#خاطرات_ازدواج
📚📒📃⛾
«#عباس بابایی» 💡
🔒* مادرم نمیخواست من با یک #نظامی ازدواج کنم
وقتی که عباس از من #خواستگاری کرد، 15 ساله بودم📆 و حتی به خانواده اعتراض کردم که آیا من اضافی و سر بار شما هستم😕 که میخواهید مرا رد کنید؟! #قلبم، عباس را با عنوان پسر عمه دوست داشت🌈 اما فکرش را نمیکردم که از من خواستگاری کند. بعد هم مادرم گفت: «من نمیخواهم دخترم را به نظامی بدهم😑 آن هم #شغل حساسی که عباس دارد، پرواز میکند🕊 و هر لحظه در خطر است». 🔶️پدر و مادرم فرهنگی بودند. مادر میگفت: «حداقل دخترم باید درس را ادامه بدهد و از نظر #تحصیلی👩🎓 بالاتر از ما باشد؛الان برای ازدواج او زود است». تا اینکه، عباس توانست خانواده را راضی کند 😍و به عقد 👰هم درآمدیم. #مهریه من 100 هزار تومان بود. خود عباس برای من مهریه بود😇 و هیچ وقت مهریه دیگری طلب نکردم.🔶️
________________🌈☀️⛾📚
@sajdeyevasl
______🕊⚘⚘⚘🕊
#بسم_رب_الشهدا
خواب مصیب، معاون اش را دیده بود و
حالت غریبی داشت. بهش گفته بود خیلی دلتنگ تو شدم.هم دلتنگ تو، هم دلتنگ بقیه شهدای واحد .میگفت التماسش کردم و پرسیدم از کدام راه کار رفتی که به این مقام رسیدید؟!شهید مجیدی هم گفته بود:《 #راهکار_اشک 》. از فردای همان روزی که خواب دیده بود تا صبح شهادتش روز و شبی نبود که چشم هایش خیس اشک نباشد .حالا به هر بهانه ؛روضه،نماز،نماز شب و یا حتی موقع توجیه نیروها بغض گلویش جمع می شد و گریه می کرد آن هم با صدای بلند بی ریای بی ریا.
🍀☘🌿🌱🌼🌸🌺🍀☘🌿🌱
پ.ن: در بخشی از دعای کمیل آمده و سلاحه البکاء یعنی سلاح انسان مومن گریه است چرا که برای هر چیز و سایلی لازم است و برای غبار روبی صحنه تیره آیینه هم سلاح لازم است و سلاح آن #شوینده_ویژهای است.
[ 💧💧💧آینه دل را باید با اشک شب و روز شستشو و تطهیر کرد💧💧💧]
#شهید_علی_چیت_سازیان
#شنبه_های_خودسازی
#خودسازی_به_سبک_شهدا
____________🌈☀️⛾📚
@sajdeyevasl
__🕊⚘⚘⚘🕊
■شهید
#حسن_باقری
●جانشین فرماندهی نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی⛳
تولد:تهران۱۳۳۴🏡
شهادت:چنانه(منطقه عمومی فکه)۱۳۶۱
مزار:بهشت زهرا(س)🏛
🗨
عملیات که تمام شد،دیدم سطل گرفته و یکی یکی فشنگ های روی زمین را جمع می کند.می گفت" حیفه"
اینا روی زمین بمونه.
باید علیه صاحباش استفاده بشه.😊💥
منبع:یادگاران۴(کتاب باقری)،فرزانه مردی،روایت فتح،ص۳۷.
#یکشنبه_های_مقاومت
#اقتصاد_مقاومتی_به_سبک_شهدا
@sajdeyevasl
بسم رب الشهدا
#معرفی_کتاب📚
#تو_شهید_نمی_شوی
کتابی از شهیدی فعال ، مخلص و پر انرژی از دوستانش شنیدم که می گفتند: زمانی که می خواست خمپاره بزنه به سمت تکفیری ها اینقدر با نقشه و لب تابش ور می رفت تا نکنه گلوله به خطا بره و اسراف بشه.
محمود رضا همیشه می گفت: خداوند شهادت را به کسانی می دهد که پرکار هستند.
این کتاب به نقل از برادر شهید و به همت نشر واحه در سال اول به چاپ پانزدهم رسیده است.
@sajdeyevasl