eitaa logo
صحیفه سجادیه
214 دنبال‌کننده
301 عکس
2 ویدیو
0 فایل
با لمس آدرسهای زیر عضو کانالهای ما در تلگرام و ایتا شوید: تفسیر قرآن: @alquran_ir نهج البلاغه: @nahj_ir صحیفه سجادیه: @sahifeh_ir اخلاق، اوج نیاز @nyaz_ir عرفان، اوج ناز @nazz_ir خانواده امن در ایتا @amn_org بیداری در ایتا @bidary_ir مدیریت: @bidaryir
مشاهده در ایتا
دانلود
شرح دعاي اول صحيفه سجاديه (۲۳) از: آيت الله حسن ممدوحي فراز دوازدهم وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَغْلَقَ عَنَّا بَابَ الْحَاجَةِ إِلَّا إِلَیهِ، فَکیفَ نُطِیقُ حَمْدَه‌ام مَتَی نُؤَدِّی شُکرَهُ! لَا، مَتَی. و حمد سزاوار آن خدايي است كه ابواب فقر و حاجت را به روي ما بسته و فقط ما را به درگاه خود متوجه فرموده است. و ما چگونه مي توانيم سپاس گوي او باشيم؟ نه، هرگز نمي توانيم! خداوند در قرآن كريم آيه ۴۱ سوره عنكبوت فرموده: مثل الذين اتخذوا من دون الله اوليا كمثل العنكبوت اتخذت بيتا و ان اوهن البيوت لبيت العنكبوت لو كانوا يعلمون: یعنی: آنان كه دوستاني غير خدا را انتخاب مي كنند، همانند عنكبوتي هستند كه به خانه خود پناه برده است، در صورتي كه سست ترين خانه ها لانه عنكبوت است. خداي متعال بزرگوارتر از آن است كه بندگان خود را به غير واگذارد، بلكه عزت غير متناهي او ايجاب مي كند كه خود جملگي حاجات بندگان را برآورد و به در خانه ارباب بي مروت دنيا حواله نگرداند. امام سجاد عليه السلام در دعاي ابوحمزه ثمالي مي فرمايد: ... و لم يكلني الي الناس فيهينوني: ‏سپاس خدايي را كه مرا به مردم واگذار نكرد تا آنان مرا خوار و خفيف كنند! ‏ ‏ و لذا بنده راستين حضرت حق، در پناه بندگي او از هر تعلق و وابستگي، ديگران آزاد است. ‏در حديث قدسي فرمود: ‏و عزتي و جلالي و مجدي و ارتفاعي علي عرشي لا قطعن امل كل مومل غيري و لا كسوته ثوب الذله بين الناس: ‏یعنی: ‏ به عزت و جلال و مجد و بلنداي عرشم قسم، كه آرزوي آزمندان به ديگران را به ياس تبديل كرده و به او جامه ذلت مي پوشانم! @sahifeh_ir
شرح دعاي اول صحيفه سجاديه (۲۴) از: آيت الله حسن ممدوحي ادامه........ فراز دوازدهم ‏ ‏ خداوند متعال كه مژگان چشمان را براي زيبايي قيافه انسان با چنين ظرافت خاصي ابداع فرموده و بهترين قيافه هاي موجود در نظام طبيعت و بهترين لباس و جالب ترين نوع تغذيه و بهترين آشاميدني ها و زيباترين مناظر طبيعت را در خدمت لذايذ و بهره وري انسان قرار داده، آيا ممكن است آن جا كه گره هاي زندگي مشكلات عظيمي را فراهم مي آورد، بندگان خود را رها سازد و آنان را به يكديگر واگذار كند؟ حال آن كه ديده ايم حتي آن جا كه اختيار و درخواستي از ناحيه انسان در كار نبوده، بيش از مقدار حاجت و بلكه با بهترين درجه حسن و ظرافت او را بهره مند ساخته و از عطاياي بديع و زيباي خود محروم نفرموده است. پس چگونه در موارد تمنا و درخواست بندگان، تفضل ننماي؟ البته تربيت بندگان نيز در گرو توجه شان به خدا است و لذا در بعض از حوايج و كمبودها، از بندگان خود خواسته كه بر درگاه او عرض حاجت كنند و از او بخواهند و دعا كنند تا بدين وسيله، حالت روحي و معنوي در ارتباط با خدا اشباع گردد؛ گذشته از آن كه اجر بسيار بر نفس دعا و نيايش مقرر مي فرمايد. نيز اگر خواسته او قابل اجابت و تحقق نبود، چندين برابر آنچه را كه درخواست كرده در دنيا و آخرت به وي اعطا مي فرمايد؛ چنان كه در اين زمينه از حضرات معصومين عليهم السلام روايات مفصلي وارد شده است. به قول سعدي هر نفسي كه فرو مي رود ممد حياتست و چون برمي آيد مفرح ذات، پس در هر نفسي دو نعمت موجود است و بر هر نعمتي شكري واجب. از دست و زبان كه بر آيد كز عهده شكرش به در آيد امير مؤ منان در نهج البلاغه مي فرمايد: اگر تمامي روزهاي عمر روزه دار و شب ها به نماز باشيد و تمام دهر را با اين حال بگذرانيد، شكر يكي از نعمت هايي كه خدا براي شما تدارك ديده و بر شما ارزاني داشته را به جا نخواهيد آورد. @sahifeh_ir
شرح دعاي اول صحيفه سجاديه (۲۵) از: آيت الله حسن ممدوحي فراز سيزدهم وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی رَکبَ فِینَا آلَاتِ الْبَسْطِ، وَ جَعَلَ لَنَا أَدَوَاتِ الْقَبْضِ، وَ مَتَّعَنَا بِأَرْوَاحِ الْحَیاةِ، وَ أَثْبَتَ فِینَا جَوَارِحَ الْأَعْمَالِ، وَ غَذَّانَا بِطَیبَاتِ الرِّزْقِ، وَ أَغْنَانَا بِفَضْلِهِ، وَ أَقْنَانَا بِمَنِّهِ. و حمد خدايي راست كه عضلاتي را در بدن ما قرار داده كه توان باز شدن و بسته شدن دارند و ما را به آسايش هاي زندگي متنعم فرموده و به ما جوارحي اعطا كرده كه امور خويش را بدان وسيله انجام دهيم. و به بهترين انواع غذاها بي نياز ساخت و به منت او سرمايه زندگي پيدا كرديم! طبيعت انساني ما چنان است كه آن زمان كه توانگر و ثروتمند هستيم، از فقر و ناداري بي خبريم و در حال سلامت، از بيماري و ناتواني و از نبود هر يك از اعضا و رنج نداشتن عضو بي خبر و ناآگاهيم، ولي يك نابينا مي داند كه چشم را چه قيمتي است و آن كه از نعمت پا يا دست بي نصيب است مي داند كه خداي متعال چه عطاي فوق العاده اي به خلق خود كرامت فرموده است. چه بسا انساني حاضر باشد تمامي ثروت خود را خرج كند، بلكه يكي از قواي از دست رفته خود را بازيابد، بلكه گاهي به اميد بازيافتن آن، همه اموال خود را هزينه كرده و نتيجه اي هم عايد او نمي شود. نيز قابل توجه آن كه تمامي قوا و اعضايي را كه خداوند براي انجام امور واگذار فرموده آن چنان است كه جملگي سازگاري با كرامت انسان دارد، كه يكي از جمله اين كرامت ها قدرت انتخاب بهترين ها و سليقه ممتاز در فراهم آوري احتياجات زندگي است؛ همانند انتخاب لباس مناسب، و تهيه غذاي خوب و شيوه تناول آن كه به وسيله دست و انگشتان و با تناسب كامل انجام مي گيرد. ‏ ‏ در نشست و برخاست و انجام ساير امور نيز، انسان با حركات دقيق عضلات و خم و راست شدن جوارح به وسيله مفاصل، ظريف ترين افعال را انجام مي دهد. هم چنين كشش عصب ها و رباطها، تعداد عضلات و تكه بندي استخوان ها همراه غضروف ها در سر بند هر قطعه از استخوان ها براي آسان سازي و سرعت حركات با كمترين زحمت و فشار، از معجزات فوق العاده ي دستگاه خلقت است كه مي توان جملگي را در اين عبارت خلاصه كرد كه ساختار بدني انسان، آن چنان است كه جميع شرايط براي حفظ كرامت و شؤ ون ممتازه انساني در آن رعايت شده و از اين رو، انسان بر همه جانداران فضيلت و برتري دارد. و همين امر لزوم شكرگزاري و سپاسگزاري از منعم مهربان را ايجاب مي كند. @sahifeh_ir
شرح دعاي اول صحيفه سجاديه (۲۶) از: آيت الله حسن ممدوحي فراز چهاردهم ثُمَّ أَمَرَنَا لِیخْتَبِرَ طَاعَتَنَا، وَ نَهَانَا لِیبْتَلِی شُکرَنَا، فَخَالَفْنَا عَنْ طَرِیقِ أَمْرِهِ، وَ رَکبْنَا مُتُونَ زَجْرِهِ، فَلَمْ یبْتَدِرْنَا بِعُقُوبَتِهِ، وَ لَمْ یعَاجِلْنَا بِنِقْمَتِهِ، بَلْ تَأَنَّانَا بِرَحْمَتِهِ تَکرُّماً، وَ انْتَظَرَ مُرَاجَعَتَنَا بِرَأْفَتِهِ حِلْماً. سپس به ما امر فرمود تا اطاعت ما را بيازمايد و از بعض اشيا نهي كرد تا ميزان شكر ما را به خودمان بفهماند. اما ما امر او را مخالفت نموده و در موارد نهي قدم برداشتيم، ولي او مبادرت به عقوبت ما نفرمود و به رحمت خود با ما رفتار كرد و با حلم بسيار مترقب توبه ماست. اوامر و نواهي الهي، گذشته از آن كه روش زندگي در نظام هستي را به ما مي آموزد، در بردارنده برنامه اي است كه در تكامل انسان سهمي بسيار مهم دارد و اگر ناديده گرفته شوند، باعث خروج از فطرت انساني و ورود تدريجي به طبيعت حيواني مي شود. اين نهي ها، داراي نقش سومي نيز هست، و آن عبارت است از آزمايشي كه بر سر راه ايشان در مورد اطاعت از خداوند متعال و شكر نعمت هاي او وجود دارد. در سوره نمل درباره حضرت سليمان آمده است كه ايشان پس از رسيدن به مقام بسيار عالي اي كه از خداي خود خواست: رب هب لي ملكا يا ينبغي لاحد ‏ متوجه اين نكته گرديد كه اين ها جملگي آزمايشي است كه بر سر راه او گذاشته شده و عرض كرد: ‏هذا من فضلي ربي ليبلوني ااشكرام اكفر: ‏ اين فضل الهي نصيب شد تا معلوم شود آيا عبدي شاكر هستم يا كفور. اين امور زمينه هاي بسيار خطرناكي براي امتحان هستند و بيرون آمدن از عهده آن ها نشان از تكامل روحي و معنوي انسان دارد كه در نظام دستورات و تكاليف الهي پيدا مي شود و در واقع به انسان مي نمايد كه تو كيستي و در كدامين درجه از كمالات انساني قرار داري. @sahifeh_ir
شرح دعاي اول صحيفه سجاديه (۲۷) از: آيت الله حسن ممدوحي ادامه....... فراز چهاردهم البته آزمايش انساني گاهي به وسيله اطاعت و هنگامي در اجتناب از معاصي است و هر دو براي بشري كه متنعم در نعمت هاي الهي است سازنده است. در روايت آمده كه پيامبر گرامي اسلام در كنار اصحاب خود بود. آن گاه با دست خود خطي كشيد و فرمود: اين راه خداست كه مستقيم است. ‏ سپس خطوط ديگري از چپ و راست كشيد و فرمود: ‏و اين راه ها هر كدام راهي است كه يك شيطان بر آن قرار دارد و به سوي آن دعوت مي كند. ‏ ‏سپس آيه ۱۵۳ سوره انعام را قرائت فرمودند. ‏ انسان به محض خروج از خط تكليف الهي از مسير عبوديت خارج و در مسلك تابعان شيطان قرار مي گيرد و خود مي فهمد كه كيست و در چه موطن و درجه اي قرار دارد. امام سجاد عليه السلام در اين فراز از دعا فرمود: از يك سلسله امور نيز نهي كرد تا شكر ما را بيازمايد؛ چنان كه امام صادق عليه السلام نيز فرمود: شكر النعمه اجتناب المحارم و اين معني روشن است كه نعمت هاي الهي را بايد در بندگي صرف كرد تا اداي حق گردد و اگر - نعوذ بالله - صرف در طغيان و تمرد فرمان او شود، كفران نعمت است و از بي شرمي است كه الطاف او را صرف طغيان نسبت به او نماييم. ما اگر چه هرگز نتوانسته ايم از عهده امتحان برآييم، ولي خداي متعال هرگز ما را به عذاب و مجازات اعمال مبتلا نساخته، بلكه به رافت و رحمت خود همواره از ما درخواست طلب مغفرت و آمرزش فرموده كه نافرماني ها را با همين توبه جبران كنيم. @sahifeh_ir
شرح دعاي اول صحيفه سجاديه (۲۸) از: آيت الله حسن ممدوحي فراز پانزدهم وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی دَلَّنَا عَلَی التَّوْبَةِ الَّتِی لَمْ نُفِدْهَا إِلَّا مِنْ فَضْلِهِ، فَلَوْ لَمْ نَعْتَدِدْ مِنْ فَضْلِهِ إِلَّا بِهَا لَقَدْ حَسُنَ بَلَاؤُهُ عِنْدَنَا، وَ جَلَّ إِحْسَانُهُ إِلَینَا وَ جَسُمَ فَضْلُهُ عَلَینَا حمد خدايي را سزد كه ما را به بازگشت به سوي خود هدايت فرمود و دستيابي به توبه، فقط به وسيله فضل او ميسور است. و اگر ما به جز توبه ساير نعمت هاي او را به شمار نياوريم، احسان او بر ما تمام است و نعمت و فضلش بزرگ! در اين فراز امام سجاد عليه السلام راهنمايي به توبه را يكي از كرامت هاي الهي و نشانه بنده پروري و عطوفت او بر بندگان قرار داده و آن چنان آن را مهم دانسته است كه فرموده: اگر در بين همه نعمت هاي الهي تنها خداي متعال بندگان خود را به آن نعمت مفتخر مي فرمود، براي او كافي و براي احسان او تمام بود. نكته اين مساله هم پيدا است، زيرا گناه شوم ترين و كثيف ترين آلودگي است كه دامن پاك انسانيت را آلوده كرده و او را از مرتبه ملك بودن به حضيض حيوانيت مي كشاند؛ به طوري كه شايستگي نجات را به تدريج از دست مي دهد و به طور جاويد در عذاب مي ماند و در گستره هستي آن چنان ضايع مي شود كه نه تنها در سراسر نظام آخرتي، بلكه در زندگي دنيايي خود نيز هيچ گونه موفقيت و موقعيت مناسبي پيدا نمي نمايد. لذا تنها توبه است كه چون اكسير اعظمي مي تواند زنگارهاي گناه - كه چهره قلب را تار و ظلماني كرده - زدوده و چهره شفاف روح الهي انسان را از پس مجموعه حجب به طور شفاف و نوراني متجلي كند و او را دوباره به حيات معنوي خود - كه حيات جاويدان انساني است - باز گرداند و مجددا به آمادگي اشراق انوار هدايت بر چهره جان كمك نمايد. لذا از امام باقر عليه السلام منقول است كه فرمود: ‏التائب من الذنب كمن لاذنب له ‏ ‏و امير مؤ منان عليه السلام فرمود: ‏ لا شفيع انجح من التوبه: ‏ هرگز شفيعي موفق تر از توبه نيست. پس مي توانيم بگوييم قبول توبه از حضرت حق - جل و علا - اعطاي زندگاني دوباره به افرادي است كه همه نعمت هاي خود را از دست داده و در دركات بوالهوسي غرق گرديده اند و در باتلاق ضررها و صدمه هاي فراوان طغيان فرو رفته اند. توبه باعث بازيافت دوباره ايشان است و استعداد حركت به طرف تكامل را براي اينان به ارمغان مي آورد. و به همين جهت است كه در قرآن كريم فرموده: ان الله يحب التوابين و ان الله بحب المتطهرين و از ذيل آيه معلوم مي شود كه توبه تطهير از آلودگي ها و ناپاكي هاست و پاكيزگي توبه، در حد طهارت قبل از گناه عصيان است ؛ طهارت توبه طهارت از خباثت باطني و قذارت هاي روحي است. در امت هاي گذشته سنت الهي بر قبول توبه نبود اما منت گذارد و از ما مجازات فوق طاعت را برداشت و تكاليف را در حد وسع و طاقت ما قرار داد و بر ما آسان گرفت، ولي هيچ گونه عذر و بهانه اي را براي ما باقي نگذاشت. و آن كه زيانكار است طغيان گري است كه در هلاكت خود قدم برداشته و خوشبخت آن كه در خط فرمان اوست ‏ @nazz_ir