بسم الله الرحمن الرحيم
و لا ترد دعائى على ردا، فانى لا اجعل لك ضدا، و لا ادعو معك ندا. (قسمت اول برداشتهای دوستان )
در روایات مواردبسیاری از موانع استجابت دعا ذکر شده است.
حدیث زیبایی از پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم است که؛
انسان تا وقتی مراقب نمازهای پنج گانه است،شیطان از او می ترسدوچون نماز هایش را تباه کرد،بر او جرأت پیدا می کندو اورا درگناهان بزرگ فرو می برد.
امام سجاد عليهالسلام در اين قطعه از دعاى شريف «مكارمالاخلاق» به پيشگاه الهى عرض مىكند:
بار الها! دعاى مرا به خودم برمگردان و از استجابت محرومم مفرما،
زيرا من در مقام توحيد، نه براى تو مخالفى قرار دادهام و نه با تو مماثل و همتايى را خواندهام.
عبادت و بندگى در پيشگاه بارى تعالى :
عبارت از تذلل و خضوع عابد در حضور معبود و آفريده در مقابل آفريدگار است،
و اين امر طبق دستور شارع، به صورت قيام و قعود يا ركوع و سجود انجام مىشود.
اما دعا و درخواست از خداوند، برتر و افضل از هر عبادتى است.
راوى مىگويد: از امام باقر (ع) سئوال كردم : اى العباده افضل؟
كدام عبادت نزد خداوند افضل است؟
فرمود: ما من شىء افضل عند الله عز و جل من ان يسال و يطلب مما عنده.
هيچ چيزى نزد بارى تعالى افضل و برتر از اين نيست كه مورد تمنى و درخواست واقع شود و سئوالكننده از وى بخواهد آن را كه نزد اوست.
دعا و درخواست بندگان از حضرت حق آنقدر مهم است كه در قرآن شريف آمده:
قل ما يعبوا بكم ربى لو لا دعاءكم؟
پيمبر گرامى! به مردم بگو:
اگر دعا و درخواستتان نمىبود،
پروردگار من به شما اعتنا نمىكرد
و نزد او قدر و ارزشى نمى داشتيد.
برترى دعا بر عبادت شايد از اين جهت باشد كه :
عبادت حاكى از خضوع و تذلل نهايى عابد در مقابل معبود است،
ولى دعا علاوه بر خضوع و تذلل، از فقر و نيازمندى دعا كننده در پيشگاه الهى حكايت مىكند،
عبادت كننده مراتب اطاعت و فرمانبرى خويش را در مقابل معبود ظاهر مىسازد،
ولى دعاكننده در واقع دست گدايى دراز كرده و مراتب نيازمندى خود را در برابر پروردگار ابراز نموده و عملا به اين آيه ى شريفه جامهى تحقق پوشانده است:
يا ايها الناس انتم الفقراء الى الله و الله هو الغنى الحميد.
اى مردم! همه ى شما فقراى درگاه بارى تعالى هستيد و خداوند است كه غنى بالذات و مورد ستايش است.
روشن شد كه دعاى علاوه بر اینکه سبب معنوىت آدمی است
مبين فقر و نيازمندى مخلوق به خالق نیس میباشد
و آن بيش از عبادت، بندگان را به خداوند نزديك مىكند و مايه ى علو درجات دعاكنندگان مىگردد.
افراد باايمان هر چه بيشتر به دعا توجه نمايند و بر تعداد دعاها و تضرعهاى خويش، هر چند براى حوايج كوچك باشد، بيفزايند،
مىتوانند بيش از پيش به خداوند نزديك شوند و از قرب معنوى زيادترى برخوردار گردند.
سيف تمار مىگويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه فرمود:
عليكم بالدعاء فانكم لاتتقربون بمثله،
و لا تتركوا صغيره لصغرها ان تسالوها، فان صاحب الصغار هو صاحب الكبار.
بر شما باد دعا، چه آنكه
با هيچ وسيله اى همانند دعا نمىتوانيد به قرب الهى نايل گرديد
و درخواست كوچك را به علت كوچكيش ترك نگوييد، زيرا آن كس كه حوايج كوچك را برمىآورد، همان كسى است كه خواسته هاى بزرگ را برآورده مىسازد.
جند نکته:
ارزش معنوى دعا از عبادات بيشتر است،
هيچ عاملى بنده ى باايمان را به قدر دعا به خداوند نزديك نمىكند.
دعاكننده، خود مستقيما و بلاواسطه با پروردگار سخن مىگويد،
بدون اينكه نزد مردم كمترين آسيبى به عز و احترامش وارد شود،
او به گناهان بزرگى كه مرتكب شده اعتراف مىكند و آمرزش مىخواهد،
فقر و تهيدستى خويش را شرح مىدهد و درخواست گشايش مىنمايد
و احدى از وضع وى باخبر نمىشود،
از بيمارى پنهان خود نام مىبرد، درخواست شفا مىكند و كسى بر آن واقف نمىگردد.
خلاصه، قدر و منزلت دعا يك طرف قضیه است
و اينكه دعا بدون واسطه انجام مىشود و اسرار دعاكننده نزد اين و آن فاش نمىگردد، طرف ديگر.
حضرت على (ع) ضمن نامه ى حكيمانه و پرمحتواى خود كه به فرزندش امام مجتبى (ع) نوشته،
از اصل دعا نام برده و بدون واسطه بودن آن را نيز خاطرنشان فرموده است:
و اعلم ان الذى بيده خزائن السماوات و الارض قد اذن لك فى الدعاء و تكفل لك بالاجابه و امرك ان تساله ليعطيك و تسترحمه ليرحمك. و لم يجعل بينك و بينه من يحجبك عنه و لم يلجئك الى من يشفع لك اليه.
فرزند عزيز! آن كسى كه تمام خزاين آسمانها و زمين در دست اوست، به تو اجازه ى دعا داده و خود اجابت آن را تكفل نموده است، به تو امر نموده او را بخوانى تا عطايت فرمايد، رحمتش را درخواست كنى تا مشمول رحمتت قرار دهد. بين خود و بين تو حاجب و دربانى قرار نداده و تو را ملجا نساخته است كه براى دعا شفيعى با خود بياورى.
دعا باب رحمت واسعه ى الهى است، دعا مىتواند بزرگترين مشكل را با كوچكترين درخواست حل كند و مهمترين تمناى دعاكننده را به آسانى برآورده سازد.
امام باقر (ع) فرمود: لقد غفر الله تعالى لرجل من اهل الباديه بكلمتين دعا بهما
خداوند مرد باديه نشينى را براى دو كلمه دعا كه به زبان آورد، مشمول مغفرت خود قرار داد.
عرض شد: آن دو كلمه چه بود؟
فرمود: به پيشگاه خداوند عرض كرد:
اللهم ان تعذبنى فانا اهل ذلك و ان تغفر لى فانت اهل ذلك
بار الها! اگر عذابم نمايى من شايسته ى عذابم،
و اگر ببخشى و عفوم فرمايى تو شايسته ى عفو و مغفرتى.
سليمان بن عمرو مىگويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه فرمود:
ان الله عز و جل لا يستجيب دعاء بظهر قلب ساه فاذا دعوت فاقبل بقلبك ثم استيقن بالاجابه.
خداوند مستجاب نمىكند دعايى را كه با قلب غافل انجام مىشود. موقع دعا با حضور قلب از پيشگاه الهى درخواست كن و به اجابت آن مطمئن باش.
و ان لا يسال فوق قدره فانه يستحق الحرمان.
بالاتر از قدر خود دعا نكند و از خداوند نخواهد، كه چنين شخصى شايسته ى محروميت است.
يكى از امورى كه در دعا اهميت دارد و بايد همواره به خاطر دعاكننده باشد، اين است كه :
درخواستش برخلاف قوانين خلقت و سنن آفرينش نباشد،
كسى دعا نكند كه هميشه جوان بماند و كبر سن او را پير ننمايد،
دعا نكند كه به خواب و استراحت نيازمند نباشد و بتواند در طول عمر، شبانهروز كار كند و از سود آن بهرهمند گردد،
دعا نكند كه هرگز حافظه اش ضعيف نشود و هميشه قدرت حفظش محفوظ باشد و هر چه را كه در نوجوانى فراگرفته تا پيرى از ياد نبرد،
و ديگر امورى از اين قبيل كه نمىتواند موضوع دعا باشد و مورد درخواست از بارى تعالى.
به هر نسبت كه دعاكنندگان از تعاليم دينى آگاهى بيشتر داشته باشند و موانع استجابت را بهتر بشناسند و در موقع دعا آنها را برطرف سازند، مىتوانند به گونهاى دعا كنند كه خواستهها و تمنياتشان واجد صلاحيت استجابت باشد.
رسول اكرم صلى الله عليه و آله و ائمه ى معصومين عليهمالسلام كه خود مربى مسلمين و معلم مدرسه ى انسان سازى بودند، اين نكات را كاملا رعايت مىنمودند،
از اين رو دعاهاى آنان درباره ى مردم و درباره ى خودشان مستجاب بود.
حتى به موجب بعضى از روايات، كسانى از ائمه ى طاهرين عليهمالسلام در حكومت جباران گاهى در چند قدمى مرگ قرار گرفتهاند و با دعا و توجه به حضرت بارى تعالى خطر را گرداندهاند و از مجلسى كه بنا بود در آن كشته شوند، به سلامت و در كمال عزت خارج شدهاند.
مهمترين مانعى كه سد راه استجابت دعاست، نقض معرفت در #توحيد و كمبود #ايمان دعاكنندگان است.
اين مانع به قدرى قوى و مهم است كه اگر دعايى با وجود تمام شرايط استجابت، فاقد توحيد كامل و ايمان تمام باشد، فيض استجابت شامل آن دعا نمىشود،
و اين مهم در خلال روايات با تعبيرهاى مختلفى خاطرنشان گرديده و قطعه ى دعاى شريف «مكارمالاخلاق» امروز، شاهدى است واضح و براى عموم مسلمانان درسى است آموزنده و سعادت آفرين.
و لا ترد دعائى على ردا، فانى لا اجعل لك ضدا، و لا ادعو معك ندا.
بار الها! دعاى مرا به خودم برنگردان و از استجابت محرومم مفرما،
زيرا من در مقام توحيد :
نه براى تو مخالف و ضدى قرار دادهام
و نه با تو مماثل و همتايى را خواندهام.
امام (ع) در آغاز كلام عرض مىكند:
بار الها! دعاى مرا به خودم برنگردان،
آنگاه كلام خود را با «فاء» سببيت شروع نموده و دليل آورده كه :
من نه براى تو ضد و مخالفى قرار دادهام
و نه براى تو مماثل و همتايى را خواندهام،
پس به اين سبب دعاى چنين انسان موحدى شايسته ى استجابت است.
* الضد هو عند الجمهور يقال لموجود فى الخارج مساو فى القوه لموجود آخر ممانع له.
«ضد» نزد عموم اهل لغت گفته مىشود به موضوعى در خارج كه مساوى است در قوه با موجود ديگر و مانعى است براى آن.
* «الند» المثل، يقال: ما له «ند» اى ما له من نظير. جمع: انداد.
«ند» به معناى مثل است، گفته مىشود: براى فلان موضوع ندى نيست، يعنى نظير ندارد، جمع «ند»، «انداد» است.