«حق» در لغت عرب به معانى متعددى آمده است،
گاهى «حق» گفته مىشود به معناى «عدل» در مقابل ظلم،
گاهى «حق» گفته مىشود به معناى «صحيح و صواب» در مقابل باطل و ناصواب،
گاهى «حق» گفته مىشود به معناى «واقع و نفسالامر» در مقابل ناحق و غيرواقعى،
و در كلام امام سجاد (ع) اين سه معنى راه دارد و مسلمانان بايد در سخنان خود هميشه و همه جا اين سه مطلب را رعايت نمايند،
اگر چه مشقتبار و سنگين باشد.
سنگينى قول حق گاهى از اين جهت است كه :
عدل در كلام به ضرر ما يا به ضرر بستگان مورد علاقهى ما تمام مىشود،
و گاهى از اين جهت است كه بر وفق عدل سخن گفتن به نفع كسانى است كه بغض و كينه ى ما را در دل دارند.
در هر دو صورت، گفتن حق سنگين و مشقتبار است،
اما ارزش حق و عدل در اسلام به قدرى مهم است كه بايد سختى و مشقت آن را تحمل نمود و هرگز در راه ظلم و ناحق قدم نگذارد.
قرآن شريف در زمينه ى عدل، اين هر دو مشقت را در دو آيه مورد توجه قرار داده و به مسلمانان خاطرنشان ساخته است كه هيچ يك از اين دو مشقت موجب نشود كه عدل و حق را ترك گوييد و به باطل و نادرستى گرايش يابيد.
يا ايها الذين آمنوا كونوا قوامين بالقسط شهداء لله و لو على انفسكم او الوالدين و الاقربين.
اى اهل ايمان! بپا داريد عدل را و همواره گواهان حق باشيد هر چند بپا داشتن عدل و گواهى حق به ضرر خودتان يا والدين و نزديكانتان باشد.
يا ايها الذين آمنوا كونوا قوامين لله شهداء بالقسط و لا يجر منكم شنان قوم على الا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوى.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! در راه خدا پايدار و استوار باشيد و به حق و عدل گواهى دهيد، مراقبت نماييد كه عداوت و بغض گروهى شما را وادار نكند كه دربارهى آنان عدل را ترك گوييد. عدالت كنيد كه عدل از هر عمل خوبى به تقوى نزديكتر است.
امام عسكرى (ع) فرموده است: هيچ عزيزى حق را ترك نگفته جز آنكه ذليل و خوار شده است
و هيچ ذليلى حق را اخذ ننموده، جز آنكه به عز و بزرگى رسيده است.
امام باقر (ع) فرمود: پدرم حضرت زينالعابدين موقعى كه مرگش فرارسيده بود مرا به سينه چسباند و به من فرمود: تو را وصيت مىكنم به چيزى كه پدرم موقع مرگ به من وصيت نمود و فرمود پدرم اين وصيت را به من فرموده است:
براى حق بردبار و صابر باش
اگر چه تلخ و ناگوار باشد.
اولياى گرامى اسلام براى آنكه پيروان خود را به صراط مستقيم حق سوق دهند و آنان را از گرايش به راه باطل بازدارند با تعبيرهاى مختلف در اين باره سخن گفته و مسئوليت الهى خود را به بهترين وجه انجام دادهاند.
على (ع) فرموده: با تلخى حق بساز و سختى آن را تحمل كن،
بپرهيز از اينكه شيرينى باطل، اغفالت كند
و راه حق را ترك گويى و براى هميشه بدبخت و سيهروز شوى
بعضى از افراد، قسمتى از عمر خويش را در انجام كار باطل گذرانده و با پيمودن آن راه، زندگى بالنسبه راحت و مرفهى به دست آوردهاند.
اگر به اين روش ناروا و خلاف حق تا آخر عمر ادامه دهد، سرانجام با سوء عاقبت و وجدانى ناراحت مىميرد و در پيشگاه الهى شرمنده و معذب خواهد بود،
و اگر بخواهد از آن راه برگردد به سختى و زحمت دچار مىشود و زندگى راحت را از كف مىدهد.
على (ع) به چنين انسانى فرموده است:
عودك الى الحق و ان تعتب خير من راحتك مع لزوم الباطل.
برگشتت به حق اگر چه مستلزم رنج و تعب باشد
بهتر از اين است كه راحت زندگى كنى
و همچنان ملازم اعمال باطل و ناروا باشى.
بحق سخن گفتن و طبق حق عمل نمودن هميشه و همه جا مطلوب شرع مقدس و مايه ى جلب رحمت حضرت بارىتعالى است
ولى در بعضى از مواقع گفتن يك كلمه ى حق در مقابل قدرتمندى ستمگر كه
حيات بىگناهى را حفظ مىكند
يا ستمى را از مردمى مىگرداند
بسيار ارزنده و مهم است
و پيشواى بزرگ اسلام آن را برترين جهاد خوانده است.
عن النبى صلى الله عليه و آله: ان افضل الجهاد كلمه حق عند سلطان جائر.
رسول اكرم (ص) فرموده: بالاترين جهاد گفتن كلمهى حق نزد سلطان ستمكار است.
شرط اصلى عمل نمودن بر وفق حق،
شناختن حق و تميز آن از باطل است.
در پارهاى از مواقع جامعه بر اثر حوادث و رويدادهاى سنگينى دچار اختلاف شديد مىگردد
و حق و باطل آنچنان به هم مىآميزد كه شناخت روا از ناروا،
حتى براى افراد پاكدل و منظمى كه با خلوص علاقمند به اقامهى حق و عدلاند، مشكل مىشود
و در گزينش خط مشى خود دچار حيرت مىگردند.
ممكن است كسانى تصور كنند در اين قبيل مواقع راهى را كه اكثريت در پيش گرفته و مىپيمايد صحيح و بر حق است و بايد به آنان پيوست، بعضى ممكن است تحت تاثير افرادى قرار گيرند كه بين مردم قدر و منزلتى رفيع دارند و گمان كنند پيروى از افراد نامى و مشهور، راه نيل به حق و عدالت و مايهى وصول به رستگارى و سعادت است،
اما بايد اين مطلب روشن باشد كه هيچ يك از اين دو راه معيار وصول به حق و عدل و رهايى از باطل و ظلم نيست.
در چنين موقع خطيرى هر فردى بايد وظيفه ى خويش را انجام دهد، به مسئوليت شخصى خود بينديشد، عقل خود را به كار گيرد، از پى كاوش و تحقيق برود، و سعى خود را آنطور كه بايد مبذول دارد تا حق را بشناسد، راه خود را تميز دهد، و براى جلب رضاى خداوند آن راه واقعى را بپيمايد.
براى آنكه آدمى بتواند با مجاهده و كوشش و از راه به كار بستن عقل، حق و باطل را بشناسد، روا را از ناروا تميز دهد و صراط مستقيم رستگارى و سعادت را بيابد، بايد :
*در اولين مرحله، عقل را از تمام قيد و بندهاى اسارت كه سد راه واقع بينى است، آزاد سازد و انديشه هاى تعصب و تصلب، لجاج و عناد، دوستى و دشمنى، تفوقطلبى و برترىجويى، خودخواهى و هوىپرستى و ديگر فكرهايى همانند اينها را از صفحهى خاطر بزدايد، آزاد تعقل كند و فقط در جستجوى حق باشد.
*در مرحلهى دوم از خداوند استمداد نمايد كه مجاهده اش خالصانه و پاك باشد تا از هدايت حضرت بارىتعالى بهرهمند گردد.
خداوند در قرآن شريف فرموده:
و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا.
هر كس در راه ما مجاهده نمايد، او را از هدايت خود برخوردار مىسازيم.
اگر او با خلوص و براى نيل به حق و حقيقت مجاهده نمايد قطعا خداوند وعدهى خود را دربارهى او عملى مىنمايد و هدايتش مىكند.
*در مرحلهى سوم وقتى حق را شناخت، بدون چون و چرا از آن پيروى كند، هر چند برخلاف ميلش باشد،
چه آنكه پيروى از حق، اطاعت از خداوند است و افراد مطيع حق مشمول فيض او خواهند بود
على عليهالسلام فرموده: برتر از همه ى مردم نزد بارى تعالى كسى است كه عمل به حق، نزد او محبوبتر از باطل باشد.
اگر چه عمل به حق مايه ى نقص و اندوه وى گردد و عمل به باطل موجب جلب منفعت و افزايش موقع او شود.
حضرت #فاطمه_زهرا سلام الله علیها اولین مدافع ولایت و عامل به این بیان امام سجاد (علیه السلام) : و القول بالحق و ان عز، در قالب #خطبه_فدکیه بود
او پس از رحلت پیامبر اکرم صل الله علیه و آله سخن حقی را گفت در دفاع از علی علیه السلام و ولایت !!!
اگر چه آن سخن حق براى او بسیار سنگين تمام شده و موجب مشقت و در نهایت شهادت وی شد. (🔊👈بشنوید )