دیگه فک کنم فهمیدی واسه کی میخوام بخونم....💔

دستاش خیلی کوچیکه... ولی خیلی گره های زندگیتو باز میکنه...یا اباعبدالله😭💔

فقط دلتو بده حسین ک امشب رزقتو بگیریااا جا نمونی... ما کنار رفیقامون میشینیم پای خنده و حرف زدن...ولی شده بشینیم همونجوری با شورو اشتیاق پای روضه حسین گریه کردن؟!اخخخخ😭😭

امشب بااااید تکلیفمونو روشن کنیم...با کی؟با شش ماهه ی اباعبدالله✋💔

حرمله سه تا سه شعبه با خودش اورده بود کربلا....

هنو نالت بلند نشده نه؟؟!

اخه کسی مگه از فاصله ی ده کیلومتری میبینه گلوی بچه ی شش ماهه رو؟!اخخخخ خداااا😭😭😭

صدای علی اصغر حسین میپیچه تو اسمون....😭😭💔 حرمله برمیگرده میگه چیکار کنیم لشکر داره میپاشه...!! سه شعبه رو هدف گیری میکنه...میگه بچه رو بزنم بابا رو....یا صاحب الزمان😭😭😭😭

میگه... چی میگه میدونی؟؟

میگه...! بچه رو بزن....بچه رو زدی بابا خودش میفته...اخخخخخ😭😭😭 بچه پیچید تو قنداق...💔😭😭😭

حسین دستشو گرفت زیر گلوی بچه....خونشو پاشید تو اسمون....💔😭😭

حسین میدونی چی میخونه برا شش ماهش؟😭😭