eitaa logo
˒‌ سـٰاجدھ‌ ִֶָ 🇵🇸 ˓
4.6هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
141 فایل
بسم‌ ِاللّٰھ نزدیك‌ترین‌حال ِ‌بنده‌به‌خداوند‌،حالت ِ‌سجود‌ست 🤍. - — - رفیق؛ اگه نمازت رو محافظت نکنی، حتی میلیاردها قطره‌ اشك هم برای اهل‌بیت بریزی؛ درآخرت نجاتت نمیده . -[ اولویتت #خدا باشه . - — - - تبلیغات ِچنل: @tabsajed⤷ *کپی‌مجاز‌ه‌به‌جزمحفل‌ها.
مشاهده در ایتا
دانلود
اَزلَحاظ‌ِروحی‌نیاز‌دارَم‌ جلوی‌ِضَریحِت‌ . . بِشینَم‌و‌َخیرِه‌بِه‌ضَریحِت‌ زیر‌ِلَب‌زِمزِمِه‌کُنَم: -اومَدَم‌تَنهای‌ِتَنها‌،مَن‌هَمون‌تَنهاتَرینَم..!(:💔
دفترچھ‌ای داشت که برنامه و کارهایش را داخل آن می‌نوشت. روزۍ که خیلی کار برای خدا انجام می‌داد بیشتر از روزهای قبل خوشحال بود . یادم هست یک بار گفت : امروز بهترین روزِ من است! چون خدا توفیق داد توانستم گره از کار چندین بنده خدا باز کنم :)💘
پدر و پسری با هم به جبهه آمده بودند. هر دو، قبل از انقلاب مشروب‌فروشی داشتند. روزهای اول هیچ‌کس آن‌ها را قبول نداشت. آن‌ها هم هر کاری می‌خواستند می‌کردند. سید آن‌ها را به شاهرخ معرفی کرد. بعد از مدتی آن‌ها به رزمندگان شجاعی تبدیل شدند. الگو گرفتن از شاهرخ باعث شد که آن‌ها اهل نماز و ... شوند.🌱
یـک‌گوشہ‌ازرواق‌تـو جا‌داشتـن‌بس‌اسـت.. ماراهمیـن؛امام‌رضـاداشتـن‌بس‌اسـت..🥺❤️‍🩹
‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌𝙔𝙤𝙪𝙧𝙚 𝙈𝙮 𝙉𝙚𝙫𝙚𝙧 𝙀𝙣𝙙𝙞𝙣𝙜 𝙏𝙝𝙤𝙪𝙜𝙝𝙩 ‌ ‌ ‌ -تو فکرِ بی پايانه منی! 🥺❤️"
8.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عاقبت دوست داشتنت عاقبتم را به خیر میکند حسین :) 🌱" ــ ـ ـ ـ ـ ـ ــــــ•❁•ـــــ ـ ـ ـ ـ ــ ساجده|𝑺𝒂𝒋𝒆𝒅𝒆𝒉
_ آرزویِ‌من‌یا‌صاحب‌الزمان{عج}🌱! ــ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ــــــ•❁•ـــــ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ــ ساجده|𝑺𝒂𝒋𝒆𝒅𝒆𝒉
_ بعد‌از‌شھادت‌‌آقامحسن؛ _ دیدم‌علی‌همش‌میوفته _ میخواستم‌ببرمش‌دڪتر… _ شب‌محسن‌اومدتو‌خوابـم‌بھم‌گفت _ خانم،علی‌چیزیش‌نیست.. _ منومیبینہ‌میخوادبغلم‌ڪنه‌نمیتونہ! _ بہ‌نقل‌ازهمسرشھید‌؛ ساجده|𝑺𝒂𝒋𝒆𝒅𝒆𝒉
توجه کن خواهرم برادرم 🤌🏻 شهدا هم نامحرم اند .❗️ متن خوانده شود ، طولانی ولی مهم یه چیزی این وسط آدم و آزار  میده!اونم اینکه شهدا رفتن که راهشون بمونه عشق شون نسبت به ارزش ها بمونه اونا رفتن که چادر مادر ما دوباره  خاکی نشه اونا رفتن که ما راه  حیا و پاکی پیش بگیریم ولی… متاسفانه این روزها آدم میبینه که بعضی از این خواهران مذهبی  جوری با یه شهید رفتار میکنن که یک لحظه آدم پیش خودش فکر میکنه واقعا اینها بویی از حیا بردن یا نه !🤷‍♀ . خواهرم ؛ شهدا نرفتن که شما بعد شهادتشون تو پست ها فدا شون بشی..! قربون چشاشون بشی…! قربون صدقه هایی بری که آدم خجالت میکشه بگه و از این مسخره بازیا که تازه باب شده…! . خواهر محترم ؛🤌🏻 شهدا رفتن که تو راه عفت و حیای زهرایی رو پیش بگیری نه بی حیایی!! . شهدا هم مثل بقیه نامحرمند🤏🏻 . یه ماجرایی شنیدم از یکی از دوستان که به عمق این معضل پی بردم که میگفت: یکی از اقایون از خانومشون ناراضی بود و میگفت زنم عاشق یک شهید مدافع حرم شده دیگه اصلا به من هیچ توجهی نمیکنه و شب ها خواب شهید میبینه ، جای اینکه بامن انس بگیره با یک شهید انس  گرفته ، زندگیم به کل مختل شد. موندم بهش چی بگم…! . بعد از شهادت شهید دهقان و شهید احمد مشلب و شهید مغنیه یه سری از خانم ها این قربون صدقه ها و حرفای محبت آمیز رو شروع کردند ، هدف وسیله رو توجیه نمیکنه ، شاید نیت قلبی شون خیر بوده و علاقه شون به شهید جور دیگه ای بوده ولی این دلیل بر این نیست که این کلمات به کاربرده بشه…🌸 . حالاهم بعد از شهادت شهید علاء حسن نجمه ، وقتی پست های اینستا مربوط به این شهید رو نگاه میکردم کامنت بعضی ها فاجعه بود ، نصف پروفایل ها هم تغییر کرده و عکس ایشون رو گذاشتن روی پروفایل شون ،قسمت بیو هم اسم این شهید عزیز رو نوشتن و چند تا قلب هم چسبوندن کنارش…!!💫 خب واقعا این کارا برای چیه ؟! علاقه به یه شهید و این کارا باهم جور در نمیاد ، آدم حس میکنه به صرف چهره زیبای یه شهید ، طرفداریش رو میکنن☘ . بخدا حرمت دارن شهدا و خونشون بخدا خانواده شهدا حرمت دارن بخدا دل شخص شهید و خانوادش خونه🥀 جواب همسر اون شهید مدافع حرم و که یک چشمش اشک و یک چشمش خونه رو چی میخواین بدین؟!🤏🏻 . شهدا عاشق پیشه نمیخواهند ، بلکه پیرو واقعی برای ادامه راهشان میخواهند💢
46.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑امام‌خامنه‌ای‌حفظه‌الله: «امروز جوان ایرانی به برکت شعار «الله اکبر» کارهای بزرگی را انجام می‌دهد» نماهنگ جدید گروه رسانه‌ای «هتنا»🔥 الله اکبر 🇮🇷 خامنه‌ای رهبر تقدیم به مالک های زمان 🌱 🖇 🤝 https://eitaa.com/Hatnaa [گروه جهادی رسانه ای هتنا]☝️🇮🇷 .
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان تواب💗 مادرمو.که یکسال قبل فوت آقام بابام براثر سرطان از دست دادم.... شدم بی کس و تنها ؛ آواره و درمونده تو این جامعه ای که پر از گرگ ... من رو بعد از فوت آقام بابام به عموی معتادم سپردن اونم از من سو استفاده میکرد برای منافع خودش از خرید مواد گرفته تا کارهای خلاف دیگه ... یه آدم معتاد، تعادلی روی رفتار خودش نداره عموم بیشتر اوقات سر هر مسئله ای من رو به باد کتک میگرفت.درسته زن عمو بدری ، همیشه سپر کتک های من میشد ولی عموم به زن و دختر خودش هم رحم نمیکرد. ➖➖➖ گاهی اوقات فکر میکنم خدایی وجود نداره! اگر خدایی وجود داشت این همه آدم بدبخت مثل من تو، این دنیا چرا وجود داره؟ اگر خدایی بود چرا تنها یاورم رو تو زندگی ازم گرفت؟ ! که مجبور بشم با عموم زندگی کنم؟ البته اگه بشه اسمشو زندگی گذاشت. دیگه بغض ام به گریه تبدیل شده بود. به سمت صحن اصلی حرکت کردم و یه جای خلوت از حرم نشستم و شروع به زار زدن کردم. نمیدونم اصلا چرا این ها رو دارم به تو میگم؟ مگه صدام رو میشنوی؟ واقعا خستم از این زندگی کوفتی ... از خودم تعجب می کردم اصلا چرا اینجوری شدم؟ من که واسه یه چیزی دیگه اومدبودم مشهد! سرم رو گذاشتم روی پاهام چشم هام رو آروم بستم تا کمی آرامش پیدا کنم. بعد از چند ثانیه صدای یه آشنا به گوشم رسید که داشت دعا میخوند سرمو که بلند کردم باور نمیشد پدرم رو میبینم. صدا کردم _بابا.....بابای خوبم! برگشت به سمتم نگاهش به من افتاد (در نگاهش غم عجیبی دیدم) روش از من برگردوند انگار ازم ناراحت بودوبلند شد که بره... سریع کفش هام رو پوشیدم پشت سرش( شروع کردم به قدم های بلند برداشتن) با کلی غم توصدام گفتم : _بابا صبر کن ؛ صبر کن ببینمت ؛ بمون پیشم ؛ نرو بابا.... ولی به حرف من توجه نکرد و به راهش ادامه داد. جمعیت زیادی که تو حرم بود باعث شد بابام رو گم کنم. نا امید ازهمه.جا ایستادمو به جای خالیش نگاه کردم. همان لحظه یه نفر دست گذاشت رو شونمو از خواب پریدم بیدار شدم.