eitaa logo
🇮🇷 جوانان انقلابے‌ 🇮🇷
1.4هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
11.5هزار ویدیو
96 فایل
سَجا ♦️بنیاد فرهنگی المهدی علیه السلام نخستین تشکل مردمی حامی کانونهای فرهنگی مساجد ♦️ ⭕️سایت Bonyadealmahdi.ir ⭕️روابط عمومی eitaa.com/Bonyad0 ⭕️کانال اصلی بنیاد https://eitaa.com/BonyadeAlmahdi اصفهان،خ ابن سینا،جنب ک۲۸ ۰۳۱۳۴۴۷۷۸۱۱-١۴
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•°﷽°• 🎙استاد شحات محمد انور 📖سورۀ مبارکۀ اسراء، آیۀ۹ 🎙استاد ابوالعینین شعیشع 📖سورۀ مبارکۀ آل‌عمران، آیۀ۳۷ 🎙استاد شعبان عبدالعزیز صیاد 📖سورۀ مبارکۀ انعام، آیۀ۱۰۰ 🆔 @saja_ir
من معتقد هستم امام زمان که ظهور بکنند حکومتی که ایجاد می‌کنند قله‌ی اول حکومت ، آن دوره‌ای خواهد بود که در دفاع مقدس ما در بخش‌ها و حالاتش اتفاق افتاد 🆔 @saja_ir
تقدیم به همه آزادگان سرفراز به مناسبت سالروز ورودشان به میهن اسلامی. ▫️ خاطره ای از زبان سيد آزادگان، مرحوم علی اکبر ابوترابی ▫️در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود. ما در آنجا اذان می‌ گفتیم، اما به گونه ‌ای که دشمن نفهمد. روزی جوان هفده ساله ضعیف و نحیفی، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: چیه؟ اذان می‌ گویی؟ بیا جلو! یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: چیه؟ من اذان گفتم نه او. آن بعثی گفت: او اذان گفت. برادرمان اصرار کرد که؛ نه، اشتباه می‌ کنی. من اذان گفتم. مأمور بعثی گفت: خفه شو! بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت، نه تو. برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن. مأمور بعثی فرار کرد. وقتی مأمور عراقی رفت، او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی. الان دیگر پای من گیر است. به هر حال، ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند. زندان در اردوگاه موصل (موصل شماره ١ و ٢) زیر زمین بود. آنقدر گرم بود که گویا آتش می‌ بارید. آن مأمور بعثی، گاهی وقت ‌ها آب می‌ پاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرمتر شود. روزی، یک دانه سمون (نان عراق) می‌ دادند که بیشتر آن خمیر بود. ایشان می‌ گفت: می‌ دیدم اگر نان را بخورم از تشنگی خفه می‌ شوم. نان را فقط مزه مزه می‌ کردم که شیره ‌اش را بمکم. آن مأمور هم هر از چند ساعتی می‌ آمد و برای اینکه بیشتر اذیت کند، آب می‌ آورد، ولی می‌ ریخت روی زمین و بارها این کار را تکرار می‌ كرد. می‌ گفت: روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک می‌ شوم، گفتم: یا فاطمه زهرا! امروز افتخار می‌ کنم که مثل فرزندت آقا حسین بن علی اینجا تشنه ‌کام به شهادت برسم. سرم را گذاشتم زمین و گفتم: یا زهرا! افتخار می‌ کنم؛ این شهادت همراه با تشنه ‌کامی را، شما از من بپذیر و به لطف و کرمت،‌ این را به عنوان برگ سبزی از من قبول کن. دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم. تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمی‌ خورد و دهانم خشک شده است. در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره، همان نگهبانی که این مکافات را سر ما آورده بود و همیشه آب می‌ آورد و می‌ ریخت روی زمین. از پشت پنجره مرا صدا می‌ زد که بیا آب آورده ‌ام. اعتنایی نکردم. دیدم لحن صدایش فرق می‌ کند و دارد گریه می‌ کند و می‌ گوید: بیا آب آورده‌ ام. مرا قسم می‌ داد به حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که آب را از دستش بگیرم. عراقی‌ ها هیچ‌ وقت به حضرت زهرا (سلام الله علیها ) قسم نمی‌ خوردند. ....تا نام مبارکت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را برد، طاقت نیاوردم. سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و می‌ گويد: بیا آب را ببر! این دفعه با دفعات قبل فرق مى كند. همین‌ طور که روی زمین بودم، سرم را کج کردم و او لیوان آب را ریخت توی دهانم. لیوان دوم و سوم را هم آورد. یک مقدار حال آمدم. بلند شدم، او گفت: به حق فاطمه زهرا بیا و از من درگذر و مرا حلال کن! ....گفتم : تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمی ‌کنم. گفت: دیشب، نیمه‌ شب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد و با عصبانیت و گریه گفت: چه کار کردی که مرا در مقابل حضرت زهرا (سلام الله علیها) دختر رسول الله (ص) شرمنده کردی؟! الان حضرت زهرا (سلام الله علیها) را در عالم خواب زیارت کردم. ایشان فرمودند: به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آورده ‌ای را به دست بیاور اگر نه همه شما را نفرین خواهم کرد. (راوى: سيد آزادگان سيد علی اکبر ابوترابی @saja_ir •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ببینید| روایت رهبرمعظم انقلاب از ماجرای عجيب و تکان‌دهنده نوجوان ۱۶ساله‌ای که در دفاع مقدس با پای مجروح توسط رژیم صدام اسیر می‌شود 📚 پایی که جاماند 🆔 @saja_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 مثال جالب استاد مهدی دانشمند برای پدر و مادر ! آنها مثل خودکارند نمی فهمیم کی‌ تمام می شوند ! 🔹مادر می گفت برو حرم کنار ضریح و فقط گدایی کن ...کفایت می‌کند 🆔 @saja_ir
شعار اربعین امسال 😍 «من از حسین هستم»✋ ❤️ 🦋 🆔 @saja_ir
🔲پذیرش و تاب‌آوری ✔️واقعه‌ی کربلا از هر منظر بسیار سخت و دردناک است: خلف وعده، جنگ، از دست دادن‌ها، اسارت، توهین، و ... . 👈اما در عین حال چقدر دقیق و کامل می‌توانیم معنای پذیرش و تاب‌آوری را بیاموزیم! 🔺اینکه در مقابل یک مصیبت و مشکل باید ابتدا تمام تلاشِ ممکن را کرد، اما تن به ذلت نداد، کمک نخواست، سوگواری کرد، و به زندگی بازگشت. 💠گاهی ما اگر دچار مصیبتی شویم، این مراحل را فراموش می‌کنیم؛ و یا اگر تلاش کنیم و به خواسته‌مان نرسیم، دچار آلام شدید روحی می‌شویم! و برای بازگشت به زندگی و ادامه مسیر دیگر تلاش نمی‌کنیم!😢 🔸مصیبت و مشکل دردناک است؛ اما باید پذیرفت و به جلو گام برداشت... ▪️کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود▪️ 🆔 @saja_ir
📸 آشنایی با مزایای شگفت‌انگیز سودوکو ‌ 🔸همه ما عادت داریم اوقات فراغت خودمون رو با کارهای مختلف پر کنیم یکی از این تفریح‌ها حل کردن سودوکو هست. ‌ 🔸سودوکو علاوه بر سرگرم کردن، باعث کاهش اضطراب می‌شه و می‌تونه به بهبود عملکرد حافظه هم کمک بکنه. 🆔 @saja_ir
🔺کودکانتان چند ساعت در روز با گوشی مشغولند؟ 🔹کودکانی که بیشتر از 2 ساعت در روز صرف موبایل هوشمند یا تماشای تلویزیون می‌کنند در خطر آسیب مغزی هستند و می‌تواند به رشد ضعیف مغزی منجر می‌شود 🆔 @saja_ir
والدین عزیز ✍به بچه‌هاتون یاد بدین، به غریبه ها بگن خانم و آقا! ❗️و نگن عمو و خاله گفتن عمو و خاله به افراد،موجب ایجاد اعتماد در کودکان میشه و میشه به راحتی فریبشون داد❌ 🆔 @saja_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•°﷽°• 🎙استاد شحات محمد انور 📖سورۀ مبارکۀ اسراء، آیۀ۹ 🎙استاد ابوالعینین شعیشع 📖سورۀ مبارکۀ آل‌عمران، آیۀ۳۷ 🎙استاد شعبان عبدالعزیز صیاد 📖سورۀ مبارکۀ انعام، آیۀ۱۰۰ @saja_ir •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•