eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5.1هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⏪برنامه ی روزنامه ی ✅ کریم 👈 روزی یک صفحه 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ اعمال روزها و شب های 🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز 👉🏻 1da.ir/oh2u 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️ خوشا آنان که دائم در نمازند .... 🔴 الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ آنان كه خدا را ايستاده و نشسته و به پهلو خفته، ياد مى‌كنند و در آفرينش آسمانها و زمين مى‌انديشند: اى پروردگار ما، اين جهان را به بيهوده نيافريده‌اى، تو منزهى، ما را از عذاب آتش بازدار. ( آل عمران 191 ) امام باقر علیه السلام : این آیه در شان امیرالمومنین علی عليه‌السلام و تعدادی از اصحاب و ياران خاص او نازل گرديده است. السلام علیک یا امیر المومنین یا علی ابن ابیطالب ... ✳️ از دیده خون دل همه بر روی ما رود بر روی ما ز دیده چه گویم چه‌ها رود ما در درون سینه هوایی نهفته ‌ایم بر باد اگر رود دل ما زان هوا رود خورشید خاوری کند از رشک جامه چاک گر ماه مهرپرور من در قبا رود بر خاک راه یار نهادیم روی خویش بر روی ما رواست اگر آشنا رود سیل است آب دیده و هر کس که بگذرد گر خود دلش ز سنگ بود هم ز جا رود ما را به آب دیده شب و روز ماجراست زان رهگذر که بر سر کویش چرا رود به کوی میکده دایم به صدق دل چون صوفیان صومعه دار از صفا رود 🔅 برنامه ی روزانه 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ خوابی یا بیدار؟ 📜 حبه عرنی و ، شب را در صحن حیاط دارالاماره کوفه خوابیدند. بعد از نیمه شب دیدند امیر المؤمنین علی علیه السلام آهسته از داخل قصر به طرف صحن حیاط می آید، اما با حالتی غیر عادی: دهشتی فوق العاده بر او مستولی است، قادر نیست تعادل خود را حفظ کند، دست خود را به دیوار تکیه داده و خم شده و با کمک دیوار قدم به قدم پیش می آید و با خود آیات آخر سوره ال عمران را زمزمه می کند: 👈ان فی خلق السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لآیات لاولی الالباب الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ربنا انک من تدخل النار فقد اخزیته و ما للظالمین ربنا اننا سمعنا منادیا ینادی للایمان ان آمنوا بربکم فامنا ربنا فاغفر لنا ذنوبنا و کفر عنا سیئاتنا و توفنا مع الابرار ربنا و آتنا ما وعدتنا علی رسلک و لا تخزنا یوم القیامة انک لا تخلف المیعاد همینکه این آیات را به آخر رساند، از سرگرفت. مکرر این آیات را - در حالی که از خود بیخود شده بود و گویی هوش از سرش پریده بود - تلاوت کرد. حبه و نوف هر دو در بستر خویش آرمیده بودند و این منظره عجیب را از نظر می گذراندند. حبه مانند بهت زدگان خیره خیره می نگریست. اما نوف نتوانست جلو اشک چشم خود را بگیرد و مرتب گریه می کرد. تا اینکه علی به نزدیک خوابگاه حبه رسید و گفت: «خوابی یا بیدار؟» - بیدارم یا امیر المؤمنین! تو که از هیبت و خشیت خدا اینچنین هستی پس وای به حال ما بیچارگان! امیر المؤمنین چشمها را پایین انداخت و گریست، آنگاه فرمود: «ای حبه! همگی ما روزی در مقابل خداوند نگه داشته خواهیم شد، و هیچ عملی از اعمال ما بر او پوشیده نیست. او به من و تو از رگ گردن نزدیکتر است، هیچ چیز نمی تواند بین ما و خدا حائل شود.» آنگاه به نوف خطاب کرد: «خوابی؟» - نه یا امیر المؤمنین! بیدارم، مدتی است که اشک می ریزم. - ای نوف! اگر امروز از خوف خدا زیاد بگریی فردا چشمت روشن خواهد شد. ای نوف! هر قطره اشکی که از خوف خدا از دیده ای بیرون آید دریاهایی از آتش را فرو می نشاند. ای نوف! هیچ کس مقام و منزلتش بالاتر از کسی نیست که از خوف خدا بگرید و به خاطر خدا دوست بدارد. ای نوف! آن کس که خدا را دوست بدارد و هر چه را دوست می دارد به خاطر خدا دوست بدارد، چیزی را بر دوستی خدا ترجیح نمی دهد، و آن کس که هر چه را دشمن می دارد به خاطر خدا دشمن بدارد، از این دشمنی جز نیکی به او نخواهد رسید. هر گاه به این درجه رسیدید، حقایق ایمان را به کمال دریافته اید. سپس لختی حبه و نوف را موعظه کرد و اندرز داد، آخرین جمله ای که گفت این بود: «از خدا بترسید، من به شما ابلاغ کردم.» آنگاه از آن دو نفر گذشت و سرگرم احوال خود شد، به مناجات پرداخت، می گفت: «خدایا ای کاش می دانستم هنگامی که از تو غفلت می کنم تو از من رو می گردانی یا باز به من توجه داری. ای کاش می دانستم در این خوابهای طولانیم و در این کوتاهی کردنم در شکرگزاری، حالم نزد تو چگونه است.» حبه و نوف گفتند: «به خدا قسم دائما راه رفت و حالش همین بود تا صبح طلوع کرد.» ✍️ بحار الانوار، جلد9 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ داستان آدم ابلهی که از علیه السلام در خو است برای طنده کردن ممرده ها کرد!!! 🔴 گشت با عیسی یکی ابله رفیق استخوانها دید در حفرهٔ عمیق گفت ای همراه آن نام سنی که بدان مرده تو زنده می‌کنی مر مرا آموز تا احسان کنم استخوانها را بدان با جان کنم گفت خامش کن که آن کار تو نیست لایق انفاس و گفتار تو نیست کان نفس خواهد ز باران پاک ‌تر وز فرشته در روش دراک‌تر عمرها بایست تا دم پاک شد تا امین مخزن افلاک شد خود گرفتی این عصا در دست راست دست را دستان موسی از کجاست گفت اگر من نیستم اسرارخوان هم تو بر خوان نام را بر استخوان گفت عیسی یا رب این اسرار چیست میل این ابله درین بیگار چیست چون غم خود نیست این بیمار را چون غم جان نیست این مردار را مردهٔ خود را رها کردست او مردهٔ بیگانه را جوید رفو گفت حق ادبار اگر ادبارجوست خار روییده جزای کشت اوست آنک تخم خار کارد در جهان هان و هان او را مجو در گلستان گر گلی گیرد به کف خاری شود ور سوی یاری رود ماری شود کیمیای زهر و مارست آن شقی بر خلاف کیمیای متقی برنامه ی - 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
✳️ داستان آدم ابلهی که از #عیسی علیه السلام در خو است #اسم_اعظم برای طنده کردن ممرده ها کرد!!! 🔴 گ
👈 شخصى که همراه حضرت عیسى علیه السلام بود در ته گورى استخوانهایى دیده‏. گفت یا روح اللَّه آن نام بزرگ و اسم اعظمى را که با او مرده را زنده مى‏کنى‏. بمن یاد بده تا در حق این استخوانها احسان کرده به آن جان داده و زنده کنم‏. حضرت عیسى فرمود ساکت باش که این کار کار تو نبوده گفتار و انفاس تو شایسته این کار نیست‏. این کار نفسى مى‏خواهد که از باران پاکتر و از فرشته چالاک‏تر باشد. عمرها لازم است که آدم پاک شده امین مخزن افلاک گردد. گرفتیم که تو خیلى خوب عصا را بدست گرفتى دست موسى را از کجا خواهى آورد که عصا را اژدها کند. ابله که اصرارش بجایی نرسید از عیسی خواست که خود آن نام را بر استخوان بخواند و مرده زنده کند. عیسی که از اصرار او متحیر شده بود خطاب به خداوند گفت: خدایا این همه اسرار این ابله برای زنده کردن مرده برای چیست در حالی که او مرده وجود خود را فراموش کرده ایت. وخداوند پاسخ داد : او اگر اسم اعظم را هم بداند و بخواند اثر معکوس می دهد یعنی؛ بر زنده بخواند مرده می شود و بر مرده بخواند زنده نمی شود. توضیح : در میان اسمای پروردگار، «الله» را دانسته‌ اند، اما آن‌چه پیامبران‌ و اولیاء الهی را به کارهای خارق‌العاده توانا می‏سازد، یک کلمه نیست. قدرتی روحانی و رابطه معنوی است که توانایی انسان را به توانایی حق وصل می‏کند که در این مرتبه اراده و فعل انسان، اراده و فعل حق است. بنابراین تأثیر اسم اعظم یا هر اسمی از اسمای الهی بستگی تام و تمامی‏ به وصول به حقیقت آن اسم دارد، آن هم نه وصول ذهنی و علمی، بلکه وصول حقیقی. این امر فقط با تهذیب نفس و ریاضت و مداومت بر ذکر حق، حاصل می‏شود. بقول حافظ: گر انگشت سلیمانى نباشد چه خاصیت دهد نقش نگینى‏ این حکایت از یک جهت با حکایت پیشین همانند است و آن اینکه گاه کسى از روى نادانى وجهالت چیزى را درخواست می کند که به زیان اوست. به علاوه نکته دیگرى را نیز در بر دارد و آن اینکه گاه ناقصان را هواى برابرى با کاملان در سر مى‏افتد و چنین مى‏پندارند که مى‏توانند در آشنایى به حقیقت و معرفتِ به اسرار با آنان برابر باشند. همراه عیسى گمان مى‏کرد تنها دانستن اسم اعظم الهى براى زنده کردن مردگان بس است، و به گمان خود جان بخشیدن بدان استخوانها را احسانى در حق آنها مى‏دید اما نمى‏دانست رسیدن به چنان مقام در حد هر کس نیست بلکه نَفَس پاک تر از باران را می طلبد. 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2