˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
•❤️🩹⛓•
گناهمیکنه ؛
بعدمیگهقرارهتوبهکنم ،
ببخشیدولیعزرائیلقبلش
باهاتونهماهنگنمیکنه . .؛ 👀
|شهیدعباسدانشگر|
‹#تـرك_گنـآـہ›
ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
「➜• @sajad110j」
.توهرجایگاهی که باشیم
چه پروفسور باشیم،چه معلم
چه رئیس جمهور..
اگه به امام زمان اتصال
نداشته باشیم
جاهلیم!
چقدر متصلیم؟( :
‹#تأمـل_تآیـم›
˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
به سرِ شانه مردم چه نیازیست!
تا سرم هست به دیوار اباعبدالله...
‹#اربـآب_حـسیݩ›
شهادت لباس ِ تک سایزیه که
باید تن ِ آدم به اندازهی ِ اون
در بیاد . هروقت به سایز ِ این
لباس تک سایز دراومدی ؛ پرواز
می کنی ، مطمئن باش !
‹ شهیدآوینی ›
˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
دلمنتنگِضریحاستحرممیخواهم
کیستتاکعبهیِششگوشهنشانمبدهد؟
‹#اربـآب_حـسیݩ›
˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
_
_بیخیالهرلغتنامه؛بدان،
عشقمعنایۍنداردجزحسین:)♥️!"
‹#استـورۍ›
ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
「➜• @sajad110j」
˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨ #تمامِمن پارت³⁰: ماشین رها و جواد از ما کمی جلوتر بود. جواب میدهم: _الو؟! +الو، س
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨
#تمامِمن
پارت³¹:
خستگی این چند روز سفر در جانم لانه کرده بود و قصد رفتن هم نداشت. روال زندگی هم تکراری شده بود. هر روز صبح بیدار میشدم و اکثراً با نامه عذرخواهی محمد که روی در یخچال میچسباند مواجه میشدم که مینوشت:«خیلی ببخشید فرمانده امروز باید یکم زودتر میرفتم پادگان نتونستم بمونم با هم صبحونه بخوریم» آخرش هم قلبی، گلی، درختی، شکلکی چیزی میکشید تا مثلاً از دلم در بیاورد. به نبودنهایش عادت کرده بودم. ظهر هم که معمولاً از بیرون برمیگشتم (و آن بیرون شامل خانه رها یا پروژه عکاسی میشد) با تمام خستگی برنج و خورشتی آماده میکردم و گوشهای مینشستم و مشغول میشدم به کتاب خواندن تا محمد بیاید.روز های تیر ماه به همین روال پیش رفت و تیر، جایش را به مرداد داد. محمد کم کم داشت آماده میشد برای سفر. اهمیت نمازش برایش خیلی زیاد بود و همین موجب شد کفش هایش را بدزدند. در راه برگشت از مشهد ایستادیم ومسجدی پیدا کردیم برای اقامه نماز. نماز را خواندیم و از مسجد بیرون زدیم که صحنه ای مقابل چشممان ظاهر شد: کفش محمد را برده بودند! و فقط کفش محمد را؛ کفش های اسپرتی که برای تولدش از عزیز هدیه گرفته بود. خم به ابرو نیاورد. پلاستیکی را با خنده و شوخی به پایش بست بت این امید که در مشهد کفش فروشی پیدا کند...
ادامه دارد...