یک عامل كه میتواند دگرگونى تلخ و نامطلوب در زندگى به وجود آورد و سبب مضيقه ى مالى و سختى معاش گردد، اخلاق مذموم و سوء معاشرت با مردم است.
على (علیه السلام) فرمود: من ساء خلقه ضاق رزقه.
كس ى كه اخلاقش بد است، در مضيقه ى روزى قرار میگيرد.
كسانى كه دارا ى حسن خلق اند و با مردم به خوبى و درستى معاشرت میكنند، از اين مزيت اخلاقى بهرهمند میشوند و روزى آنان افزايش میيابد.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: حسن الخلق يزيد فى الرزق.
حسن خلق، روزى را زياد میكند و آدمی را از نعمت بيشترى برخوردار میسازد.
مضيقه و تنگى معاش با دعای صرف برطرف نمیشود .
آنان كه در مضيقه واقع شده اند، بايد خود را اصلاح كنند،
عوامل مضيقه را كه خودشان به وجود آورده اند از ميان ببرند و خويشتن را با قوانين خلقت و نظام آفرينش تطبيق دهند تا از گشايش رزق و گذران سهل و آسان برخوردار گردند.
امام صادق (علیه السلام) در حديثى از 2 گروه نام برده كه دعا ى آنان مستجاب نمیشود.
مردى كه در خانه نشسته و از پى كار نمیرود، میگويد: اللهم ارزقنى بار الها! به من رزق بده.
به و ى گفته میشود: مگر تو را به طلب رزق امر ننمودم.
مردى كه دارا ى مال بوده و با زياده رو ى آنها را از ميان برده است، میگويد: اللهم ارزقن ى. بار الها! به من رزق بده. به و ى گفته میشود: مگر به تو امر به ميانه رو ى و اقتصاد ننمودم؟
دعاى حضرت زين العابدين (علیه السلام) ناظر به اين قبيل سختيها كه در معاش افراد پديد میآيد نيست،
بلكه مقصود امام (علیه السلام) مضيقه هايى است كه جز با تفضل الهى برطرف نمیگردد
امام صادق (علیه السلام) در حديثى از 2 گروه نام برده كه دعا ى آنان مستجاب نمیشود.
مردى كه در خانه نشسته و از پى كار نمیرود، میگويد: اللهم ارزقنى بار الها! به من رزق بده.
به و ى گفته میشود: مگر تو را به طلب رزق امر ننمودم.
مردى كه دارا ى مال بوده و با زياده رو ى آنها را از ميان برده است، میگويد: اللهم ارزقنى. بار الها! به من رزق بده. به و ى گفته میشود: مگر به تو امر به ميانه رو ى و اقتصاد ننمودم؟
دعاى حضرت زين العابدين (علیه السلام) ناظر به اين قبيل سختيها كه در معاش افراد پديد میآيد نيست،
بلكه مقصود امام (علیه السلام) مضيقه هايى است كه جز با تفضل الهى برطرف نمیگردد
زندگى بشر اجتماعى است و همه به يكديگر نياز دارند،
بايد مردم برا ى اداره ى امور جامعه دست به دست هم بدهند و با كمك هم زندگى را اداره كنند.
در روايت آمده است: كسى در مقام دعا نگويد:
اللهم لاتحوجنى الى احد من خلقك فانه ليس من احد الا و هو محتاج الى الناس بل يقول :
اللهم لا تحوجنى الى شرار خلقك.
بار الها! مرا به هيچ فردى از مخلوقت محتاج منما، زيرا احدى نيست مگر آنكه محتاج به مردم است، بلكه دعا كند و بگويد:
بار الها! مرا به شرار خلقت محتاج منما.
مردم به ضرورت زندگى و ادامه ى حيات ناچارند برا ى هم كار كنند،
منشى برا ى تاجر،
بنا برا ى صاحبخانه،
كارگر برا ى كارفرما،
و كشاورز برا ى مالك،
و با دريافت مزد ، امرار معاش نمايند و آبرومندانه زندگى كنند.
انجام دادن هر كار مشروع و مورد نياز مردم و به دست آوردن مال، در طلب روز ى حلال رفتن و با عز و احترام زندگى كردن است. در تمام اين قبيل موارد، رازق خداوند است و پرداخت كنندگان مزد مجارى ايصال فيض حضرت بار ى تعالى هستند.
امام على (علیه السلام) درباره ى امر روزى به فرزند بزرگوارش حضرت حسن (علیه السلام) توصيه ى جالبى فرموده است:
و ان استطعت الا يكون بينك و بين الله ذو نعمه فافعل فانك مدرك قسمك و آخذ سهمك و ان اليسير من الله سبحانه اعظم و اكرم من الكثير من خلقه و ان كان كل منه.
اگر میتوانى كار ى كنى كه بين تو و خداوند، صاحب نعمتى واسطه نباشد، آن كار را انجام ده،
چه آنكه تو در هر صورت قسمت خود را میگير ى و سهم خويش را دريافت مینمايى،
اما رزق كم از طرف خداوند، عظيمتر است و كرامت زيادترى دارد از رزق زياد ى كه به وسيله ى خلق دريافت نمايى، گر چه تمام رزقها بى واسطه يا با واسطه از خداوند رازق است.
كشاورز ى و باغدار ى دو نمونه از روز ى رساندن خداوند است، بدون آنكه صاحب نعمتى واسطه باشد.
كسى كه قطعه زمينى دارد، اگر بتواند در آن زراعت كند يا اشجار ميوه غرس نمايد، نان خود را از محصول زراعت تهيه كند يا از فروش ميوه ى باغ ارتزاق نمايد، او رزق خود را بدون واسطه ى صاحب نعمت، از خداوند دريافت نموده است.
اگر خود او قادر نباشد تمام كارهاى زراعت يا باغدارى را انجام دهد و بايد از وجود كارگر استفاده كند و اجرت بدهد، در آن صورت وى صاحب نعمتى است كه واسطه ى روز ى كارگران شده است، ولى رزق خود را بدون واسطه از خداوند رازق گرفته است.
دستور على (علیه السلام) به فرزندش حضرت مجتبى (علیه السلام) ( https://eitaa.com/sahife2/56432 )حاو ى چند نكته ى آموزنده است:
*اول، رزقى كه از خداوند، بدون واسطه، به انسان میرسد، منزه از هر منت و ذلت است، اما رزقى كه از دست بشر صاحب نعمت میرسد، بدين معنى است كه انسانى برا ى انسان ديگر ى كار كرده و رزق خود را از و ى دريافت نموده است. اين عمل هر قدر محترمانه انجام شود، قطعا با رزق رسان ى خداوند تفاوت دارد، جالب آنكه اين دستور را على (علیه السلام) در نامه ى خود به فرزند خويش نوشته و در سه سطر قبل از اين عبارت، در همان نامه، تذكر داده است:
اكرم نفسك عن كل دنيه و ان ساقتك ال ى الرغائب.
فرزند عزيز: همواره كرامت و بزرگوار ى نفس خويش را حفظ كن و از تن دادن به هر پست اجتناب نما، هر چند با تحمل آن پست به تمنياتت دست میياب .
*دوم، كشاورز ى و درختكار ى در شرع مقدس، از تمام شغلها بيشتر مورد توجه است
امام صادق (علیه السلام) فرمود: ازرعوا و اغرسوا و الله ما عمل الناس عملا اجل و اطيب منه.
زراعت كنيد و درخت بكاريد، قسم به خداوند هيچ عملى را مردم انجام نمیدهند كه بزرگتر و پاكيزه تر از آن باشد.
رزقى كه از اين راه به دست میآيد،
اولا پاك و منزه از هر شبهه است،
ثانيا زارع و درختكار، روز ى خود را بدون واسطه از خداوند رزاق دريافت مینمايند.
ثالثا رسول اكرم (ص) و ائمه ى معصومين عليهمالسلام به درختكار ى و زراعت علاقه ى بسيار داشتند و در فرصتهايى كه به دست میآمد، خود شخصا درخت میكاشتند يا زمين را برا ى افشاندن بذر مهيا مینمودند .
على (علیه السلام) باغچه ا ى را كه پيمبر اكرم (ص) برا ى آن حضرت درختكار ى نموده بود و على (علیه السلام) خود آن را به دست خويش آب میداد، به دوازده هزار درهم فروخت.
على (علیه السلام) به دست خود اراضى موات را احيا نمود، نخلستانهايى را به وجود آورد، به درختها آب میداد، و مقدار قابل ملاحظها ى از آن نخلستانها را وقف نموده است.
امام سجاد (علیه السلام) در جمله ى اول اين قطعه از دعا، چنين درخواستى را از پيشگاه الهى دارد:
و صن وجه ى باليسار.
بار الها! #آبرو ى مرا در جامعه با گذران سهل و آسان محافظت فرما.
اگر بر اثر نيامدن باران، زراعت و درختها بخشكند، يا سيلى بنيان كن به جريان افتد، آنها را بشويد و با خود ببرد، يا طوفانى شديد و ممتد وزيدن گيرد و نابودشان نمايد، در اين صورت مضيقه و تنگى معاش آغاز میگردد و اولين اثر آن كاهش #جاه و محبوبيت و سبك شدن قدر و منزلت اجتماعى است،
و اين همان است كه حضرت زين العابدين (علیه السلام) در جمله ى دوم اين قطعه از دعا، به پيشگاه الهى عرض میكند:
و لا تبتذل جاهى بالاقتار.
بار الها! مورد حمايتم قرار ده و موجباتى را فراهم آور كه وزن و ارزشم در افكار عمومی كاهش نيابد و در معرض خوارى قرار نگيرم.