eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5.1هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 12 🔴 31- الذارى‏ ذارى به معناى خالق است. در «توحيد» شيخ صدوق است: آراستگى عبد به حقيقت اين اسم به اين است كه: حقيقتاً خود را مخلوق و بنده خالق بداند و در مقام عبوديّت و بندگى نسبت به خالق خود به هيچ عنوان فرو گذارى نكند، كه تنها و تنها حضرت او مستحقّ عبادت است و بس، كه خالق هستى را بر عهده مخلوقْ حقّ ولايت، حقّ اطاعت، حقّ ربوبيّت، حقّ مالكيّت و حقّ عبوديّت است. 🔴 32- الرزّاق‏ رزق و روزى را او آفريده و او آن را به موجودات زنده مى‏رساند، و آن وجود مقدّس است كه وسايل بهره‏گيرى از روزى را براى صاحبان حيات آماده مى‏كند. رزقى كه حضرت حق براى بندگان آماده كرده است دو رزق است: رزق ظاهرى و مادّى براى ابدان، و رزق باطنى و روحى براى قلوب. رزق مادّى، سبزيجات و ميوه‏جات و حبوبات و گوشت حيوانات حلال گوشت است. رزق معنوى و باطنى، علوم و اسرار است كه در قرآن مجيد و سخنان انبيا و ائمّه‏ منعكس است و آن را با رزق مادّى هيچ نسبت نيست؛ زيرا حيات ابد و نامحدود به رزق باطنى است و حيات محدود و معلوم به رزق مادّى مى‏باشد. متولّى و بانى هر دو رزق خداست، چيزى كه هست براى هر كس كه قابليّت دارد بسط مى‏دهد و براى آن كه قابليّت نشان ندهد بسط نمى‏دهد. عبد بايد مظهر اسم رزّاق باشد، به اين معنا كه خود را در رساندن رزق حق به عباد و بندگان واسطه نمايد و اين واسطه بودن را در هر دو نوع رزق رعايت كرده و غنيمت بداند. در حديث آمده: أيْدِى الْعِبادِ خَزايِنُ المَلِكُ الجَواد. دست‏هاى بندگان، خزائن خداى بخشنده است. و كسى را نمى‏رسد كه درِ خزاين حق را به روى نيازمندان و محتاجان ببندد. بايد دست را خزينه روزى مادّى و زبان را خزينه روزى معنوى قرار داد. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 32 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 13 🔴 33- الرقيب‏ حضرت او حفيظ عليم است، از چيزى در جهان هستى چه در نهان و چه در آشكار غفلت ندارد، ملاحظه او ملاحظه ازلى و ابدى است. عبد بايد به اين معنى توجه داشته باشد كه مولايش در هر حال و در هر لحظه مراقب ظاهر و باطن اوست. وَكُنْتَ أنْتَ الرَّقيبَ عَلَىَّ مِنْ وَرائِهِمْ. و خود فراتر از آنها مراقب من بودى. عبد بايد متوجه باشد كه نفس و شيطان دو دشمن خطرناك او هستند و منتظر فرصت كه وى را به چاه غفلت و مخالفت با حضرت دوست در اندازند. توجه به مراقبت حضرت حق، انسان را از شرّ اين دو دشمن در امان مى‏برد. وقتى انسان رقيب بودن مولا را دائماً در لحاظ داشته باشد، از پيروى نفس و شيطان سر باز مى‏زند و با آن دو به عشق حضرت محبوب مخالفت مى‏كند و تمام منافذ و مجارى آنان را به سوى خويش با توجه به رقيب بودن حق سدّ مى‏كند و از اين كه به وسيله اين دو دشمن دچار معصيت و آلودگى شود مى‏گريزد. آخوند ره مى‏فرمايد: «آنچه اين ضعيف از عقل و نقل استفاده نموده‏ام اين است كه اهمّ اشيا از براى طالب قرب، جدّ و سعى تمام در ترك معصيت است. تا اين خدمت را انجام ندهى نه ذكرت، نه فكرت به حال قلبت فايده نخواهد داشت، چرا كه پيشكش و خدمت كردنِ كسى كه با سلطان در عصيان و انكار است بى فايده خواهد بود. پس اى عزيز! چون اين كريم رحيم، زبان تو را مخزن كوه نور، يعنى ذكر اسم شريف قرار داده، بى حيائى است مخزن سلطان را آلوده به نجاست و قاذورات غيبت و دروغ و فحش و اذيّت و غيرها من المعاصى نمودن، مخزن سلطان بايد محلّش پر عطر و گلاب باشد نه نجس مملوّ از قاذورات. و بى شك چون دقّت در مراقبت نكرده‏اى نمى‏دانى كه از جوارح سبعه يعنى گوش و زبان و چشم و دست و پا و بطن و فرج چه معصيت‏ها مى‏كنى و چه آتش‏ها روشن مى‏نمايى و چه فسادها در دين خودت بر پا مى‏كنى و چه زخم‏هاى منكره به سيف و سنان زبانت به قلبت مى‏زنى؛ اگر نكشته باشى بسيار خوب است.» « تذكرة المتقين : 112» ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 33 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 14 🔴 34- الرؤوف‏ به معناى شدّت رحمت است، كه توضيح مفصّل آن در رحمن و رحيم گذشت. 🔴 35- الرائى‏ به معناى عالم است و همچنين به معناى مُبصر (بيننده)، كه شرح آن در عليم و بصير رقم زده شد. 🔴 36- السّلام‏ به اين معناست كه وجود مقدّسش و ذات بى‏مانندش از عيب، و صفاتش از نقص، و افعالش از شر، سالم است. سلامت در تمام امور و در همه جهات و براى همه كس از جانب او صادر مى‏شود او را عيب و نقص و زوال و انتقال و فنا و موت نيست و آثارى كه براى مخلوق است براى حضرت او نمى‏باشد. معناى سلامت در لغت، صواب و سداد است. عبد اگر در تمام امور ظاهر و باطن، در طريق صواب و سداد باشد و از غشّ و حقد و حسد و ريا و نفاق و شرك و بد دلى و جبن و حيله و مكر و خدعه و غلّ و ساير اوصاف ناپسند سالم باشد، در حدّ قدرت و توان خودش مشابهت با محبوب پيدا كرده است و در قيامت جايگاهش چنانكه در قرآن مجيد آمده دارالسّلام است: لَهُمْ دارُ السّلامِ عِنْدَ رَبِّهِم» براى آنان نزد پروردگارشان خانه سلامت و امن است. 🔴 37- المؤمن‏ وجود مقدّسش مصدر امن و امان در ظاهر و باطن آفرينش است. اوست كه تمام طرق منتهى به امن و امان را به روى موجودات عالم باز كرده و اسباب و علل به چنگ آوردن امنيّت را در اختيار موجودات زنده قرار داده است. امن و امان در دنيا از آفات و امراض و مهالك، و امن و امان در آخرت از عذاب و نقمات جز از طريق آن حضرت ميسّر نيست. چنانكه در قرآن مجيد به كرّات اشاره فرموده: علّت امنيّت انسان از عذاب و نقمت آخرت، ايمان به حق و عمل صالح است؛ ايمان و عمل صالحى كه در دنيا هم براى خانواده‏ها و اجتماع ايجاد امن و امان مى‏كند. امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد: الْمُؤمِنُ مَنِ ائْتَمَنَهُ النَّاسُ عَلى‏ أمْوالِهِمْ وَأنْفُسِهِمْ. مؤمن كسى است كه مردم وى را در اموال و جانشان امين بدانند و از جانب وى احساس امنيّت كنند. آرى، نصيب عبد از مفهوم اين حقيقت بايد آن چنان باشد كه تمام مؤمنان و مسلمانان و مردم از وى در امان باشند و بلكه در هر خطر و خوفى براى نجات از بلا و ضرر به وى تكيه كنند و در دفع مهالك نفسى و دينى و دنيائى از همّت و اراده و كمك او بهره جويند. امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد: سُمِّىَ الْبارى عَزَّوَجَلَّ مُؤمِناً لِأنَّهُ يُؤْمِنُ مِنْ عَذابِهِ مَنْ أطاعَهُ، وَ سُمِّىَ الْعَبْدُ مُؤمِناً لِأنَّهُ يُؤمِنُ عَلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ فَيُجيزُ اللّهُ أمانَهُ. خالق دو جهان را مؤمن مى‏نامند چون مطيع را از عذابش امان مى‏دهد. و عبد را مؤمن مى‏نامند چون بر خدا امان مى‏بندد و خداوندش به خاطر ايمان و عمل صالح او جواز امان از عذاب قيامت مى‏دهد. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 35 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 15 🔴 38- المُهَيْمِن‏ وجود مقدّسش با علم و استيلا و حفظش قائم بر اعمال و ارزاق و آجال عباد است. وجودى كه بر كُنه تمام امور مُشرِف است و تمام ظاهر و باطن در استيلاى اوست و همه بر قدرت حفظ آن جناب تكيه دارند، او را مهيمن مى‏خوانند. عبدى كه بر اسرار و پنهانى‏هاى دلش توجه دارد و بر احوال و اوصافش مستولى است و به طور دائم قيام به امور انسانيّت و مقتضاى وضع دنيا و آخرتش دارد، بالنسبه به موجوديّت خويش مهيمن است و از اين وصف و اسمى كه در رابطه با مولايش مى‏باشد بهره‏ور است. 🔴 39- العزيز او غالب غير مغلوب است، نسبت به چيزى عجز ندارد، قاهر بر كلّ شى‏ء است. وجودى است كه مانند ندارد، تمام موجودات با همه وجودشان محتاج اويند و وصول به كُنه ذاتش مشكل و يا محال است. مؤمن بايد اينچنين باشد، به اين معنا كه در خصوصيّات ايمانى و عملى نظيرش كمتر يافت شود، درگاه لطفش درگاه عرض حاجات نيازمندان باشد و در برابر دشمنان ظاهرى و باطنى شكستى برايش متصوّر نگردد، كه قرآن مجيد مى‏فرمايد: وَلِلّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤمِنينَ» در حالى كه عزت و اقتدار براى خدا و پيامبر او و مؤمنان است. 🔴 40- الجبّار وجود مباركى كه مشيّت و اراده‏اش بر سبيل اجبار در ظاهر و باطن هستى نفوذ دارد و مشيّت احدى از موجودات راه به اراده و خواست او ندارد. قاهرى است كه فوق قهرش چيزى نيست، عظمت و بزرگى و تجبّر و جبروتيّت، فقط و فقط برازنده اوست و بس. احدى از قبضه قدرتش خارج نيست، و چيزى از ميدان جبروتش بيرون نمى‏باشد، موجودات عرصه هستى بخواهند يا نخواهند تكويناً فرمانبر او هستند. در ميان عباد و بندگان هستند كسانى كه از دايره تبعيّت از ديگران فراتر رفته و به درجه عالى متبوعيّت رسيده‏اند، به نحوى كه ديگران به طور قهر و جبر به هيئت و صورت آنان در مى‏آيند، چنانكه خواجه انبيا عليهم السلام فرمود: لَوْ كانَ مُوسى‏ حَيّاً ما وَسِعَهُ إلَّااتِّباعى. اگر موسى عليه السلام زنده بود، چاره‏اى جز پيروى از من در همه امور نداشت. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 37 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 16 🔴 41- المتكبّر وجود مقدّسى كه عظمت و بزرگى شأن اوست و كلّ موجودات در پيشگاه بزرگيش باطل و هيچند. او در مقابل ذات يگانه‏اش همه چيز را حقير و كوچك مى‏بيند، كبريائى و عظمت را جز براى خود نمى‏داند. نظرش به عباد و موجودات نظر مالك به مملوك، سلطان به رعيّت، زنده به مرده، بزرگ به كوچك است، و اين گونه نظر وقف حريم كبريايى اوست و كسى را نسزد كه به چيزى چون او نظر بيندازد. كسى كه همه چيز را در باطن و اعتقادش نسبت به حضرت او حقير و كوچك شمارد و حتّى به دنيا و آخرت نظر استقلالى نداشته باشد و از جز او نظر بپوشد از حقيقت اين اسم نصيب و حظ برده است. 🔴 42- السيّد آقا و بزرگى كه اطاعتش بر همگان واجب است، چنانكه از اطاعت و بندگيش سرپيچى كنند به راه هلاكت افتاده و به سعادت دنيا و آخرت خود لطمه زده‏اند. در زمينه معناى سيّد روايتى به مضمون زير در كتاب «توحيد» صدوق آمده است: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: عَلِىٌّ سَيِّدُ الْعَرَبِ، فَقالَتْ عايِشةُ: يا رَسولَ اللّهِ! ألَسْتَ سَيِّدَ الْعَرَبِ؟ فَقالَ: أنَا سَيِّدُ وُلْدِ آدَمَ و عَلِىٌّ سَيِّدُ الْعَرَبِ، فَقالَتْ: يا رَسُولَ اللّهِ! وما السَّيِّدُ؟ قال: مَنِ افْتُرِضَتْ طاعَتُهُ كَمَا افْتُرِضَتْ طاعَتى. على سيّد و آقاى عرب است. عايشه گفت: آيا شما سيّد عرب نيستى؟ فرمود: من سيّد فرزندان آدمم. عرضه داشت: معناى سيّد چيست كه در حقّ على استعمال كردى؟ فرمود: كسى كه اطاعتش واجب است چنانكه اطاعت از من واجب است. هر كس از ايمان بالايى برخوردار شود و در اداى واجبات الهيّه بكوشد و از تمام محرّمات بپرهيزد و به اخلاق حسنه آراسته گردد، به مقام سيادت به آن معنائى كه رسول عزير اسلام فرمود، رسيده است. 🔴 43- السُّبّوح‏ وجود مقدّسى كه از آنچه لايق او نيست پاك و منزّه است و از آنچه جاهلان در حقّش مى‏گويند برتر و بالاتر است، كه وصفش در فهم نگنجد و كُنه ذاتش به دست عقل نيفتد. باطن و ظاهر تمام موجودات گوياى منزّه بودن وى از هر عيب و نقص است و حقيقت اشيا و عناصر نشان دهنده پاكى آن وجود مبارك. يُسَبِّحُ لِلّهِ ما فِى السَّماواتِ وَما فِى الْأَرضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزيزِ الْحَكيمِ آنچه در آسمان ها و آنچه در زمين است، خدا را [به پاك بودن از هر عيب و نقصى‏] مى‏ستايند، خدايى كه فرمانرواى هستى و بى‏نهايت پاكيزه و تواناى شكست‏ناپذير و حكيم است. آنچه را خداوند سبّوح در حالات قلب و امور نفس و مسائل اخلاقى و عملى و خانوادگى و اجتماعى عيب دانسته و به وسيله وحى و انبيا و ائمّه عليهم السلام اعلام كرده است، عبد بايد از آن دورى جسته و براساس خواسته حضرت محبوب به حقايق و پاكى‏ها آراسته شود، تا از مقام سبوّحيّت آن جناب بوئى به مشام جان او برسد و باغ وجود انسان از گل‏ها و لاله‏هاى معنوى و واقعيّت‏هاى ملكوتى پر شود. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 39 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 17 🔴 44- الشهيد او به غيب و نهان و ظاهر و آشكارِ هستى شاهد است و حركت و عملى در باطن و ظاهر موجودات از او پوشيده نيست. إنِّ اللّهَ عَلى‏ كُلِّ شَىْ‏ءٍ شَهيدٌ بى‏ترديد خدا بر همه چيز گواه است. وَاللّهُ شَهيدٌ عَلى‏ ما تَعْمَلُونَ در حالى كه خدا بر آنچه انجام مى‏دهيد، گواه است. عبد چون به حقيقت اين اسم واقف شود و جانش به نور مفهوم اين صفت منوّر گردد، با كمال مواظبت و مراقبت زندگى خواهد كرد و تمام حركات و سكنات و آنات و لحظاتش را كه در مرأى‏ و منظر حضرت محبوب است به مواظبت خواهد كشيد، مبادا كه شيطان و هواى نفس به او حمله كند و وى را از نظر رحمت حضرت حق دور ساخته، به سعادت دنيا و آخرتش لطمه بزند. امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد: عَلِمْتُ أنَّ اللّهَ مُطَّلِعٌ عَلَىَّ فَاسْتَحْيَيْتُ. دانستم كه خداوند بزرگ گواه و شاهد من و آگاه بر ظاهر و باطن انسان است، در برخورد به خلاف خواسته‏اش از او شرم كردم و بر عرصه گاه حيا نشستم. 🔴 45- الصادق‏ در وعده و در گفتارش صادق است و آنچه را از ثواب و اجر و مزد در برابر عبادت و طاعت به بندگانش وعده داده است، بدون اين كه كم بگذارد وفا مى‏كند. عبد بايد در تمام حركاتش صداقت و درستى و راستى را از مولايش درس بگيرد، و مصداق حقيقى صدق گردد، تا حظّ و نصيب و بهره و سودش از پيشگاه حضرت محبوب به جايى رسد كه خير دنيا و آخرت وى را تأمين نمايد. يا أيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَكُونُوا مَعَ الصّادِقينَ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از خدا پروا كنيد و با صادقان باشيد [صادقانى كه كامل‏ترينشان پيامبران و اهل بيت رسول بزرگوار اسلام هستند.] قالَ اللّهُ هذا يَوْمُ يَنفَعُ الصّادِقينَ صِدْقُهُمْ خدا فرمود: اين روزى است كه راستان را راستى و صدقشان سود دهد. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 41 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2