🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمان تواب💗
#پارت۵
مادرمو.که یکسال قبل فوت آقام بابام
براثر سرطان از دست دادم....
شدم بی کس و تنها ؛ آواره و درمونده تو این جامعه ای که پر از گرگ ...
من رو بعد از فوت آقام بابام به عموی معتادم سپردن اونم از من سو استفاده میکرد
برای منافع خودش از خرید مواد گرفته تا کارهای خلاف دیگه ...
یه آدم معتاد، تعادلی روی رفتار خودش نداره
عموم بیشتر اوقات سر هر مسئله ای من رو به باد کتک میگرفت.درسته زن عمو بدری ، همیشه سپر کتک های من میشد ولی عموم به زن و دختر خودش هم رحم نمیکرد.
➖➖➖
گاهی اوقات فکر میکنم خدایی وجود نداره!
اگر خدایی وجود داشت این همه آدم بدبخت مثل من تو، این دنیا چرا وجود داره؟
اگر خدایی بود چرا تنها یاورم رو تو زندگی ازم گرفت؟ !
که مجبور بشم با عموم زندگی کنم؟
البته اگه بشه اسمشو زندگی گذاشت.
دیگه بغض ام به گریه تبدیل شده بود.
به سمت صحن اصلی حرکت کردم و یه جای خلوت از حرم نشستم و شروع به زار زدن کردم.
نمیدونم اصلا چرا این ها رو دارم به تو میگم؟
مگه صدام رو میشنوی؟
واقعا خستم از این زندگی کوفتی ...
از خودم تعجب می کردم اصلا چرا اینجوری شدم؟
من که واسه یه چیزی دیگه اومدبودم مشهد!
سرم رو گذاشتم روی پاهام چشم هام رو آروم بستم تا کمی آرامش پیدا کنم.
بعد از چند ثانیه صدای یه آشنا به گوشم رسید که داشت دعا میخوند
سرمو که بلند کردم باور نمیشد پدرم رو میبینم.
صدا کردم
_بابا.....بابای خوبم!
برگشت به سمتم نگاهش به من افتاد
(در نگاهش غم عجیبی دیدم)
روش از من برگردوند انگار ازم ناراحت بودوبلند شد که بره...
سریع کفش هام رو پوشیدم
پشت سرش( شروع کردم به قدم های بلند برداشتن) با کلی غم توصدام گفتم :
_بابا صبر کن ؛
صبر کن ببینمت ؛ بمون پیشم ؛ نرو بابا....
ولی به حرف من توجه نکرد و به راهش ادامه داد.
جمعیت زیادی که تو حرم بود باعث شد بابام رو گم کنم.
نا امید ازهمه.جا ایستادمو به جای خالیش نگاه کردم.
همان لحظه یه نفر دست گذاشت رو شونمو از خواب پریدم بیدار شدم.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗تواب💗
#پارت۶
چند نفر با تعجب بهم نگاه میکردند که گفتم:
_ اتفاقی افتاد؟؟
پیرمردی که منو از خواب بیدار کرده.بود آرام کنار گوشم گفت:
_نه پسرم ؛ اتفاقی نیوفتاده.
لیوان آبی به طرفم گرفتو
گفت:
_بخور کمی حالت بهتر بشه!
همان طور که لیوان آبو از دستش میگرفتم گفتم : پس چی شده؟
+مثل این که خواب پدرتون رو میدیدی؟
تو خواب حرف میزدی.
گفتم : درست نیست حرف هایی که تو خواب میزنی ما بفهمیم پس برای همین بیدارت کردم...
تازه فهمیدم موضوع از چه قراره پس این نگاه ها بی معنا نبود.
ببخشیدی گفتم و از جام بلند شدم.
یه ساعت از اذان مغرب گذشته بود نگاهی.چرخوندم که همون مرد را دوباره دیدم
داشت از حرم خارج میشد قدمهامو.بلندبرداشتم.تا باز گمش نکنم.
داخل صحن صدای جمعیتی که داشتند مداحی می کردند می.اومد.
مداح مولودیه زیبایی.روداشت.میخوند.
درسته الان که دقت کردم صحن ها همه چراغانی شده ؛ حتما امشب شب میلاد یکی از امامانه و برای همینه حتماًصحن ها این همه شلوغ شده.
این مرده حتما میخواد از حرم بیرون بره...
( حرم به قدری شلوغ بود که) جای سوزن انداختن نبود!
اگر گمش کنم دیگه نمی تونم پیدایش کنم!
به خروجی حرم که.رسیدم...
_لعنتی ...لعنتی.....
باز.گُمش.کردم...
تولدت مبارک ای تولد دوباره زندگیم
دوستت دارم نه که الان ، از قدیم :)
رزق و روزی تو دستای خدا
هست و ما اگه بخوایم به سعادت
برسیم باید از دنیا دل بِکَنیم✨ .. !'
_
تجمع کردند در اینجا
آنانی که به دنبال ِ رسیدن به قرب ِ الهی هستند🌻>>>>
به جمع ما بیا ؛ که جایخالی
برای دلدادگان ِ حضرتحق بسیار داریم💛🌼 .
https://eitaa.com/joinchat/4294049878C36a789d74a
「🎊」
الحمدلله الذی خلق الحسین:)♥️
#میلاد_امام_حسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اروپایی آسیاییها
قاره استرالیا
حتی تو قلب آفریقا
بگیر برو تا آمریکا
اون سر دنیا چینیها
تا قلهی هیمالیا 🏔
شالیزار شمالیا
نخلستون جنوبیا 🌴
فقط حسین آی دنیا 🌍😇
#ولادت_امام_حسین (ع) ❣
از فطرسِ مَلَک
به همه پَرشکسته ها
حَیِّعلیکرامتِگهوارهیحسین ..💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 پدرِ دخترِ کاپشن صورتی 💖
شاید اگر در کشوری دیگر بود پدر ریحانه افسرده شده بود و به زمین و زمان فحش میداد و از رفتنش در خیابان برای سالگرد یک شخصیت نظامی کشورش پشیمان بود.
اما اینجا ایران است، سر زمینی که ۴۵ سال است قیام کرده برای خدا، و ایمان در وجود مردمش نهادینه شده.
🟨 پدرِ ریحانه، بعد از شهادت دخترش پدر همهی بچه های انقلاب شده و چه حال و هوای زیبایی دارد. ببینید و بفرستید برای دوستاتون ...
🔸پدرِ ریحانه؛ پدر همه بچهها🔸
🌿🎋🪴
•┈┈••••✾•🍃🌸🍃•✾•••┈┈•
#مسجد_نماز_جوان
#مساجد_باغهای_بهشتند
#پدرِ_ریحانه
دلبر عراقی من!
ارباب مهربان من!🌸
تولدت مبارك♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 درسته که رسانه های دشمن فعالن ولی ما هنوز ننه هامونو داریم 🤣
#عنتر_نشنال
هدایت شده از ˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
- بسمربِّصاحبالزمان"عج":)🌸 -
هدایت شده از ˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
بخوان #دعاے فرج را دعا اثر دارد
دعا کبوترعشق استُ بال پر دارد
روز تان مهدوے..!🙂💙
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ
ساجده|𝑺𝒂𝒋𝒆𝒅𝒆𝒉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام
عیدتون مبارک🌸🎉🎉🥳🌹🌸
تزیین حرم امام حسین (ع)
در آستانه ماه شعبان🍃🌸
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#عشاق_الحسین_محب_الحسین_ع
_ میگفت:
_ عشقی که به گریه رسیده باشه ،
_ هرگز دروغ نیست . . .
_ امام حسینِ دلشکسته ها . .
_من برات خیلی گریه کردم،خیـلی🌱"
#امام_حسین
ــ ـ ـ ـ ـ ـ ــــــ•❁•ـــــ ـ ـ ـ ـ ــ
ساجده|𝑺𝒂𝒋𝒆𝒅𝒆𝒉
🌷🍃
رفیقیمیگفت:
شھید،شھیدمیشود
مـامُردههـاهم،خواهیممُرد
هـرآنطورکهزندگیکنیم
همآنطورمیرویم..!
شھیدانهزندگۍکنیم!
#شهیدانه
ساجده|𝑺𝒂𝒋𝒆𝒅𝒆𝒉
پوتین یکی از شهدای حزب الله در منزل پدر و مادرش💛
#یاد_شهدا_صلوات
ساجده|𝑺𝒂𝒋𝒆𝒅𝒆𝒉