مومن نيست مگر آنكه از سه خصلت برخوردار باشد: يك سنت از خداوند خود، يك سنت از پيمبر خود، و يك سنت از ولى خود. سنت از پروردگارش سر را مكتوم داشتن، سنت از پيمبرش با مردم به مدارا برخورد نمودن، سنت از وليش صبر و بردبارى در شدايد و سختيها.
در اين حديث شريف، به كتمان سر مردم آنقدر اهميت داده شده كه امام (ع) آن كس را كه پرده درى نمىكند و سر مردم را فاش نمی نمايد متصف به صفت و سنت بارىتعالى خوانده است. عفو و بخشش گناهكار، همانند مكتوم داشتن گناه او از صفات حضرت بارىتعالى است. در قرآن شريف و روايات معصومين عليهمالسلام تاكيد شده است كه مسلمانان مجاهده كنند تا به اين خلق شريف كه از مكارم اخلاق است متخلق شوند و با اتصاف به اين صفت، از نعمت تشبه به كامل، يعنى ذات اقدس الهى، برخوردار گردند،
مغفرت، حاوى دو معنى است: يكى پنهان داشتن معصيت گناهكار و آن ديگر عفو و بخشش او.
خداوند مهربان داراى هر دو صفت است،
از طرفى معصيت گناهكار را مكتوم مىدارد و او را بين مردم رسوا نمىكند
و از طرف ديگر او را مشمول عفو خود قرار مىدهد و از گناه او مىگذرد.
بندگان باايمان خداوند داراى اين دو صفت عالى هستند و از بار ی تعالى پيروى نموده اند و به ذات اقدس او تشبه يافته اند.
اگر كسى واجد يكى از اين دو صفت باشد داراى نيمى از اين مزيت است. بدبخت و سيه روز، آن كسى است كه فاقد اين هر دو صفت است، نه راز مردم را پنهان دارد و نه از لغزشها چشم پوشى مىكند.
على (ع) دربارهى اين قبيل افراد چنين فرموده است:
شر الناس من لا يعفو عن الهفوه و لا يستر العوره.
بدترين مردم كسى است كه نه از خطاى دگران مى گذرد و نه سر آنان را مى پوشاند.
حوايج و نيازهاى مردم متفاوت است و افراد الهى و باايمان براى حل مشكلات و رفع نيازهاى خود دست دعا به سوى پروردگار برمىدارند و حاجت خود را مىخواهند .
بعضى در دعا فقط نام الله را مىبرند كه جامع جميع صفات كمال است و عرض حاجت به پيشگاه مقدسش مىنمايند.
اما بعضى با توجه به احتياج خود از صفت يا اسمى نام مىبرد كه متناسب مقصودش باشد، مثلا اگر در مضيقه ى معاش است «يا رزاق» مىگويد، اگر وسعت معاش مىخواهد «يا كريم» مىگويد، اگر بيمار است از «شافى» نام مىبرد، و از اين قبيل.
امام سجاد (ع) درجمله ى اول دعا از «مغفرت الهى» نام برده و عرض مىكند:
اللهم الى مغفرتك وفدت،
بار الها! وفود و ورود من به مغفرت توست.
«غفار» و «غفور» هم که دو معنى دارد: يكى «مستوركننده» و آن ديگر «بخشنده».
رسول اكرم (ص) و ائمه ى طاهرين عليهمالسلام، همه معصوم اند، منزه از گناه اند،
نمىدانيم اداى اين قبيل كلمات از آنان در پيشگاه بارىتعالى به جبران كمبودى است كه خودشان گفته اند:
ما عرفناك حق معرفتك و ما عبدناك حق عبادتك.
بار الها! به حق معرفت، تو را نشناختيم و به حق بندگى، تو را پرستش ننموديم.
يا آنكه معناى دگرى دارد.
اما مرحوم محدث قمى رضوان الله عليه سه حديث را از پى هم نقل نموده كه در اينجا ذكر مىشود، ممكن است تا اندازه اى براى اهل دقت راهگشا باشد....
رسول اكرم (ص) فرمود: دلها دچار زنگزدگى مى شوند همانطور كه فلزات را زنگ فرامى گيرد. شما با استغفار، دلها را جلا دهيد و زنگشان را برطرف نماييد،
و نيز فرموده است: كسى كه زياد استغفار نمايد خداوند براى او در هر اندوه و غمى گشايشى فراهم مى آورد و از هر تنگنا راه خروجى به رويش مى گشايد و از طريقى كه اميد ندارد به وى روزى مى رساند.
امام صادق (ع) فرمود: رسول بزرگوار (ص) در هر روز و شبى صد بار توبه و استغفار مىنمود بدون آنكه گناهى داشته باشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 #سلمان_رشدی کیست؟
🔹امام خمینی در سال 1367 حکم اعدام #سلمان_رشدی را به خاطر نوشتن کتاب آیات شیطانی که اهانت به قرآن کریم و پیامبر اسلام است صادر کرد.
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2