شرح دعاي اول صحيفه سجاديه
(۲۰)
از: آيت الله حسن ممدوحي
فراز دهم
حَمْداً نُعْتَقُ بِهِ مِنْ أَلِیمِ نَارِ اللَّهِ إِلَی کرِیمِ جِوَارِ اللَّهِ. حَمْداً نُزَاحِمُ بِهِ مَلَائِکتَهُ الْمُقَرَّبِینَ، وَ نُضَامُّ بِهِ أَنْبِیاءَهُ الْمُرْسَلِینَ فِی دَارِ الْمُقَامَةِ الَّتِی لَا تَزُولُ، وَ مَحَلِّ کرَامَتِهِ الَّتِی لَا تَحُولُ.
و آن حمدي را به جاي مي آوريم كه بدان وسيله، از آتش سوزان و دردناك جهنم، به كرامت جوار رحمت الهي آرميده و در كنار ملائكه مقربين و در قرب انبيا مرسلين، در سراي جاويدان و محل كرامت غير قابل زوال قرار گيريم!
در چهار فراز اين دعاي شريف، امام عليه السلام آثار مختلفي را براي حمد بيان فرموده و در هر يك به ذكر آثار آن پرداخته است. در اين قسمت نيز حمدي را روا داشته كه بدان وسيله انسان از عقاب الهي رسته و در جوار كرامت الهي (در كنار انبيا و ملائكه الله) قرار گيرد.
و از آن جا كه مي دانيم پيوسته جزا از سنخ عمل است، لذا بايد هر يك از اقسام آن حمد، شباهت به حمد و ستايش صنفي از اصناف ملائكه و انبيا داشته باشد.
خداوند تبارك و تعالي در آيه ۵ سوره شوري مي فرمايند: و الملائكه يسبحون بحمد ربهم و در بعضي آيات به پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم امر فرمودند كه تو خدا را حمد كن، زيرا اكثريت مردم آگاه به حمد الهي نيستند؛ همانند سوره عنكبوت آيه ۶۳: قل الحمدلله بل اكثرهم لا يعقلون و در سوره لقمان آيه ۲۵: قل الحمدلله بل اكثرهم لا يعملون.
اين فرمان ها كاشف از آن است كه حقيقت حمد كاري است سزاي مقام پيامبري، و معلوم است كه مقصود از حمد فقط آوردن كلمه الحمدلله بر زبان نيست كه خلايق همواره بر سر زبان دارند.
و لذا هر يك از اوليا كامل الهي بر حسب حد و شعور و ظرفيت خود، حمدگو و ثناخوان حضرت حق مي باشند.
@sahifeh_ir
شرح دعاي اول صحيفه سجاديه
(۲۱)
از: آيت الله حسن ممدوحي
ادامه....... فراز دهم
از امام صادق عليه السلام نقل شده كه ايشان نذر فرمودند كه اگر مقصد آن بزرگوار عملي شود، حمدي كند كه احدي از خلايق نكرده باشد.
پس از مدتي، آن مقصد تحقق يافت، آن گاه حضرت فرمودند: الحمدلله! راوي عرض كرد: شما حمد خاصي را نذر كرديد كه در توان احدي نبود و نيست.
حضرت فرمود: اين همان نذر خاصي بود كه از عهده كسي بر نمي آمد!
البته بايد دانست كه در اين جا معرفت مطرح است، يعني اين كه بدانيم حضرت از كلمه الحمد چه چيز را در باطن خود ديده و درخواست كرده ؛ زيرا معرفت امام معصوم به دستگاه هستي به صورت علم حصولي نيست، بلكه با علم حضوري به ذره ذره هستي آگاه است ؛
به عبارت ديگر، ايشان ربط و وابستگي جملگي را به ربانيت اله عالم ديده و نعمت هايي را كه از جانب او به تمامي موجودات رسيده شناخته و كمالات مخلوقات را در نظام هستي در افق آگاهي مطلق خود طي فرموده و سپس تمام حقيقت آن ها را به خداي متعال و به صاحب اصلي آنان مرتبط يافته و تمامي موجودات را استفاده كننده از همه آن نعمت ها و كمالات دانسته و تمامي ماسوي الله را تهي از هر كمال و هر گونه استقلال يافته و ملكوت موجودات را يكباره در دست اله عالم دانسته - كه بيده ملكوت كل شي - و سپس كلمه الحمدلله را بر حسب چنان كمال مطلقه اي بر زبان جاري فرموده است.
در اين فراز نيز، امام سجاد عليه السلام از خداي متعال چنين حمدي را درخواست مي نمايند.
@sahifeh_ir
شرح دعاي اول صحيفه سجاديه
(۲۲)
از: آيت الله حسن ممدوحي
فراز يازدهم
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی اخْتَارَ لَنَا مَحَاسِنَ الْخَلْقِ، وَ أَجْرَی عَلَینَا طَیبَاتِ الرِّزْقِ. و جَعَلَ لَنَا الْفَضِیلَةَ بِالْمَلَکةِ عَلَی جَمِیعِ الْخَلْقِ، فَکلُّ خَلِیقَتِهِ مُنْقَادَةٌ لَنَا بِقُدْرَتِهِ، وَ صَائِرَةٌ إِلَی طَاعَتِنَا بِعِزَّتِهِ.
سپاس خدايي راست كه ما انسان ها را به بهترين چهره آفريد و بهترين نوع ارزاق را براي ما و به سوي ما روان گردانيد و آن فضيلت را به ما عطا كرد كه مي توانيم بر نظام خلقت مسلط باشيم و از آنان در خدمت به خود استفاده نماييم و بلكه جملگي را تسخير كرده و در اطاعت خود در آوريم.
در قرآن كريم آمده كه:
لقد خلقنا الانسان في احسن تقويم:
انسان را در بهترين بنيه وجودي خلق كرديم.
از بارزترين شؤ ونات انسان كه نظام فيزيكي اوست تا دقيق ترين مراحل نفساني و روحي و معنوي او، بر سبيل هنر فوق العاده دستگاه خلقت و زبده ترين صنايع عالم آراسته است. انسان در ميان ساير موجودات تنها موجودي است كه سر به سوي آسمان دارد و بر تمام قامت ايستاده، و دو چشمان او بر افق باز فضا بينا، و حس شنوايي او با قدرت جهت يابي صداها، در بهترين موقعيت فيزيكي بدن جاسازي شده است. همه غذاها و انواع سبزيجات و ميوه ها در اختيار او قرار دارد؛ گذشته از آن كه رنگ هر يك متناسب با خوشايند چشم، و بوي آنان براي قوه بويايي جالب، و جلوه هاي آنان براي توجه انسان به آن ها در نهايت جذابيت است.
اگر نيك بنگريم در مي يابيم كه گويي تمامي آنچه بشر به آن محتاج است، چنان آفريده شده كه تحت تسخير وي باشد، و آن چنان موجود شده كه او مي خواهد، و تمامي حركات و فعل و انفعال آن ها و تجزيه و تركيب عناصر تشكيل دهنده شان، تقديم به مقام انسانيت است و جملگي چنان نهادينه گرديده اند كه حاجات انساني را برآورند.
چندي قبل در جريان يك تحقيق فوق العاده، بعضي از ابراختر شناسان به وسيله تلسكوپ هاي بسيار دقيق خود در فاصله اي بيش از ميليون ها سال نوري ديدند كه بسياري از كرات و منظومه ها از هم فرو پاشيده و تبديل به گازهاي پراكنده در فضا مي شوند و نيز بسياري از توده هاي پراكنده در فضا، جذب يكديگر شده و كرات و منظومه هاي جديدي را تشكيل مي دهند و به اين نكته رسيدند كه اين فرو پاشي ها و شكل گيري ها جملگي در خط زندگي انسان است.
@sahifeh_ir
شرح دعاي اول صحيفه سجاديه
(۲۳)
از: آيت الله حسن ممدوحي
فراز دوازدهم
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَغْلَقَ عَنَّا بَابَ الْحَاجَةِ إِلَّا إِلَیهِ، فَکیفَ نُطِیقُ حَمْدَهام مَتَی نُؤَدِّی شُکرَهُ! لَا، مَتَی.
و حمد سزاوار آن خدايي است كه ابواب فقر و حاجت را به روي ما بسته و فقط ما را به درگاه خود متوجه فرموده است. و ما چگونه مي توانيم سپاس گوي او باشيم؟ نه، هرگز نمي توانيم!
خداوند در قرآن كريم آيه ۴۱ سوره عنكبوت فرموده:
مثل الذين اتخذوا من دون الله اوليا كمثل العنكبوت اتخذت بيتا و ان اوهن البيوت لبيت العنكبوت لو كانوا يعلمون:
یعنی:
آنان كه دوستاني غير خدا را انتخاب مي كنند، همانند عنكبوتي هستند كه به خانه خود پناه برده است، در صورتي كه سست ترين خانه ها لانه عنكبوت است.
خداي متعال بزرگوارتر از آن است كه بندگان خود را به غير واگذارد، بلكه عزت غير متناهي او ايجاب مي كند كه خود جملگي حاجات بندگان را برآورد و به در خانه ارباب بي مروت دنيا حواله نگرداند.
امام سجاد عليه السلام در دعاي ابوحمزه ثمالي مي فرمايد:
... و لم يكلني الي الناس فيهينوني:
سپاس خدايي را كه مرا به مردم واگذار نكرد تا آنان مرا خوار و خفيف كنند!
و لذا بنده راستين حضرت حق، در پناه بندگي او از هر تعلق و وابستگي، ديگران آزاد است.
در حديث قدسي فرمود:
و عزتي و جلالي و مجدي و ارتفاعي علي عرشي لا قطعن امل كل مومل غيري و لا كسوته ثوب الذله بين الناس:
یعنی:
به عزت و جلال و مجد و بلنداي عرشم قسم، كه آرزوي آزمندان به ديگران را به ياس تبديل كرده و به او جامه ذلت مي پوشانم!
@sahifeh_ir
شرح دعاي اول صحيفه سجاديه
(۲۴)
از: آيت الله حسن ممدوحي
ادامه........ فراز دوازدهم
خداوند متعال كه مژگان چشمان را براي زيبايي قيافه انسان با چنين ظرافت خاصي ابداع فرموده و بهترين قيافه هاي موجود در نظام طبيعت و بهترين لباس و جالب ترين نوع تغذيه و بهترين آشاميدني ها و زيباترين مناظر طبيعت را در خدمت لذايذ و بهره وري انسان قرار داده، آيا ممكن است آن جا كه گره هاي زندگي مشكلات عظيمي را فراهم مي آورد، بندگان خود را رها سازد و آنان را به يكديگر واگذار كند؟
حال آن كه ديده ايم حتي آن جا كه اختيار و درخواستي از ناحيه انسان در كار نبوده، بيش از مقدار حاجت و بلكه با بهترين درجه حسن و ظرافت او را بهره مند ساخته و از عطاياي بديع و زيباي خود محروم نفرموده است. پس چگونه در موارد تمنا و درخواست بندگان، تفضل ننماي؟
البته تربيت بندگان نيز در گرو توجه شان به خدا است و لذا در بعض از حوايج و كمبودها، از بندگان خود خواسته كه بر درگاه او عرض حاجت كنند و از او بخواهند و دعا كنند تا بدين وسيله، حالت روحي و معنوي در ارتباط با خدا اشباع گردد؛ گذشته از آن كه اجر بسيار بر نفس دعا و نيايش مقرر مي فرمايد.
نيز اگر خواسته او قابل اجابت و تحقق نبود، چندين برابر آنچه را كه درخواست كرده در دنيا و آخرت به وي اعطا مي فرمايد؛ چنان كه در اين زمينه از حضرات معصومين عليهم السلام روايات مفصلي وارد شده است.
به قول سعدي هر نفسي كه فرو مي رود ممد حياتست و چون برمي آيد مفرح ذات، پس در هر نفسي دو نعمت موجود است و بر هر نعمتي شكري واجب.
از دست و زبان كه بر آيد
كز عهده شكرش به در آيد
امير مؤ منان در نهج البلاغه مي فرمايد:
اگر تمامي روزهاي عمر روزه دار و شب ها به نماز باشيد و تمام دهر را با اين حال بگذرانيد، شكر يكي از نعمت هايي كه خدا براي شما تدارك ديده و بر شما ارزاني داشته را به جا نخواهيد آورد.
@sahifeh_ir
شرح دعاي اول صحيفه سجاديه
(۲۵)
از: آيت الله حسن ممدوحي
فراز سيزدهم
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی رَکبَ فِینَا آلَاتِ الْبَسْطِ، وَ جَعَلَ لَنَا أَدَوَاتِ الْقَبْضِ، وَ مَتَّعَنَا بِأَرْوَاحِ الْحَیاةِ، وَ أَثْبَتَ فِینَا جَوَارِحَ الْأَعْمَالِ، وَ غَذَّانَا بِطَیبَاتِ الرِّزْقِ، وَ أَغْنَانَا بِفَضْلِهِ، وَ أَقْنَانَا بِمَنِّهِ.
و حمد خدايي راست كه عضلاتي را در بدن ما قرار داده كه توان باز شدن و بسته شدن دارند و ما را به آسايش هاي زندگي متنعم فرموده و به ما جوارحي اعطا كرده كه امور خويش را بدان وسيله انجام دهيم. و به بهترين انواع غذاها بي نياز ساخت و به منت او سرمايه زندگي پيدا كرديم!
طبيعت انساني ما چنان است كه آن زمان كه توانگر و ثروتمند هستيم، از فقر و ناداري بي خبريم و در حال سلامت، از بيماري و ناتواني و از نبود هر يك از اعضا و رنج نداشتن عضو بي خبر و ناآگاهيم، ولي يك نابينا مي داند كه چشم را چه قيمتي است و آن كه از نعمت پا يا دست بي نصيب است مي داند كه خداي متعال چه عطاي فوق العاده اي به خلق خود كرامت فرموده است.
چه بسا انساني حاضر باشد تمامي ثروت خود را خرج كند، بلكه يكي از قواي از دست رفته خود را بازيابد، بلكه گاهي به اميد بازيافتن آن، همه اموال خود را هزينه كرده و نتيجه اي هم عايد او نمي شود.
نيز قابل توجه آن كه تمامي قوا و اعضايي را كه خداوند براي انجام امور واگذار فرموده آن چنان است كه جملگي سازگاري با كرامت انسان دارد، كه يكي از جمله اين كرامت ها قدرت انتخاب بهترين ها و سليقه ممتاز در فراهم آوري احتياجات زندگي است؛ همانند انتخاب لباس مناسب، و تهيه غذاي خوب و شيوه تناول آن كه به وسيله دست و انگشتان و با تناسب كامل انجام مي گيرد.
در نشست و برخاست و انجام ساير امور نيز، انسان با حركات دقيق عضلات و خم و راست شدن جوارح به وسيله مفاصل، ظريف ترين افعال را انجام مي دهد.
هم چنين كشش عصب ها و رباطها، تعداد عضلات و تكه بندي استخوان ها همراه غضروف ها در سر بند هر قطعه از استخوان ها براي آسان سازي و سرعت حركات با كمترين زحمت و فشار، از معجزات فوق العاده ي دستگاه خلقت است كه مي توان جملگي را در اين عبارت خلاصه كرد كه ساختار بدني انسان، آن چنان است كه جميع شرايط براي حفظ كرامت و شؤ ون ممتازه انساني در آن رعايت شده و از اين رو، انسان بر همه جانداران فضيلت و برتري دارد. و همين امر لزوم شكرگزاري و سپاسگزاري از منعم مهربان را ايجاب مي كند.
@sahifeh_ir